تارک الصلاه (کسی که نماز را ترک کند، بهره‌ای از اسلام نبرده است)

■ تارک الصلاه (کسی که نماز را ترک کند، بهره‌ای از اسلام نبرده است)

تارک الصلاه (کسی که نماز را ترک کند، بهره‌ای از اسلام نبرده است)

گرایش به عبادت و پرستش، امری فطری است و وجود خدایان و معبودان غیر واقعی در طول تاریخ زندگی بشر و در مذاهب بشری، گواه این مدعاست. گرایش به پرستش در پاسخ به حس پرستش و خداجویی بشر بوده است، لذا گرایش به بی‌نمازی و روگردانی از ذکر حق، امری خلاف ذات، خلقت و طبیعت و سرشت آدمی است و در واقع، انحراف از آن به شمار می‌رود؛ چرا که بر اساس برخی روایات، نماز ستون دین است و هر کس نمازش را به عمد ترک کند، دینش را نابود کرده است.[1] البته با توجه به این‌که پاداش و حاصل عبادت برای همه افراد کاملاً قابل لمس نیست، در صورتی که فرد، علم کافی به اهمیت عبادات نداشته باشد و از تأثیر عبادت در پیشرفت و تکامل زندگی، غافل باشد، همین امر نوعی سستی در او ایجاد می‌نماید؛ در حالی که اگر انسان از هدف خلقت خویش آگاه باشد و ویژگی‌های دنیایی که اکنون در آن زندگی می‌کند، بشناسد و زندگی در جهان دیگر و ارتباط بین آن دو را باور داشته باشد قطعاً از گذر عمر و سستی خود وحشت خواهد کرد. ازاین‌رو، تا زمانی که فردی، عبادت را فقط تکلیفی اجباری بداند و از تأثیرات آن غافل باشد، انگیزه‌ای برای انجام دادن آن نخواهد داشت. بنابراین، باید تلاش کرد تا با ذکر و یادآوری نعمت‌های الهی، شناخت خود را به خداوند و خالق هستی بیشتر کرده و در سایه این شناخت به مقام ستایش و سپاس‌گزاری از پروردگار نائل آمد.

ترک نماز و اظهار نکردن بندگی و عبودیت و دهان نگشودن به راز و نیاز با خدا در واقع، نشناختن حق و غفلت و سهل انگاری از فلسفه آفرینش انسان و گم کردن مسیر تکامل و یا غرور و تفرعن است. کسی که با خدا، هم‌کلام نمی‌شود و زبان به بندگی نمی‌گشاید، به نوعی حق را پوشانده و در یک کلام، کافر شده است.

این‌که چرا تارک الصلاة، کافرست؛ در روایات از قول معصومین علیهم‌السلام این‌گونه آمده است: یکی از شیعیان به نام «مسعده» به محضر امام صادق علیه‌السلام آمد و پرسید: «چرا شما زنا کار را کافر نمی‌دانید، ولی ترک کننده نماز را کافر (باطنی) می‌نامید؟ امام صادق علیه‌السلام پاسخ داد: زیرا زنا کار و امثال او (مثل شراب خوار) این کار را به علت چیره شدن شهوت جنسی انجام می‌دهد، ولی ترک کننده نماز، آن را به سبب استخفاف (سبک شمردن نماز)، انجام نمی‌دهد. مرد زنا کار به سوی زن نمی‌آید، مگر به جهت آن میل شدیدی که به او دارد و لذتی که می‌برد، ولی کسی که نماز را ترک می‌کند در ترک نماز، هیچ لذتی نیست. وقتی لذت نبود معلوم می‌شود که سبک شمردن نماز، باعث ترک آن شده است:

و إذا وقع الاستخفافُ وَقعَ الکفرُ؛

وقتی سبک شمردن (و بی‌اعتنایی) به نماز حاصل شد، به دنبال آن، نوعی از کفر (که غالباً از انکار و بی‌اعتنایی سرچشمه می‌گیرد) حاصل می‌گردد.[2]

پس انسان تا در این دنیاست باید بکوشد اطاعت خدا را به جا آورد و به همان صورتی که خودش فرمان داده در برابرش کرنش کند و با او راز و نیاز کند. اگر چنین نکند در سرای دیگر، جز پشیمانی چیزی ندارد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به حضرت علی علیه‌السلامفرمود:

در عالم برزخ، بی‌نماز، درخواست می‌کند تا به دنیا برگردد و این است سخن خداوند متعال در قرآن: «تا گاهی که مرگ به سراغ یکی از آنان آمد، گوید: «پروردگارا! مرا برگردانيد تا شايد عمل شايسته‏اى انجام دهم در آنچه بازگزاردم،[3] نه چنين است. آن سخنى است كه او  گوينده‏اش هست و در پشت سر آن‏ها تا روزى كه برانگيخته شوند، برزخ است.»[4]

ترک نماز، در نزد ائمه معصومین علیهم‌السلام به قدری قبح و زشتی داشت که هرگاه می‌شنیدند کسی در هر سن و سالی و در هر وضیعتی نماز نمی‌خواند، به شدت، متعجب و ناراحت می‌شدند.

پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وآله در حدیثی فرموده‌اند:

کسی که نماز را ترک کند، بهره‌ای از اسلام نبرده است.[5]

ترک نماز، قطع رابطه با آفریدگار هستی است و این بی‌توجهی در دنیا و آخرت، عواقب تلخی خواهد داشت. در قیامت، اهل بهشت از دوزخیان می‌پرسند: چه چیز شما را روانه جهنم کرد؟ یکی از پاسخ‌هایشان این است که ما به نماز پایبند نبودیم: « لَمْ نَك ُ مِنَ المُصَلِّينَ ».[6]

انسان اگر بخواهد نمازهای روزانه خود را با قرائت صحیح و رعایت آداب آن به جا آورد مجموعاً و در نهایت می‌تواند ظرف 30 یا 40 دقیقه، هفده رکعت نماز را در شبانه روز بخواند. آیا واقعاً صرف نیم ساعت وقت در شبانه روز برای نماز و عبادت که دریای مادی و معنوی و موجب تقرّب به پروردگار جهانیان است، سختی دارد؟ مگر اکثر مردم برای کارهای دیگرشان یا برای تفریح و دیدن فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی و مسابقات ورزشی، ساعت‌ها وقت، صرف نمی‌کنند؟! پس چگونه است که حاضر نمی‌شوند دقایقی را برای شکر از نعمت‌های الهی، در نظر بگیرند و لحظاتی را صرف سخن گفتن با خداوند کنند، مگر نه این است که تمام نعمت‌ها و برکاتی که از آن استفاده می‌کنیم از جانب خداوند به ما می‌رسد و مگر نه این است که هنگام گرفتاری‌ها و مشکلات به دامن همین خداوند چنگ می‌زنیم و نام خدا را به راحتی بر زبان جاری می‌کنیم؟ پس چرا نسبت به خواندن نماز و سجده در برابر چنین خدایی کوتاهی می‌کنیم؟ آیا نباید در رفتارهای خود تجدید نظر کنیم؟ به گفته روان‌شناسان، رفتار دینی برخاسته از حس دینی است و حس دینی، ریشه در نیازهای روان‌شناختی آدمی به معنویت و تعالی دارد و همه انسان‌ها به دنبال ارتقا و تکامل روح و روان خویش هستند و پرورش روحیه و حس دینی، متضمن روی آوردن به تعالیم دینی و تکالیفی است که خداوند متعال از طریق پیامبران و آیات الهی و آسمانی برای سعادت بشر، ارائه کرده است.

آن بزرگواران، حتی در مسئله تعلیم نماز توصیه‌شان این است که کودک و نوجوان از سنین قبل از تکلیف به نماز، عادت کند، حتی محضر امام رضا علیه‌السلام عرض شد: نماز برای او (کودک) سخت و رنج‌آور است. امام علیه‌السلام فرمود: «به اندازه توان خودش، نماز را به جاى آورد».[7]

شاید در پایان این فصل، ذکر این مسئله نیز ضروری باشد که یکی از عوامل اساسی ترک نماز، گناه و اثر بازدارندگی آن می‌باشد. از نظر اسلام، قلب انسان مادامی که به گناه آلوده نباشد، آینه تجلی حق و وسیله شناخت فطری اوست، اما اصرار بر گناه، باعث تاریکی قلب شده و کم کم جلوه‌گری حق در این حرم امن الهی را مانع می‌شود. در مناجات امام سجاد علیه‌السلام آمده است:

فیا مولای و یا مؤمّلی، و یا منتهی سؤلی فرّق بینی و بین ذنبی المانع لی من لزوم طاعتک؛[8]

پس ای مولای من و امید و نهایت در خواست من! بین من و گناهم که مانع التزامم به اطاعت تو می‌شود، جدایی انداز.

 

[1]. محمدى رى شهرى، ميزان الحكمة، ج5 ، ص402: قال رسول اللّه صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله: «الصلاة عمود الدين، فمن ترك صلاته متعمّداً فقد هدم دينه».
[2]. كلينى، كافى، ج2، ص 386: عن مسعدة بن صدقة قال: سمعت أباعبداللّه عليه‏السلام و سئل: ما بال الزاني لا تسمّيه كافراً، و تارك الصلاة قد سمّيته كافراً؟ و ما الحجّة في ذلك؟ فقال: «لأنّ الزاني و ما أشبهه إنّما يفعل ذلك لمكان الشهوة لأنّها تغلبه، و تارك الصلاة لا يتركها إلاّ استخفافاً بها، و ذلك لأنّك لاتجد الزاني يأتي المرأة إلاّ و هو مستلذّ لإتيانه إيّاها، قاصداً إليها، و كلّ من ترك الصلاة قاصداً إليها فليس يكون قصده لتركها اللذّة، فإذا نفيت اللذّة وقع الاستخفاف، و إذا وقع الاستخفاف وقع الكفر».
[3]. مؤمنون، آيه 99 ـ 100: « حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ المَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فِـيما تَرَكْتُ ».
[4]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج74، ص58 : «يا عليّ! تارك الصلاة يسأل الرجعة إلى الدنيا و ذلك قوله اللّه تعالى « إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ المَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ » الآيه».
[5]. همان، ج30، ص 673: قال رسول اللّه صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله: «من ترك الصلاة متعمّداً فقد كفر».
[6]. مدثر، آيه 43.
[7]. حر عاملى، وسائل ‏الشيعه، ج3، ص13: عن الحسن بن قارون أنّه قال: «سألت الرضا عليه ‏السلام و سئل و أنا أسمع: عن الرجل يُجبِر ولده و هو لا يصلّي اليوم و اليومين فقال: و كم أتى على الغلام؟ فقلت: ثماني سنين فقال: سبحان اللّه يترك الصلاة؟! قال: قلت: يصيبه الوجع، قال: يصلي على نحو ما يقدر».
[8]. دعاى ابوحمزه ثمالى.

آیت الله امینی (ره)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1438 کلمه
مولف : آیت الله امینی (ره)
1399/4/1 ساعت 10:39
کد : 2804
دسته : عمومی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
تارک الصلاه
تارک نماز
سبک شمردن نماز
ترک نماز
عبادت
آیت الله امینی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز