■ روایات رفتن به مسجد و نماز جماعت شامل زنان هم می شود؟
در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «صَلَاةُ الرَّجُلِ فِی جَمَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِهِ فِی بَیْتِهِ أَرْبَعِینَ سَنَةً»؛[1] نماز مرد در جماعت، بهتر از چهل سال نماز او [به صورت فرادا] در خانه است.
روایاتی مشابه با این روایت -با تفاوت در مقدار ثواب- از پیامبر اکرم(ص) در متون حدیثی اهل سنت نیز نقل شده است. [2]
این دسته از روایات، هرچند تنها چیزی را که ثابت میکنند استحباب شرکت مردان در مسجد برای نماز جماعت است، اما اصل حضور بانوان در مسجد برای نماز جماعت و حتی بهتر بودن آنرا نفی نمیکند. برای اینکه این دسته از روایات و روایات دیگری که در اینباره داریم، روشن شوند؛ تحقیقی کوتاه درباره حضور زنان در مسجد برای خواندن نماز جماعت، دعا و دیگر امور معنوی ارائه میدهیم.
حضور بانوان در مسجد از نگاه روایات
براساس تحقیق و جستوجو؛ در منابع روایی، میتوان روایات وارده در خصوص حضور بانوان در مسجد را بر سه قسم تقسیم نمود:
الف. مسجد زن، خانه او است
پیامبر خدا(ص): «بهترین مسجد زنان، همان خانههاى ایشان است...».[3] «بهترین مسجد زنان، کنج خانه آنها است».[4]
«به تنهایی و در خانه نماز خواندن زن، مثل نماز در جمع است، در حالیکه بیست و پنج درجه فضیلت دارد».[5]
رسول خدا(ص) به امام علی(ع) فرمود: «ای علی! بر زنان؛ نماز جمعه، جماعت، اذان و اقامه واجب نیست».[6]
امام صادق(ع): «بهترین مساجد برای زنان شما، خانههایشان است».[7]
ب. حضور بانوان در مسجد جایز و یا بهتر است[8]
رسول خدا(ص): «هر گاه زنان [براى رفتن به مسجد] از شما اجازه طلبیدند، آنان را از بهرهاى که از مساجد دارند، محروم نسازید».[9] «زنان خود را از [رفتن به] مسجدها بازندارید، هر چند خانههاى آنان، برایشان نیکوتر است».[10]
«هنگام شب به زنان برای رفتن به مساجد اذن دهید».[11]
عایشه میگوید: «زنان مؤمن، نماز صبح را با پیامبر(ص) بجای میآوردند، در حالیکه لباسی که تمام بدن آنها را میپوشاند به تن داشتند و این زنان در تاریکی بازشناخته نمیشدند».[12]
ابن عباس درباره پیامبر(ص) و عملکرد ایشان میگوید: «رسول خدا(ص) دختران و زنان خود را برای اقامه جماعت در نمازهای عیدین به خارج خانه میبردند».[13]
از ابن عباس نقل شده است: «زنى زیبا پشت سر رسول خدا(ص) نماز میخواند...».[14]
امام على(ع): «زنان، با پیامبر(ص) نماز میخواندند...».[15]
امام صادق(ع) از پدر گرامیاش نقل میکند که فرمود: «رسول خدا(ص) هنگام خواندن نماز جماعت، صدای گریه طفلی را شنید که مادرش او را با خود به مسجد آورده بود. آنحضرت نماز را کوتاه کرد تا مبادا نگرانی در مادرش پیدا شود».[16]
ج. تشویق به رفت و آمد به مسجد برای زن و مرد
در منابع روایی، احادیث زیادی وجود دارد که همگی بیانگر این است که مساجد متعلق به تمام مردم اعم از زن و مرد است، و میان مرد و زن هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا واژههایی مانند، انسانهای با تقوا، مؤمن، متقین، اهل مسجد، و ...، اختصاص به گروه خاصی ندارد و برای عموم مسلمانان است.
پیامبر خدا(ص):
«مسجد، خانه هر مؤمنی است».[17]
«مساجد، خانههای پرهیزگاراناند».[18]
«هرکس خانهاش مسجد باشد، خداوند کارش را با رحمت و شادی قرار داده، و اجازه عبور از صراط به سوی بهشت را به او خواهد داد».[19]
«کسی که به مسجدی از مساجد خدا برود برای هر گامی که برمیدارد تا به منزل برگردد ده حسنه برایش نوشته میشود و ده گناه از او برداشته و ده درجه ترفیع مییابد».[20]
فقهای بزرگوار شیعه با توجّه به این سه دسته از روایات، نسبت به حضور بانوان در مسجد، اختلاف نظر دارند، که در ذیل بهطور کوتاه اشاره میشود.
فضیلت نماز در خانه برای بانوان
برخی از فقهای شیعه، نماز خواندن زنان در خانه را مستحب و با فضیلت میدانند:
1. علامه حلی: رفتن به مسجد، مختص مردان است، نه زنان؛ زیرا به زنان دستور پوشش و پنهان شدن داده شده است.[21]
2. شهید ثانی در معنای «مسجد المرأة بیتها»: «یعنی؛ نماز خواندن زنان در خانه افضل از رفتن آنها به مسجد است یا به این معنا است که فضیلت نماز زنان در خانه مثل مسجد است و نیازی به رفتن به مسجد نیست».[22]
3. محقق اردبیلی: «فضیلت رفتن به مسجد برای مردان ثابت است، نه برای زنان، همانطور که مشهور بین فقها هم همین است».[23]
4. محمدتقى مجلسى: «نماز خواندن زنان در خانه به عصمت و عفاف آنان نزدیکتر است».[24]
سید محمد کاظم یزدی: «نماز زن در خانهاش بهتر از نماز او در مسجد است».[25]
بهتر بودن حضور بانوان در مسجد
عدهای از فقهای شیعه معتقدند که نه تنها حضور بانوان در مسجد و شرکت در نماز جماعت مانند دیگر عرصههای اجتماعی (البته با رعایت حجاب و شئونات اسلامی) جایز است، بلکه امری پسندیده میباشد. دلایل آنها؛ عمومات و اطلاقات روایاتی است که بیانگر ترغیب و تشویق بر رفت و آمد به مساجد و بهرهمندی از فضائل مسجد بر مرد و زن است. در اینجا به فتوای آنها اشاره میشود.
این دسته از فقها میگویند: «براى زنها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوق خانه و اطاق عقب بهتر است، ولى اگر بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند و اگر راهى براى یاد گرفتن احکام و مسائل اسلامى جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند».[26]
نتیجهگیری
هرچند از مجموع روایات و نیز دیدگاه فقهای بزرگوار میتوان اینگونه استفاده کرد که خواندن نماز در خانه نسبت به مسجد برای زنان بهتر است. امّا با تأمّل در روایات و نیز فضای صدور آنها، به این نکته میرسیم که معمولاً تلاش شده تا به نحوی مسئله حجاب اسلامی به بانوان گوشزد شده تا به آن اهمیت بدهند و به همین دلیل در مرحله اول به نماز در خانه فضیلت داده شده است. با این حال، این به معنای منع و یا کراهت رفتن به مسجد برای نماز جماعت نیست؛ بلکه اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور وی در عرصههای مختلف اجتماعی را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده، از یک سو این نیروی اجتماعی را از تباه شدن نجات داده و از سوی دیگر، جلو فسادگری و ناهنجاریهای ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. بنابراین، به خاطر وجود عدم امنیت در جامعه و اهمیت و لزوم مصونیت زن از هرگونه تجاوز، شریعت اسلام دستور به حفظ حجاب و پوشش داده است. در نتیجه؛ اگر زنی بتواند خود را از دید نامحرم بپوشاند و یا دیدگان خویش را از نگاه بیگانه فرو بندد، حضور او در مسجد برای نماز جماعت مانعی ندارد؛ و حتی میتوان گفت که ثواب و فضیلت رفتن به مسجد(روایات دسته سوم) شامل آنها نیز میشود. و نیز طبق روایاتی که درباره اجازه طلبیدن زنان از مردان برای رفتن به مسجد نقل شده، و روایات مربوط به حضور زنان در نماز پیامبر(ص)؛ نباید آنان را از فضایل و آثار معنوی مسجد محروم کرد.
بنابراین، اگر نماز در خانه برای زن در شرایطی سزاوارتر است، به همین اندازه نیز خواندن نماز در مسجد یا شرکت در دعاها سفارش شده و اهمیت هر کدام در جای خود محفوظ است. و چنانچه بانوان بتوانند حجاب اسلامی و شئون زن مسلمان و پاکدامنی را رعایت کنند، نماز در مسجد برای آنان همچون مردان مستحب خواهد بود.
[1]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 77، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا.
[2]. ر.ک: دارمی، عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، ص 327، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، 1434ق؛ أبو بکر بیهقی، أحمد بن حسین، شعب الإیمان، ج 4، ص 319، ریاض، هند، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، الدار السلفیة ببومبای، چاپ اول، 1423ق.
[3]. شیخ صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 374، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. شیبانی، أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 44، ص 164 – 165، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ بیهقی، أحمد بن حسین، السنن الکبرى، ج 3، ص 187، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق.
[5]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 233، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[6]. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 364؛ در اینباره ر.ک: «استحباب اذان و اقامه برای زنان»، سؤال 56321.
[7]. همان، ج 1، ص 238؛ درباره شرح این حدیث ر.ک: «حضور زنان در مسجد»، سؤال 8710.
[8]. بر طبق نظر برخی فقها که بحثش خواهد آمد.
[9]. مسند احمد بن حنبل، ج 9، ص 457؛ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج 1، ص 328، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
[10]. ازدی سجستانی، أبو داود سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج 1، ص 155، بیروت، المکتبة العصریة، صیدا، بیتا.
[11]. شعب الایمان، ج 3، ص 113؛ مسند احمد بن حنبل، ج 9، ص 116.
[12]. مسند احمد بن حنبل، ج 43، ص 280.
[13]. همان، ج 3، ص 487.
[14]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات(الأشعثیات)، ص 177، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بیتا.
[15]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الاسناد، ص 18، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق؛ من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 396.
[16]. شیخ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 344، قم، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.
[17]. ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج 6، ص 176، بجوار محافظة مصر، السعادة، 1394ق.
[18]. محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 362، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ أبو بکر بن أبی شیبة، عبد الله بن محمد، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ج 7، ص 114، ریاض، مکتبة الرشد، چاپ اول، 1409ق.
[19]. شعب الإیمان، ج 4، ص 380.
[20]. شیخ صدوق، محمد بن على، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 291، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[21]. علامه حلّى، حسن بن یوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، ج 1، ص 353، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1419ق.
[22]. شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 1، ص 538، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، 1410ق.
[23]. اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 2، ص 159، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[24]. مجلسی، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 107، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[25]. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، ج 1، ص 600، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1409ق.
[26]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 499 – 500، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
اسلام کوئست