حجت الاسلام قرائتی؛ استقبال از نماز

■ حجت الاسلام قرائتی؛ استقبال از نماز

حجت الاسلام قرائتی؛ استقبال از نماز

براى ورود به عبادت سازنده نماز، به يكسرى مقدمه هاى جسمى و روحى ، از نظر پاكى و نظافت در جسم و لباس و روح و آمادگى هاى ديگر نياز است كه به آنها اشاره مى شود.
 

مقدّمات نماز 
مقصود از مقدّمات ، چيزهايى است كه انجام يا تهيّه آنها قبل از نماز، لازم است ، اين مقدّمات ، امورى است كه به آنها مى پردازيم :

 

طهارت  
نمازگزار، بايد براى انجام اين عبادت ، كسب طهارت كند، گاهى با وضو يا غسل ، و در شرايطى هم تيمّم مى كند. وضو جزء ايمان است و به تعبير امام باقر عليه السلام نماز بدون وضو، نماز نيست : لا صَلاة اِلاّ بِطَهُورٍ(1) و در برخى روايات ، از وضو به عنوان كليد ايمان و نصف ايمان تعبير شده است .(2)

 

امام رضا عليه السلام بيان جالبى درباره وضو دارد و مى فرمايد:1- لاِنْ يَكُونَ الْعَبْدُ طاهِراً اِذا قامَ بَيْنَ يَدَىِ الْجَبّارِ عِنْدَ مُناجاتِهِ وضو، يك ادب در برابر خداست تا بنده ، هنگام نماز، وقتى در برابر خداوند مى ايستد پاك باشد.

2- نَقّيِاً مِنْ الادْناسِ وَالنّجاسَةِ از آلودگى ها وپليدى ، پاكيزه باشد.
3- مَعَ ما فيهِ مِنْ ذِهابِ الكَسَلِ وَ طَرْدِ الْنُّعاسِ به علاوه ، در وضو، از بين رفتن كسالت و طرد خواب آلودگى (و ايجاد نشاط) است .
4- وَ تَزْكِيَةِ الْفُؤ ادِ لِلْقيِامِ بِيْنَ يَدَىِ الجَبّار(3) و دل و روح را آماده ايستادن در برابر پروردگار مى سازد.
امام در اين حديث شريف ، به همه ابعاد جسمى و روحى وضو، يعنى نظافت و پاكى و آمادگى روح و كسب نشاط عبادت و پديد آوردن زمينه معنوى عبادت اشاره فرموده است .
مرحوم فيض كاشانى مى گويد:
يكباره برخاستن از ماديّت و كوچ به معنويت مشكل است ، ولى وضو گرفتن ، انسان را كم كم آماده مى سازد.(4)

 

وضو در هر حال 
نورانيّت و صفاى باطنى كه در سايه وضو پديد مى آيد، بسيار ارزشمند است . از اين رو، در روايات ، تاءكيد شده كه انسان همواره با وضو باشد، وضو به نور تشبيه شده (5) و خوابيدن با وضو همچون احياء و شب زنده دارى به حساب آمده است .(6)
براى دعا، تلاوت قرآن ، زيارت و بسيارى از كارهاى نيك و عبادى ، سفارش به داشتن وضو شده است .(7) بدون وضو، دست زدن به آيات قرآن و نام هاى خدا و پيامبر و ائمه عليهم السلام ممنوع است .(8) حتى اگر نام خدا به صورت هاى مختلف و آرم نهادها و مؤ سسات درآيد، (مثل آرم جمهورى اسلامى ) همين حكم را دارد.
وضو، بمنزله اجازه ورود به حضور پروردگار است و براى قسمت هاى مختلف آن هم دعاهاى خاصّى در كتب بيان شده است . مسائل وضو بسيار است كه در اين مجموعه نمى گنجد. ولى ناگفته نماند كه مصرف آب در وضو، اگر به حدّ اسراف برسد حرام است . رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است : اَلْوُضوءُ مُدُّ وَالْغُسْلُ صاعٌ وَ سَيَاءتى اَقْوامٌ يَستقِلّونَ ذلِك فَاُولِئكَ على خِلافِ سُنَّتى (9)
براى وضو ده سير آب و براى غسل ، سه كيلو آب كافى است . ولى افرادى در آينده مى آيند كه اين مقدار را كم مى شمارند و آب زياد مصرف خواهند كرد كه آنها بر خلاف راه من مى روند.

 

طهارت براى نماز، مراحلى دارد:
1- طهارت ظاهر از نجاسات و آلودگى ها.
2- طهارت اعضا از گناهان و جرائم .
3- طهارت روح از مفاسد اخلاقى .(10) آنگونه كه در دعاها مى خوانيم : الهى طَهّر قلبى من الشرك خدايا دلم را از شرك ، پاك ساز. وقتى در نماز، لازم باشد كه لباس و بدن از آلودگى ها پاك باشد، آيا لازم تر آن نيست كه دل و جان ، از كبر و ريا و حسد و كينه هم پاك باشد؟ و آيا دوگانگى ظاهر از باطن ، نوعى نفاق نيست ؟

 

غسل 
گاهى براى كسب طهارت ، بايد غسل كرد. از جمله موارد آن جنابت است و بايد طبق دستورى كه مراجع تقليد در كتاب هاى توضيح المسائل خود بيان كرده اند، تمام بدن شستشو داده شود. بعضى احاديث مى رساند در جنابت ، همه اندام انسان تحريك مى شود، منْ تَحْتِ كُلِّ شَعْرٍ...(11) و شايد بهمين خاطر باشد كه در غسل بايد همه بدن شسته شود. شايد اين احاديث ، اشاره به فعاليّت اعصاب سمپاتيك در هنگام جنابت باشد كه اين اعصاب در تمام بدن وجود دارد و فعاليّت مى كند.

 

تيمّم 
وقتى آب براى وضو يا غسل نبود، يا وقت براى وضو و غسل كم بود، يا مصرف آب براى سلامتى انسان ضرر داشت ، يا قيمت آب ، در حدّ غير قابل تحملّى گران بود، يا آب را براى آشاميدن و حفظ جان لازم داشتيم ، در اينگونه موارد بايد تيمّم كرد. يعنى طبق دستورى كه در رساله ها آمده ، دست ها را بر خاك پاك زد و بر پيشانى و پشت دست ها كشيد. آن هم خاكى كه پاك و بهداشتى باشد، نه از هر خاك آلوده اى ! در حديثى مى خوانيم كه حضرت على عليه السلام از تيمّم كردن بر خاك هاى كنار كوچه ها (كه معمولاً آلوده است ) نهى فرمود.(12)

 

لباس و مكان نمازگزار 
مرد نمازگزار، بايد عورت خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانو پوشيده باشد. امّا زن نمازگزار بايد تمام بدن را (جز صورت و دست ها و پاها تا مچ ) بپوشاند.(13)
اين پوشش هم بايد با لباس پاك و حلال باشد. بهتر است كه لباس ‍ نمازگزار، سفيد و پاكيزه باشد و بوى خوش استعمال كند و با انگشتر عقيق به نماز بايستد(14) و از لباس هاى سياه و چرك و تنگ يا لباس افراد لاابالى نسبت به امر پاكى و نجسى ، استفاده نكند.(15)
همچنين مكان وفرش وتختى كه روى آن نمازخوانده مى شود بايد حلال باشد. تصرّف در ملكِ مرده اى كه خمس يا زكات بدهكار است ، حرام و نماز آن باطل است و اگر با پولى كه خمس و زكات آنرا نداده اند ملكى بخرند، تصرّف در آن حرام و نماز در آنجا باطل است .(16)
مسائل مربوط به مكان و لباس ، فراوان است . اين نكات ، علاوه بر جهت تعبّد و روحيه تسليم در برابر فرمان خدا، جهات ديگرى هم دارد كه به آنها اشاره مى شود:

 

1- مراعات ادب  
مقتضاى ادب در برابر خدا و ايستادن در آستان جلال و عظمت او، آنست كه نماز، با بهترين و پاك ترين لباس باشد و نمازگزار، از توجّه و حضور قلب برخوردار بوده و از آراستگى ظاهر و باطن بهره مند باشد. حتّى نماز خواندن در جلوى قبر پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و امامان عليهم السلام گاهى بى ادبى و موجب بطلان نماز است .(17)

 

2- مراعات حقوق ديگران 
برخى از اين شرايط، به رعايت حقوق ديگران مربوط مى شود. اينكه لباس و مكان نمازگزار، حلال و مباح باشد، براى رعايت حق حكومت اسلامى (در خمس ) و حق محرومان جامعه (در زكات ) و ساير مردم است . حتّى نماز در كنار جاده ها و در خيابان ها اگر سبب مزاحمت براى عابران باشد، حرام است .(18)
آنچه معتبر است ، رضايت قلبى صاحبان حق است ، اگر در ظاهر بگويند راضى هستيم ولى بدانيم كه رضايت ندارند، نماز و تصرف ، باطل و حرام است . بر عكس اگر در ظاهر اظهار عدم رضايت كند ولى بدانيم كه قلباً راضى است ، نماز صحيح است .

 

3- رعايت اولويت ها  
در كنار شرايط اصلى ، يكسرى نكات مستحب هم وجود دارد كه بيانگر توجّه اسلام به اولويّت هاست . مثلاً گرچه در شرايط عادى و غير اضطرارى ، مكان نمازگزار، بايد مباح ، بى حركت ، مسطّح و پاك باشد، ولى نماز در بعضى جاها مورد تاءكيد بيشتر است ، مانند مسجد. كه در اين باره در آينده بحث خواهيم كرد.

 

قبله 
نماز، رو به كعبه مقدس برگزار مى شود. جهتى كه به آن رو مى كنيم و به نيايش خداوند مى پردازيم ، قبله نام دارد. گرچه به هر سو كه بايستيم ، رو به خداست . ولى توجه به يك كانون مقدس مانند كعبه ، الهام بخش توحيد و يادآور خط توحيدى ابراهيم عليه السلام است .
به علاوه ، وقتى دستور اين است كه نماز به طرف كعبه باشد، انجام آن لازم است ، وگرنه عبادت ما، فاقد روح تعبّد و تسليم است .
در آغاز اسلام ، سالها قبله مسلمانان ، بيت المقدس بود. رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله نمى خواست كعبه را كه به صورت بتخانه درآمده بود، قبله عبادت قرار دهد. ولى پس از هجرت ، شرايطى پيش آمد كه قبله مسلمانان از بيت المقدس به مسجدالحرام تغيير يافت . يكى از علل آن ، زخم زبان هايى بود كه يهوديان به مسلمين مى زدند و مى گفتند: شما خودتان قبله نداريد و بسوى قبله ما نماز مى خوانيد. رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله از اين وضع ، آشفته بود و انتظار گشايشى را از سوى خدا مى كشيد، كه آيات قرآن نازل شد و دستور آمد كه هر كجا هستيد، رو به مسجدالحرام بايستيد و نماز بخوانيد.(19) آيات تغيير قبله ، در طول تاريخ به مسلمانان اين درس را مى دهد كه مستقل و آزاد باشند و زير بار منّت ديگران ، حتّى در مسائل عبادى هم نروند و شرافتمندانه زندگى كنند.
دليل ديگرش آن بود كه يهوديان به مسلمانان نگويند كه شما خود قبله نداريد و بسوى قبله ما نماز مى خوانيد. اين نكته ، استقلال فرهنگى و شخصيت مستقل مسلمين را الهام مى بخشد.
مسلمانان ، بايد در عبادت ، رو به كعبه كنند، حتى در كارهايى همچون خواب و خوراك خوبست به سمت قبله باشند. ذبح حيوانات بايد رو به قبله باشد، وگرنه گوشت آنها حرام مى شود. اين جهت گيرى در همه امور به سوى كعبه توحيد، درس ايمان و ياد خدا به مسلمانان مى دهد تا همواره توجّه به خانه محبوب و معبود داشته باشند و از غفلت به درآيند.
بعلاوه ، اين سمت گيرى به سوى كعبه ، نظم ووحدتى شگفت وزيبا مى آفريند وهمه مسلمانان ، در هرجاى دنيا كه باشند، وقت نماز به سوى آن كانون خدايى رومى كنند. اگر كسى از فراز آسمانها به صفوف نمازگزاران كره زمين بنگرد، دايره هاى متعددى را مى بيند كه مركزيت همه آنها كعبه است و توحيد، نقطه تمركز فكر و دل و جان و صفوف مسلمين است .
از رهگذر توجّه به قبله ، علم هيئت و جغرافيا و جهت شناسى نيز در ميان مسلمانان رشد كرد.
آرى ... كعبه ، يادگار مبارزات توحيدى ابراهيم و اسماعيل و محمد عليهم السلام است . حضرت مهدى عليه السلام نيز در قيام جهانى خويش ، به كعبه تكيه مى كند و به اصلاح جهان مى پردازد. اين كعبه است كه در نماز و نيايش ، قبله يك مسلمان قرار مى گيرد...

 

اذان 
گفتن اذان و اقامه نيز از كارهاى پيش از نماز و زمينه ساز توجّه بيشتر به خداوند در نماز است .
اذان ، شعارى است سكوت شكن ، موزون ، كوتاه ، پر محتوا و سازنده ، كه در بر دارنده اساسى ترين پايه هاى اعتقادى و جهت گيرى عملى مسلمان است .
اذان ، اعلام موجوديت اسلام ، معرفى عقايد و اعمال مسلمانان و فرياد عليه معبودهاى خيالى است .
اذان ، نشانه باز بودن فضاى تبليغات ، و اعلام مواضع فكرى مسلمين به صورت روشن و صريح است .
اين شعار توحيدى ، اولين جملاتى است كه در گوش نوزاد خوانده مى شود و نخستين درسهاى خدايى را به او منتقل مى سازد و براى بزرگان نيز، همواره عامل هشيارى و بيدارى از غفلت است .
اذان ، تنها صدايى است كه به آسمانيان مى رسد.(20)
اذان ، صدايى است كه شيطان ها را به فرار و دلهره وامى دارد.(21) سفارش ‍ شده كه در خانه ها، بخصوص هنگام بيمارى ، اذان بگوئيد و بكوشيد كه با صداى زيبا باشد.
در حديثى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است :
سَيَاءْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَتْركُونَ الاذانَ عَلى ضُعَفائِهمْ(22) زمانى خواهد آمد كه اذان را تحقير كرده و آنرا به افراد ناتوان مى سپرند.
در حديث است : روز قيامت ، كه بيشتر مردم از خجالت سرافكنده اند، اذان گويان با سرافرازى تمام ، با قامتى برافراشته محشور مى شوند.(23) قامت بلند آنان نشانه مقام رفيع است . مؤ ذّن ، در اجر و پاداش ، با كسانى كه بخاطر اذان او به نماز آيند، شريك است .

 

بلال 
بلال حبشى ، مسلمان سياهپوستى بود كه رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله او را به مؤ ذّنى برگزيد. وقتى اذان از طريق وحى نازل شد، پيامبر، آنرا به بلال آموخت كه صداى رسايى داشت .(24) اينكه آنحضرت ، او را به اذان گويى انتخاب كرد، براى ما درسهايى دارد، از جمله :
1- شخصيت و عظمت دادن به برده ها. چرا كه بلال برده اى بود كه سخنگوى اسلام و منادى امت شد.

2- شخصيّت دادن به سياهپوست واينكه رنگ چهره ملاك نيست .
3- تحقير متكبرانى كه روزى بر بلال ، آقايى مى كردند و فخر مى فروختند و حتى او را مسخره مى كردند.(25)
4- ايمان و تقوا و لياقت ، كمبودهاى ظاهرى را جبران مى كند. بلال با آنكه بجاى شين ، سين تلفظ مى كرد، و اين نقص زبانى را داشت ، ولى اسلام ، به كمال معنوى و زيبايى باطنى او بيشتر بها داد.
بلال ، اولين كسى است كه در اسلام اذان گفت .(26) او در آغاز بعثت پيامبر به وى ايمان آورد و در راه ايمانش ، متحمّل شديدترين شكنجه ها بر ريگزارهاى تفتيده حجاز شد و همچنان نداى اَحَد، اَحد را بر زبان داشت .
روز فتح مكّه نيز، هنگام ظهر، به فرمان پيامبر بالاى كعبه رفت و اذان گفت و بت ها را فرو ريخت .(27)
بلال ، در جنگ هاى بدر، اُحد و خندق شركت داشت .
بعد از رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله براى ديگران اذان نگفت . يكبار براى حضرت زهرا عليهاالسلام كه دلتنگ زمان پدر شده بود، اذان گفت ، آنگاه هم در نيمه اذان مردم و حضرت زهرا عليهاالسلام گريه سر دادند.(28)
اين برخورد بلال ، در اين مسير بود كه اذان را هم در راه حق و در روزگار پيشواى شايسته سر دهد.
روزى عمر به بلال گفت : ابوبكر كه تو را خريد واز بردگى آزاد كرد، چرا براى نمازگزاران او اذان نمى گويى ؟
گفت : اگر براى رضاى خدا آزادم كرد كه طلبى ندارد، ولى اگر هدف ديگرى داشته ، من حاضرم باز برده او باشم ولى هرگز براى كسى كه پيامبر، خلافت او را نگفته است ، اذان نگويم .(29)
بلال حاضر نبود حتى اذانش كه يك شعار دينى است ، در مسير تقويت نظامى باشد كه قبولش ندارد.
بلال ، آن غلام حبشى در سايه ايمان ، به مقامى مى رسد كه سخنگوى نهضت رسول مى شود، و خزانه دار بيت المال .(30)
راستى ، اگر هنگام اذان ، دانشجويان سراسر اروپا و آمريكا و... اذان بگويند، مردم دنيا را به فكر وانمى دارند؟
در اينجا يادى از مرحوم شهيد نواب صفوى كنيم . كه به يارانش گفته بود هنگام ظهر و مغرب ، هر جا بوديد، با فرياد بلند، اذان بگوييد. همين اذان ها بود كه وحشتى در دل نظام طاغوت افكنده بود. اين ، گوشه اى از معناى آن حديث است كه مى فرمايد: با صداى اذان ، شيطان عصبانى مى شود و مى گريزد.(31)
بى جهت نيست كه گلادستون (سياستمدار انگليسى ) در پارلمان گفته بود: تا نام محمد صلّى اللّه عليه و آله بر فراز ماءذنه ها بلند است ، و تا كعبه بر پا و قرآن راهنماى مسلمانان است ، امكان ندارد پايه هاى سياست ما در سرزمين هاى اسلامى استوار و برقرار گردد.(32)
بخاطر محتواى غنى و ابعاد سازنده اذان است كه دستور اكيد داده شده در مطلع نماز، اين شعار توحيدى خوانده شود.
اخلاص در نيّت 
گرچه نيّت ، اولين واجب در متن نماز است ، امّا بنا به اهميّت آن و ملاك ارزش بودنش در هر كارى ، از جمله در عبادات و نماز، فصلى مستقّل و مفصّل به بررسى ابعاد آن اختصاص داديم تا از اين رهگذر، در ارزش ‍ بخشيدن بيشتر به اعمال عبادى ، توفيق يابيم .

 

1- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 256.
2- محجّة البيضاء، ج 1، ص 281.
3- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 257.
4- محجة البيضاء، ج 1، ص 281.
5- قصارالجمل ، ج 1، ص 311.
6- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 266.
7- توضيح المسائل ، بخش وضو.
8- توضيح المسائل ، بخش وضو.
9- محجة البيضاء، ج 1، ص 301.
10- محجة البيضاء، ج 1، ص 281.
11- محجة البيضاء، ج 1، ص 308 و عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 105.
12- نهى اميرالمؤ منين اَنْ يتيمّم الرّجُل بترابٍ من اثر الطريق . وسائل الشيعه ، ج 3، ص 349.
13- توضيح المسائل امام خمينى (ره ) به ترتيب ، مسائل : 788، 789، 864، 865، 886،.
14- همان .
15- همان مدرك .
16- مسئله ، 874 توضيح المسائل .
17- مسئله ، 884 توضيح المسائل .
18- مسئله ، 898 توضيح المسائل .
19- آيات تحويل قبله در سوره بقره از آيه 142 تا 149 مفصل آمده است . به تفسير اين آيات رجوع كنيد.
20- كنزالعمال ، ج 7، ص 689.
21- كنزالعمال ، ج 7، ص 692.
22- كنزالعمال ، ج 7، ص 690.
23- وسائل الشيعه ، ج 4، ص 615.
24- وسائل الشيعه ، ج 4، ص 612.
25- بحارالانوار، ج 21، ص 133.
26- سفينة البحار، ج 1، كلمه بلل .
27- وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614.
28- سفينة البحار، بلل .
29- سفينة البحار، ج 1، كلمه بلل .
30- لغت نامه دهخدا، بلال .
31- كنزالعمال ، ج 7، ص 692.
32- تفسير نمونه ، ج 4، ص 438. (ذيل آيه 58 سوره مائده )

 

منبع: کتاب پرتوى از اسرار نماز، حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتی

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2823 کلمه
مولف : حجت الاسلام قرائتی
1400/2/7 ساعت 09:24
کد : 2992
دسته : اهمیت و جایگاه نماز,عمومی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
عبادت
مقدمات نماز
اذان
تیمم
غسل
حجت الاسلام قرائتی
طهارت
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز