■ توشه آخرت در قرآن
وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ"؛[1] و نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و هر كار خيرى را براى خود از پيش مىفرستيد، آن را نزد خدا ]در سراى ديگر[ خواهيد يافت. خداوند به اعمال شما بيناست.
مقدمه
بسيارى از اهل كتاب مخصوصاً يهود نه تنها خود آیين اسلام را نمیپذيرفتند، بلكه اصرار داشتند كه مؤمنان نيز از ايمانشان باز گردند، و انگيزه آنان در اين امر، چيزى جز حسد نبود. در آية قبل،[2] به اين امر، اشاره كرده، در آخر به مسلمانان چنین دستور میدهد:
در برابر اين تلاشهاى انحرافى و ويرانگرشان، شما آنها را عفو كنيد و گذشت نمایيد، تا خدا فرمان خودش را بفرستد، چرا كه خداوند بر هر چيزى توانا است (فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ).
اين يك دستور تاكتيكى است كه به مسلمانان داده شده كه در برابر فشار شديد دشمن در آن شرایط خاص از سلاح عفو و گذشت استفاده كنند و به ساختن خويشتن و جامعه اسلامى بپردازند و در انتظار فرمان خدا باشند. سپس در آیة مورد بحث، دو دستور سازنده و مهم به مؤمنان مىدهد که هر دو برای مقاومت در برابر نيرنگهاي اهل كتاب، عفو و گذشت از آنان، و نیرومند ساختن جسم و روح، موثر است؛ يكى دستور به نماز است كه رابطة محكمى ميان انسان و خدا ايجاد مىكند و ديگرى امر به پرداخت زكات است كه رمز همبستگيهاى اجتماعى است.[3]
واژهها
تُقَدِّمُوا: از قبل مىفرستيد، پیشاپيش روانه مىداريد. فعل مضارع، مجزوم به ادات شرط، باب تفعیل، از مادة «قدم».
تَجِدُوا: مییابید. فعل مضارع مجزوم، جواب شرط، از مادة «وجد».
نكتههای تفسيرى
1. نماز، مبارزه با وسوسههای اهل کتاب
همان طور که بیان شد، پس از دستور عفو و صفح و وعدة نصرت به مؤمنان که در آیة قبل آمد، در این آيه، راه تحقّق اين وعده را به آنان مينماياند؛ يعني با نمازي كه دستگيره ايمان را محكم و همّتها را متعالي ميكند و با اجتماعي كه از اين طريق در مساجد براي آنان پديد ميآيد و قلبها الفت مييابد و با زكات كه ميان توانگران و تهيدستان پيوند و اتحاد پديد ميآورد، طبعاً شبهات و وسوسههاي اهل كتاب، در پايداري مؤمنان بر ايمان و پرهيز از ارتداد، تأثيري نخواهد داشت و زمينة نصرت الهي فراهم خواهد شد.[4]
البته پس از تبيين اسباب پيروزي دنيایي براي مؤمنان، اشارهای هم به اسباب سعادت آخرتي میکند، تا مسلمانان همة هم و غمشان معطوف به پیروزیهای دنیایی نباشد؛ از این رو ميفرمايد: چنين نيست كه آثار و بركات نماز و زكات، تنها در دنيا ظاهر شود؛ بلكه اينگونه از اعمال صالح در نزد خدا باقي ميماند و ذخيرة آخرت آنان ميشود.
آن گاه براي ترغیب مؤمنان به اين عبادت و احسان، از بصير بودن و آگاهي خداوند، سخن به ميان ميآورد و اينكه بدانند چيزي از اعمال آنان بر خدا مخفي نميماند و در نتيجه چيزي از اجر و پاداش آنان كاسته نميشود.[5]
2. پيوند با خدا و مسلمانان محروم
نماز، قدرت روحي نمازگزار را تأمين ميكند، تا وي در دوری از وسوسة اهريمن درون و دسيسه و فریب دشمن بيرون، موفق باشد؛ زيرا تنها كسي كه قدرت یاری و نصرت دارد، خداست و هيچگونه دروغ در خبر و تخلف در وعده، و سهو و فراموشی و جهل در بیان دستورات الهی، راه ندارد. خداي سبحان براي رسيدن انسان به توان و یاری و نصرت غيبي، به نماز و کمک گرفتن از آن دعوت كرده و فرموده است: "اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة"[6]؛ از نماز و صبر کمک بگیرید.
استواري همراه با عفو و گذشت در برابر همة دسيسههاي سياسي، نظامي و اجتماعي اهل كتاب، به ويژه يهود عنود و لجوج، به استعانت از ستون دين یعنی نماز نيازمند است. البته تأثير زكات در تحكيم تار و پود امت اسلامي، قابل ستايش است؛ بنابراين، با هدايت به راه برتر و روش والاتر، يعني عفو و گذشت از کینهتوزان به جای انتقام از آنها و پرداختن به مناجات الهي با نماز و راه يافتن در دلهاي محرومان با زکات، هم توفيق عفو و گذشت حاصل ميشود و هم عنايت به اينكه اين كاميابي، مرهون لطف ويژة خدايي است كه نمازگزاران را از نصرت و یاری مخصوص برخوردار ميكند، تا معلوم شود هرگونه نعمت استقامت و بردباري، در سایة حمايت خداست؛ چنانكه به رسول اكرمd فرمود: "وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّه"؛[7] و شكيبايى كن، و شكيبايى تو جز به توفيق خدا نيست.
شايان ذكر است همانگونه كه اقامة نماز و پرداخت زكات در اجراي عفو و گذشت كمك ميكند، اجراي عفو و گذشت و كينهزدايي و تصفيه دل از بند هوا و قيد هوس، كمك شاياني براي اقامة نماز و ايتاي زكات است.[8]
3. تجسم اعمال خیر
انسان هر كار خيري ـ خواه عبادي، همچون نماز و زكات، يا غير آن را انجام دهد ـ عين آن را مييابد و ميبيند "وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ". گسترة كار خير، شامل كارهايي نيز ميشود كه طبق وصيت و بعد از مرگ، انجام ميگيرد. همچنين ويژة كارهاي مشهود و آشکار نيست؛ بلكه نيت و ارادة خير، دعا كردن براي ديگران و مانند آن كه اموري پنهان است نيز عين آن دريافت ميشود؛ زيرا خداي سبحان به همة كارها بصير است "إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ".
پس هر كار خيري مانند نماز اوّلاً، به سود خود انسان است و باید بر انجام آن شاكر باشد. ثانياً، در مخزن الهي محفوظ است، و از اين رو، از زوال و نابودی مصون است:
"ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق"؛[9] آنچه نزد شماست فانى مىشود؛ امّا آنچه نزد خداست باقى است.
ثالثاً، انسان عين آن كار را مييابد و آن گاه كه عين همان را يافت، لذتي چند برابر ميبرد.
در قيامت عين كار به گونهاي ظاهر ميشود كه انسان ميفهمد اين چيزِ مشهود، عين كار اوست و آن را كه به صورت نعمتهاي بهشتي، همچون نهر شير يا عسل و مانند آن، درآمده[10] است جزا تلقي ميكند.
تجسّم اعمال، هم برهان عقلي و هم ظواهر آيات آن را ثابت ميكند[11] آياتي پیش رو بر يافتن عين اعمال دلالت دارد: "كَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ"[12]، "يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً"[13]، "فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ"[14]. در این آیات نیز میفرماید: خود اعمال را میبینند. در آیة مورد بحث هم میفرماید: خود نماز و زکات را فردای قیامت میبینید.
در قيامت، عمل هر كسي به صورتهاي گوناگون ظاهر ميشود؛ به گونهاي كه انسان ميتواند بگويد عين آن كار را مييابد؛ مانند اينكه در دنيا غذاي سالمي كه انسان ميخورد به صورت رشد و نمو در ميآيد یا اینکه غذای مسمومی که میخورد، به صورت بیماری آشکار میشود؛" هرچند تجسّم اعمال از اين مثالها دقيقتر است.[15]
"إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ"، بيان علت براى جملة قبل "وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ" است که خود به منزله بيان علت براى جملة قبلش "أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ" بود و به اصطلاح، علت بر علت است؛ يعنى علت اينكه همة اعمال بندگان نزد خدا محفوظند اين است كه به تمام جزئيات كارهاى آنان بصير و بينا و خبير و داناست و از ظواهر و پنهان و اسرار و ضمائر هر كس مطلع است. اين جمله، بشارتی به نيكوكاران و انذار برای بدكاران است که مراقب عملکرد خود باشند؛ چون خداوند تمام آنها را میداند و میبیند.[16]
بحث روايى
1. چهرة نماز بعد از مرگ
از پیامبرd دربارة حقیقت نماز سؤال شد؟ حضرت فرمودند: "الصَّلَاةُ... شَفِيعٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أُنْسٌ فِي قَبْرِهِ وَ فِرَاشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ وَ جَوَابٌ لِمُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ وَ تَكُونُ صَلَاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الْمَحْشَرِ تَاجاً عَلَى رَأْسِهِ وَ نُوراً عَلَى وَجْهِهِ وَ لِبَاساً عَلَى بَدَنِهِ وَ سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّارِ... جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ مِفْتَاحاً لِلْجَنَّةِ وَ مُهُوراً لِلْحُورِ الْعِينِ"؛[17] نماز... شفیع بین نمازگزار و ملک الموت، و انسی است برای نمازگزار در قبرش، و فرشی در زیر پهلویش، و جواب نکیر و منکر، و تاجی است در محشر بر سرش، لباسی است بر بدنش و حجابی بین او و آتش نماز، جواز عبور از پل صراط، کلید بهشت و مهریة زنان بهشتی است.
2. اقامة نماز و رعایت حدود آن
امام حسن عسگریj فرمودند: "أَقيمُوا الصَّلاةَ بِإتمامِ وضُوئِها وَ تكبيراتِها وَ قِيامِها و قرائتِها و ركُوعِها و سجُودِها وَحدُودِها تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ يَنفعكم اللهُ تَعالي بِجاهِ مُحمّدٍ و عليٍّ و آلِهما الطيّبين يومَ القيامةِ فَيَحبِطُ به عَن سيئاتِهم و يُضَاعَفُ عَنهم حَسناتِهم و يَرفَعُ درجاتهم إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ عالمً ليسَ يَخفَي عليه ظاهرُ بطنٍ و لا بطنُ ظهرٍ، فَهُو يُجازِيكُم علي حَسبِ اعتقاداتِكم و نيّاتِكم و لَيسَ هو كملوكِ الدنيا الّذي يَلبِسُ علي بعضِهم فيَنسِبُ فعلَ بعضٍ إلي غيرِفَاعِله و جناية بعضٍ إلي غيرِ جانيه فيَقع ثواب عقابِه بجهلِه بما ليس عليه بغيرِ مُستحِقّه"؛[18] "اقیموا الصلاة" یعنی اینکه افعال و اذکار نماز اعم از وضو و تکبیرها، قیام، قرائت، رکوع، سجده، و تمام حدود آن را به به طور کامل به جا آورید.
نیز در تفسیر جملة "تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ" فرمودند: یعنی خدواند به برکت و جاه و مقام محمدd و علیj و خاندان پاکشان روز قیامت به شما نفع میرساند، به اینکه سیئات و گناهان را را میبخشد و حسنات را مضاعف و درجات را بالا میبرد.
"إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ"؛ یعنی خدا عالم است و هیچ چیز بر او مخفی و پنهان نیست و او بر اساس اعتقادات و نیتهای شما به شما جزا میدهد. او مانند پادشاهان دنیایی نیست که نسبت به اعمال رعیت خود غافل است و در ثواب و عقاب، اشتباه کرده، به غیر مستحقش عطا میکند.
پيامها[19]
1. بر پا کردن نماز و پرداخت زکات، دارای نقشی بسزا در آمادهسازی مسلمانان برای برخورد با دشمنان است (فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ... أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ).
2. اقامة نماز و ادای زکات، عامل شکیبایی بر آزارهای دشمنان و زمینه ساز مدارا کردن با ایشان است (فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ... . . أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ).
3. معمولًا دستور به نماز، همراه با زكات در قرآن آمده است؛ يعنى ياد خدا بايد همراه با توجّه به خلق خدا باشد (أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ).
4. اعمال انسان، "نماز، زکات و. ." قبل از خود انسان وارد عرصة قيامت مىشود (تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ).
5. مقدار كار خير مهم نيست؛ هر كس به هر مقدار مىتواند، بايد انجام دهد (مِنْ خَيْرٍ).
7. انجام کارهای خیر، توشهای برای آخرت است (وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ).
8. نمازهای ما در نزد خداوند، محفوظ است (تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ).
9. ايمان به نظارت الهى و پاداش در قيامت، قوىترين انگيزة عمل صالح ـ مانند نماز و زکات و... ـ مىباشد. (ما تُقَدِّمُوا... تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ).
[1]. بقره: 110.
[2]. وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير.
[3]. تفسیر نمونه، ج 1، ص 399 و 400، با اندکی تصرف.
[4]. المنار، ج 1، ص 422.
[5]. تسنیم، ج 6، ص 171 و 172، با کمی تصرف.
[6]. بقره: 153.
[7]. نحل: 127.
[8]. تسنیم، ج 6، ص 173 و 174، با اندکی تصرف.
[9]. نحل: 96.
[10]. "مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِم"؛ (محمدd : 15)؛ صفت بهشتى كه به پرهيزكاران وعده داده شده [چنين است: ] در آن، نهرهايى است از آبى كه مزه و رنگش برنگشته و نهرهايى از شير كه طعمش دگرگون نشده و نهرهايى از شراب كه براى نوشندگان، ماية لذت است و نهرهايى از عسل خالص است. و در آن از هر گونه ميوهاى براى آنان فراهم است، و نيز آمرزشى از سوى پروردگارشان ]ويژه آنان است[.
[11]. ظاهر دليل نقلي معتبر، حجّت است و چنانچه ظاهري بر خلاف دليل عقلي يا نقلي ديگر بود، بايد توجيه شود.
[12]. خداوند، اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرتزايى به آنان نشان مىدهد. (بقره: 167)
[13]. روزى كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مىبيند و آرزو مىكند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زيادى باشد (آلعمران: 30)
[14]. پس هر كس هموزن ذرّهاى كار خير انجام دهد، آن را مىبيند * و هر كس هموزن ذرّهاى كار بد كرده، آن را مىبيند (زلزال: 7 و 8).
[15]. تسنیم، ج 6، ص 174 ـ 176، با اندکی تصرف.
[16]. أطيب البيان، ج2، ص 150.
[17]. الخصال، ج 2، ص 522.
[18]. البرهان، ج1، ص 307 و 306.
[19]. تفسیر نور، ج 1، ص 182؛ تفسیر راهنما، ج 1، ص 347 و 348.