■ آیت الله امینی (ره)؛ اهميت نماز
با بررسی آیات و روایات و شرح حال اولیای الهی به این نکته پیمیبریم که پر اهمیتترین عبادت در اسلام، نماز است؛ بهطوری که ستون و عمود دین خوانده شده است. استحکام هر بنایی به ستون اصلی آن است و کاخ رفیع دین نیز با نماز پابرجاست، اگر این ستون و تکیهگاه را از آن بردارند، ویرانی آن حتمی است. ازاینرو، چون نماز یک نیاز فطری است و مانند نیازهای دیگر اگر به آن توجه نشود به فراموشی و کمتوجهی سپرده میشود، پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود:
نماز، پایه و نگهبان دین است. پس هر کس نماز خود را عمداً ترک کند، دین خود را نابود کرده است و کسی که ترک اوقات نماز خود گوید و آن را در وقت خود به جای نیاورد به «ويل» درآید و آن، بیابانی است در دوزخ، چنانکه خداوند متعال فرمود: «واى برنمازگزارانى كه در نماز خويش، فراموش كار و كاهلند».[1]
همچنین امام صادق علیهالسلام فرمود:
نماز، ستون دین است و نقش آن، همانند ستون چادر است. هر گاه که عمود، پابرجاست میخها و طنابها نیز پابرجاست و آنگاه که ستون کج شود و در هم بشکند، میخ و طنابی برجای نمیماند و خیمه فرو میافتد.[2]
امیرمؤمنان علی علیهالسلام نیز در آخرین لحظات عمر شریفشان و در وصیت به همه انسانها فرمود:
خدا را! خدا را! در محافظت از نماز؛ زیرا نماز، ستون دین شماست.[3]
در اهمیت نماز، غیر از عمود و ستون دین بودن آن باید گفت که نماز، پرچم برافراشته بر بام بنای رفیع اسلام است؛ چنانکه در روایتی آمده است: «نماز، پرچم اسلام است».[4]
برافراشته بودن پرچم، نشانه حیات و زندهبودن و نشاط و سلامتی یک ملت است. از همین روست که قرآن و اسلام بر اقامه نماز و برافراشتن پیوسته این پرچم و اهتزاز دائمیاش تأکید میورزد تا تمامی مسلمین را زیر یک پرچم و تحت یک لوا، گرد آورد.
ما باید با پرچم نماز، احساس غرور کنیم و همیشه به پای آن بایستیم و تلاش کنیم تا برای همیشه برافراشته بماند؛ چرا که خداوند متعال در آیه 152 سوره بقره میفرماید: « فَاذكُرُونِى أَذكُرْكُمْ »؛ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. بدون تردید، یاد ما از خداوند، برای او سودی ندارد، ولی یادی که خداوند از ما میکند، موجب میشود لطفش نصیب ما گردد و خطای ما بخشیده و دعای ما مستجاب گردد. در واقع، لطف او برای ما بینهایت است. لذا در نماز که ما از خدا یاد میکنیم، متاع کم ارزشی را داده و در مقابل، متاع بسیار با ارزشی را گرفتهایم. پس ما در هنگام نماز از کسی یاد میکنیم که به یاد ما نیاز ندارد؛ چرا که خداوند از تمام موجودات و جهانیان بینیاز است. قطعاً چنین معاملهای برای انسان نمازگزار بسیار پر سود خواهد بود؛ معاملهای که خود خداوند، آدمی را به آن دعوت کرده است؛ همانگونه که در آیه 14 سوره طه میفرماید:
« أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِى »؛
و نماز را برای به یادآوردن من بپا دار.
بنابراین، ثمره اقامه و برپایی نماز، احیا و بزرگ نگه داشتن یاد خداست و خانه و جامعهای که در آن یاد خداوند بزرگ نگه داشته شود، برکات و رحمت الهی فرود میآید و از همین روست که نماز یکی از فروع ده گانه دین شمرده شده است.
در صدر اسلام به دستور قرآن، این پرچم با شکوه، حتی در مواقع سخت و خطرناک نیز در اهتزاز بود. در این خصوص به چند نمونه تاریخی اشاره میکنیم:
اول: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با عدهای از مسلمانان به عزم مکه به سرزمین «حديبيه» وارد شدند. این خبر به گوش قریش رسید، «خالدبنوليد» به سرپرستی یک گروه دویست نفری برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه، در کوههای نزدیک مکه، مستقر شدند. هنگام ظهر، «بلال» اذان گفت و پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مسلمانان، نماز ظهر را به جماعت ادا کردند.
خالد از مشاهده این صحنه در فکر فرو رفت و به افراد خود گفت: «در موقع نماز عصر ـ كه در نظر آنها بسيار پر ارزش است ـ بايد از فرصت استفاده كرده و با يك حمله برقآسا و غافلگيرانه در حال نماز، كارشان را ساخت». در این هنگام آیه 102 سوره نساء نازل شد و برای پیشگیری از حمله دشمن، نماز خوف را به مسلمانان تعلیم داد و این از موارد اعجاز قرآن است که پیش از اقدام دشمن، نقشههای آنها را نقشه بر آب کرد. خالدبنولید با مشاهده این صحنه، ایمان آورد و مسلمان شد.[5]
دوم: در جنگ صفین که از جنگهای مهم دوران امیرمؤمنان علی علیهالسلام است، سپاهیان علی علیهالسلام در کشاکش جنگ، امام خود را دیدند که در میان لشکر ایستاده و به آفتاب مینگرد. ابن عباس، جلو رفت و علت آن را پرسید، امام فرمود: میخواهم وقت نماز ظهر را بدانم. ابن عباس گفت: آیا در این گیر و دار جنگ، وقت نماز است؟! امام فرمود: ما برای چه با این قوم میجنگیم، آیا جز برای این است که نماز برپا شود؟[6]
سوم: نماز باشکوه ظهر عاشوراست که امام حسین علیهالسلام آن را در میان انبوه سپاه دشمن و در هنگامه تیرپراکنیهای آنان، اقامه کرد. این نماز سالار شهیدان، نمایش زیبایی از اهمیت و بزرگداشت نماز است؛[7] زیرا هنگامی که «ابوثمامه صيداوى»، وقت نماز را به امام حسین، یاد آوری کرد، امام علیهالسلام در حق او دعا کرد و از خداوند خواست تا او را از نمازگزاران قرار دهد و چه دعایی از این بهتر و چه دعاکنندهای به درگاه خداوند از امام معصوم مقربتر؟!
در ادامه با ذکر نمونههایی دیگر از پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآله و اصحاب جلیل القدرش، اهمیت نماز را بیشتر یادآور میشویم:
1. ابوعثمان میگوید: با سلمان فارسی، زیر درختی نشسته بودیم، او شاخه خشکی را گرفت و تکان داد تا تمام برگهایش ریخت، سپس رو به من کرد و گفت: سؤال نکردی چرا این کار را انجام دادم؟ گفت: بگو ببینم منظورت چه بود؟ گفت: این همان کاری بود که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله انجام داد، هنگامی که با ایشان زیر درختی نشسته بودم، رسول گرامی صلیاللهعلیهوآله فرمود: سلمان، آیا نمیپرسی چرا برگهای این درخت را ریختم؟ عرض کردم: بفرمایید چرا؟
فرمود: وقتی مسلمان به درستی وضو بگیرد و نمازهای پنجگانه را به جای آورد، گناهان او فرو میریزد؛ همان گونه که برگهای این درخت فرو ریخت، سپس آیه « أَقِمِ الصَّلاةَ » را تلاوت فرمود.[8]
2. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خطاب به ابوذر غفاری فرمود: ای ابوذر! همانا خداوند، نور چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود؛ همانگونه که طعام را برای گرسنه و آب را برای تشنه. گرسنه با خوردن، سیر و تشنه با نوشیدن، سیراب میگردد، اما من هرگز از نماز، سیر نمیشوم.[9]
3. در سالهایی که مسلمانان به پیروزیهای چشمگیری نائل آمده بودند، بزرگان قبیلههای عرب، یکی پس از دیگری به مدینه میآمدند. چند نفر از سران «بنى ثقيف» که در طائف سکونت داشتند از طرف مردم مدینه آمده و خدمت رسول اللّه مشرف شدند و عرض کردند: ما مسلمان میشویم، ولی به چند شرط:
اول اینکه: بت «لات» در بین ما باقی بماند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله قبول نفرمود.
دوم اینکه: بتها را با دست خود نشکنند، پیامبر فرمود: اشکالی ندارد، ما کسانی را میفرستیم که تمامی بتها را بشکنند.
سوم اینکه: از انجام این نماز، ما را معاف بدار. حضرت فرمود: دینی که در آن نماز نباشد، فایده و خیری ندارد. مسلمانی که در طول شبانه روز در برابر خدای خود، سر تعظیم فرود نیاورد و به یاد او نباشد، مسلمان درستی نیست.[10]
4. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
نمازهای پنجگانه را محافظت کنید؛ زیرا روز قیامت که میشود خداوند، بندهاش را فرا میخواند و نخستین چیزی را که از او میپرسد نماز است، اگر آن را بهطور کامل انجام داده باشد به بهشت میرود، وگرنه در آتش افکنده میشود.[11]
[1]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج79، ص302، ج1: «الصلاة عماد الدين، فمن ترك صلاتهمتعمّداً فقد هدم دينه، و من ترك أوقاتها يدخل الويل و الويل وادٍ في جهنّم كما قال اللّه تعالى « فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ »».
[2]. حر عاملى، وسائلالشيعه، ج4، ص27، ح 6؛ ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج 3، ص 31، ح 2943: «مثلها كمثل عمود الفسطاط إذا ثبت العمود ثبت الأوتاد و الأطناب، و إذا مال العمود و انكسر لميثبت وتد و لاطنب».
[3]. نهج البلاغه، نامه 47: «اللّهَ اللّهَ في الصلاة فإنّها عمود دينكم».
[4]. شيخ على نمازى شاهرودى، مستدرك سفينة البحار، ج6، ذيل كلمه «صلاة»؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج28، ص146، ح23: «الصلاة عَلَمُ الإسلام».
[5]. شيخطوسى، تفسيرتبيان، ج3، ص 311؛ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج4، ص99 ذيل آيه 102 سوره نساء.
[6]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج80 ، ص23، ح43؛ حر عاملى، وسائلالشيعه، ج3، ص179، ح2: «كان عليّ عليهالسلام يوماً في حرب صفّين مشتغلاً بالحرب و القتال و هو مع ذلك بين الصفّين يراقب الشمس...».
[7]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج45، ص21، «... فلمّا رأى ذلك أبوثمامة الصيداوي قال للحسين عليهالسلام: يا أباعبداللّه نفسي لنفسك الفداء هولاء اقتربوا منك و لا و اللّه لا تقتل حتى أقتل دونك و أحبّ أن ألقى اللّه ربّي و قد صلّيت هذه الصلاة، فرفع الحسين رأسه إلى السماء و قال: ذكّرت الصلاة جعلك اللّه من المصلّين، نعم هذا أوّل وقتها».
[8]. ملا فتح اللّه كاشانى، منهج الصادقين، ج4، ص462؛ حر عاملى، وسائلالشيعه، ج4، ص103،ح3: «عن أبي عثمان، عن سلمان الفارسي قال: كنّا مع رسول اللّه صلىاللهعليهوآله في ظلّ شجرة فأخذ غصنا منها فنفضه فتساقط ورقه فقال: «ألا تسألوني عمّا صنعت؟» فقال: أخبرنا يا رسول اللّه قال: «إنّ العبد المسلم إذا قام إلى الصلاة تحاتّت خطاياه كما تحاتّت ورق هذه الشجرة».
[9]. شيخ رضى الدين طبرسى، مكارم الأخلاق، ص461؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج74، ص77: «جعل اللّه جلّ ثناؤه قرّة عيني في الصلاة و حبّب إليّ الصلاة كما حبّب إلى الجائع الطعام، و إلى الظمآن الماء، و أنّ الجائع إذا أكل شبع، و أنّ الظمآن إذا شرب روي و أنا لا أشبع من الصلاة».
[10]. طبرسى، مجمعالبيان، ج10، ص419.
[11]. ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج3، ص28: «حافظوا على الصلوات الخمس فإنّ اللّه عزّوجلّ إذا كان يوم القيامة يدعو العبد فأوّل شيء يسأل عنه الصلاة فإن جاء بها تامّة و إلاّ زخّ به في النار».