■ ترک نماز/ بهانه يا تحقيق ؟
كسانى هستند كه روحيه تعبّد و تسليم ندارند و در پى بهانه اند تا شانه از بار تكليف و ديندارى خالى كنند. از اين رو مسئله تحقيق را عنوان مى كنند و براى هر دستور دينى ، دنبال فلسفه و دليل مى گردند و خيلى هم خود را روشنفكر جا مى زنند. قرآن كريم نسبت به برخى از اينگونه افراد درباره اعتقاد به قيامت مى فرمايد:
بَلْ يُرِيدُ الاِْنسَنُ لِيَفْجُرَ اءَمَامَهُ ، يَسْئَلُ اءَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَمَةِ؟(1) گروهى مى خواهند راه گناه را در پيش گيرند، مى پرسند: روز قيامت كى است ؟
آنان مثل كودكان بهانه گيرى هستند كه هر لحظه بهانه مى گيرند و آن كه انجام شد، بهانه اى ديگر. قرآن درباره چنين كسانى مى گويد:
وَإِن يَرَوْاْ ءَايَةً يُعْرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحْرٌ مُّسْتَمِرُّ(2) اگر نشانه اى از قدرت خدا و معجزات انبياء مشاهده كنند اعراض كرده ، مى گويند: اين هم همان سحر و جادوى معمولى و هميشگى است !
اينان در مقابل مكانيك وپزشك ومدهاى خارجى ووسوسه هاى نفس و تمايلات شيطانى تسليم اند وچون وچرا ندارند، ولى وقتى نوبت به دستور دين مى رسد، اهل تحقيق و استدلال مى شوند و قيافه هم مى گيرند.
يك برخورد
روزى كسى پرسيد: چرا نماز صبح دو ركعت است ؟ گفتم نمى دانم . دستور خداوند است و بايد انجام دهيم . همين كه فهميد نمى دانم ، قيافه روشنفكرى گرفت و گفت : دنيا، دنياى علم است ، امروز ديگر دين بدون علم صحيح نيست و... پرسيدم : حال تو بگو: چرا برگ درخت انار كوچك است ولى برگ درخت انگور بزرگ و پهن ؟
گفت : نمى دانم ، من هم همان قيافه را گرفته ، گفتم : دنيا، دنياى علم است ، علم بايد ثابت كند و... اندكى از غرورش كاسته شد. گفتم برادر! قبول داريم كه دنيا، دنياى علم است ، ولى نه به اين معنى كه همه اسرار هستى را بايد همين امروز بدانيم . حتماً ميان برگ باريك انار و برگ پهن انگور و مزه ميوه هايشان ، رابطه اى در كار است كه هنوز، برگ شناس و خاك شناس و گياه شناس و ميوه شناس ، آنرا كشف نكرده است . پس وجود اسرار را مى پذيريم ولى ادعاى فهميدن همه آنها را هرگز از هيچكس قبول نمى كنيم .
راستى ... اگر ما قبل از عمل ، اوّل فلسفه احكام را بدانيم ، آنگاه عمل كنيم ، پس خدا پرستى و تسليم كجا مى رود؟ وحى ، برتر از علم و اسرار آميزتر از دانش بشرى است . روشنفكران چرا هر قانون و برنامه را مى پذيرند ولى در برابر قوانين خدا و دين ، در تنگنا قرار مى گيرند و اهل منطق ! مى شوند؟
سيماى نماز
بحث هايى پيرامون عبادات و شرايط و فلسفه آن گذشت . پس از ذكر آن كليّات ، به مصاديق آن مى پردازيم و به بارزترين نوع بندگى كه نماز است وارد مى شويم . ابتدا بايد جايگاه نماز را در متون دينى (قرآن و حديث ) بشناسيم ، سپس به جزئيات و اسرار آن برسيم . اينك ، به گوشه اى از نظرهاى مكتب وحى پيرامون نماز، توجه كنيد:
نماز، از مهمترين سفارش هاى انبيا بوده و از بارزترين مصاديق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش مى گويد:
پسركم ! نماز را بر پاى دار: يَبُنَىَّ اءَقِمِ الصَّلَوةَ(3)
نماز، داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است : اءَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِىَّ(4)
نماز، پيمان خداوند است .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اَلصَّلوةُ عَهْدُ اللّه (5)
نماز، نور چشم پيامبر عزيز است كه فرمود: قُرَّةُ عَيْنى فىِ الصَّلوةِ(6)
نماز، اهرم استعانت در غمها و مشكلات است . خداوند مى فرمايد: از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آنها پيروز شويد: وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ(7)
نماز، داروى تكبّر است . على عليه السلام مى فرمايد: خداوند، نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر، دور كند: وَالصلَوة تَنْزيهاً عن الكِبْر(8)
نماز، وسيله تشكر از خداوند بر نعمت هاى اوست : فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ(9)
نماز، سيماى مكتب است : اَلصَّلوةُ وجهُ دينِكُمْ(10)
نماز، به منزله پرچم و آرم و نشانه مكتب اسلام است : پيامبر فرمود: عَلَمُ الاِسْلامِ الصَّلاةُ(11)
نماز، پايه و ستون دين است : وَ هِىَ عَمُوُد دينِكم (12)
نماز، به منزله سر نسبت به تن مى باشد. پيامبر اسلام فرمود: مَوْضِعُ الصَّلاةِ مِنَ الّدين كَموضِعِ الرَاءس مِنَ الجَسَدِ(151)
نماز، كليد بهشت است : اَلصَّلاةُ مِفْتاحُ الْجَنَّةِ(13)
نماز، وسيله سنجش مردم است : اَلصَّلاةُ ميزانٌ(14)
نماز، اساس دين است : بُنِىَ الاِسْلامَ عَلَى ... الصَّلاةِ(15)
نماز، اولين سؤ ال در قيامت است : اَوَلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاة (16)
نماز، گناهان را از بين مى برد. در حديث ، نماز به نهرى تشبيه شده كه انسان روزى پنج بار در آن شستشو مى كند وديگر چركى باقى نمى ماند.(17)
نماز، رابطه مخلوق با خالق است ، انسان مادّى را معنوى مى كند و انسان را علاوه بر آشنا كردن با خدا، با طبيعت نيز آشنا مى سازد، با آب ، خاك ، قبله ، طلوع ، غروب و وقت و...
نماز، تنها عبادتى است كه حتى در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمى شود و برترين فرياد آزادگى انسان از سلطه قدرتمندان و اعلام بندگى در آستان خداوند است .
نماز، زنده نگهداشتن سنّت ابراهيم ومحمّدوحسين ومهدى عليهم السلام است .
نماز، وسيله نزديك شدن انسان به خداست : اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِ تَقى (18)
نماز، آخرين سفارش انبياء وَ هى آخرُ وصايا الانبياء و آخرين سفارش امام صادق عليه السلام پيش از وفات است كه همه خويشاوندان و فرزندان را دور خود جمع كرد و توصيه نمود كه هر كه نماز را سبك شمارد، مشمول شفاعت ما در قيامت نخواهد شد.(19)
نماز، براى اولياء خدا شيرين و براى منافقان دشوار و بار سنگين است : وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلا عَلَى الْخَشِعِينَ(20)
نماز، كوبنده شيطان است : مُدحِرةً لِلشَّيطان (21)
1- قيامت ، آيه 5.
2- قمر، آيه 2.
3- لقمان ، آيه 17.
4- طه ، آيه 14.
5- كنزالعمال ، ج 7، ص 279.
6- بحارالانوار، ج 77، ص 77.
7- بقره ، آيه 45.
8- نهج البلاغه ، حكمت 252.
9- كوثر، آيه 2.
10- فروع كافى ، ج 1، ص 270.
11- كنزالعمال ، ج 7، ص 279.
12- مستدرك ، ج 1، ص 172.
13- نهج الفصاحه ، جمله 3075.
14- فروع كافى ، ج 1، ص 267.
15- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 4.
16- نهج الفصاحه ، جمله 979.
17- وسائل الشيعه ، ج 3، ص 7.
18- فروع كافى ، ج 1، ص 265.
19- فروع كافى ، ج 1، ص 264.
20- بقره ، آيه 45.
21- فهرست عزرالحكم ، صلاة .
منبع: کتاب پرتوى از اسرار نماز، حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتى