■ نماز چيست؟
انسان، هنگامی که معبود واقعی خود را میشناسد و عظمت و لطف و مهربانی او را درک میکند در برابرش تعظیم مینماید و او را میستاید. البته این شناخت و ستایش متفاوت است؛ یعنی درجه، سطح و شناخت انسانها به معبود فرق میکند و در نتیجه، مقدار و عمق پرستش هم مختلف میشود.
این پرستش و تعظیم و ستایش، هنگامی که در قالب الفاظ و کلمات مشخص و آداب معین و با دستورهای ویژه از جانب خداوند متعال و معصومان علیهمالسلام باشد، «نماز» نام دارد. در واقع، نماز، پاسخی به فطرت تشنه آدمی است.
نماز، سفره گستردهای است که خداوند متعال آن را در هر شبانه روز، پنج بار برای بندگانش میگشاید. بر سر این سفره، انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجود دارد و هر کس مطابق آگاهی و ظرفیت خود از آن بهرهمند میگردد. پس هیچ کس از سر سفره نماز، بیبهره بر نمیخیزد؛ چرا که بر اساس روایات، نماز ستون دین، محبوبترین اعمال در درگاه خداوند، آخرین سفارش پیامبران، آبروی دین، معراج مؤمن، ذخیره آخرت، کلید بهشت، مایه آرامش روح و روان و از بین برنده گناهان است. بنابراین، ارزشگذاری به نماز، نشانه ایمان به خداست و بیاعتنایی به آن، دلیل بر ضعف عشق و علاقه به معنویات است. حضرت علی علیهالسلام در این زمینه، فرمود:
إنّ أسرقَ الناس مَن سَرقَ صلاتَه؛[1]
دزدترین مردم کسی است که از نمازش بکاهد.
از آن رو که طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده؛ یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکرات است. انسانی که به نماز میایستد و تکبیر میگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر میشمرد، به یاد نعمتهای او میافتد، حمد و سپاس او را میگوید، او را به رحمانیت و رحیمیت میستاید، به یاد روز جزای او میافتد، به بندگی او اعتراف میکند، از او یاری میجوید و میخواهد که به راه راست هدایتش کند و از راه کسانی که بر آنها غضب شده و از گمراهان، به خدا پناه میبرد. بدون شک، در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا میشود. او برای خدا رکوع میکند، در پیشگاه او پیشانی بر خاک مینهد، غرق در عظمت او میشود و خودخواهی و خودبرتر بینیها را فراموش میکند، به یگانگی خدا و رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوآله گواهی میدهد و بر او و خاندانش درود میفرستد و از خدا میطلبد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد. همه این کارها، موجی از معنویت در وجود او ایجاد میکند؛ موجی که سدّ نیرومندی در برابر گناه محسوب میشود. این عمل چند بار در شبانه روز، تکرار میگردد و در حالات گوناگونی که انسانِ به علت مشغولیات مادی از خدا، غافل است او را به یاد مبدأ اعلا میاندازد. روایت شده شخصی از امام صادق علیهالسلاماز بهترین وسیلهها برای نزدیک شدن به خدا و محبوبترین آنها نزد خدا پرسش کرد، امام فرمود:
من بعد از شناخت خدا، چیزی بهتر از نماز سراغ ندارم.[2]
بنابراین، لحظه نماز باشکوهترین لحظه ارتباط انسان سراپا نیاز به وجود مطلق بینیاز است. در حقیقت، آن لحظه نورانی، فرصتی است طلایی که خداوند مهربان بر ما منت نهاده و از سر لطف و محبتی که به بندگانش دارد آن را در اختیار ما قرار داده، تا در آن فرصتِ زیبا بتوانیم قلب و جان خود را از عالم طبیعت و خاک، جدا نموده و روحمان را به عالم بالا پرواز داده و در سایه این پرواز ملکوتی، به جان خود صفا و جلا بخشیم.
معناى لغوى نماز
«صلاة» در لغت بهمعنای پیوند، ارتباط، دعا و درخواست است؛ دعای بنده به سوی خدا. رحمت و بخشایش خداوند را هم «صلاة» میخوانند که جمع آن، «صلوات» است.
در زبان قرآنی، معنای جامع آن، توجه و انعطاف است. در موارد استعمال از خدا بهمعنای «رحمت» و از فرشتگان بهمعنای «استغفار» و از مردم به معنای «دعاست».[3]
بیشتر اهل لغت، «نماز» را بهمعنای دعا، تبریک و تمجید گفتهاند.[4] همچنین بهمعنای توجه، تزکیه، رحمت و نعمت هم آمده است.[5] در واژه صلاة (نماز)، معنای «تعظيم» هم نهفته است.
راغب اصفهانی با تکیه به آیاتی چون: « وَالمُقِـيمِـينَ الصّلاةَ »[6]، « وَأَقِـيمُوا الصَّلاةَ »[7] و « وَأَقامُوا الصَّلاةَ »[8] میگوید:
هر جا که در آن، دعا و مدح و ثنایی باشد، معنای صلاة در آن صادق است.[9]
نماز، گاهی بهمعنای رحمت است: « أُولـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ »[10]. گاهی بهمعنای دعا و رحمت و استغفار: « إِنَّ اللّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ »[11]، زمانی هم بهمعنای پیروان انبیا به کار رفته است: « لَمْ نَك ُ مِنَ المُصَلِّينَ »[12]. واژه «صلاة» در قرآن کریم، 67 بار، تکرار شده است که اگر بنا باشد مشتقات آن نیز محاسبه شود، تعداد آن قطعاً بیشتر خواهد بود.
نماز در اصطلاح
معنای اصطلاحی «صلاة»، همان نماز است که با کیفیت و آداب خاصی در مواقع معیّن، برگزار میشود. نماز، عملی است عبادی که روح آن ارتباط با خدا و یاد و تسبیح اوست. نیایش و ستایشی است که با کیفیت و حالاتی خاص از روی خضوع و خشوع در ادیان مختلف به صورتهای متفاوتی انجام میشود.
این عبادت در اسلام، بر اساس تقسیم بندی به رکعتهاست و هر رکعت به صورت یک واحد و در آن، ذکر و عمل و آداب است. در شبانه روز، پنج بار و جمعاً هفده رکعت است که جنبه وجوب و الزام دارد. در واقع، یکی از عباداتی که مسلمانان انجام میدهند، خواندن نماز در اوقات پنجگانه است.
محتوای آن، مشتمل بر ذکر، درخواست، ستایش، تسبیح و تنزیه، استمداد و استعانت، عرض ارادت و تسلیم، خضوع و خشوع و نیایش و گفتوگوی عاشق و معشوق است. در نماز، خداوند را به قدرت لایتناهی میستاییم و پس از رکوع و سجود و قیام و قعود، بهعنوان سنبل تواضع و تسلیم با درود بر پیامبر و یاد صالحان، آن را به پایان میبریم. خداوند متعال در این خصوص میفرماید:
اگر خواستید به یاد من باشید، نماز را به جا آورید.[13]
روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت بندگان ندارد و سود عبادت به خود عبادت کنندگان برمیگردد؛ همچنان که درس خواندن و تلاش شاگردان به نفع خود آنان است. باید دانست که آرامش خاطر و آسودگی روان از گم شدههای مردم در روزگار ماست که همه نیازمند و طالب آن هستند. نماز و یاد خدا میتواند روح سرگردان انسان را آرام گرداند و از دغدغههای گوناگون زندگی امروزی برهاند. ازاینرو، ضروری است دست اندرکاران امور فرهنگی و خانوادهها برای کاستن فشارهای روحی و روانی افراد؛ مخصوصاً جوانان با آموزش و برنامهریزی جهت جذب آنان به نماز از امکانات و برنامههای جذّاب آموزشی و القای حس آرامش حاصل از نماز بهره برداری کرده و خلاقیت به خرج دهند؛ هر چند بسیار مشاهده میشود که خود والدین هم نیاز به آموزش و تذکر دارند؛ چرا که برخی از خانوادهها به جای جذب جوانان و فرزندان به نماز با رفتاری نامناسب و غلط خود، آنان را به نماز، بدبین و در مواردی از آن بیزار میکنند.
بنابراین، میتوان با برنامهریزی و آموزشهای لازم و با دقت، حوصله و محبت، فرزندان را به سوی نماز جلب کرد.
[1]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 84 ، ص 242.
[2]. كلينى، كافى، ج3، ص264: قال الصادق عليهالسلام: «ما أعلم شيئاً بعد المعرفة أفضلَ من هذه الصلاة».
[3]. راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن.
[4]. فيومى، مصباح المنير.
[5]. سيد على اكبر قرشى، قاموس قرآن.
[6]. نساء، آيه 162.
[7]. بقره، آيه 110.
[8]. اعراف، آيه 170.
[9]. راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن.
[10]. بقره، آيه 157.
[11]. احزاب، آيه 56 .
[12]. مدّثر، آيه 43.
[13]. قال اللّه تعالى يقول: « أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِى ». طه، آيه 84.