■ آیت الله جوادی آملی؛ اسرار وضو
عبادت که هدف آفرینش انسان است، اسراری دارد; اسرار عبادت غیر از آداب و احکام آن است. احکام عبادت، همین واجبات است که در کتابهای فقهی بیان شده است، مانند واجبات و ارکان نماز. آداب نماز مانند آهسته دعا کردن، پاره ای از این آداب در کتابهای فقهی آمده است و برخی در کتابهای اخلاقی، اما اسرار عبادات ارواح و باطنهای عبادت است که با باطن انسان در ارتباط است و انسان با باطن عبادت محشور میشود، این گونه بحثها در کتابهای عرفانی بیان شده است.
عبادات ظاهری دارند و باطنی و سری، به ما گفته اند که آن اسرار را فراگیریم و بدانها عمل کنیم. نماز خواندن و روزه گرفتن و وضو گرفتن و دیگر تکالیف جزء احکام الهی است. هر یک از احکام برای آن است که انسان به اسرار آنها پی ببرد و آزاد شود.
مرحوم شهید - رضوان الله تعالی علیه - نقل فرموده است (۱) که همواره رسول خدا (ص) بعد از نماز صبح، بین الطلوعین، در مسجد مینشستند و به سؤالهای مردم پاسخ میدادند. روزی دو نفر نوبت گرفتند تا سؤالاتی طرح کنند. حضرت به اولی فرمود: گرچه شما قبل از آن برادر آمده اید لکن نوبتتان را به ایشان بدهید، چون شما اهل کرم و ایثارید و او کار لازمی دارد و عجله دارد. این ادب رعایت نوبت را حضرت در آنجا آموختند. بعد فرمودند: من بگویم شما برای چه آمده اید یا شما میگویید؟ عرض کردند یا رسول الله! شما بفرمایید.
فرمودند: یکی برای یاد گرفتن مسائل حج آمده است و دیگری برای مسائل وضو گرفتن، آن گاه سؤالها را جواب فرمود:
اما معنای وضو گرفتن - شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد: شستن صورت در وضو یعنی خدایا هر گناهی که با این صورت انجام دادم آن را شستو شو میکنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم. شستن دستها در وضو یعنی خدایا از گناه دستشستم، و گناهانی را که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر میکنم. مسح سر در وضو یعنی خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام سرم را تطهیر میکنم و آن خیالهای باطل را از سر به دور می اندازم. مسح پا یعنی خدایا من از جای بد رفتن پا میکشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام تطهیر میکنم.
اگر کسی بخواهد نام مبارک حق تعالی را بر زبان آورد، باید دهان را تطهیر کند. مگر میشود انسان با دهان ناشسته نام خدا را ببرد، باید دهان را با آب مضمضه کند و بشوید.
این گوشه ای از اسرار وضو گرفتن است. اگر ما میبینیم از نماز و عبادت لذت نمیبریم برای آن است که به این اسرار آشنا نیستیم. آنها که از عبادت لذت میبرند چیزی را به این عبادت تبدیل و تعویض نمیکنند.
مرحوم ابن بابویه نیز از امام هشتم نقل فرموده است که امام رضا - سلام الله علیه - به یکی از شاگردانشان به نام محمد بن سنان مرقوم فرمود: «ان عله الوضوء التی من اجلها صار علی العبد غسل الوجه و الذراعین و مسح الراس والقدمین. فلقیامه بین یدی الله تعالی و استقباله ایاه بجوارحه الظاهره و ملاقاته بها الکرام الکاتبین. فیغسل الوجه للسجود و الخضوع و یغسل الیدین لیقلبهما و یرغب بهما و یرهب و یتبتل و یمسح الراس والقدمین لانهما ظاهران مکشوفان یستقبل بهما کل حالاته و لیس فیهما من الخضوع والتبتل ما فی الوجه والذراعین». (۲)
فرمود: سر وضو گرفتن و غسل و مسح این است که انسان با اعضای پاک متوجه خداوند سبحان گردد. آیا میشود انسان با چشم گناه بکند و با همان چشم و صورت متوجه خداوند بشود؟ و اصولاً اسرار الهی حقایقی است که «لایمسه الا المطهرون». (۳) اگر حقیقت قرآن را جز افراد باطهارت نمییابند، حقیقت این عبادات را هم جز افراد پاک نمییابند. آن گاه عبادت در کام انسان لذت پیدا میکند و هیچ چیزی انسان را به خود مشغول نخواهد کرد.
در این حدیث شریف سخن از ملاقات خدا و استقبال فرشتگان است. انسان ملائکه را میبیند، سخنان آنان را میشنود. اینکه میبینیم ما نماز میخوانیم و چیزی از نورانیت احساس نمیکنیم برای آن است که نماز را با آداب و اسرار آن نخواندیم. خاصیت نماز، در معرفت باطن آن است. اگر انسان با این اسرار آشنا شد و آن گاه در راه خدا شربت شهادت نوشید، خون او با دیگر خونها یکسان نیست.
هر شهیدی آن قدرت را ندارد که نظام اسلامی را تحکیم کند. گاهی هزاران نفر باید شهید شوند تا سدی در برابر سیل بیگانگان باشند، گاهی یک نفر سیل را برمیگرداند. گرچه برای شهید مقامی است بس عظیم، اما همه شهدا در یک درجه نیستند. آن کسی که عارفتر و عالمتر و آگاهتر و با فرشتگان خدا در زمان حیاتش ملاقاتها داشته است، خون او هم مؤثرتر است.
در وضو، شستن صورت با صابون لازم نیست، شستن صورت با نیت لازم است. اگر کسی صورت را با این قصد بشوید که خدایا برای وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهیر کردم که با چهره های پاک به سوی تو و در خاک تو بیفتم، او به اسرار عبادت پی برده است و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات میکند. دستها را میشوید تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخیزد; و سر و پا را مسح میکند چون در نماز سر او پیداست و پاهای او به طرف قبله است، باید با فکر و پای پاک به طرف خداوند سبحان بایستد و لذت ببرد. این گوشه ای است از آنچه در مورد وضو بیان فرموده اند.
۱) اربعین، شیخ بهایی.
۲) من لایحضره الفقیه، ج ۱، باب ۱۲، حدیث ۲.
۳) واقعه (۵۶) آیه ۷۹.
منبع: برگرفته از کتاب اسرار عبادت آیت الله جوادی آملی