■ ارزيابى وضع بى نماز و موانع نماز
ارزيابى وضع بى نماز
كتاب الهى و روايات اصيل اسلامى درباره مردم بى نماز ، يا آنان كه اين مسئله مهمّ ملكوتى را سبك فرض مى كنند ، نظرياتى دارند كه به قسمتى از آنها در حدّى كه لازم است اشاره مى شود :
* اى اهل ايمان ! با آن دسته از اهل كتاب و كافران كه دين شما را به بازيچه گرفتند دوستى برقرار مكنيد و اگر خود را مؤمن مى دانيد از خدا بترسيد . آرى ! چون شما نداى نماز برداريد آن را مسخره و بازى فرض مى كنند . علتش بى خبرى آنان از حقايق اصيل عالم است...
رسول من ! بگو : آگاه سازم كدام قوم را نزد خداى منتقم بدترين پاداش است : كسانى كه خدا بر آنان لعن فرستاد و نسبت به آنها غضب كرد و آنان را به صورت ميمون و خوك مسخ نمود ، و آن كس كه بندگى حق را رها كرد و به عبادت شيطان روى آورد ، در پيشگاه خدا از بدترين منزلت برخوردار است . اينان گمراه ترين مردم از راه الهى هستند . (1) .
در اين آيات ، مردمِ جداى از ايمان و نماز ، ملعون و مغضوب حق معرفى شده اند و به آنان وعده عذاب سخت روز قيامت داده شده است .
* آنان كه پس از خداپرستان ، رشته زندگى را به دست گرفته و در ميدان زودگذر زندگى نماز را ضايع و از شهوات پيروى نمودند ، بزودى كيفر گمراهى خويش را خواهند ديد (2) .
* بندگانى كه در بهشت الهى غرق نعمت اند از دوزخيان مجرم مى پرسند : به خاطر چه برنامه اى به جهنم افتاديد ؟ پاسخ مى دهند : از نمازگزاران نبوديم ، از پاافتادگان را طعام نداديم ، با اهل باطل به بطالت نشستيم ، و روز قيامت را تكذيب كرديم (3) !!
حضرت صادق (عليه السلام) از رسول الهى (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت مى كند :
* كسى كه نماز را سبك انگارد به خدا قسم در كنار حوض بر من راه ندارد (4) .
و نيز آن حضرت از پيامبر بزرگوار روايت مى كند :
* شيطان تا زمانى كه مردم به نمازهاى واجب يوميّه و ادايش در وقت اهميت مى دهند ترسناك است و آه و ناله دارد ، اما زمانى كه نماز را ضايع كنند آنان را به راحتى در بدبختى هاى بزرگ مى كشاند .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
* لا حَظَّ فِى الاِسْلامَ لِمَنْ لاصَلوةَ لَهُ (5) .
آن كه نماز ندارد از اسلام بهره ندارد .
و نير فرمود :
* لِكُلِّ شَىْء آفَةٌ وَ آفَةُ الدّين تَرْكُ الصَّلوة (6) .
براى هر چيزى آفتى است كه آن را نابود مى كند و آفت دين ترك نماز است .
ابو بصير مى گويد :
* براى تسليت گفتن به سبب شهادت حضرت صادق (عليه السلام) به خانه آن جناب رفتم ، اُم حميده چون مرا ديد به سختى گريست ، من هم گريه كردم . سپس گفت : اگر امام را هنگام مرگ مى ديدى تعجب مى كردى ، ديده گشود و گفت : تمام خويشان مرا جمع كنيد . همه را حاضر كرديم ، فرمود : آن كه نماز را سبك بشمارد به شفاعت ما نمى رسد (7) .
موانع نماز
قرآن مجيد و روايات بر اين معنى گواهند كه در راه به پاداشتن نماز موانعى وجود دارد كه مسلمانان بايد سعى كنند از آنها دور مانده و به هنگام برخورد با آن موانع به مبارزه برخيزند و تا سرحدّ سركوبى آنچه نمى گذارد انسان وارد بارگاه نماز شود به كوشش و جهاد ادامه دهند .
در اين قسمت هم مثل بخشهاى گذشته از متن قرآن و روايات استفاده شده است . خوانندگان محترم را به دقت در اين فصل توجّه مى دهم :
* اى مردمى كه به حق گرايش پيدا كرده ايد ! بدانيد شراب و قمار و بت پرستى و تيرهاى گروبندى برنامه هايى است پليد و از كارهاى شيطان . حتماً از آنها دورى كنيد تا به رستگارى برسيد . شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار ميان شما عداوت و دشمنى ايجاد كند و مخصوصاً به وسيله اين برنامه هاى پليد شما را از نماز و ذكر حق باز دارد . آيا از اين برنامه ها دست برمى داريد تا به فتنه شيطان دچار نشويد (8) ؟!
* به مردم منافق و آنان كه ظاهر و باطن يكى ندارند بگو : آنچه انفاق كنيد ـ چه با ميل چه با زور ـ از شما پذيرفته نيست ، زيرا كار شما خودستايى است و شما مردمى هستيد كه سخت به فسق خو گرفته ايد . اى رسول من ! هيچ مانعى از قبول نفقات آنها نبود جز آنكه آنان به خدا و رسول كافر بودند ، و اين كه در نماز شركت مى كنند براى تظاهر است ، زيرا از نماز اكراه دارند و سخت كسل اند ، و مالى را هم كه مى دهند از روى شوق نيست (9) .
آنچه به عنوان قسمتى از موانع نماز از آيات ذكر شده استفاده مى شود ، مى توان در چهار قسمت خلاصه كرد :
1. شراب
2. قمار
3. بت پرستى
4. ريا
من لازم مى دانم براى توضيح هر يك از اين موانعى كه در راه نماز است و قرآن به آن اشاره فرموده به روايات متوسل شوم و نظر معصومين (عليهم السلام) را نسبت به اين چهار قسمت منعكس كنم .
شراب :
حضرت باقر (عليه السلام) فرمود :
* شرابخوار با روى سياه ، دهان كج ، زبان بيرون آمده ، و ناله و فرياد از شدت تشنگى وارد قيامت مى گردد و به او از چاهى كه در آن چرك بدن زنان زناكار ريخته شده مى آشامانند (10) .
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :
* اى يونس بن ظبيان ! از طرف من به مردم بگو : هر كس يك جرعه شراب بنوشد خداوند و ملائكه و انبيا و مؤمنان او لعنت مى كنند . مستى شراب روح ايمان را از كالبد مى برد و به جايش روح پست و كثيف و لعنت شده قرار مى دهد (11) .
پيامبر اسلام در رابطه با شراب ده نفر را لعنت كرده است :
* غرس كننده درخت ، نگهبان آن ، فشار دهنده انگور ، ساقى خورنده ، حمل كننده ، تحويل گيرنده ، خريدار ، فروشنده ، دريافت كننده پول (12) .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
* از اولين برنامه هايى كه خداوند نهى فرموده شرابخوارى ، بت پرستى ، و ستيزه با مردم بوده است (13) .
از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده است :
* شرابخوارى مبدأ تمام گناهان است (14) .
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :
* شراب منبع تمام آلودگى هاست و شرابخوار تكذيب كننده قرآن است ، زيرا اگر قرآن را باور مى داشت حرامش را حرام مى دانست (15) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد :
* خداوند به چيزى مانند ميخوارگى معصيت نشده . براى شرابخوار مست زناى با مادر و دختر و خواهر امرى عادى است ، زيرا به هنگام مستى آنان را تشخيص نمى دهد ، و نيز براى مشروبخوار ترك نماز برنامه آسانى است (16) .
به اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرضه داشتند : شما فرموديد : شراب از دزدى و زنا بدتر است ؟! فرمود :
* آرى ! زناكننده ممكن است گناه ديگرى مرتكب نشود ولى شرابخوار چون مست شده زنا مى كند ، آدم مى كشد ، نماز را رها مى سازد (17) .
قمار
قرآن مجيد قمار را از گناهان كبيره مى داند (18) .
قمار عملى است كه براى برنده و بازنده توليد دشمنى مى كند . قمارباز اگر ببازد به خاطر از دست دادن مالى كه به زحمت فراهم كرده دشمنىِ برنده را به دل مى گيرد ، و اگر ببرد بازنده مقابلش دشمنش مى شود .
كمتر مجلسى براى قمار تشكيل مى شود كه در آن نزاع و كينه برنخيزد ، و چه بسا بازنده مال به خاطر فراوانى حسرت و اندوه دست به خودكشى بزند ، يا براى جبران از بين رفتن مالش به گناهان ديگر از قبيل دزدى يا آدمكشى دچار شود .
جميع آلات و ادوات قمار ، ساختن و فروختن و نگهدارى آنها حرام است . و نشستن در مجلس قمار هم در آيين الهى ممنوع اعلام شده است .
روايات حرمت قمار مانند حرمت شراب ، در كتابهاى با عظمت كافى و وسايل فراوان است ، مى توانيد به اين او منبع ارزنده اسلامى مراجعه كنيد .
براى نمونه به يكى از آن روايات كه ابزار قمار هم در آن ذكر شده اشاره مى شود :
* امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : فروش شطرنج و خوردن پول آن حرام و نگاه داشتنش كفر و بازى با آن شرك و سلام كردن به بازى كننده آن گناه و ياد دادن آن به مردم معصيت بزرگ است .
آن كس كه دست به شطرنج مى زند همانند اين است كه دست در گوشت خوك فرو مى برد و كسى كه به آن نظر مى اندازد همانند آن است كه به عورت مادرش نگاه مى كند .
بازى كننده و سلام كننده بر او نگاه كننده به بازى ، همه و همه درگناه مساوى هستند و آن كس كه به بازى شطرنج بنشيند براى خويش در دوزخ جا تهيه مى كند و زندگى آن جهان برايش ايجاد حسرت مى نمايد .
از همنشينى با قمارباز بپرهيزيد ، زيرا اهل آن مجلس محل خشم خدايند و هر ساعت در معرض غضب اند ، و چون نازل شود شما را هم خواهد گرفت (19)
قمارباز چون به قمار بنشيند تمام همت و نيرويش متوجه بردن مال از طرف مقابل است و براى اين برنامه ناچار است ساعت ها معطل شود . مجالس قمار گاهى از اول روز تا غروب يا از غروب تا نزديك صبح ادامه پيدا مى كند و قماربازِ خسته و درمانده در طول روز يا در طول شب چگونه مى تواند به نماز قيام كند ؟ مگر قمارباز با نماز جمع مى شود ؟
بت پرستى
بت پرستى يعنى روى گرداندن از تمام فضايل وآلوده شدن به تمام رذايل .
بتهايى كه در معرض پرستش واقع شده اند و مى شوند بر دو دسته جاندار و بى جان اند : جاندار همانند فرعون و نمرود و شداد و يا گوساله و گاو و گوسپند و ساير حيوانات . بيجان مانند خورشيد ، ماه ، ستارگان ، درخت و نبات ، سنگ و چوب و ساخته هاى دست خود انسان مانند لات ، هبل ، عُزّى ، پول و ...
اين بتها در عين جاندارى و بيجانى ، بتهاى بيرونى اند ، و اما بتهاى درونى عبارتند از هواى ، غرايز ، شهوات و ...
اينكه انسان به هنگام گرفتار آمدن به پرستش بتهاى جاندار و بيجان ، درونى و بيرونى ، از تمام فضايل ـ مخصوصاً عبادت حق و به ويژه نماز ـ باز مى ماند جاى ترديد نيست .
اين نكته را هم نبايد ناگفته گذارد كه منشأ پرستش بتهاى بيرونى آلودگى باطن است . اين قلب و روح است كه اگر تزكيه شود و با تعاليم آسمانى زنده گردد ، آدمى را از اسارت بتهاى درون و بيرون نجات مى دهد و او را به اوج كمال مى رساند ، ولى با غفلت زدگى دل و افسردگى جان ، آدمى در تنگناى پرستشهاى غلط قرار خواهد گرفت . در اين صورت از انسان اسير نبايد توقع حسنات و فضيلت و انسانيّت داشت .
ريا
ريا زاويه اى از شرك و نفاق است . رياكار اگر بداند كه مردم از برنامه اش آگاه شده و او را مدح مى كنند ، به اجراى عمل برمى خيزد ، و گرنه زحمت انجام هيچ عبادتى را به خود نمى دهد . با اين حساب ، مسئله اجراى نماز به وسيله رياكار بسته به توجه مردم است ، اگر بداند مردم از نمازش آگاه مى شوند مى خواند ، و گرنه از قيام به اين عبادت بزرگ خوددارى مى كند .
ريا در حقيقت شعبه اى از شرك و بت پرستى است . خداوند بزرگ در سوره ماعون به نمازخوانان رياكار حمله كرده و نماز آنان را به هيچ انگاشته است .
روايات باب ريا نيز زياد و فوق العاده است ، پويندگان مى توانند به كتابهاى بحارالانوار ، محجّه البيضاء ، وسائل الشيعه ، كافى ، تحف العقول ، خصال و جامع السعادات مراجعه كنند .
ريا باطل كننده عمل است و عملِ با ريا در روز قيامت اجر و مزدى ندارد .
در شرح مصباح ملا عبدالرزاق گيلانى در باب ريا داستان مختصر ولى جالبى بدين مضمون نقل شده است :
* غريبى شبى در مسجدى نزول كرد ، سگى پش از او در گوشه مسجد خفته بود . چون ساعتى از شب گذشت سگ بر خود بجنبيد ، آن غريب پنداشت كه شخصى از اهل محله است . به اميد آنكه بامداد اهل آن محله را از حال خود خبر كند و او را در ميان ايشان قبولى و شهرتى باشد بىوضو به نماز ايستاد و تا صبح دست و پا مى زد و نماز بىوضو به جهت ريا مى كرد . چون هوا روشن شد سگ گوشها جنبانيد و از مسجد بيرون رفت . مريد همه شب را به طاعت مشغول بود ، چون بامداد شد بينى پر خاك و دامن و ريش پر باد ، به نظر شيخ آمد تا شيخ اصحاب را خبر دهد . شيخ آن كدورت بى صفا را مشاهده كرد ، گفت : امشب به كدام كوره مبتلا شده اى كه تو را از جهود خيبر بتر مى بينم ؟!
(1) - مائده ( ) : 57 ـ 60 .
(2) - مريم ( ) : 59 .
(3) - مدثر ( ) : 40 ـ 46 .
(4) - بحار الانوار : 83 / 9 .
(5) - اصرار الصلوة تهرانى : 33 ـ 34 .
(6) - اسرار الصلوة تهرانى : 33 ـ 34 .
(7) - بحار الانوار : 83 / 19 .
(8) - مائده ( 5 ) : 90 ـ 91 .
(9) - توبه ( 9 ) : 54 .
(10) - وسائل الشيعه : 17 / 237 ـ 238 .
(11) - وسائل الشعيه : 17 / 237 ـ 238 .
(12) - وسائل الشيعه : باب تجارت ، قسمت 84 .
(13) - وسائل الشيعه : 17 / 243 .
(14) - وسائل الشيعه : 17 / 251 .
(15) - وسائل الشيعه : 17 / 251 .
(16) - وسائل الشيعه : 17 / 251 .
(17) - وسائل الشيعه : 17 / 250 .
(18) - بقره ( 2 ) : 219 .
(19) - وسائل الشعيه : 6 / 241 ، باب 103 .
منبع: کتاب سیمای نماز، استاد حسين انصاريان