■ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ فلسفه عبادات

احكام و برنامه هاى عبادى اسلام ، همه حكمت و فلسفه دارد:
اولاً: به دليل صدها آيه وحديث ، كه مردم را به تعقّل وتفكر فرا مى خواند و هيچ مكتبى به اندازه اسلام به انديشيدن دعوت نكرده است .
ثانياً: يكى از انتقادهاى شديد قرآن بر مشركان و بت پرستان ، تقليد كور كورانه و بى دليل از نياكان است .
ثالثاً: خود قرآن ، بارها در كنار بيان احكام و دستورها، به دليل آن هم اشاره كرده است . امامان معصوم نيز در روايات ، به بيان اين حكمت ها پرداخته اند و دانشمندان اسلام ، گاهى به تاءليف كتابهايى پيرامون اين موضوع اقدام كرده اند.(1)
به علاوه ، با پيشرفت دانش بشرى ، روز به روز پرده از اسرار احكام الهى و دستورهاى دينى برداشته مى شود و هر چه از عمر اسلام مى گذرد، بر عظمت و جلوه آن افزوده مى گردد.
با توجه به همه نكات فوق ، يادآور مى شود كه :
1- لازم نيست دليل همه احكام را، همه مردم در همه زمانها بدانند. گاهى دليل برخى از آنها الا ن روشن نيست ولى گذشت زمان ، آنرا روشن مى سازد.
2- در فلسفه احكام ، تنها نبايد نظر به فوايد و آثار مادّى آنها داشت و تنها به بعد اقتصادى و بهداشتى و... توجه كرد و از آثار روحى و معنوى آخرتى آن غافل بود.
3- كسى كه خدا را حكيم و دستورهايش را بر اساس حكمت مى داند، نبايد بخاطر اينكه امروز دليل حكمى را نمى داند از انجام آن تخلّف كند. مريض ، اگر بگويد: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمى كنم ، از درد خواهد مرد. البته بايد دارو را مصرف كند و درصدد شناخت هم باشد.
4- در هر جا كه از قرآن و حديث ، دليل محكمى بر فلسفه حكمى نداريم ، بهتر است ساكت باشيم و با يك سرى توجيهات و حدسيّات دليل تراشى نكنيم .
5 اگر از بعضى اسرار جهان هستى آگاه شديم ، مغرور نشويم و توقع نداشته باشيم كه دليل همه چيز را بدانيم .
6- از مدار عادى خارج نشويم و به دامن و سوسه ها نيفتيم ، همچنانكه مردم در مراجعه به پزشك ، خود را در اختيار او قرار مى دهند يا براى تعمير اتومبيل خود، مكانيك را سؤ ال پيچ نمى كنند (چون به آگاهى پزشك و مكانيك ، اعتقاد و باور دارند) در مسائل دينى هم كه به قانون خدا گردن مى نهند، بايد بپذيرند و عمل كنند. چرا كه خداوند، هم مهربان تر است ، هم داناتر و حكيم تر. هم آينده را مى داند، و هم آثار ظاهرى و باطنى و نهان و آشكار را.
7- اگر گوشه اى از اسرار حكم خدا را دانستيم ، نبايد خيال كنيم بر همه اسرار واقف گشته ايم . آنكه دست خود را در دريا فرو مى برد، حق ندارد پس از بيرون آوردن دستش ، به مردم بگويد: اين ، آب درياست ، بلكه بايد بگويد: از آب دريا، اين مقدار به سرانگشت من رسيده است . آنكه فلسفه حكمى را بفهمد، نمى تواند خيال كند آنچه فهميده ، تمام است و ديگر جز آن چيزى نيست . مگر با عقل و فكر محدود انسانى ، مى توان به عمق احكامى كه از علم بى انتهاى خدا سرچشمه گرفته ، پى برد؟
8 همان عقلى كه مارا به فهميدن فلسفه احكام دعوت مى كند، همان مى گويد: اگر جايى ندانستى ، از آگاهانِ با تقوا بپرس . اين همان تعبّد در مقابل اولياء دين است .
اينك ، پس از اين مقدّمات ، نمونه هايى را از قرآن و حديث نقل مى كنيم كه اشاره به فلسفه احكام دارد.
امّا قرآن :
درباره نماز مى گويد: نماز، انسان را از فحشاء ومنكر بازمى دارد.(2)
در جاى ديگر مى گويد: نماز را براى ياد و توجّه به من بپادار.(3)
و در جاى ديگر: با ياد خدا، دلها آرام مى گيرد.(4)
درباره روزه مى گويد: روزه بر شما واجب شد، تا آنكه اهل تقوا شويد.(5) چون بيشتر گناهان ، از فوران غريزه غضب و شهوت است .
روزه ، جلوى طغيان آنرا مى گيرد و تقوا پديد مى آورد. و بهمين جهت ، آمار جنايات و جرايم در ماه رمضان كاهش مى يابد.
درباره حج مى گويد: به زيارت حج بروند، تا منافعى فراوان بدست آورند.(6) فوائد و آثار اجتماعى و سياسى حج ، چيزى نيست كه جاى شك و شبهه باشد.
درباره زكات مى گويد: از مردم و اموالشان زكات بگير، تا آنان را (از روح بخل و دنيا پرستى ) پاك كنى .(7)
درباره قمار و شراب مى گويد: شيطان توسّط آنها ميان شما دشمنى و كينه برقرار مى كند و شمارا از ياد خدا دور مى سازد.(8)
و قصاص را، مايه حيات اجتماع مى داند(9) چرا كه در جامعه ، اگر جنايتكار، به كيفر نرسد، آن جامعه مرده و جنايت پرور و مظلوم كوب مى شود و ايمنى (كه حيات اجتماعى است ) از ميان مى رود.
اينها نمونه هايى از آيات قرآن بود كه به آثار و حكمت هاى احكام الهى اشاره داشت .
امّا حديث :
از ميان انبوه احاديث اين موضوع ، تنها به چند جمله از يكى از سخنان اميرالمؤ منين عليه السلام در نهج البلاغه اشاره مى كنيم :(10)
فَرض اللّه الايمان تطهيراً مِنَ الشِرك وَالصَلوةَ تَنزيهاً عَنِ الكِبر و الزكوة تسبيباً لِلرّزق ... خداوند، ايمان را براى پاكسازى از شرك ، واجب ساخت و نماز را براى پاك ساختن از تكبر، و زكات را بعنوان سبب سازى براى رزق و روزى و...
ايمان به خدا، انسان را از افكار شرك آلود و عشق هاى پوچ و تكيه گاههاى ناتوان نجات مى بشخد.
نماز، كه توجه به سرچشمه همه بزرگى ها و استمداد از كانون قدرت و عظمت است ، كبر را از انسان مى زدايد.
زكات ، مهره هاى از كار افتاده جامعه را به كار مى اندازد و محرومان و ورشكستگان را به نوا و قدرت مى رساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دلها زنده مى سازد و محبّت مال و دنيا، از دل زكات دهنده بيرون مى رود. بعلاوه ، آن مقدار كه با دادن زكات ، از دارايى اش كم شده ، با فعاليت اقتصادى بيشتر، مى كوشد كه آنرا جبران كند. طبيعى است آنكه خرجش زياد باشد، به كار خود مى افزايد. پس زكات ، سبب رزق است .
در اين حديث علوى به فلسفه و حكمت بيست حكم و از احكام الهى ، مانند روزه ، امر به معروف ، نهى از منكر، جهاد، تحريم خمر و زنا، اجراى حدود، اطاعت از امام و... اشاره شده است .
امّا فطرت :
فطرت انسان نيز به فلسفه برخى احكام واقف و معترف است . هر انسانى در هر شرايطى و زمانى ، بدى و حرام بودن دروغ ، خيانت ، تهمت ، آدم كشى و دزدى ، ستم ، كم فروشى و... را قبول دارد و خوبى ، عدالت ، پاكى ، خدمت به ديگران و... را خوب و بجا مى داند. اينها از فطريّات انسان هاست و فطرت ، برخى از بدى ها و خوبى ها را درك مى كند و اين الهام الهى است كه فرمود: فَالهَمَها فُجورها وَ تَقواها(11)
امّا علم :
نبايد غافل بود كه پيشرفت علوم در رشته هاى مختلف ، خدماتى به تبيين فلسفه احكام كرده و پرده هاى بسيارى را كنار زده است .
مثلاً وجود كرم كدو و تريشين در گوشت خوك يا زيان هاى مواد الكلى براى كبد و بدن انسان ، بر كسى پوشيده نيست . اين گوشه اى از فلسفه تحريم گوشت خوك يا شراب را نشان مى دهد.
اسلام ، از ادرار در حال ايستاده نهى كرده ، و علم نشان مى دهد كه ايستاده بول كردن سبب مى شود تمام بول ، به راحتى خارج نشود. يا آنچه كه درباره غسل است ، براى زدودن آثار فعاليت اعصاب سمپاتيك و فشار خون در حال جنابت مى باشد و نيز توجه به خدا (قصد قربت ) براى زدودن حال غفلت از خداوند است . اگر اسلام ، از خلال كردن با چوب درخت انار نهى كرده ، براى آنست كه لثه ها در مقابل آن حساسيّت خاصى دارد. به همين صورت ، دستورهاى اسلام در مورد واجبات و محرّمات و حتى مستحبّات و مكروهات ، در زمينه هاى رفتارى ، خوراكى ، پوشاكى ، وسائل و مسائل زندگى ، همه و همه حكمت هاى بلند و دقيقى دارد كه درباره آنها كتاب هاى بسيارى هم توسّط دانشمندان اسلامى و محققّان نوشته شده است .(12) كه بحث آن در اين محدوده نمى گنجد. ولى در مجموع ، يك نكته مهّم را ثابت مى كند و آن اينكه احكام اسلامى همه بر مبناى حكمت ها و فلسفه هاى حساب شده اى استوار است ، چه ما به كمك عقل و علم ، آنها را بدانيم ، يا هنوز به اسرار نهفته آن پى نبرده باشيم به هر حال ، روحيه تعبّد ايجاب مى كند وقتى دانستيم چيزى از احكام اللّه است ، آنرا پذيرفته و عمل كنيم .
1- مانند: علل الشرايع ، از صدوق و ده ها كتاب درباره اسرار نماز و حج و...
2- ان الصلوة تنهى عن الفحشاء والمنكر عنكبوت ، آيه 45.
3- اقم الصلوة لذكرى طه ، آيه 14.
4- الا بذكراللّه تطمئن القلوب رعد، آيه 28.
5- لعلكم تتّقون بقره ، آيه 183.
6- لشهدوا منافع لهمz حج ، آيه 28.
7- خذ من اموالهم صدقة تطهرهم توبه ، آيه 103
8- يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوة والبغضاء و يصدّكم عن ذكراللّه مائده 91.
9- و لكم فى القصاص حياة ... بقره ، آيه 179.
10- نهج البلاغه صبحى صالح ، حكمت 252، فيض الاسلام ، حكمت 244.
11- شمس ، آيه 8.
12- از جمله مى توان به مجلدات كتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر نوشته شهيد دكتر پاك نژاد مراجعه كرد.
منبع کتاب: پرتوى از اسرار نماز، حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتی