■ نماز مهمترين و با شكوه ترين جلوه عبادت
دين الهي كه از سه بخش اعتقادات، اخلاقيات، احكام تشكيل شده از سوي خداي متعال براي رسيدن انسان به سعادت دنيوي واخروي به بشر ارزاني شده كه آشنائي وعمل بر طبق آن باعث شكوفا شدن ابعاد وجودي انسان وتامين نيازهاي مادي ومعنوي انسان در دنيا وبرخورداري انسان از يك حيات شايسته در آخرت مي گردد از اين رو به عنوان نمونه در احكام آن اعمالي كه در تامين سلامت روحي انسان نقش بي بديلي دارند و سلامت روحي انسان با انجام آن اعمال گره خورده است به عنوان واجبات مطرح شده اند وآنهائي كه سلامت روحي انسان را با مخاطره روبرو مي كند به عنوان محرمات مطرح شده اند كه از جمله واجبات نماز است ودر اهميت وآثار وفوائد نماز در حيات انسان چه در دنيا وچه در آخرت هم آيات فراواني توسط خداي متعال ذكر شده وهم در احاديث نبوي واهلبيت عصمت وطهارت احاديث فراواني به اين موضوع اختصاص يافته است كه در اين زمينه به ذكر چند مطلب ميپردازيم در روايت آمده است جواني از انصار نماز خود را به جماعت با پيامبر -صلي الله عليه و آله- مي خواند ولي گاهي مرتكب خطا و گناه نيز مي شد. اين جريان را به پيامبر گفتند. حضرت فرمود: بالاخره اين نماز روزي باعث بيداري و دوري او از گناه مي گردد. طولي نكشيد كه آن جوان متنبه و بيدار شد و دست از اعمال بد و زشت خود برداشت و در صراط مستقيم بندگي قدم گذاشت.
انسان مومن بايد به هر طريق با خداي خود مرتبط و پيوسته باشد و رابطه اش را با خداي خود هر چه قدر هم كه ضعيف و كم رنگ باشد، قطع ننمايد و همين ارتباط ضعيف را روز به روز تقويت نمايد تا به تدريچ به درجات عالي قرب و معرفت خداي متعال برسد:
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
گفتني است بخشي از عبارت هاي نماز اعلان نياز به درگاه خداوند است اما بخش عمده آن ستايش و سپاس و تعظيم و خاكساري به درگاه خداوند است كه نماد پرستش و بندگي به درگاه پروردگار است. علاوه بر اين كه نيازمندان با اعلان نياز به درگاه بي نياز مطلق و ديدن لطف و رحمت از سوي او حس پرستش و بندگي در آنان بيش از پيش زنده و شكوفا مي شود.
قرآن شريف وقتي درباره انگيزه خلقت انسان سخن به ميان مي آورد، بحث عبادت را مطرح مي سازد «و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون؛ و من جن و انس را نيافريدم جز براي اين كه عبادتم كنند» (ذاريات، آيه 56).
نماز مهمترين و با شكوه ترين جلوه عبادت محسوب مي شود تا حدي كه هيچ عبادتي براي تقرب و نزديكي عبد به مولا به پايه نماز نمي رسد. امام علي(ع) در اين خصوص مي فرمايند: «الصلوه قربان كلي تقي؛ نماز وسيله نزديك شدن هر پارسايي به خداست» (نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1152).
قرآن كريم وقتي درباره حكمت همين نماز سخن مي گويد، علت تشريع آن را ذكر و ياد خدا مي داند «و اقم الصلوه لذكري؛ نماز را براي اين كه ياد مرا زنده كنيد به پا داريد» (طه، آيه 14).
و در مواردي ديگر، دليل عبادت را تشكر از خداوند معرفي مي كند «يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذي خلقكم والذين من قبلكم؛ اي مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد؛ آن كس كه شما و كساني را كه پيش از شما بودند آفريد» (بقره، آيه 21).
از طرف ديگر نماز تنها به امت پيامبر(ص) ما اختصاص ندارد بلكه اين عهد و پيمان الهي با همه مردم و در همه دوره هاست كه تنها خدا شايسته عبادت و پرستش است. قرآن شريف جريان نماز و محراب عبادت پيامبران گذشته و حضرت مريم مادر عيسي مسيح(ع) را در طي آياتي مطرح كرده كه اهميت نماز را در اديان الهي بيان مي نمايد.
دلت را با خداوند آشنا كن زعمق جان خدايت را صدا كن
دلت غفلت زده مانند سنگ است مس دل را ز ياد او طلا كن
شكوه بندگي در خاكساري است خضوع و بندگي پيش خدا كن
تو غرق نعمت پروردگاري بيا و حق نعمت را ادا كن
نشان حق شناسي در نماز است جفا تا كي بيا قدري وفا كن
ركوعي، سجده اي، اشكي، خضوعي به پيش آن يكي قامت دو تا كن
اكنون بدون اين در اين اسرار و حكمت ها خللي ايجاد شود، وقتي بنده به آستان حق رو مي كند و فرمان او را با نمازگذاردن اجابت مي نمايد مشمول عنايت هاي الهي و بركات و آثار نماز مي گردد. برخي آثار نماز به اين شرح است:
يك. نماز موجب احساس غرور و افتخار است؛ چه افتخاري از اين بالاتر كه انسان با خالق خود سخن بگويد و او كلام انسان را بشنود و بپذيرد.
دو. نماز از آن جهت كه وسيله اتصال عبد به مولاست، موجب احساس قدرت بنده مي گردد. نماز گزاران حقيقي به وسيله نماز به اطمينان قلبي مي رسند و ترس از غير خدا را از دل بيرون مي كنند.
سه. نماز موجب احساس عزت است؛ چون تمام عزت ها از آن خداست، از اين رو اتصال به عزيز مطلق به انسان عزت و سربلندي مي بخشد.
چهار. نماز بزرگترين عامل تربيت و اصلاح ظاهري و باطني است.
پنج. نماز سبب گشايش امور و خروج از دشواري هاست «واستعينوا بالصبر والصلوه؛ از صبر و نماز در برخورد با مشكلات كمك بگيريد» (بقره، آيه 45).
با توجه به اين آثار است كه گفته شده نماز اعلان نياز به درگاه بي نياز است. انساني كه سر تا پا كارش و صفاتش، خلقتش و بقااش وابسته به خداوند است براي اين كه موجوديتش به عنوان «عبد» در جهان خلقت به رسميت شناخته شود، لازم است ارتباط خود را با خالق هستي از راه عبادت برقرار و حفظ نمايد.
در واقع نماز پيش از آن كه اعلان نياز باشد، اظهار بندگي است و «عبد» اول «عبوديت» خود را ثابت مي كند بعد خواه ناخواه مشمول توجهات ربوبي مي شود.
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن كه خواجه خود روش بنده پروري داند
مضامين بالاي سوره حمد گوياي اين حقيقت است كه توحيد و يگانه پرستي، والاترين هدفي است كه براي انسان ترسيم شده است و يگانه راه رسيدن به اين هدف - به حقيقت - عبادت و بندگي است و نماز برترين تجلي و ظهور عبادت شمرده مي شود.واز سوئي ديگر بايد متوجه اين مطلب بود كه نحوه حيات هر انساني در جهان آخرت متناسب با اعتقادات ،اخلاقيات ،وعملكرد او در دنياست كه از اين مطلب در كتبي كه در زمينه معاد به رشته نگارش در آمده با عنوان تجسم اعمال ياد ميشود ودر خصوص نماز بر اساس آيه شريفه (ما سلككم سقر قال لم اكن من المصلين مدثر آيه 42)از دو زخيان پرسيده ميشود كه چه چيز شما را وارد آتش نمود جواب خواهند داد از نمازگزاران نبوديم براي آشنائي با اسرار وآثار نماز مي توانيد به منابع زير رجوع نمائيد.
1- پرتوى از اسرار نماز ( محسن قرائتى)
2- راز نماز ( محسن قرائتى)
3- از ژرفاى نماز (سيد على حسينى خامنه اى)
4- اسرار عبادت ( آيتاللّه جوادى آملى)