■ نماز اوج بندگی است
حقیقت و چیستی نماز چیست که به عنوان امری واجب که بنابر روایات در آخرت به عنوان نخستین پرسش از انسان پرسیده میشود؟ در حقیقت چه راز و فلسفهای پشت این عبادت واجب نهفته است؟
- نماز در معنای لغوی عبارت است از دعا و در معنای اصطلاحی آن مجموعه افعالی است که به نحو خاصی انجام میشود و در اسلام به عنوان امری واجب مورد تأکید است که به آن «حقیقت شرعیه» گفته میشود؛ یعنی شرع اسلام همراه با ارکان، اجزا و شرایطی است.
نماز در حقیقت تمرین ادب عبودیت و مبارزه با نفس است؛ یعنی خداوند نماز را بر ما واجب کرد تا ما ادب لازم را برای بندگی به دست بیاوریم و بتدریج این ادب را رعایت کنیم. از این رو، اگرچه نماز معنویات و لذات خاصی را به همراه دارد، اما اینطور نیست که تابع محض حال و هوای ما باشد؛ یعنی اینطور نیست که بسته به حال ما آن را انجام داد و هر وقت نتوانستیم آن را کنار بگذاریم؛ البته بهرهمندی از حقیقت وجودی نماز نیازمند داشتن حال و هوای مقدماتی است که از طریق آن بندگی حاصل میشود. ما میتوانیم نسبت به مستحبات در صورت نداشتن شرایط روحی و جسمی لازم اقدام نکنیم، اما درباره نماز این گونه نیست.
اما باید توجه داشت، اگر انسان نماز را بدرستی انجام دهد، حال و هوای معنوی خاصی به دست میآورد و بعد معنوی و بذر وجودیاش آبیاری و تقویت میشود و رشد میکند، به عبارت بهتر نماز درست و صحیح، ما را برای عبودیت آماده میکند.
چرا در میان تمامی اعمال واجب و عبادتها از نماز به ادب بندگی تعبیر میشود؟ این ادب بندگی چطور با نماز تجلی مییابد؟
- در پاسخ به این پرسش ابتدا باید توجه داشت، رعایت ادب امری است مورد پسند همه انسانها، آن چنان که امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «بهترین میراث پدران ادب است».
از این رو، بیادبی از نظر عقل مذموم بوده و انسان را از انسانیت خارج میکند، بنابراین، ما برابر سایر انسانها و افراد دارای حقوق و مراتب و درجات، بنابر عقل ملزم به رعایت ادب هستیم.
در این میان بالاترین سطح ادب را باید نسبت به کاملترین موجود رعایت کرد؛ یعنی همان عقل ادب پسند بالاترین نوع ادب را به معبود اختصاص میدهد و نماز تمرین ادب برابر برترین موجود است و بتدریج انسان را به لذت عبادت نزدیک میکند.
عبادت از جمله نیازهای ضروری و فطری انسان است که حتی روانشناسان غیرمسلمان در شاخههای مختلف به آن توجه دارند و در پی شکوفایی این حس نیاز هستند و نماز کمک میکند این سطح عمیق وجودی خود را شکوفا کنیم.
از این رو، نماز اوج بندگی خداوند و متصل کردن یک قطره به دریاست؛ قطرهای که با کمترین حرارت از بین میرود اما در صورت اتصال به دریای عظیم هستی جاودان میشود.
برای این است که باید در نماز قصد قربت کنیم و با بهترین و تمیزترین لباس در پیشگاه خدا بایستیم، زیرا چنین حالتی حکایت از ادب در پیشگاه الهی دارد.
نداشتن عبودیت خداوند و ترک نماز بدترین نوع بیادبی برابر بزرگترین و عظیمترین نقطه هستی است وبالاترین نوع بیادبی در هستی است و انسان را به پستترین درجات میکشاند.
بنابراین، اگر انسان مقابل پروردگار ادب را رعایت کرد، بتدریج ابهت و عظمت الهی در دل او مینشیند و این اصلی طبیعی است که رعایت ادب، ابهت را در دل مینشاند، در چنین حالتی انسان آماده پذیرش و طاعت میشود، پیروی از خدا هم مساوی است با کمال؛ زیرا پیروی یعنی قرار گرفتن انسان در مسیر الهی و رفتن از سطح وجودی نازل به سطوح عالیه و این فلسفه نماز است که شیوههای الهی و سبک زندگی معصومین(ع) را بر زندگی ما حاکم میکند.
با چنین اوصافی و رعایت کمال ادب در محضر پروردگار، نماز دارای چه آثار و برکاتی برای زندگی فردی است؟
- اگر نماز به شیوهای که بیان شد و با رعایت نهایت ادب برابر خالق اقامه شود، میتوان تأثیر آن را در تدبیر امور زندگی دید.
یکی از تأثیرات شگرف نماز بر سبک زندگی این است که زمانبندی، برنامهریزی و نظم و انضباط را به فرد آموزش میدهد و سبب میشود فرد خود را منظم کند؛ یعنی وقتی نمازگزار با نظم آماده عبادت میشود، این نظم در او درونی شده و بر سایر امور زندگی او هم اثر میگذارد، بویژه این نظم در نماز جماعت خود را نشان میدهد. بنابر روایات و آموزههای دینی تقسیم بندی ساعات شبانه روز به ارتباط با خدا و عبادت و تغذیه و معاش و امور اقتصادی و تفریح و خانواده، نظم خاصی را بر زندگی حاکم میکند.
نماز بتدریج سبکی خاص را بر زندگی حاکم میکند که متعادل است و این عبادت همه چیز را تنظیم میکند، به گونهای که اگر در زندگی ما جایگاه عبادت کاهش یابد، از سبک زندگی اسلامی فاصله گرفتهایم.
اما امروز متأسفانه ما برای همه چیز وقت میگذاریم مثل اشتغال، تفریح و... اما زمان لازم را برای نماز نمیگذاریم که این با سبک زندگی اسلامی فاصله دارد، در حالی که نوع ارتباط ما با خدا باید نظم ویژه داشته باشد.
از نظر آثار اجتماعی چطور؟ آیا نماز بر زندگی اجتماعی ما تأثیر شگرفی دارد؟
- نماز از جمله اموری است که کمک میکند هویت اسلامی در خانوادهها حفظ شود، متأسفانه خانوادههایی که اهل نماز نیستند، بتدریج هویت اسلامی خود را از دست میدهند و همین امر سبب ایجاد شرایط گناه در آنان میشود، اما خانوادههای ملتزم به نماز در حفظ این هویت توانایی بیشتری دارند.
این چنین است که محققی مسیحی در نتیجه پژوهش خود میگوید؛«اینکه مسلمین میتوانند هویت دینی خود را حفظ کنند حتی اگر در محیط غیراسلامی باشند، به دلیل پایبندی و تقید به مناسک دینی و ارزشهای اسلامی است؛ او افسوس میخورد که چرا مسیحیان اینگونه نیستند و چرا خانوادههای مسیحی مشخصهای ندارند که آنان را از خانوادههای دیگر جدا کند»
بنابراین یکی از آثار نماز همین هویت سازی و هویت یابی است، اگر خانوادهها به نماز مقید باشند، توانایی مییابند در محیط فاسد هم خود را حفظ کنند و برعکس تقید نداشتن به نماز حتی در محیط سالم نیز زمینه ساز گناه میشود.
این آثار و برکات چه نتیجهای بر سبک زندگی و اصلاح آن و حاکمیت آموزههای ناب دینی بر آن دارد؟
- معمولاً این هویت در سبک زندگی اثرگذار است، یک خانواده پایبند به نماز ساعات خواب و بیداری متفاوتی دارد، جالب اینکه همین مسأله به دلیل تنظیم ساعت خواب و آرامش ناشی از آن و بیداری زودهنگام و نشاط حاصل از آن به بهداشت خانواده هم کمک میکند.
خانواده مقید به نماز، سبک زندگی متفاوتی دارد، یعنی ابتدا نماز میخواند و بعد ناهار و شام میخورد این یعنی نظم در تغذیه و تأمین سلامت، افزون بر این، نماز به دلیل زمانبندی برای عدم تداخل کارها، ساعات کاری را هم تنظیم میکند.
همین آثار ظاهری آثار ، باطنی هم در پی دارد و منجر به تنظیم کارهای مختلف پیرامون نماز است؛ زیرا بتدریج رفتارها نیز در سایه تقید به نماز تغییر میکند، مثل رعایت حق و مساوات، ظلم نکردن و... از این رو ضرورت دارد ما در پی تامین شرایط صحت نماز و کیفی سازی آن باشیم.
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین ساجدی
منبع : سایت شخصی حجت الاسلام والمسلمین ساجدی