■ آیت الله امینی (ره): آثار نماز جماعت
نماز جماعت، آثار مثبت فراوانی بر زندگی دنیا و آخرت انسان دارد. کسانی که اهل جماعتند، برخی از این آثار را به خوبی درک کردهاند. ازاینرو، هنگام نماز، به برپایی جماعت اهتمام میورزند و شتابان به سوی مسجد میروند. رفتن به مسجد و حضور در جماعت عادت نیست، بلکه از روی اراده است؛ ارادهای برای جلب خشنودی خدا و بهرهمندی از آثار و برکات نماز جماعت. نمازگزار میتواند در خانه یا محل کار خود، فرادی نماز بخواند و رفع تکلیف کند، اما همین که به حضور در جماعت، اصرار دارد در این کار، حظّ و بهرههایی را یافته است. در ادامه، آثار دنیوی و اخروی نماز جماعت را برمیشمریم.
آشنایی مؤمنین با یکدیگر و پیوند دلها
بیتردید نماز جماعت به دلیل ماهیتی که دارد خود به خود، باعث آشنایی نمازگزاران با یکدیگر میشود. از رهگذر همین آشنایی است که خیرات و برکات فراوانی نصیب مؤمنین میشود. رفع گرفتاریها، رسیدگی به مشکلات یکدیگر، دوستیهای مثبت، پیوندهای خانوادگی پایدار، ازدواجهای معقول و ضابطهمند و بسیاری آثار دیگر از نتایج حضور در جماعت است. صفوف جماعت، سالمترین، عاطفیترین و کمخرجترین اجتماع است و باید با مداومت بر آن، شکر آن را بهجا آورد.
در این آشنایی است که قلبها با یکدیگر پیوند میخورد و مهربانیها افزوده میشود. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
صفهای نماز جماعت را هماهنگ و منظم کنید تا دلهای شما متعادل شود و با هم در تماس باشید تا مهربانیها افزوده شود.[1]
کسب شخصیت و هویت
نمازگزار فقط به انگیزه جلب رضایت خداوند متعال در مسجد و جماعت حاضر میشود، اما نفس این حضور از جنبههای مختلفی برای او شخصیت و هویت، ایجاد میکند؛ یعنی به او اعتبار ویژه میبخشد و گواهی و شهادت او در مورد دیگران، پذیرفته میشود و مردم به او حسن ظن پیدا میکنند. امام صادق علیهالسلاممیفرماید:
هر کس که نماز پنج وقتش را به جماعت به جا آورد، به او حسن ظن داشته باشید.[2]
نماز جماعت، عدالت فرد نمازگزار را هم آشکار میکند، چنانکه از امام صادق علیهالسلام سؤال شد: عدالت مرد در میان مسلمین به چه چیز شناخته میشود تا اینکه شهادتی را که به نفع یا ضرر مسلمین میدهد، قبول شود؟ حضرت فرمود:
عدالت مرد به پایبند بودنش بر نمازهای پنج گانه و حضور او در جماعت مسلمین و عدم تخلف او بر جماعت مسلمین ـ مگر با عذر موجه ـ است.[3]
همان بزرگوار در حدیث دیگری در مقام معرفی انسان عادل و بیان اوصاف او، مواظبت بر نماز جماعت را یکی از نشانههای عادل بر شمرده و فرموده است:
یکی از راههای شناخت عادل، مواظبت او بر نمازهای پنجگانه میباشد. وقتی که مواظبت بر نمازها کند و با حضور در جماعت مسلمانان وقت نمازها را رعایت نماید و بدون عذر از جماعت مسلمانان در مصلایشان تخلف نکند، در این صورت هرگاه از افراد قبیله و محلهاش درباره او سؤال شود، خواهند گفت: ما از او جز نیکی چیزی ندیدیم، بر نمازها مواظبت و به وقت آنها دقت دارد. همین مطلب، عدالت او را میان مسلمانان اثبات و شهادت او را مجاز میگرداند... .[4]
روشن است که حدیث فوق و امثال آن، به نمازگزاری توجه دارد که به نماز خود اهمیت میدهد و هدف از آمدن به مسجد را میداند و به جوهره نماز؛ یعنی دوری از فحشا و منکر پایبند است.
در محکمهها به شهادت و گواهی افراد نیاز است و هر کس، صلاحیت این کار را ندارد. اسلام برای افراد صاحب صلاحیت، معیاری قرار داده است، یکی از این معیارهای بارز برای این کار، رجوع به افراد عاقلی است که در نماز جماعت حضور پیدا میکنند. امام صادق علیهالسلام در این خصوص فرمود:
هر کس، پنج نماز شبانه روز را به جماعت میخواند به او خوشگمان باشید و گواهیاش را بپذیرید.[5]
تمرین نظم و انضباط
نماز جماعت، یکی از عبادتهای گروهی است که در آن، نظم و انضباط، آشکارا به چشم میخورد؛ زیرا در نماز جماعت، همه مؤمنان در صفوف منظم، رو به قبله میایستند و به پیروی از امام، با هم به رکوع و سجده میروند و قنوت و تشهد و سلام به جا میآورند. در رعایت زمانهای نماز، صفها، ایستادن، نشستن و سکوت کردن دسته جمعی، همگی عنصر «نظم»، نمایان است. پیشوایان معصوم علیهمالسلام همواره نمازگزاران را به رعایت نظم در صفهای جماعت، توصیه میفرمودند؛ چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
میان صفها را مرتب کنید و دوش به دوش هم بایستید تا شیطان بر شما غلبه نکند.[6]
ابن مسعود میگوید: رسول خدا، شانههای نمازگزاران را در نماز جماعت میگرفت و منظم میکرد و میفرمود:
مساوی و منظم باشید، نامنظم و جدا از هم نباشید که قلبهای شما از یکدیگر جدا میشود.[7]
تجلی وحدت
وحدت و همبستگی مردم، نعمت بزرگی است که از رهگذر آن میتوان به اهداف بلندی دست یافت و مشکلات و ناملایمات را پشت سر گذاشت. اسلام از راههای مختلفی کوشیده است تا مردم را به وحدت فراخواند و از تفرقه و پراکندگی دور سازد. نماز جماعت، بهترین و آسانترین راهی است که مسلمین با آن هر روزه در چند نوبت، تمرین وحدت میکنند. ذکرهای یکسان، حرکات بدنی یک جور و تبعیت از امام واحد، همگی درس وحدت است.
این همه تأکید بر اقامه نماز جماعت از آن روست که ما از فواید آن بهرهمند شویم و بیتردید یکی از فایدههایش، ایجاد یکپارچگی است و مسلمانانی که به نماز جماعت بیاعتنا هستند، خواسته یا ناخواسته به این وحدت، لطمه میزنند و در این مورد همچون غیر مسلمانان عمل میکنند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهفرمود:
به یهود امت من سلام نکنید! عرض کردند: یا رسول اللّه! یهود امت شما کیست؟ فرمود: کسانی که اذان و اقامه را میشنوند، ولی در نماز جماعت حضور پیدا نمیکنند.[8]
نکته دیگر اینکه چون نماز جماعت، نشان دهنده قدرت مسلمین و از بین برنده تفرقههاست و موجب یأس بدخواهان و منافقین میگردد، میتواند جنبه سیاسی هم داشته باشد.
نشانه جوانمردی
جوانمردی، صفتی بسیار نیکو و پسندیده است که همه فرهنگهای انسانی از آن به عظمت، یاد کردهاند. جوانمرد، کسی است که با حضور به موقع و ایثارگرانه خود در صحنههای مختلف از خوبیها دفاع میکند و بدیها را میراند. او از مال و جان خود میگذرد تا مردم و اجتماع در راحتی و سلامت به سر ببرند. کسی که در نماز جماعت حاضر میشود و از مشکلات مؤمنان، مطلع میگردد و در رفع آنها اقدام میکند در واقع، جوانمرد است. کسی که باحضور خود در جماعت، در صدد تحکیم وحدت میان مسلمین و ایجاد رعب و وحشت درکافران است، جوانمردی کرده است.
از همین روست که امیرمؤمنان علی علیهالسلام در وصیتی به فرزندش (محمدبنحنفیه) میفرماید:
بدان، جوانمردی مرد مسلمان، دوگونه است: جوانمردی در وطن و جوانمردی در سفر. اما جوانمردی در وطن؛ یعنی قرائت قرآن، همنشینی با علما، مطالعه در فقه و محافظت بر نماز جماعت، اما جوانمردی در سفر عبارت است از بخشش از زاد و توشه خود به دیگران، مخالفت کمتر با همسفر خود و ذکر و یاد خدا در همه حالات.[9]
استجابت دعا
دعا، مغز عبادت و سلاح مؤمن است[10] و اجابت آن، هدف عمدهای است که انسان مؤمن آن را تعقیب میکند. هر یک از ما دوست داریم که خواستههای مادی و معنویمان، مستجاب شود و عاقبتمان به خیر گردد. در تعالیم دینی برای استجابت دعا، شرایطی ذکر شده، مثل لقمه حلال، دعای معقول و امثال اینها. همچنین مواقع و زمانهایی نیز مشخص شده که یکی از آنها در هنگام نماز جماعت است. امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمود:
هرگاه بندهای نمازش را با جماعت بخواند و حاجتش را از خدا درخواست نماید، خداوند از دست خالی برگشتن او حیا میکند تا اینکه حاجتش را برآورده فرماید.[11]
آمرزش گناهان
یکی از مواردی که سبب مغفرت و آمرزش گناهان انسان میشود، شرکت در نماز جماعت به صورت مداوم و محافظت بر آن است. در این مورد، امام باقر علیهالسلامفرموده است:
سه چیز است که موجب پوشاندن و کفاره گناهان است: وضوی کامل در هوای سرد، قدم برداشتن برای نمازها در شب و روز و محافظت و مداومت بر نمازهای جماعت.[12]
اگر انسان با نیت پاک و ایمان قلبی در نماز جماعت حضور پیدا کند، همین سبب بخشش گناهان گذشته او میشود. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهمیفرماید:
کسی که در نماز جماعت، با ایمان و نیت پاک و خشنودی خدا داخل شود، اعمال خود را از سر گیرد.[13]
منظور حضرت از سرگیری عمل، این است که چنین کسی از گناهان، پاک شده و میتواند با خیالی آسوده و مراقبت از نفس در برابر گناهان، اعمال خود را انجام دهد.
نه فقط خود نماز جماعت، بلکه انتظار کشیدن برای آن هم سبب آمرزش گناهان آدمی است. واقعاً چه اسرار و آثاری در نماز جماعت نهفته است که هم حرکت به سوی نماز جماعت، هم انتظار کشیدن برای آن، هم خواندنش و هم برگشتن از آن، سبب کفاره گناهان میشود و اعمال بد گذشته انسان را محو میکند؟ امیرمؤمنان علی علیهالسلامفرمود:
انتظار نماز جماعت از نماز جماعتی تا نماز جماعت دیگر، کفاره گناهان است.[14]
حتی بخششهای بالاتری هم برای گناهان گذشته در نظر گرفته شده است، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
آگاه باشید، هر کس برای اقامه جماعت به سوی مسجد حرکت کند، برای هر قدم، هزار گناه و سیئه از او محو و نابود میگردد.[15]
روشن است انسانی که به سوی نماز؛ مخصوصاً نماز جماعت، گام بر میدارد اولین نیت او باید دور شدن از گناهان باشد. انسان نباید عادت کند که دائماً گناه کند و در انتظار آمرزش الهی باشد. همه پاداشهای خداوند برای انسانی است که خالصانه باز گردد و از گذشته خود واقعاً پشیمان باشد.
بردن ثواب شهید
«شهيد»، شخصیت والامقامی است که با بینش و آگاهی، جان خود را در راه اهداف الهی، خالصانه نثار میکند. مقام شهادت در قرآن و روایات در حد بسیار بالایی، ستوده شده است. همه اولیا و نیکان و پاکان، آرزو دارند که در صف و زمره شهدا قرار گیرند. در روایات معصومین علیهمالسلام، بعضی از افراد نام برده شدهاند که مقامشان، همتراز شهید است و ثوابی همانند آنان دارند. یکی از این افراد و گروهها کسانیاند که در نماز جماعت، حاضر میشوند. ابن عباس در خطبهای طولانی از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل کرده است که:
کسی که بر نماز جماعت، محافظت کند و هر جا باشد سعی کند در نماز جماعت شرکت نماید در قیامت، همراه با سابقان در اولین گروه، مثل برق جهنده درخشان از صراط میگذرد، در حالی که صورتش نورانیتر از ماه بدر (ماه شب چهارده) میباشد و برای هر شبانه روزی که مواظبت بر نماز جماعت داشته باشد، ثواب شهید به او داده میشود.[16]
نماز جماعت از چنان اهمیتی برخوردار است که در برخی روایات، کسی را که از روی عمد آن را ترک کند و نمازش را فرادی به جا آورد، بینماز دانستهاند. امام صادق علیهالسلام در روایتی میفرمایند:
من ترک الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علّة فلا صلاة له؛[17]
کسی که نماز جماعت را با بیتوجهی و به قصد دوری از تجمع مسلمانان بدون دلیل ترک نماید، نمازی برای او نخواهد بود.
همچنین رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله در باب فضیلت برپایی نماز به صورت جماعت در پاسخ فردی که زندگی در بیابان و دوربودن خود از محل برپایی نماز جماعت را علت ترک آن میدانست، فرمود:
با غلامان و فرزندان خود در همانجا نماز جماعت برپا سازید و خودت امام جماعت شو.[18]
دور شدن از نفاق
در نماز جماعت، اسراری نهفته است که هر چه صفوف نمازگزاران در نماز جماعت، زیادتر میشود، روحیه اخلاص بر افراد بیشتر حاکم میشود و مانع نفوذ شیطان برونی و درونی بر آنان میگردد؛یکی از بدترین نفوذهای شیطان، «نفاق» است که پایههای ایمان را چون موریانه میخورد. نماز جماعت، آدمی را از نفاق؛ از این بلیه خانمانسوز دور میسازد. پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهفرمودهاند:
کسی که چهل روز نماز خود را با جماعت و با درک تکبیر اول نماز، بهجا آورد، خداوند دو برائت را برای او مقرر میسازد: برائت از آتش دوزخ و برائت از نفاق.[19]
در پایان این فصل به روایتی زیبا و جالب در باره فضیلت نماز جماعت که قسمتی از آن در رسالههای عملیه (توضیح المسائلها) نیز آمده، اشاره میشود:
ترجمه حدیث چنین است:
در نماز جماعت، اگر اقتدا کننده یک نفر باشد، پاداش 150 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده دو نفر باشد، پاداش ششصد نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده سه نفر باشد، پاداش 1200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده چهار نفر باشد، پاداش 2400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده پنج نفر باشد، پاداش 4800 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده شش نفر باشد، پاداش 9600 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده هفت نفر باشد، پاداش 19200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده هشت نفر باشد، پاداش 36400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده و امام جماعت به ده نفر رسیدند، پاداش 72800 نماز داده میشود؛ ولی همین که عدد افراد از ده نفر گذشت، حساب آن را جز خدا کسی نمیداند.[20]
[1]. متقى هندى، كنز العمال، ج7، ص623: «استووا تستوى قلوبكم، و تماسّوا تراحموا».
[2]. حر عاملى، وسائلالشيعه، ج8 ، ص286، ح4؛ كلينى، كافى، ج3، ص371، ح3: «من صلّى الخمس في جماعة فظنّوا به خيراً».
[3]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج85 ، ص37: «عن عبداللّه بن أبييعفور قال: قلتلأبيعبداللّه عليهالسلام: بما يعرف عدالة الرجل بين المسلمين حتى يقبل شهادته لهم و عليهم؟ قال: فقال: أن يعرفوه بالستر... التعاهد للصلوات الخمس.... و حافظ مواقيتهنّ بإحضار جماعة المسلمين...».
[4]. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج27، ص391، كتاب الشهادات: «و يكون منه التعاهد للصلوات الخمس إذا واظب عليهنّ، و حفظ مواقيتهنّ بحضور جماعة من المسلمين و...».
[5]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج67، ص2، ح3: «من صلّى خمس صلوات في اليوم و الليلة في جماعة فظنّوا به خيراً، و أجيزوا شهادته».
[6]. شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، ج3، ص283، ح159؛ حر عاملى، وسائلالشيعه، ج5 ، ص472، ح4: «سوّوا بين صفوفكم، و حاذوا بين منا كبكم لا يستحوذ عليكم الشيطان».
[7]. آية اللّه سيدحسين بروجردى، جامع احاديث الشيعه، ج6، ص470، ح13: «سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: إنّ رسول اللّه صلى الله عليه وآله قال يا أيّها الناس أقيموا صفوفكم، و امسحوا بمناكبكم... و لاتخالفوا فيخالف اللّه بين قلوبكم».
[8]. العجلونى، كشف الخفاء، ج2، ص355: «و لا تسلّموا على يهود أمّتي قالوا: يا رسول اللّه و من يهود أمّتك؟ قال صلى الله عليه وآله: الذين يتركون صلاة العصر مع الجماعة».
[9]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج73، ص266، ح1: «و اعلم أنّ مروّة المرء المسلم مروّتان:مروّة في حضر و مروّة في سفر، فأمّا مروّة الحضر، فقرائة القرآن، و مجالسة العلماء، و النظر في الفقه، و المحافظة على الصلاة في الجماعات و...».
[10]. همان، ج93، ص300، ح37: قال رسول اللّه صلى الله عليه وآله: «الدعاء مخّ العبادة» و عنه صلى الله عليه وآله: «الدعاء سلاح المؤمن»، كلينى، كافى، ج2، ص468، ح1.
[11]. حر عاملى، وسائلالشيعه، ج8 ، ص259، ح15: «إنّ اللّه يستحيي من عبده إذا صلّى في جماعة، ثمّ سأله حاجته أن ينصرف حتى يقضيها».
[12]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج85 ، ص10، ح15: «ثلاث كفّارات: إسباغ الوضوء في السّبرات، و المشي بالليل و النهار إلى الصلوات، و المحافظة على الجماعات».
[13]. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص37: «من أتى الجماعة إيماناً و احتساباً استأنف العمل».
[14]. آية اللّه سيدحسين بروجردى، جامع احاديث الشيعه، ج6، ص388: «انتظار صلاة جماعةٍ من جماعة إلى جماعة كفّارة كلّ ذنب».
[15]. شيخ طبرسى، مكارم الأخلاق، ص432: «ألا من مشى إلى مسجد يطلب فيه الجماعة كان له بكلّ خطوة سبعون ألف حسنة، و محي عنه سبعون ألف سيّئة».
[16]. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج8 ، ص307، ح4: «من حافظ على الجماعة حيث ما كان مرّ على الصراط كالبرق الخاطف اللامع في أوّل زمرة مع السابقين و وجهه أضوأ من القمر ليلة البدر، و كان له بكلّ يوم و ليلة يحافظ عليها ثواب شهيد».
[17]. همان، ص292.
[18]. همان، ص296: «إنّ الجهني أتى النبيّ صلىاللهعليهوآله فقال: يا رسول اللّه إنّي أكون في البادية و معي أهلي و ولدي و غلمتي فأؤذّن و أقيم و أصلّي بهم، أفجماعة نحن؟ قال: نعم».
[19]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج85 ، ص5 ، ح5 : «من صلّى أربعين يوماً في جماعة يدرك التكبيرة الأولى كتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق».
[20]. ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج1، ص487.
منبع: کتاب نماز نور چشم پیامبر اعظم(ص)، آیت الله امینی (ره)