وجوب نماز، حكمت نماز

■ وجوب نماز، حكمت نماز

 وجوب نماز، حكمت نماز

نماز ، نخستين واجب الهى است كه خداوند سبحان بر مردم مقرر داشته ( 1 ) و فريضه اى است كه پيشتر از همه فرائض ديگر ، بايد آن را آموخت ( 2 ) ، نخستين عمل انسان است كه در آن نظر مى  شود و نخستين چيزى است كه از آن بازخواست مى  گردد ، اگر مقبول افتد بقيه اعمال هم پذيرفته مى  شود و اگر رد شود ، ديگر اعمال هم رد مى  شود ( 3 ) . نماز ستون دين ، استوارى و سيماى آن است . جايگاه آن در دين ، مانند سر در كالبد است و حكايت آن ، حكايت ستون خيمه است ( 4 ) . نماز ، بهترين دستور دين ، برترين اعمال و محبوب ترين آن ها نزد خداى سبحان ( 5 ) و برترين وسيله اى است كه متوسلان براى نزديك شدن به او بدان چنگ زده اند ( 6 ) و معراج مؤمن است ( 7 ) .

نماز ، شيطان را مى  راند ( 8 ) ، بر تكبر و سركشى راه مى  بندد ، از زشتى و ناپسندى باز مى  دارد ( 9 ) ، كبر و ديگر زنگارهاى روح را مى زدايد ( 10 ) ، بدى ها را مى  برد ( 11 ) و جان را پاك مى  سازد ( 12 ) . نماز ، كليد هر نيكى است ( 13 ) ، چهره و دل بدان روشن مى  شود ( 14 ) و جان با آن به اطمينان مى  رسد ( 15 ) ، رحمت را فرو مى  آورد ( 16 ) و زشتى ها با آن زيبا مى  گردند ( 17 ) و براى پيروزى در جهاد اكبر و اصغر از آن مدد مى  جويند ( 18 ) . نماز آخرين سفارش پيامبران ، مخصوصا پيامبر خاتم ، حضرت رسول اكرم ( صلى الله عليه وآله ) است كه در پايان وصيت خويش فرمود : نماز را ، نماز را و آن را تا بدان جا تكرار كرد كه زبانش سنگين و سخنش بريده بريده گشت ( 19 ) . بى گمان ، نماز بهترين وسيله براى سازندگى و سير و سلوك به سوى خداوند متعال و هسته بنيادين حركت تكاملى به سوى والاترين هدف انسانيت و جامعه نمونه بشرى است . بسى درد واندوه كه عموم مردم و بلكه بسيارى از نخبگان ، اين جان مايه حيات و حركت و شكوفايى را آن چنان كه بايد ، نمى  شناسند و خواص ، آنچنان كه شايد از آن بهره نمى  گيرند ، حال آن كه آيات قرآن كريم و سنت شريف بر نقش اعجاز گونه نماز در سازندگى فرد و جامعه ، تأكيد مى  ورزند . افراد بسيارى سرمايه حيات وعمر را در انديشه سازندگى و انجام تمرين هايى جهت يافتن راه تكامل ، خرج كرده و در طلب مرشد راه ، برخاسته و از ذكرها و وردها و رياضتها ، براى طى كردن منزلگاه هاى كمال و مراحل مكاشفه و عرفان ، يارى جسته اند ، ولى فراوان در دام مكارانى افتاده اند كه از سير و سلوك ، جز نام آن هيچ نمى  دانند و آن را وسيله نان خوردن و كسب شهرت و در بند كشيدن همه جانبه مريدان نادان خويش ، ساخته اند . ره پويان بيدار و مسلمانان روشن بين راستين مى  دانند كه نماز ، بهترين درس سير و سلوك و خودسازى ، نزديكترين راه براى مبارزه با تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام و نتيجه بخش ترين جهاد براى تحقق ارزش هاى انسانى و پياده كردن معارف ناب اسلام در جوامع بشرى است .

در سفارش اخلاقى گرانبهاى امام خمينى - رضوان الله تعالى عليه - به فرزند عزيزش حاج سيد احمد - ره - مى  خوانيم :
كه خودخواهى ريشه مصيبت هاى بشرى است و كوشش براى درمان اين ريشه تباهى است كه جهاد اكبر نام دارد و پيروزى در اين جبهه به اصلاح تمام گستره زندگى مى  انجامد . امام پس از روشن كردن اين مفاهيم ، نماز را راه تحقق اين پيروزى مى  بيند و مى  گويد : " فرزندم ، از خودخواهى و خود بينى به درآى كه اين ارث شيطان است ، كه به واسطه خود بينى و خود خواهى از امر خداى تعالى به خضوع براى ولى و صفى او جل وعلا سرباز زد . و بدان كه تمام گرفتاريهاى بنى آدم از اين ارث شيطانى است كه اصل اصول فتنه است ، و شايد آيه شريفه * ( وقاتلوهم حتى لاتكون فتنة ويكون الدين لله ) * ( 20 ) در بعض مراحل آن ، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه كه شياطين بزرگ و جنود آن ، كه در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ريشه دارد ، باشد . و هر كس براى رفع فتنه از درون و برون خويش ، بايد مجاهده نمايد . و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد همه چيز و همه كس اصلاح مى  شود . پسرم ، سعى كن كه به اين پيروزى دست يا بى ، يا دست كم به بعض مراحل آن . همت كن و از هواهاى نفسانيه ، كه حد و حصر ندارد ، بكاه ، و از خداى متعال جل وعلا استمداد كن كه بى مدد او كس به جايى نرسد و نماز ، اين معراج عارفان و سفر عاشقان ، راه وصول به اين مقصد است .

و اگر توفيق يا بى و يابيم به تحقق يك ركعت آن و مشاهده انوار مكنون در آن و اسرار مرموز آن ، ولو به قدر طاقت خويش ، شمه‌اى از مقصد و مقصود اولياى خدا را استشمام نموديم ، و دور نمايى از صلاة ، معراج سيد انبيا و عرفا ( صلى الله عليه وآله ) را مشاهده كرديم ، كه خداوند منان ما وشما را به اين نعمت بزرگ منت نهد . " ( 21 ) آرى ، اگر كارگزاران مخلص در حكومت اسلامى  كه مشتاق حاكميت ارزش هاى اسلامى  هستند به آثار و بركت هاى نماز آن گونه كه شايسته آن است ، توجه مى  داشتند ، بخش بزرگى از بودجه مبارزه با تهاجم فرهنگى را به زنده كردن نماز اختصاص مى  دادند و بلكه رديف خاصى را در بودجه عمومى  كشور براى ترويج و تعميق فرهنگ نماز ، اين فريضه سازنده ناشناخته ، قرار مى  دادند . در اين كتاب ، تبيين گستره نقش نماز را در سازندگى فرد و جامعه كه از قرآن و حديث گرفته شده ، خواهيد ديد . نكته دقيق و مهم در اين جا آن است كه سازندگى فرد ، مقدمه سازندگى اجتماع است و پايه خودسازى ، ياد خداوند متعال است ، همان گونه كه امير مؤمنان فرموده است : " ريشه اصلاح دل ، اشتغال آن به ياد خداست " كه از كلمات نغز آن حضرت است و جان كلام اين كه هدف نهايى انسان ، ديدار خداست و رمز اين ديدار ، عشق و محبت او و كليد اين رمز ، ذكر و ياد خداى سبحان متعال است و نماز كامل ترين ذكر است .

بى گمان ، ياد خدا ، زندگى دل ، خوراك جان ، كليد انس و پديد آورنده كيمياى عشق و محبت حق - جل وعل - است . همانا عشق به خدا ، پيوند عاشق را با هر چه جز معشوق است ، مى  برد و اين همان است كه انقطاع ناميده مى  شود و در نخستين مرتبه آن ، نفس اماره مى ميرد و زندگى عقلانى انسان آغاز مى  شود و در بالاترين مرتبه آن ، ديده دل ، به نور ديدار خدا ، روشن مى  گردد و در اين والاترين درجه است كه اراده انسان در اراده حق - جل وعل - فانى مى  گردد و انسان ، خلعت خلافت الهى و ولايت تكوينى مى  پوشد و كرامت هاى خارق العاده و اجابت دعا از او پديدار مى  شود ( 22 ) . مسألة اصلى اين است كه نماز هنگامى  اين آثار و بركات را دارد و انسان را در رسيدن به هدف نهايى اش دستگيرى مى  كند ، كه به صورت حقيقى و همراه با شرط هايش ، آنگونه كه مقبول خداوند متعال است ، آورده شود ، نه كلمه هايى تو خالى و حركت هايى ظاهرى كه مصداق اين حديث باشد : " خداوند نماز بنده اى را كه دلش همراه تنش نيست ، نمى  پذيرد " ( 23 ) . بارى ، پيرامون حضور قلب در نماز و وسيله هاى دستيابى به آن ، گفتگو بسيار است ، ولى تنها به دو نكته مهم كه از عارفى بزرگ شنيده ام ، مى پردازم .

1 - خود را در برابر نسيم رحمت پروردگار نهادن غفلت هاى بى اختيار ، هر اندازه فراوان باشد با نخستين وزش نسيم رحمت الهى ، نابود مى  گردد . گاه نور خير جرقه مى  زند و انسان در آن حال به خدا متوجه مى  گردد كه اگر براى خاموش نشدن اين بارقه الهى تلاش كند ، شيطان او را رها مى  كند و به تدريج اين پرتو نور افشان به نورى هميشگى و حضورى كامل مى  انجامد . خسارت واقعى آن است كه عوامل غفلت را به اختيار خود فراهم آوريم ، چون همت شيطان آن است كه ما را با دست خويش به غفلت اندازد و از نسيم هاى مهر پروردگار در روزگار ، بهره نگيريم ، همان گونه كه روايت شده است : " بى گمان براى پروردگارتان در ايام روزگارتان ، نسيم هايى است ، هان ، خود را در برابر آن نهيد " ( 24 ) .
2 - روى گرداندن از بيهودگى بى گمان سرگرم شدن به كارها و گفتگوى بيهوده ، از عوامل اختيارى غفلت و فراموشى است . كار بيهوده ، اراده انسانى را در حفظ ارزش هاى انسانى و اسلامى  سست مى  كند و توفيق ذكر و حضور در نماز را از او مى  گيرد ، حال آن كه حضور قلب در نماز ، بنياد همه اين ارزش هاست . آن كه موفق به حضور قلب كامل در نماز مى  گردد تنها از گناه دورى نمى  كند ، بلكه از همه كارهاى بيهوده دورى مى  گزيند و شايد آوردن خشوع در نماز به همراه دورى از بيهودگى در سوره مؤمنون به اين نكته اشاره دارد . خداوند متعال مى  فرمايد : " حتما مؤمنان رستگار شدند ، همانان كه در نمازشان فروتنند . و آنان كه از بيهودگى روى گردانند " . خدايا ما را از رستگاران قرار ده .  

 وجوب نماز

 قرآن : " نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است . "
- امام باقر ( عليه السلام ) : واژه " موقوتا " در آيه * ( إن الصلاة كانت على المؤمنين كتابا موقوتا ) * به معنى " موجوبا " است . يعنى نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است . ( 25 )
- پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) به كسى كه از واجبات الهى پرسيده بود ، فرمود : خداوند ، بر تو هفده ركعت [ نماز ] در هر شبانه روز واجب كرده است .
- بر من و امتم ، پنج نماز نازل شده كه بر امتهاى پيشين نشده و بر امتى پس از من واجب نمى  شود ، زيرا پيامبرى پس از من نمى  آيد .
- زراره : نمازهاى واجب را از امام باقر ( عليه السلام ) پرسيدم . امام فرمود : پنج نماز در شبانه روز .
- امام باقر ( عليه السلام ) : خداوند [ اصل ] نماز را واجب كرد و پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) آن را بر ده گونه نهاد : نماز حاضر و مسافر ، نماز خوف كه خود سه گونه است ، نماز خورشيد و ماه گرفتگى ، نماز دو عيد [ فطر و قربان ] نماز باران و نماز بر مرده .
- امام صادق ( عليه السلام ) به كسى كه واجبات خداوند بر بندگان را پرسيده بود ، فرمود : شهادت بر يگانگى خداوند و پيامبرى حضرت محمد ( صلى الله عليه وآله ) و برپا داشتن نمازهاى پنجگانه . فايده : نويسنده مجموعه فقهى بزرگ جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام مى  گويد : نمازهاى هر شبانه روز پنج عدد است . . . و هيچ اختلافى در وجوب آن ها در شبانه روز نيست ، بلكه آن از ضروريات دين است و نيازمند استدلال به قرآن و اجماع مسلمانان و سنت متواتر پيامبر و امامان ره يافته ( صلوات الله عليهم ) نيست .

 حكمت نماز

 قرآن : " نماز را براى ياد من ، به پا دار . "
- پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) : نماز واجب شده است . . . براى بر پا داشتن ياد خدا .
- امام على ( عليه السلام ) : خداوند ايمان را جهت پاك كردن از شرك ، و نماز را براى دورى از كبر واجب كرد  .
-  هشام بن الحكم : از امام صادق پرسيدم : با اينكه نماز مردم را از كار و زندگى باز مى  دارد و تن هايشان را خسته مى  كند ، چرا واجب شده است ؟ امام فرمود : در آن ، علتهايى نهفته است . اگر مردم بدون هيچ آگاهى و يادآورى از پيامبر اكرم رها شوند و تنها به همان رسالت نخستين و حضور قرآن در ميان آنان بسنده شود ، مانند امتهاى پيشين مى  گردند كه به دين گرويدند و كتابهايى هم نوشتند و مردم را به دين خود فرا خواندند و حتى براى آن جنگيدند ، اما با رفتنشان ، دينشان هم رفت و اثرى از آنان باقى نماند . حال آنكه خداوند تبارك و تعالى خواست كه مردم حضرت محمد ( صلى الله عليه وآله ) را از ياد نبرند . از اين رو نماز را بر آنان واجب كرد تا او را هر روز ، پنج بار ياد كنند و نام [ مباركش ] را بر زبان آورند و به نماز و ياد خدا فرمان داده شدند ، تا غافل نگردند و او را فراموش نكنند مبادا يادش از خاطرها برود .
- امام رضا ( عليه السلام ) : حكمت نماز ، اقرار به ربوبيت خداوند عز وجل و شريك نگرفتن براى اوست . ايستادن در پيشگاه جبروت الهى ، با خوارى و بىچارگى ، افتادگى و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است . صورت نهادن بر خاك در هر روز براى بزرگداشت خداوند جل جلاله است ، تا به ياد او - نه فراموشكار و گردنكش كه - فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزونى دين و دنياى خود باشد . افزون بر اين ها ، نماز ، ذكر خداوند عز وجل و دوام آن در شب و روز است تا بنده ، مالك و مدبر و آفريدگارش را از ياد نبرد و اگر نه سركشى و طغيان مى  كند و اين در ياد كردن پروردگار عز وجل و ايستادن در پيشگاهش نهفته است ، كه او را از سرپيچى نهى مى  كند و از انواع فساد باز مى  دارد .
- در تبيين حكمت نماز
- : اطاعتى است كه [ خدا ] آنان را بدان امر كرده و آيينى است كه بر آن وادارشان ساخته است . در نماز بزرگداشت و گرامى داشت خداوند و فروتنى بنده هنگام سجده است و اقرار به اينكه بالاتر از او ، پروردگارى است كه به عبادتش مى  پردازد وبرايش سجده مى  كند .

 

1. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
2. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
3. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
4. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
5. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
6. بنگريد به فصل پنجم كتاب .
7. ناگفته نماند كه عبارت " نماز معراج مؤمن است " با وجود آن كه مشهور شده است و ما آن را در بيش از سى جا و در كتابهايى با موضوعات گوناگون يافته ايم ولى منبعى كه آن را به پيامبر يا امامان نسبت دهد ، سراغ نداريم . افزون بر اين ، هيچ يك از كتابهاى حديث اهل سنت و بيشتر كتابهاى حديث شيعه ، جز آنچه در قرنهاى اخير تدوين گشته ، همچون روضة المتقين و بحار الانوار ، نوشته مجلسى اول و دوم ( قدس سرهما ) و رواشح سماويه ، نوشته محقق داماد ( قدس سره ) آن را نقل نكرده اند ، پس مى  توان گفت : اين عبارت روايت نيست بلكه از سخنان عالمان متأخر ماست
8. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
9. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
10. بنگريد به فصل دوم كتاب .
11. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
12. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
13. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
14. بنگريد به حديث 456 و 457 كتاب .
15. بنگريد به آيه 28 از سوره رعد .
16. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
17. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
18. بنگريد به فصل بيست و هفتم كتاب .
19. بنگريد به فصل ششم كتاب .
20. سوره بقره : 193 .
21. امام در سنگر نماز : 196 و 197 .
22. بنگريد به " مبانى خداشناسى " از مؤلف : 477 - 490 .
23. بنگريد به حديث 215 كتاب .
24. بحار الأنوار : 83 / 352
25. اين حديث مانند احاديث فراوان ديگرى در مقام رد تفسير " موقوتا " به ( زمان معين ) است . بنگريد به بحار الانوار : 82 / 340 / 17 و 352 / 24 تا 32 .

منبع: کتاب الصلاة في الكتاب والسنة، محمد محمدي رى شهرى

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2872 کلمه
مولف : محمد محمدي رى شهرى
1399/8/7 ساعت 08:59
کد : 2874
دسته : اهمیت و جایگاه نماز,حکمت و فلسفه نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
وجوب نماز
حکمت نماز
اهمیت نماز
جایگاه نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز