■ نشانه تسلیم و بندگی در قرآن
" ... قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ*وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ"؛[1]
بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت است و به ما دستور داده شده كه تسليم پروردگار عالميان باشيم. و [نيز به ما فرمان داده شده است که:] نماز را برپا داريد و از او پروا کنید و تنها اوست كه به سويش محشور میشوید.
واژه ها
نُسْلِمَ: تسلیم شویم. فعل مضارع منصوب، باب افعال، از ماده "سلم".
اتَّقُوا: پروا کنید، بپرهیزید. فعل امر، باب افتعال، از ماده "وقی".
تُحْشَرُونَ: محشور میشوید، گردآوری میشوید. فعل مضارع مجهول، از ماده"حشر".
نکته های تفسیری
1. جایگاه والای نماز
در اين چند جمله كوتاه، برنامهاى كه پيامبرd به سوى آن دعوت مىكرده، و از حكم عقل و فرمان خدا سرچشمه گرفته، به صورت يك برنامه چهار مادهاى بیان شده است. این برنامه چهار مادهای آغازش توحيد (أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ) و پایانش معاد (هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ) و مراحل متوسط آن، محكم ساختن پيوندهاى الهى (أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ) و پرهيز از هر گونه گناه (وَ اتَّقُوهُ) مىباشد.
نکته جالب آنکه همانطور که بیان شد، مراحل متوسط برنامه چهار مادهای این آیه، انجام واجبات و ترک محرمات است که خداوند از بین تمام واجبات و اعمال (مانند روزه، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و... ) به سرآمد آنها یعنی نماز اشاره کرده و فرموده است: "أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ"؛ زیرا نماز طبق روایات ما که در بحث روایی به آن اشاره خواهد شد، بهترین عبادت برای نزدیکی به خداوند و محبوب ترین اعمال نزد او است.
از آیاتی که به آیه فوق شباهت فراوانی دارد، آخرین آیه سوره کهف است:
"قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً"؛[2]
بگو: من فقط بشرى هستم همچون شما [امتيازم اين است كه] به من وحى مىشود كه معبود شما تنها يكى است؛ پس هر كس اميد لقاى پروردگارش را دارد، بايد عمل صالح انجام دهد، و كسى را در عبادت پروردگارش شريك نكند.
در این آیه نیز از ميان تمام مسائلى كه بر پیامبر وحى مىشود، بر توحيد و نبوت تأکید میکند و مىگويد: بر من وحى مىشود كه معبود شما فقط يكى است: (يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ) و پس از آن، به مسئله رستاخيز اشاره مىكند و آن را با "فای تفريع" به توحيد پيوند مىزند و مىگويد: "بنابراين هر كس اميد لقاى پروردگارش را دارد، بايد عمل صالح انجام دهد. جالب اینکه بحث عمل صالح را به صورت صيغه امر بيان نموده است؛ یعنی عمل صالح، لازمه رجاء و اميد و انتظار لقاى پروردگار است.
بشر باید همگام با مجموعه نظام هستی تسلیم محض پروردگار جهان باشد: (وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ). دلیل این حقیقت در تعبیر گویای "رَبِّ الْعالَمِينَ" نهفته است؛ چون فقط خدای سبحان، رب، مالک و مدبر اصلی نظام هستی است و هر موجودی تکویناً تسلیم محض خواست اوست، بشر نیز باید تشریعاً فرمانبردار او باشد[3]. از عبارت "رَبِّ الْعالَمِينَ" دانسته میشود که جمله "وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ" گویای پذیرش صرف اسلام در برابر کفر نیست؛ بلکه تسلیم محض خدابودن مراد است.[4]
نکتهای که در این آیه به اهمیت اقامه نماز اشاره دارد این است که گرچه تسلیم شدن در برابر خداوند، عمومیت دارد و شامل نماز هم میشود، ولی به سبب اهمیت و جایگاه نماز، به صورت جداگانه و اختصاصی ذکر شده است.[5]
2. نماز، جلوه بارز توحید و تسلیم
در نکته قبل بیان شد که همه انسانها به توحید و تسلیم محض پروردگار بودن مأمورند: (وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ).
"رَبِّ الْعالَمِينَ" بودن خدا همچنان که دلیل تسلیم محض پروردگار بودن است، دلیل قبول اقامه نماز و پذیرش رعایت تقوا نیز هست. اگر حقیقت "رَبِّ الْعالَمِينَ" فهمیده شود، پیامد حتمی آن، تسلیم محض او شدن است که از جلوههای بارز آن، به پا داشتن نماز و رعایت تقواست.
نماز، نمود پیوند پیوسته با خالق و رمز و راز مستحکم ساختن رابطه روحی مخلوق با خالق است و تقوا خویشتنداری از هر گونه گناه و حراست جان و دل خویش از آلودگیهاست، که هر دو در استحکام عقیده توحید و عینیت بخشیدن به اطاعت از خدا، سهم بسزایی دارند؛ به همین سبب از میان همه عبادات و تکالیف، این دو دستور ذکر شدهاند.
بحث روایی
1. نماز، بافضیلت ترین اعمال بعد از ولایت
امام صادقj فرمود:
"بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَأَيُّ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُهُنَّ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ قُلْتُ ثُمَّ الَّذِي يَلِي ذَلِكَ فِي الْفَضْلِ قَالَ الصَّلَاةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ..." ؛[6]
اسلام بر پنج چیز، بنا شده است؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. زراره پرسید: بافضیلتترین آنها کدام است؟ حضرت فرمود: ولایت؛ زیرا ولایت، کلید آنها و والی و راهنما بر همه آنها است. پرسید: پس از ولایت کدامیک افضل است؟حضرت فرمود: نماز؛ زیرا پیامبرd فرمود: نماز، عمود دین است...".
2. نماز، برترین و محبوبترین عمل نزد خدا
معاویةبن وهب میگوید:
"سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِj عَنْ أَفْضَلِ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ الْعِبَادُ إِلَى رَبِّهِمْ وَ أَحَبِّ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا هُوَ فَقَالَ مَا أَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ أَ لَا تَرَى أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَh قَالَ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا..." ؛[7]
از امام صادقعلیه السلام پرسیدم: بهترین چیزی که بنده ها به وسیله آن به خداوند نزدیک میشوند و محبوبترین آنها نزد خداوند چیست؟ حضرت فرمود: بعد از معرفت خدا، بافضیلتتر از این نماز نمیشناسم. آیا نمیدانی که بنده صالح خدا حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه فرمود: و [خداوند] مرا تا زنده ام به نماز و زكات سفارش كرده است...؟.
در روایتی از امیراامؤمنان علی علیه السلام نیز وارد شده است:
"إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ... وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّة"؛[8] همانا بهترين چيزى كه انسانها مىتوانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلی الله علیه و آله و... بر پاداشتن نماز است؛ زیرا نماز، آيين ملّت اسلام است.
پیامها[9]
1. در بین وظایف، نماز از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا خداوند از ميان همۀ آنها به نماز اشاره کرده است (وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ).
2. اقامه نماز و تقوا، نشانه تسليم شدن در برابر پروردگار است (وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ*وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ).
3. تسليم شدن در برابر پروردگار و اقامه نماز و پروا از او، نشانه برخوردارى از هدايت الهى است (قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ*وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ).
1. انعام: 71 ـ 72.
[2] . کهف: 110.
[3]. شبیه مطلب فوق در آیات دیگری از قرآن نیز وجود دارد؛ در دو جای قرآن (بقره: 116 و روم: 26)، خداوند درباره کل موجودات می فرماید: "كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ"؛ یعنی آنها به صورت تکوینی مطیع خاضع خداوندند. در آیه 238 بقره به انسان نیز دستور می دهد: "قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ"؛ یعنی انسان نباید وصله ناهماهنگ هستی باشد؛ بلکه باید به صورت تشریعی، مطیع و خاضع در برابر خداوند باشد.
[4]. تسنیم، ج25، ص 565 و 566.
[5] . عطف خاص بر عام، بر اهمیت خاص دلالت میکند.
[6]. محاسن، ج1، ص 287.
[7]. کافی، ج3، ص 264.
[8]. نهج البلاغه، خطبه 110.
[9]. تفسیر راهنما، ج5، ص199 و 200؛ تفسیر نور، ج3، ص288.