■ حضور قلب در نماز ( آیت الله امینی ره )
مقصود از حضور قلب، آن است که دل از غیر یاد خدا خالی باشد و توجه قلبی انسان به اذکار و اعمالی باشد که در نماز، انجام میدهد؛ طوری که موقع انجام نماز، فکرش به جای دیگری مشغول نباشد. شکی نیست که این حضور، موجب کمال و قبولی نماز در پیشگاه خداوند میشود. ازاینرو، کسی که عظمت پروردگار و آفریننده هستی را باور دارد و به رحمت گسترده او امیدوار است باید حریم دستورهای الهی را بزرگ بشمارد و از کوتاهی خود در برابر عظمت پروردگار، شرمسار باشد؛ اگر چه همه اعمالش را در حد کمال انجام داده باشد. کسی که در تمام لحظات عمر خود از این ویژگی برخوردار است، هرگز نباید هنگام نماز، خاطرش آشفته باشد و به جای راز و نیاز به افکار پراکنده، خود را مشغول سازد. بهترین راه ایجاد حضور قلب و توجه خاطر، مبارزه با هجوم افکار پراکنده و آشفته است. برای دفع هجوم این افکار و اوهام، راهی جز برطرف ساختن انگیزههای آنها نیست. به هر حال برای حصول حضور قلب، بایستی علل و اسباب آن را یافت و موانع آن را از بین برد. لذا بهتر است که نمازگزار خود را به فهم معنای اذکار نماز وادار کند تا معنای دقیق هر مطلبی که به زبان میراند، بفهمد و اندیشه خود را به آن مشغول سازد تا افکار پراکنده در دلش جای نگیرد؛ چرا که نمازی که بدون حضور قلب و یاد خداوند باشد، پیکری بدون روح خواهد بود.
در ادامه با بررسی روایاتی از ائمه معصومین علیهمالسلام بیشتر به این موضوع میپردازیم.
خداوند متعال، کریم، رحیم و غفور است و همه عبادتهای بندگان خود را اگر مطابق دستورهایی که در شرع آمده، انجام دهند میپذیرد. در دعاها و تعالیم ائمه معصومین علیهمالسلام هست که خداوند سبحان، عبادتهای اندک ما را هم میپذیرد و به آنها پاداش میدهد، اما تردیدی نیست که اولاً: این پذیرش حضرت حق، درجات و مراتبی دارد. ثانیاً: بهرهای که انسانها از عبادتهای خود میبرند، بسته به کامل بودن آن عبادات و نیز حضور قلبی است که انسانها در این عبادتها دارند. اگر انسانی فقط شکل صوری عبادتها را به جا آورد و از حقیقت و روح آنها بیخبر باشد، هیچ حّظ و بهره روحی نخواهد برد و روح و روان خود را آن گونه که باید، تکامل نمیدهد.
آنچه که در آیات و روایات، در خصوص اقامه نماز آمده همگی ناظر به نمازهایی است که با حضور قلب خوانده شود. اکتفا به شکل ظاهری نماز در واقع، مسخره کردن خویشتن است؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله در حدیث قدسی فرمود:
کسی که در نماز، قلبش به غیر من متوجه باشد از مسخره کنندگان خود است و اسمش در زمره زیان کاران، ثبت میگردد.[1]
حالت کسالت، بازی کردن با اعضا و جوارح، فکرهای جور و واجور و کارهای دنیوی از نشانههای عدم حضور قلب در نماز است. امام باقر علیهالسلام فرمود:
چون به نماز ایستادی بر تو باد توجه و حضور قلب؛ زیرا بهره تو از نماز به مقداری است که با توجه خوانده شود، پس با دست و سر و محاسنت بازی نکن و در افکار خود، مشغول نشو، کلمات را نکش و آنها را بههم نچسبان و پاهایت را به هم نچسبان و دستهایت را بر سینه نگذار زیرا این عمل از آن مجوسیان است.[2]
اینکه در قرآن کریم در توصیف مؤمنان آمده است: « الَّذِينَ هُمْ فِى صَلاتِـهِمْ خاشِعُونَ »[3] منظور حضور قلب آنان در نماز است. امام جعفر صادق علیهالسلام با اشاره به همین آیه شریفه فرمود:
هر گاه داخل نماز شدی باید در نهایت خشوع و تذلل و توجه قلب باشی؛ زیرا خداوند در تعریف مؤمنین میفرماید: «آنها در نمازشان خاشعند».[4]
[1]. ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج4، ص483: «من اشتغل في صلاته بغيري فهو من المستهزئين بنفسه، و مكتوب اسمه في ديوان الخاسرين».
[2]. حر عاملى، وسائلالشيعه، ج5، ص463: «إذا قمت في الصلاة فعليك بالإقبال على صلاتك، فإنّما لك منها ما أقبلت عليه، و لا تعبث فيها بيدك، و لا برأسك و لا بلحيتك، و لا تحدّث نفسك، و لا تتثأّب، و لا تتمطّ، و لاتكفّر فإنّما يفعل ذلك المجوس».
[3]. مؤمنون، آيه 2.
[4]. كلينى، كافى، ج3، ص300، ح3: «اذا كنت دخلت فى صلاتك فعليك بالتخشّع و الإقبال على صلاتك، فإنّ اللّه تعالى يقول: « الَّذِينَ هُمْ فِى صَلاتِـهِمْ خاشِعُونَ »».
آیت الله امینی