- بدانید
- بخوانید
- ببینید
- بشنوید
- بپرسید
- محصولات
- درباره ما
■ فقط آقا جلیل
یادم می آید یک شب در آسایشگاه مشغول خواندن نماز جماعت به امامت آقا جلیل بودیم که ناگهان برق ها رفت و آژیر خطر زدند.
صدای آژیر همه ی برادران را هراسان کرد بعد از اتمام حمله ی هوایی وقتی برقها روشن شد دیدم جلیل همانطور ایستاده و بدون اینکه اتفاقی افتاده باشد به نمازش ادامه می دهد.
وقتی به بیرون آمدم همه ی بچه ها در جوی های داخل پادگان پناه گرفته بودند و تنها کسی که به همان صورت نمازش را ادامه داده بود فقط آقا جلیل بود.
اطلاعات دریافتی از كنگره سرداران و ۳۲۰۰۰ شهيد استانهای خراسان، شهید جلیل محدثی فر
نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 108 کلمه
■ به بهانه روز جوان
لطفا به سوالات نم ... ■ دعا و فشار خون
دانشمندان واحد پزشکی ... ■ کارکرد های تحلیلی نماز(نیت=کارکرد پنها ... ■ امیل دورکیم که از نخستین جامعه شناسان ... ■ یک یادداشت مرتبط با وظیفه ما در این ای ... ■ خاطره سازی
یکی از بهترین روشهایی که م ... ■ آیت الله بهجت رحمت الله علیه:
استاد ا ... ■ می خوایی بدونی هدف نهایی از خلق تو چیه ... ■ عرض زندگی شما چقدر است؟
معمولا انسانه ... ■ وقت نماز مختص او
نبی اکرم هنگام نما ...