نماز و امنیت و آرامش در قرآن

■ نماز و امنیت و آرامش در قرآن

نماز و امنیت و آرامش در قرآن

"إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ"؛[1]

كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى بر آن­هاست، و نه غمگين مى‏شوند.

مقدمه

رباخوارى، نقطۀ مقابل نمازگزاران

در آیات قبل دربارۀ ربا و وضعیت رباخواران در قیامت، آیاتی بیان شد که با شدت تمام، ممنوعیت حکم ربا را اعلام کرد؛ زيرا رباخوارى، موجب افزايش فقر در جامعه و تراكم ثروت در دست عده‏اى محدود و محروميت بیشتر افراد اجتماع است؛ اما زکات، سبب پاكى دل و طهارت نفوس و آرامش جامعه است. همچنین رباخوارى سبب پيدايش بخل و كينه و نفرت و ناپاكى است.

 رباخوار، به آدم مصروع يا ديوانۀ بيمارگونه‏اى تشبیه شده كه هنگام راه رفتن، قادر نيست تعادل خود را حفظ كند و به طور صحيح، گام بردارد. در آخر آیۀ همه دعوت به توبه می­شوند "فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ".در ادامه کسانی را که به ربا خواری ادامه دهند؛ تهدید کرد و فرمود: "وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ"؛ اما كسانى كه ]به خيره‏سرى ادامه دهند[ و باز گردند ]و اين گناه را ادامه دهند[ آنها اهل دوزخ هستند و جاودانه در آن مى‏مانند سپس مقايسه‏اى بين ربا و انفاق در راه خدا انجام می­دهد و مى‏فرمايد: "يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ"؛ خداوند، ربا را نابود می­کند و صدقات را افزایش می­دهد.

سپس مى‏افزايد: "وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ" خداوند هيچ انسان بسيار ناسپاس گنه‌‌كار را ]كه آن همه بركات انفاق را فراموش كرده و به سراغ آتش سوزان رباخوارى مى‏رود[ را دوست نمى‏دارد.

در آیه مورد بحث، از اجر سرشار و لطف فراوان خداي سبحان به مؤمناني سخن مي‏ گويد كه در مقابلِ رباخواران، دارای ايمان و عمل صالح و اهل نماز و پرداخت زكاتند، تا اشاره کند به این كه زمينۀ برچيده­شدن ربا در جامعه، توجّه به ايمان و عمل صالح و احياى نماز و زكات است (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).[2]

واژه ­ها

خَوْف: ترسیدن. اسم، مصدر، از مادۀ «خوف».[3]

 يَحْزَنُونَ: اندوهگین می­شوند. فعل مضارع، از مادۀ «حزن».

نکته‌های تفسیری

1. اقسام مردم

مردم چهار گروهند:

الف. گروهى ايمان آورده، عمل صالح انجام مى‏دهند كه اينان"مؤمنانند"؛

ب. گروهى، نه ايمان آورده و نه كار شايسته انجام مى‏دهند كه اينان"كافرانند"؛

ج. گروهى ايمان دارند؛ ولى عمل صالح ندارند كه اينان"فاسقانند"؛

د. گروهى ايمان ندارند؛ ولى اظهار ايمان مى‏كنند و در ظاهر، كار نيك انجام مى‏دهند كه اينان"منافقانند".

اگر رباخواران از خدا و مردم بريده‏اند، در مقابل، كسانى هستند كه اهل ايمان و عمل صالح بوده، از طريق نماز، با خداوند مرتبط مى‏باشند و با پرداخت زكات، با مردم پيوند دارند.[4]

2. نماز، بهترین عمل صالح

عمل صالح، شامل نماز هم می‌‌شود؛ اما ذكر نماز پس از عمل صالح، به این علّت است که نماز از جهت كيفيّت، جامع همه عبادات و طاعات بوده، كامل‌‌ترين عملى است كه فوائد بسیار و نتایج روحانى در آن منظور شده است؛ زیرا در بردارندۀ توحید، نبوت، معاد، تولی، تبری، و... است؛ از این رو در روایات آمده است که امیرالمؤمنینj فرمودند:

"اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ فَمَنْ ضَيَّعَ الصَّلَاةَ فَإِنَّهُ لِغَيْرِهَا أَضْيَع‏"؛[5]‏ بدان که تمام اعمال و کردارت، پیرو نماز توست؛ پس هر کس نماز را ضایع کند، اعمال دیگر را بیشتر ضایع خواهد کرد.

همچنین امام صادقj فرمودند:

"أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ‏"؛[6] نخستین عملی که بنده به سبب آن، محاسبه می­شود، نماز است؛ اگر مورد قبول واقع شد، بقیۀ اعمال نیز مقبول خواهد شد و اگر نمازش رد شد، بقیۀ اعمال نیز رد خوداهد شد.

اگر کسی حق نماز را به جا آورد و از نماز محافظت کرد "حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ"[7] نماز نیز حافظ او در برابر آفات و وسوسه‌‌های شیطان شده، او را در مقابل تمام گناهان و زشتی‌‌ها بیمه می‌‌کند؛ "أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر"[8] از این روست که در میان همۀ عبادت‌‌ها، نماز مورد توجه ویژه قرار گرفته است.

3. پاداش حتمی براي اهل انفاق و نماز

ذكر "لَهُم اَجرُهُم" بدون حرف"فاء"دلالتي قوي‏تر از "فَلَهم اجرُهم" بر ثبوت اجر دارد؛ زيرا حرف"فاء" مطلب را به صورت شرط و جزا و سبب و مسبّب در مي‏آورد. بيان به صورت شرط، در آغاز كار و دربارۀ كسي است كه براي نخستين بار در صدد فهم برقراري پيوند سبب و مسبّب ميان موضوع و محمول است؛ ولي براي متكلّم و مخاطبي كه اين رابطه و تلازم روشن باشد، سخن به صورت شرطي بيان نمي‏شود؛ مثلاً براي كسي كه مي‏خواهد از تلازم وجود روز و طلوع خورشيد، آگاه شود، عبارت شرطي آورده مي‏شود؛ ولي براي فردي كه همواره روز را در پي طلوع خورشيد مي‏بيند و به آن توجّه دارد، آوردن جملۀ شرطي، لازم نيست. در آيه مورد بحث نيز ثبوت پاداش براي انفاق­ كنندگان و نمازگزاران به قدري روشن است كه به جملۀ شرطي براي تفهيم آن نیازی نيست.[9]

4. نفي خوف و حزن از نمازگزاران

نفي خوف و حزن از پيروان هدايت خدا وعده‏اي است كه در قيامت به آن وفا مي‏شود، وگرنه در دنيا، مؤمن بايد بين خوف و رجا به سر ببرد.

توضيح اينکه، هدايت خداوند، مجموعه‏اي از قواعد اعتقادي، اخلاقي و عملي است كه از جمله آن، لزوم ترس از خداوند و اميد به رحمت اوست؛ هم بايد به رحمت گسترده او اميد داشت و يأس از رحمت خداوند را كفر دانست و هم بايد از عذاب او ترسيد و در برابر خداوند، بي‏پروا نبود؛ از اين رو مي‏فرمايد: "أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب"؛[10]

خداوند در آياتی می‌‌فرماید: خوف داشته باشید، پروردگارتان را با ابتهال و ترس از درون، بخوانيد؛ "ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً"،[11] "تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً".[12]

مقتضاي جمع ميان آيات فوق و آيۀ محل بحث، اين است كه وعدۀ "لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون" مربوط به معاد است. همان چيزي كه در سورۀ "فاطر" از قول بهشتيان آمده است كه مي‏گويند: "وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ *الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ"[13] و همان وعده‏اي كه در قيامت با خطاب "يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُون"[14] عملی مي‏شود.

خصوص وفاي به همين وعده (عدم حزن و خوف در آخرت) در سورۀ انبيا آمده است. طبق آیات سورۀ انبیا صريحاً به آنان گفته مي‏شود كه مصونيّت از دلهره و فزع بزرگ، همان چيزي است كه در دنيا به شما وعده داده شده بود: "إِنَّ الَّذينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏... لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ... هذا يَوْمُكُمُ الَّذي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ"[15].

نمازگزاران در آخرت، هیچ حزني و خوفي ندارد و از سلامت محض بهره‏مند مي‏شوند؛ چرا که كسي كه امروز از هدايت خداوند پيروي مي‏كند، فردا سلام الهي كه فيض خاص خداوند است بر او تنزّل مي‏یابد (السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی)[16] و از گزند خوف و حزن سالم است و كسي كه در دنيا مؤمن باشد و لباس ايمانش را به ستم آلوده نكند، در آخرت از امن و امنيّتي كه جامع بين نفي خوف و نفي حزن است برخوردار مي‏شود (الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون)[17].

و آنها كه در دنيا تقوا پيشه كنند، در قيامت در مقام امن و جايگاه امين به سر مي‏برند (إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ مَقامٍٍ أَمينٍ)[18].

نکته بعد، آنکه دو نوع خوف و حزن هست؛ خوف و حزن یا ممدوح است و یا مذموم. جایی که می‌‌فرماید: مؤمنان و نمازگزاران، خوف و حزنی ندارند، خوف و حزن مذموم مراد است و جایی که می‌‌فرماید: اولیای الهی خوف و حزن دارند، خوف و حزن ممدوح منظور است؛ چرا که اولياي الهي ـ چنان‏كه گذشت ـ در دنيا خوف ممدوح دارند؛ يعني خشيت از غضب خدا در صورت ارتكاب گناه و نپيمودن راه راست و خوف از اعراض محبوب و روگرداني آن معشوق حقيقي به همراه رجا و اميد به رحمت او؛ ليكن خوف و حزن مذموم مربوط به كافراني است كه اساساً به خداوند ايمان نياورده‏اند و نيز مؤمناني كه در طليعه ايمان قرار دارند و به مقام ولايت و تقوا و استقامت و تقوا نرسيده‏اند. آنان با مبتلا شدن به حوادثي چون از دست دادن مال، فرزند و...، محزون مي‏شوند، يا با احتمال حملۀ دشمن يا روي آوردن فقر يا از دست رفتن اموال، دچار هراس مي‏گردند:

"وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرات"[19].

بحث روایی

1. ایمان در کنار عمل صالح و نماز

امام صادقj فرمودند: "قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا وَ إِنَّ لِلدِّينِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الْعِلْمَ وَ الْإِيمَانَ وَ الْعَمَلَ بِهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ لِلْعَامِلِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الصَّلَاةَ وَ الصِّيَامَ وَ الزَّكَاةَ"؛[20] لقمان به فرزندش گفت: فرزندم! برای هر چیزی نشانه‌‌ای است که با آن، شناخته می‌‌شود. برای دین سه نشانه است: علم، ایمان، عمل به آن، تا اینکه فرمود: فرزندم، برای عمل­ کننده به دین، سه نشانه است: اقامه نماز، روزه گرفتن، و پرداخت زکات.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

"عَلَمُ الإيمانِ الصَّلاةُ فَمَن فَرغَ لها قَلبَه وَ قَامَ بِحُدودِها فَهُو المُؤمنُ"؛[21] نشانۀ ایمان، نماز است؛ پس کسی که قلبش را برای آن فارغ کند و حدود آن را رعایت نماید، مؤمن است.

2. جلوه‌های لطف خدواند به نمازگزاران

امام صادقعلیه السلام فرمودند:

"إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ يَدْفَعُ الشَّيْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ يُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِي تِلْكَ الْحَالَةِ الْعَظِيمَةِ"؛[22] ملک الموت، شیطان را از کسی که حافظ نماز بوده دور می‌‌کند و ذکر را در موقع مرگ و آن حالت بزرگ و سخت "لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ" به او تلقین می‌‌کند.

از پیامبرصلی الله علیه و آله درباره نماز سؤال شد؟ حضرت فرمودند: "الصَّلَاةُ... زَادُ الْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْيَا لِلْآخِرَةِ وَ شَفِيعٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أُنْسٌ فِي قَبْرِهِ وَ فِرَاشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ وَ جَوَابٌ لِمُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ وَ تَكُونُ صَلَاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الْمَحْشَرِ تَاجاً عَلَى رَأْسِهِ وَ نُوراً عَلَى وَجْهِهِ وَ لِبَاساً عَلَى بَدَنِهِ وَ سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّارِ... نَجَاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النَّارِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ مِفْتَاحاً لِلْجَنَّةِ وَ مُهُوراً لِلْحُورِ الْعِينِ وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ"؛[23]

نماز، توشه مؤمن از دنیا برای آخرت و شفیع بین او و ملک الموت و انس در قبرش و فرشی زیر پهلویش و جوابی برای نکیر و منکر و تاجی بر سرش و نوری بر صورتش و لباسی بربدنش و پوششی بین او و آتش جهنم و مایة نجات بدنش از آتش و جواز عبور از پل صراط و کلیدی برای بهشت و مهریه زنان بهشتی و بهای بهشت است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: "مِفتاحُ الجَنةِ الصَّلاةُ"؛[24] نماز، کلید بهشت است.

پیام‌ها[25]

1. اسلام در كنار مسائل عبادى و فردى، به مسائل اقتصادى و مردمى نيز توجّه دارد. نماز و زكات در كنار هم مطرحند (قامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ).

2. ایمان و عمل صالح، به ویژه نماز و زکات، زمینة محو ربا در جامعه است (يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا [26]... . . آمَنُوا وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ).

3. ذكر نماز و زكات بعد از عمل صالح، نشانة آن است كه در ميان كارهاى شايسته، حساب اين دو جداست (عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ).

4. تشويق نيكوكاران در پی تهديد بدكاران، يك اصل تربيتى است (يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا... اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثيم" "لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ).

5. هوشمند، كسى است كه در محاسبات، تنها به موجودى امروز كه در دست دارد، ننگرد؛ بلكه به آينده و ذخيره‏هايى كه نزد خداوند است توجّه داشته باشد. (لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).

6. پروردگار، به مؤمنانى كه اهل عمل صالح و نماز و زكاتند، نظر ويژه‏اى دارد. كلمة "عند رَبِّهِمْ" اشاره به لطف خاصّ اوست؛ چرا که"رب" اضافه به "هم" شده که مرجع آن مؤمنان است.

7. وعده‌های الهی عاملی برای اعمال صالح مانند نماز و زکات است (لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ).

8. امنيّت و آرامش واقعى، در ساية ايمان و عمل صالح و پيوند با خدا و مردم است (إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).

9. پاداش الهی برای مؤمنان نتیجة عمل خیر آن‌هاست (لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ). اجر به معنای مزد، در برابر عملکرد شخص به کاربرده می‌‌شود؛ بنابراین پاداش آنان مزد و اجر عملشان خواهد بود.

11. عوامل آرامش، ايمان، عمل صالح، نماز و زكات است (آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ... لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).

 

 

 


[1]. بقرة: 277.

[2]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 364 ـ 370، با اندکی تصرف.

[3]. تفاوت بين"خوف"و"خشيت"در اين است كه خشيت از غير خدا مذموم است و بايد منحصر به خدا باشد؛ چنان‏كه مي‏فرمايد: "الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّه..."؛ ]پيامبران پیشین[ كسانى بودند كه رسالت‌‌هاى الهى را تبلیغ مى‏كردند و ]تنها[ از او مى‌‌ترسيدند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند (احزاب: 39)؛ زيرا خشيت، آن است كه انسان قلباً معتقد به مبدأ اثر بودن چيزي يا شخصي باشد و بر اساس اعتقاد مزبور بترسد و متأثّر شود. شكّي نيست كه چنين اعتقادي مذموم است؛ چون در جهان امكان، مؤثّري جز خداي سبحان نيست. برخلاف خوف كه صرف ترتيب اثر عملي است و از اعتقاد به استقلال در تأثير، نشأت نمي‏گيرد؛ مثل اينكه انسان از گزنده مي‏ترسد و از آن فاصله مي‏گيرد و مثل اينكه پيامبرd پس از عهدي كه با مشركان بستند از عدم وفاي آنان خوف داشتند؛ از اين رو خداوند به آن حضرت مي‏فرمايد: "وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواء..."؛ اگر عهدي با مشركان بستي و مي‏ترسي به عهد خود وفا نكنند، عهدنامه را به سويشان بيفكن (انفال: 59).

تفاوت بين"خوف"و"حزن"نيز در اين است كه خوف، نگراني از دست رفتن چيزي در آينده است، در حالي كه حزن، غالباً اندوه از دست رفتن چيزي در گذشته است؛ گرچه گاهي بر اثر یقین به زوال نعمت در آینده حزن پدید می‌‌آید (تسنيم، ج 3، ص 46 و460، با اندکی تصرف).

[4]. تفسير نور، ج‏1، ص 447.

[5]. وسائل‏الشيعة، ج4، ص 161، باب 10.

[6].من لا یحضره الفقيه، ج 1، ص 208، باب فضل الصلاة.

[7]. بقره: 238.

[8]. عنکبوت: 45.

[9]. تسنيم، ج 12، ص562 و 563، با اندکی تصرف.

[10]. ]آيا چنين انسان كفران‏كننده‏اى بهتر است‏] يا كسى كه در ساعات شب به سجده و قيام و عبادتى خالصانه مشغول است، و از آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميد دارد؟ بگو: آيا كسانى كه معرفت و دانش دارند و كسانى كه بى‏بهره از معرفت و دانش‏ هستند، يكسانند؟ فقط خردمندان متذكّر مى‏شوند. (زمر: 9).

[11]. اعراف: 55.

[12]. [ملازم بستر استراحت و خواب نيستند؛ بلكه‏] پهلوهايشان از خوابگاه‏هايشان دور مى‏شود؛ در حالى كه همواره پروردگارشان را به علت بيم [از عذاب‏] و اميد [به رحمت و پاداش‏] مى‏خوانند (سجده: 16).

[13]. آنها مى‏گويند: حمد براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف کرد. پروردگار ما آمرزنده و سپاس­گزار است؛ همان كسى كه با فضل خود، ما را در اين سراى اقامت جاويدان جاى داد كه نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى (فاطر: 34 و 35).

[14]. اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگين مى‏شويد (زخرف: 68).

[15]. (امّا) كسانى كه از قبل، وعدۀ نيك از سوى ما به آنها داده شده... وحشت بزرگ، آنها را اندوهگين نمى‏كند... اين، همان روزى است كه به شما وعده داده مى‏شد (انبیاء: 101 ـ 103).

[16]. درود بر كسى باد كه از هدايت [حق‏] پيروى كند (طه: 47).

[17]. ]آرى؛[ آنها كه ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آن­هاست و آنها هدايت‏ يافتگانند (انعام: 82).

[18]. دخان: 51.

[19]. قطعاً همۀ شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مال­ها و جان­ها و ميوه‏ها، آزمايش مى‏كنيم (بقره: 155).

[20]. مستدرک الوسایل، ج 3، ص 87، باب 29.

[21]. شرح نهج البلاغه، ج 10، ص 206.

[22]. وسایل الشیعه، ج 4، ص 29، باب 7.

[23]. مستدرک الوسایل، ج 3، ص76، باب 26.

[24]. نهج الفصاحه، ح 1588.

[25]. تفسیر راهنما، ج 2، ص 275 و 276؛ تفسیر نور، ج‏1، ص 448.

[26]. بقره: 276.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2860 کلمه
مولف : علی اکبر ابراهیم پور، مرکز تخصصی نماز
1394/2/9 ساعت 11:35
کد : 286
دسته : نماز در قرآن
لینک مطلب
کلمات کلیدی
کلیدواژه: ایمان
آیات نماز
امنیت
آرامش در قرآن
ترس در قرآن
بهترین عمل
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز