■ چرا افرادی که نمازشان را در اواخر وقت بجا میآورند، از سوی برخی معصومان(ع) مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند؟
مگر خدا برای انجام نمازها، وقتی را مشخص نکرده است؟ پس چرا افرادی که نمازشان را در اواخر همان وقت معین شده بجا میآورند، از سوی برخی معصومان(ع) مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند؟
در روایات سفارش زیادی به خواندن نماز در اول وقت شده است. به گونهای که در بعضی از روایات، فضیلت خواندن نماز در اول وقت؛ بر خواندن آن در غیر اول وقت، مانند فضیلت آخرت بر دنیا شمرده شده است.[1]
از مجموع احادیث استفاده میشود که نماز سه وقت دارد:
1. وقت فضیلت؛[2] که همان اوائل وقت نماز است و امام صادق(ع) از آن به «أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللهِ» تعبیر فرمود[3] و بهترین وقت براى نماز است.
2. آخر وقت: که امام صادق(ع) از آن با تعبیر «...وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللهِ وَ الْعَفْوُ لَا یَکُونُ إِلَّا مِنْ ذَنْب» بیان کرده است.
معنای روایت آن است که نماز باید در اول وقت خوانده شود، اما اگر در آخر وقت هم خوانده شود خدا او را خواهد بخشید و طبیعتاً بخشش در جایی است که گناهی رخ داده باشد. بر اساس این روایت، تأخیر نماز از اول وقت آن، نوعی گناه بخشوده شده است.
3. خارج از وقت: بهجا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، که از آن به «قضا» تعبیر میشود. اگر کسى نماز خود را در داخل وقت آن نخواند، باید قضاى آنرا به جاى آورد. حال اگر عمداً نماز را تا پایان وقت به تأخیر انداخته، و قضا شد، گناهی مرتکب شده و باید از آن توبه کند وگرنه در آخرت مجازات خواهد شد؛ ولى اگر از روى سهو و نسیان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى قرار نخواهد گرفت.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان روایتی که در مورد نفرین نمازگزاران آخر وقت وارد شده را بررسی کرد:
زهری (یا: زهرانی) میگوید: یک روز از عثمان بن سعید عَمری(یکی از نواب اربعه)[4] پرسیدم که آیا راهی وجود دارد که بتوانم امام را ببینم؟ ایشان پاسخ داد: «در دوران غیبت جایز نیست کسی امام را ببیند» و من هم با همین یک جمله قبول کردم. عمری وقتی دید که حرفش را گوش کردم، برای فردای صبح قراری برایم گذاشت، من هم صبح زود سر قرار رفتم، عمری را دیدم که به همراه جوانی بسیار زیبارو و خوشبو به طرفم میآیند. من به سمتشان رفتم و عمری اشاره کرد که ایشان همان کسی هستند که به دنبالش بودی و اگر سؤالی داری از او بپرس، من هم رفتم و سؤالاتی که در ذهنم بود را پرسیدم و همینطور که راه میرفتیم به در خانهای رسیدیم و امام خواستند که وارد خانه شوند. عمری به من گفت: اگر سؤالی داری بپرس؛ چون وقتی امام وارد خانه شوند حق ورود به خانه را نداری. بنابراین، من دوباره به خدمت امام رسیدم تا سؤالی بپرسم ولی امام دیگر صدای مرا نشنید و وارد خانه شدند. فقط آخرین جملهای که فرمود این بود: «ملعون و دور از رحمت خدا است کسی که نماز عشا را به اندازهای به تأخیر بیندازد تا جایی که ستارهها به طور کامل در آسمان دیده شوند». امام(ع) دوباره فرمود: «ملعون است کسی که نماز صبح خود را آنقدر به تأخیر بیندازد که ستارهها دیگر دیده نشوند».[5]
در ارتباط با سند روایت باید گفت؛ این روایت را شیخ طوسی از محمد بن یعقوب کلینی به صورت مرفوعه از زهری نقل کرده است و زهری نیز در منابع رجالی، فردی شناخته شده نیست. بر این اساس، نمیتوان به سند این روایت اعتمادی کرد.[6]
اما صرف نظر از سند و در ارزیابی محتوای حدیث باید گفت؛ همانگونه که گفته شد، نماز آخر وقت از ارزش پایینتری نسبت به نماز اول وقت برخوردار است. از طرفی لعن که به معنای دوری از رحمت خدا است، دارای مراتبی میباشد.[7] و در همین راستا، لعن در امور مکروه نیز به کار میرود.[8]
مشخص است که نمازگزار آخر وقت، نسبت به فردی که نمازش را در اول وقتش بجا آورده، مقداری از رحمت خدا دورتر است؛ و از اینرو، درجه پایینی از لعن، شامل حال او میشود، نه آنکه او ملعونی باشد که جزایش دوزخ است.
در این نگاه است که امام زمان(عج) چنین شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است، و گرنه همانگونه که اشاره شد، امام صادق(ع) لغزش چنین فردی را گناهی بخشوده اعلام میکند.
[1]. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 4، ص 118، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق؛ «آثار و برکات نماز اول وقت و سبک نشمردن نماز»، 33705.
[2]. ر.ک: «وقت فضیلت نمازهای پنجگانه»، 2101.
[3]. صدوق، محمّد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 217، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. ر. ک: «ادله اثبات نیابت نواب اربعه»، 2760.
[5]. طوسى، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة للحجة، ص 271، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[6]. اشتهاردى، علیپناه، مدارک العروة، ج 11، ص 219، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق.
[7]. ر.ک: «مراتب لعن و دوری از رحمت خدا»، 30936.
[8]. خویى، سید ابو القاسم موسوى، المکاسب(مصباح الفقاهة)، مقرّر، توحیدى، محمد على، ج 1، ص 204، بیجا، بینا، بیتا.
اسلام کوئست