■ آیت الله امینی ؛ راههاى ترويج نماز
بیتردید نماز بهعنوان یک نظام معنوی ـ تربیتی کامل و جامع، باید در میان مردم ترویج داده شود. هر یک از ما میتوانیم با تشویق دیگران به نماز، خوبیها را در جامعه رواج دهیم و از بروز فحشا و منکرات بکاهیم. ترویج نماز در واقع، گسترش همه ارزشهای الهی و انسانی است. بنابراین، اگر در پی جامعه مطلوب و سالم هستیم باید فرهنگ نماز را در سطح جامعه ترویج کنیم.
شیوه قرآن و نیز سیره ائمه معصومین علیهمالسلام بر ترویج نماز از راههای مختلف و با شیوههای گوناگون است. این امر بزرگ و اهتمام ویژه در تعالیم اسلام، جایگاه و اهمیت فوقالعادهای دارد. در اینجا به بعضی از مهمترین راههای ترویج نماز، اشاره میکنیم:
انتخاب همسر نمازگزار
دو همسر مسلمان در درجه اول با فکر و فرهنگ و آداب و رسوم یکدیگر ازدواج میکنند، اما علاقههای دینی و رفتاری خود را نیز در نظر میگیرند.
نماز، نخستین سنگ بنای دین است، لذا در آغاز زندگی مشترک نمازخوان بودن هر یک از زوجین باید مورد دقت قرار بگیرد. زن و مرد در همان تحقیقات اولیه باید متوجه شوند که فرد مورد نظر و طرف مقابل، اهل نماز هست یا نه. قرآن کریم میفرماید:
با زنان مشرک [ و بیدین] ازدواج مکنید تا ایمان بیاورند. قطعاً کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است؛ هر چند زیبایی او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان آورند. قطعاً برده با ایمان، بهتر از مرد آزاد مشرک است؛ هر چند شما را به شگفت آورد. آنان شما را به سوی آتش فرا میخوانند و خدا به فرمان خود، شما را به سوی بهشت و آمرزش میخواند.[1]
در روایتی آمده است که پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله به کسی که میخواست ازدواج کند فرمود:
اگر میخواهی خداوند، ازدواج تو را مبارک گرداند با [فرد] دیندار ازدواج کن.[2]
از آنجا که نماز، ستون دین است، اگر زن و شوهری اهل نماز و دینداری بودند فرزندانی هم که از آنان به وجود میآید به نماز، گرایش پیدا میکنند و خصلتهای الهی به خود میگیرند؛ زیرا فرزندان، آینه تمامنمای شخصیت و خصلتهای پدر و مادر هستند. بنابراین، با انتخاب همسر مؤمن و نمازگزار در واقع، بهترین راه را برای ترویج این فریضه بزرگ اسلامی، انتخاب کردهایم.
نماز در شب زفاف
در تعالیم اسلامی و روایات ائمه معصومین علیهمالسلام تأکید زیادی بر نمازخواندن در شب زفاف شده است، که در این باره به حدیثی اشاره میکنیم:
امام صادق علیهالسلام فرمود:
در شب زفاف، دو رکعت نماز بخوانید و حمد و سپاس خدا را به جا آورید.[3]
این تأکیدها و سفارشها به انگیزه ترویج نماز، صورت گرفته است؛ زیرا در هنگام انعقاد نطفه، وضعیت فکری، زبانی و روحی انسان در شکلگیری شخصیت و روحیه فرزند، مؤثر است.
زن و مرد با به جا آوردن این دو رکعت نماز، ذهن و زبان و روحیه خود را با ذکر خدا مأنوس ساخته و آینده دینی فرزندان خود را تأمین خواهند کرد.
بر اساس تحقیقات کارشناسان مذهبی، روشن است که مواظبتهای دوران بارداری، به ویژه نماز و دعا و قرآن خواندن مادر، در دیندارشدن فرزند و عنایت او به نماز، تأثیر فراوانی خواهد داشت.
اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد
یکی از مستحباتی که پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله و معصومین علیهمالسلامبدان سفارش اکید کردهاند، اذان گفتن در گوش راست و خواندن اقامه در گوش چپ نوزاد است.
این عمل از نظر تکوینی، تأثیر بسیار زیادی در تربیت دینی فرزند دارد. کودک از آغاز با پیامهای اصلی نماز و ستون دین خود آشنا میشود و صحیفه پاک و نورانی روح او این پیامها را در خود منعکس خواهد کرد. در علم روانشناسی نیز ثابت شده که روح کودک در شش سال اول زندگی بسیار گیراتر، حساستر و نقشپذیرتر از دورههای دیگر زندگی است و چنان دیدهها و شنیدهها را در خود جذب میکند که به سختی میتوان آثار مثبت یا منفی آنها را در بزرگسالی از خویشتن زدود.
اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد مطابق این نظریه روان شناختی، اصول دین را در وجود او رسوخ میدهد و به تعبیر روایات، شیطان را از کودک دور میسازد. «سَكونى» از امام صادق علیهالسلام روایت کرده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود:
کسی که صاحب فرزند شود، در گوش راستش اذان بگوید و در گوش چپش اقامه؛ زیرا این عمل، فرزند را از شیطان رجیم، مصون میدارد.[4]
اهتمام به آموزش نماز به فرزندان
بذر هویت دینی و معنوی انسان در بستر کودکی کاشته میشود و با گذشت زمان و رشد سنی کودک، شاخ و برگ و میوه و ثمر میدهد و ریشههایش نیز استوارتر میگردد. ازاینرو، برای ترویج نماز باید سنین کودکی و نوجوانی فرزندانمان را دریابیم و به آنها نماز را آموزش دهیم.
فلسفه نماز را باید به کودکان یاد داد تا بدانند چرا باید در مقابل پروردگار با ادب باشند و کم کم ادب او را برایش زیبا جلوه داد؛ بهگونهای که ادب کردن برای او خوشایند شود. با این روش، آرام آرام به آنکه ادب میگذارد علاقهمند خواهد شد. منطق نماز، منطق ادب است و هر کس از این ادب، لذت ببرد به مرور زمان، عاشق پروردگار میشود. ادب را باید به صورت مطلق به کودک آموزش داد؛ یعنی به او آموخت تنها برای اینکه فردی را دوست دارد، نباید به او احترام بگذارد، بلکه باید با همه مؤدب باشد؛ چه به او علاقه داشته باشد، چه نداشته باشد. این به خاطر آن است که خدادوستی او فقط برای نعمتهای الهی نباشد، بلکه در ناملایمات زندگی هم ادب او نسبت به خدا از دست نرود. لذا آنچه کودک را باید سر سجاده نگه دارد، ادب است و ثمره ادب، محبت است. باید دانست کسی که شیرینی ادب را در زندگی درک نکرده، عبادت برای او دشوار است، ولی کسی که ادب را درک کرده و از هفت سالگی به ادب در برابر مقام بالاتر عادت کرده باشد عبادت برای او، نه تنها سخت نیست، بلکه به آن علاقهمند خواهد شد. پس از هفت سالگی، شکوه ادب کردن را باید به کودک آموخت و به او آموخت که نماز خواندن ادب کردن در برابر خداوند است؛ چون بچهها ذاتاً به نظم و ادب کردن در برابر دیگران علاقه دارند. ازاینرو، باید محبت خداوند را در دل آنان انداخت تا از ادب کردن در برابر او لذت ببرند. در این بین، نقش مادران و توانایی آنان در این امر به سبب سروکار بیشتری که با بچهها دارند از اهمیت خاصی برخوردار است. معنای این سخن آن نیست که پدر در این مورد، نقشی ندارد، بلکه پدر میتواند با ایجاد و فراهم آوردن امکانات و تقویت نقش مادر در خانواده بهعنوان یک حامی و تقویت کننده نقش مادری، عمل کند. همچنین نقش پدر در تقویت روحیه عزت نفس در بچهها و بالابردن سطح عقلانیت در خانواده بهمعنای ایجاد توازن عقل و عاطفه در خانواده، حایز اهمیت است.
باید توجه داشت که مسئولیت خانواده در قبال نمازخوان شدن فرزندان، برنامهریزی و اجرایی کردن آن بهعنوان یک امر ضروری دینی است. از آنجا که تربیت فرزندان فرآیندی پایدار است که قبل از تولد شروع میشود و تا 21 سالگی ادامه پیدا میکند، باید دقت شود که در هر دورهای از رشد، نحوه برخورد و اجرای مسائل دینی، مثل نماز و روزه چگونه باشد. با توجه به روایات و برخی آیات قرآن کریم که مسئولیت والدین را در خصوص آموزش و تربیت دینی فرزندان از اهمیت ویژه برخوردار میداند، ضروری است پدر و مادرها دقت کنند که تعلیم و آموزش مسائل دینی و تکالیف شرعی به کودکان و فرزندان در بین سن هفت تا چهارده سالگی است تا هنگامی که دختران در نه سالگی و پسران در پانزده سالگی به سن تکلیف رسیدند هم با تکالیف دینیشان آشنا باشند و هم انجام این تکالیف برایشان دشوار نباشد. قرآن کریم در آیه 132 سوره طه میفرماید:
« وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْها »؛
زن و فرزندان خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش.
همانگونه که اشاره شد تربیت خانواده و فرزندان و آموزش مسائل دینی به آنان و تحمل سختیهای آن مورد توصیه قرآن کریم است؛ اما متأسفانه امروزه خیلی از خانوادهها به بهانههای گوناگون، نسبت به این مسئله بیتوجهی میکنند و حتی در مواردی به بهانه سخت بودن انجام تکالیف دینی برای فرزندان از آن شانه خالی میکنند. بسیار مشاهده میشود که برخی خانوادهها به این بهانه که یادگیری الفاظ نماز و یا گرفتن روزه برای فرزندان و کودکان دشوار است از آن غفلت میکنند و وقتی فرزندانشان به سن بلوغ و تکلیف میرسند دیگر قادر به کنترل و تحت آموزش قرار دادن آنها نیستند. این در حالی است که حد واجب نماز به قدری سهل و آسان است که به راحتی میتوان آن را اقامه کرد. برخی از همین خانوادهها که چنین بهانههایی را مطرح میکنند حاضرند ساعتها وقت بگذارند و مقادیر زیادی پول هزینه کنند تا فرزندانشان در کلاسهای مختلف آموزشی؛ مثل زبانهای خارجی، کامپیوتر، ورزشهای مختلف و... شرکت کنند تا بعضاً در محافل مختلف با تعریف و تمجید دیگران مواجه شوند! البته یادگیری اینگونه علوم و مهارتها در جای خود بسیار نیکو و پسندیده است، ولی آیا برای یک خانواده مسلمان شیعه زیبنده است که فرزندانش به امور و تکالیف دینی بیگانه باشند و در عین حال انواع مختلف علوم و فنون را با صرف وقت و هزینههای زیاد آموخته باشند؟! در حالی که اگر پدر و مادرها به این مسئله اهتمام داشته باشند، حتی اگر خود از عهده تعلیم آداب و مسائل دینی نتوانند برآیند به راحتی میتوانند با مراجعه به روحانی و امام جماعت مسجد و محله، فرزندان خود را تحت تعلیم تکالیف شرعی قرار دهند، بدون اینکه بخواهند هزینهای صرف کنند.
بنابراین، از مجموع روایاتی که درباره آموزش نماز به فرزندان به ما رسیده به روشنی برمیآید که والدین وظیفه دارند قبل از بلوغ فرزند، با شیوههای مختلف تربیتی او را به خواندن نماز وا دارند و اگر احیاناً فرزندی در خواندن نماز، سستی و بیاعتنایی کرد میتوانند ـ در حد معقول ـ او را تنبیه کنند. امام صادق علیهالسلام یا امام باقر علیهالسلام فرمودند:
هنگامی که کودک به سه سالگی رسید، به او بگویید: هفت مرتبه «لااله الا اللّه» بگوید، سپس او را آزاد بگذارید تا هفت ماه و بیست روز بگذرد، آنگاه هفت مرتبه «صلى اللّه على محمد و آل محمد» و در پنج سالگی دست راست و چپش را به او یاد ده. پس از آن او را با قبله آشنا کن و به او بگو: به سمت قبله، سجده کند، سپس تا شش سالگی او را رها کن، بعد از آن نمازخواندن و رکوع و سجود را به او یاد بده. هنگامی که هفت ساله شد، شستن دست و صورت و تمرین نماز و پس از آن، آموزش نماز کامل و وضوی کامل و مراقبت بر ادای آن را به وی بیاموزید. وقتی پدر و مادر، وضو و نماز را به فرزندانشان آموختند، خداوند آنان را میآمرزد.[5]
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز فرموده است:
فرزندان خود را از هفت سالگی به نماز سفارش کنید.[6]
همچنین امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرماید:
نماز را به بچهها آموزش دهید، ولی از وقتی که به تکلیف رسیدند بسیار جدی بگیرید.[7]
ميانه روى در عبادت
یکی از راههای مؤثر در ترویج نماز این است که از فرزندانمان نمازهای فراوان و عبادتهای سخت را نخواهیم. امام صادق علیهالسلام در اینباره فرموده است:
در سن نوجوانی در عبادت، بسیار میکوشیدم، پدرم به من فرمود: فرزندم، عبادت خود را مقداری کاهش بده؛ زیرا وقتی خداوند، بندهای را دوست دارد با عبادت کم هم از او راضی میشود.[8]
توصیه به میانهروی و اعتدال در همه عرصههای زندگی ـ از جمله عبادات ـ روش همه اولیای خدا بوده است. حضرت علی علیهالسلام در وصیتی به فرزندش فرمود:
ای فرزندم! در معیشت و عبادت، روش میانه و معتدل را انتخاب کن.[9]
رفتار پسنديده نمازگزاران
اگر نمازگزاران در عمل نشان دهند که نمازخواندن، واقعاً در رفتار و کردارشان اثر گذاشته و آنان را از فحشا و منکرات، بازداشته است، بهترین روش را برای ترویج و تبلیغ نماز، برگزیدهاند.
انسان مسلمان باید با عمل خود و دوری کردن از گناهان و منکرات، تأثیر نماز را ثابت کند. دروغ گویی، تهمت، بدزبانی، رباخواری، ظلم به مردم، گرانفروشی، بیاحترامی به پدر و مادر و بزرگترها، چشمچرانی و کارهایی از این قبیل، همگی مصداق فحشا و منکرند. حال اگر نمازگزاری ـ خدای نا کرده ـ یکی از این کارها را کرد، چگونه میتواند ترویج دهنده این آیه قرآنی باشد که خداوند متعال فرمود: «نماز، آدمى را از فحشا و منكر باز مىدارد»[10] و چگونه میتواند خوبیهای نماز را تبلیغ نماید؟
استفاده از ابزارهاى هنرى و رسانه اى
امروزه رسانههای فراوانی برای تبلیغ آموزههای دینی از جمله نماز، وجود دارد. در کنار کتاب و خطابه که ابزار همیشگی و مؤثری هستند و از قدیم بوده و هیچگاه از تأثیر نمیافتند، صدا و سیما، شبکههای ماهوارهای، سایتهای اینترنتی، وبلاگها، اتاقهای چت و دیگر فضاهای مجازی هم امکانات جدیدی میباشند که با برنامهریزی و هوشمندی میتوان برای ترویج نماز از آنها استفاده کرد.
روشن است که استفاده از این رسانهها به دو قسمت نیاز دارد؛ سختافزاری و نرمافزاری. بخش سختافزاری را که مهندسان و کارشناسان انجام میدهند و قسمت نرمافزاری را حوزههای علمیه و عالمان دینی تأمین میکنند. کاربردی کردن تعالیم دینی در مورد نماز و نحوه استفاده از آن در رسانهها نیز امر جدی است که حوزههای علمیه باید بیشتر در مورد آن بکوشند.
غیر از حضور جدی در فضای مجازی برای ترویج نماز، باید از روشهای هنری نیز در این مورد سود جست. ساخت فیلمهای کوتاه و بلند، نوشتن داستان ها و رمانهای مختلف به قلم زیبا، نقاشی، گرافیک و مقولههای دیگر، همگی از ابزارهای هنری اثر گذارند که باید از آنها در پیشبرد اهداف نماز استفاده کرد.
همچنین صحنههای پخش اذان و نماز از تلویزیون در عین داشتن محتوا و پیام مناسب، لازم است از زیبایی و جاذبه کافی برخوردار باشد تا این امر مقدس برای همگان به ویژه جوانان و نوجوانان دلپذیرتر جلوه کند. یکی دیگر از اقدامات مؤثر رسانه در امر ترویج نماز این است که در فیلمها و نمایشها، نشان داده شود که یکی از عوامل صبر و تحمل ایفاگرانِ نقشهای مثبت، اهتمام به نماز است؛ چرا که قرآن کریم میفرماید:
« اسْتَعِـينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِينَ »؛[11]
ای افرادی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز کمک بگیرید؛ [زیرا] خداوند با صابران است.
همینطور باید دقت شود که بازیگران نقشهای مثبت و متدین که در فیلمها، نقش یک فرد نمازخوان را بازی میکنند، افرادی باشند که واقعاً معتقد و پای بند به امور شرعی باشند تا علاوه بر آنکه نقش خود را طبیعی و تأثیرگذار ایفا میکنند از احساس تصنع و تزلزل در مخاطبان جلوگیری شود.
[1]. بقره، آيه 221: « وَلا تَنْكِحُوا المُشْرِكاتِ حَتّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ ... ».
[2]. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج14، ص30، ح2، باب 14: قال رسول اللّه صلى الله عليه وآله: «انكح و عليك بذات الدين تربت يداك».
[3]. همان، ص 79، ح1: قال الصادق عليهالسلام: «إذا تزوّج أحدكم... فليصلّ ركعتين و يحمد اللّه».
[4]. همان، ج 15، ص 136، ح 1؛ ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج15، ص138: «من ولد له مولود فليؤذّن في أذنه اليمنى بأذان الصلاة، و ليقم في أذنه اليسرى، فإنّها عصمة من الشيطان الرجيم».
[5]. حر عاملى، وسائ لالشيعه، ج 15، ص 193، ح 3: «عن أحدهما عليهماالسلام قال: إذا بلغ الغلام ثلاث سنينيقال له سبع مرّات قل: لا إله إلاّ اللّه، ثمّ يترك حتى يتمّ له ثلاث سنين و سبعة أشهر و عشرون يوماً، فيقال له: قل: محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله سبع مرّات...».
[6]. متقى هندى، كنز العمال، ج16، ص440، ح 45327: «علمّوا الصبيّ الصلاة ابن سبع سنين».
[7]. ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج15، ص170، ح17892: «علّموا صبيانكم الصلاة و خذوهم بها اذا بلغوا الحلم».
[8]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج47، ص55، ح95: «عن أبي عبداللّه عليهالسلام قال: اجتهدت في العبادة و أنا شابّ، فقال لي أبي: يا بنيّ دون ما أراك تصنع، فإنّ اللّه عزّوجلّ إذا أحبّ عبداً رضي منه باليسير».
[9]. شيخ طوسى، امالى، ص8 ؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج42، ص203، ح57 : «و اقتصد يا بنيّ في معيشتك، و اقتصد في عبادتك».
[10]. عنكبوت، آيه 45: « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْكَرِ ».
[11]. بقره، آيه 45.
منبع : نماز نور چشم پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله ؛ آیت الله امینی (ره)