■ سحرخيزي در قرآن كريم
آيات قرآن در موضوع سحر و سحرخيزي، فراخواني است كه گاه از برتري وقت سحر و شكوه سحرخيزي و نشانهها و يادگارها و نكات باريك و حقيقتهاي آن به گونه آشكار و بيپرده ياد كرده و همه را به شب خيزي فراخوانده و نيز در آياتي با اشاره به سحرخيزي پيروان ديگر اديان، آن را فضيلتي آسماني و فرابشري دانسته است. ما با بهرهجويي از تفسيرهاي روايي به هر دو دسته اين آيات اشاره خواهيم كرد:
1ـ يا ايها المزمل، قم اليل الا قليلا، نصفه او انقص منه قليلا، او زد عليه و رتل القرآن ترتيل ؛ اي جامه به خود پيچيده، شب را جز اندكي بپاخيز، نيمي از شب را يا كمي از آن كم كن، يا بر نصف آن بيفزا، و قرآن را با دقت و تأمل بخوان. [1]
2ـ ان ناشئة الليل هي اشد وطأ و اقوم قليل ؛به يقين نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و گفتاري ماندگارتر است. [2]
مرحوم كليني، شيخ صدوق و شيخ طوسي با سندهاي معتبر به نقل هشام بن سالم از امام صادق(عليهالسلام) روايت كردهاند كه مقصود از اين آيه، سحرخيزي كسي است كه قصد او از آن جز الله عزوجل نيست. [3]
مرحوم طبرسي ميگويد: مقصود از «ناشئة الليل» ساعات شبانه است كه پيدرپي پديد ميآيند. از امام باقر(عليهالسلام) و امام صادق(عليهالسلام) نقل است كه مقصود از اين آيه، سحري خيزي براي نماز شب است. [4] و نماز شب «اشد وطأ» بسيار عمل سنگين و پرمشقت است؛ زيرا شب، زمان استراحت است و عمل عبادي در آن زحمت دارد.
سپس ميگويد: برخي نيز «وطأ» را «وطاءا» به كسر واو و با مد خواندهاند. بنابراين، قرائت «اشد وطاءا» يعني بين گوش و چشم، موافقت است و دل و زبان و گوش نمازگزار براي فهميدن و انديشيدن هماهنگ است؛ زيرا قلب انسان در دل شب به چيزي از امور دنيا، اشتغال ندارد و نماز شب، سخن استواري است. از امام صادق(عليهالسلام) ذيل اين ايه نيز روايت است كه مقصود سحرخيزي كسي است كه جز الله تعالي را نميخواهد. [5]
پس عبادتي در دل شب پابرجاتر و پايدارتر است كه هدف از آن خود الله جل و علا باشد.
حضرت آيت الله جوادي آملي در اين باره ميگويد:
«معناي آيه شريفه (ان ناشئة الليل...) اين است كه تو در روز كارهاي فراواني داري، ولي شب هنگام، مزاحمي نداري و كسب پايگاه محكم و سخن مستحكم تنها در سحر ميسر است». [6]
3ـ و من الليل فتَهَجَّد به نافلة لك عسي ان يبعثك ربك مقاما محمود؛ و پاسي از شب را براي برپايي نافله شب (افزون بر ديگر واجبات، از خواب) برخيز؛ اميد است كه پروردگارت تو را به مقام محمود رساند». [7]
واژه تهجد هم خانواده هجود است. هجود به معني خواب است و تهجد (از باب تفعل) بنابر نظر بسياري از اهل لغت به معناي بيداري پس از خواب [8] براي عبادت و اقامه نماز است. كلمه «نافله» نيز از ماده «نفل» به معناي زيادي ميباشد. [9]
پس متهجد كسي است كه از خواب شبانه براي بپاداشتن نماز شب كه افزون بر نمازهاي واجب است برخيزد.
همه مفسران بر اين باورند كه اين آيه درباره پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) است. اي محمد براي برپايي نماز شب كه زيادي بر واجبات بر تو واجب است پاسي از شب را بيدار باش. [10] از امام صادق(عليهالسلام) نيز روايت است كه نماز شب بر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) واجب بود. [11]
درباره مقام محمود در يكي از بخشهاي آتي سخن خواهيم گفت.
4ـ المستغفرين بالاسحار؛ (پرهيزكاران) آمرزش طلبان در سحرگاه. [12]
5ـ كانوا قليلا من الليل ما يهجعون و بالاسحار هم يستغفرون؛ و آنان (پرهيزكاران) كمي از شب را به خواب ميروند و سحرگاهان آمرزش ميطلبند.
لازمه استغفار سحري، بيداري در پايان شب است و سنت مطهر از آن به نماز شب و استغفار در قنوت نماز وتر تفسير ميكند. [13] در برخي از روايتهاي ديني آمده است كه مقصود از استغفاركنندگان در دو آيه ياد شده، همان نمازگزاران گاه سحراند. [14] نيز از امام رضا(عليه السلام) نقل است كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در قنوت نماز وتر، هفتاد مرتبه استغفار ميكرد. [15] مقصود از پوزش طلبان در آيه هجده سوره ذاريات، كسانياند كه در پايان شب، هفتاد مرتبه در قنوت نماز وتر استغفار كرده و از خداوند پوزش ميطلبند. [16] از امام صادق (عليهالسلام) روايت است كه: هر كس در گاه سحر استغفار كند از اهل اين آيه به شمار ميآيد. [17]
از اهل بيت(عليهمالسلام) روايت است كه:
آگاه باشيد، درودهاي خداوند شامل حال اهل سحر و پوزش طلبان سحري است. [18]
رسول خدا ميفرمايد: همانا خداي تعالي صداي كساني را كه سحرگاهان استغفار ميكنند دوست ميدارد. [19]
از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) نقل است كه: سه گروه از (وسوسههاي) ابليس و لشكريانش، پاك (و در امان)اند: 1ـ آنان كه خداوند را ياد ميكنند؛ 2ـ كساني كه از بيم (عذاب) خدا، گريه دارند؛ 3ـ گروهي كه سحرگاهان استغفار ميكنند. [20]
امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: هرگاه بنده (در روز) گناهي انجام دهد تا شب او را مهلت دهند، پس اگر استغفار كند بر او ننويسند. [21]
و باز از امام صادق(عليهالسلام) نقل است كه: هر كس كار بدي مرتكب شود تا هفت ساعت از روز او را مهلت دهند، پس اگر سه بار بگويد: «استغفرالله الذي لا اله الا هو الحي القيوم» چيزي بر او ننويسند. [22]
6ــ پهلوهايشان دل شب از بستر خواب دور ميشود و با بيم و اميد پروردگارشان را ميخوانند و از آنچه به آن دادهايم انفاق ميكنند. و هيچ كس نميداند چه پاداشهاي مهمي كه مايه روشني چشمهاست براي آنها نهفته شده، اين پاداش كارهايي است كه انجام ميدادند. [23]
از امام باقر(عليهالسلام) و امام صادق(عليهالسلام) روايت است كه مقصود از تهيكنندگان پهلو در آيه ياد شده، همان كسانياند كه براي خواندن نماز شب از رختخواب خود برميخيزند. [24]
7ـ أ من هو قانت آناء الليل ساجدا و قائما بحذر الآخرة و يرجو رحمة ربه؛ يا كسي كه در ساعات شبانه به عبادت ميپردازد و در حال سجده و قيام از عذاب خداوند ميترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است (با ديگران يكسانند)؟ [25]
از امام باقر(عليهالسلام) روايت است كه مقصود از اين آيه، نماز شب است. [26]
8ـ فاصبر علي ما يقولون و سبح بحمد ربك... من آناء الليل ... لعلك ترضي؛ پس در برابر آنچه ميگويند صبر كن،... و برخي از ساعا شب (پروردگارت) را تسبيح گو، باشد كه (از الطاف الهي) خشنود شوي. [27]
9ـ و سبح بحمد ربك حين تقوم؛ و چون از خواب برميخيزي پروردگارت را تسبيح و حمد گو. [28]
برخي از مفسران، تسبيح و حمد در اين آيه را همان نماز شب دانستهاند. [29]
10ـ و من الليل فسبحه و ادبار النجوم؛ پاسي از شب و به گاه پشت كردن ستارگان (و طلوع صبح) او (پروردگارت) را تسبيح گو. [30]
صاحب تفسير مجمع اليبان، ذيل اين آيه، مقصود از آن را نماز شب دانسته است. از امام باقر(عليهالسلام) نيز نقل شده است كه از «ادبار النجوم» دو ركعت نماز، پيش از صبح مقصود است. [31]
11ـ و من الليل فسبحه و ادبار السجود؛ پاسي از شب و پس از سجدهها او (پروردگارت) را تسبيح گو. [32]
از امام صادق(عليهالسلام) روايت است كه مقصود از اين آيه، نماز وتر است كه در آخر شب قرار دارد. [33]
12ـ و من الليل فاسجد له و سبحه ليلا طويل؛ پاسي از شب را بر او سجده كن و مقداري طولاني از شب او را تسبيح گو [34]
امام رضا (عليهالسلام) ميفرمايد: تبسيح در اين آيه همان نماز شب است. [35]
13ـ و عبادالرحمن ... والذين يبيتون لربهم سجدا و قيام؛ و بندگان خداي مهربان... كسانياند كه شب هنگام براي پروردگارشان سجده و قيام ميكنند. [36]
سجده و قيام در شب از ويژگيهاي عبادالرحمن است و مقصود از بيتوته و سجده و قيام شبانه همان نماز شب است و اين ويژگي اختصاصي بدان خاطر است كه اطاعت شبانه سختتر و پسنديدهتر و از ريا دورتر است.
ابن عباس ميگويد: هر كس در دل شب دو ركعت يا بيشتر نماز بگزارد از عبادالرحمن به شمار ميآيد. [37]
امام صادق(عليهالسلام) درباره آيه «ان الحسنات يذهبن السيئات؛ [38] همانا نيكيها بديها را از ميان ميبرد». فرمود: نماز شب مؤمن، گناه روز او را از بين ميبرد. [39]
14ـ ليسوا سواء من اهل الكتاب امة قائمة يتلون آيات الله آناء الليل و هم يسجدون؛ آنان مساوي نيستند؛ از اهل كتاب گروهي هستند كه قيام ميكنند و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را ميخوانند، در حالي كه سجده ميكنند. [40]
مقصود از اهل كتاب كسانياند كه به راهنمايي اسلام، ره يافتند و شبانه به گاه تهجد، كتاب خدا را تلاوت ميكنند و به سجده ميروند؛ يعني به نماز شب ميايستند. [41]
ولي وجه تعبير سجود از نماز شب اين است كه سجده با شكوهترين ركن در فروتني و رساترين حالت نمازگزار در ستايش خداست. امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: نزديكترين حالات بنده به پروردگار، گاهي است كه او در سجده ميگريد. [42]
مرحوم طبرسي ميگويد: اين آيه خود بيانگر آن است كه نماز شب نزد خداوند چه عظمتي دارد. [43]
15ـ و رهبانية ابتدعوها ما كتبناها عليهم الا ابتغاء رضوان الله؛ رهبانيتي را كه (پيروان مسيح) ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرر نداشتهايم گرچه هدف شان جلب رضايت خداوند
بود. [44]
مقصود از رهبانيت در اين آيه، نماز شب است. چنان كه از ابي الحسن(عليهالسلام) روايت شده است. [45] و بنابر اجماع مفسران، رهبان صيغه مبالغه از رهب و به معني كمال خشيت و انقطاع در عبادت و تنها براي به دست آوردن رضايت خدا است. [46]
شكوه و ارزش سحرخيزي
هر چند در ذيل آيات ياد شده به روايتي متناسب با آنها نيز اشاره شده است، ولي در اين بخش به برخي از احاديثي (كه روايات در اين باب، متظافر [47] است و يا به حد تواتر ميرسد [48] و) جداگانه و آزاد در شكوه و فضيلت و اهميت و ارزش و آثار و نتايج سحر و سحرخيزي وارد و در اهتمام به آن سفارش شده است ميپردازيم و لحظههايي ميهمان سفره كلام اهل بيت(عليهمالسلام) ميشويم و به قدر استعداد جانمان از آن لقمه برميگيريم:
نماز شب از جمله نمازهاي نافله است كه بر آن اصرار و ابرام شده است و همواره و بر تارك تمام مستحبات ميدرخشد.
چند اندرز و سفارش از رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) .
1ـ فضيلت نافله شب بر نافله روز، مثال برتري انفاق پنهاني بر انفاق آشكار است. [49]
2ـ بافضيلتترين نمازهاي مستحب نماز شب است و چه اندك است بر دارنده آن. [50]
3ـ دو ركعت نمازي كه بنده خدا در پايان دل شب به جا ميآورد، براي او از دنيا و آنچه در آن است نيكوتر و سودمندتر است و اگر سختگير ميبودم، هر آينه نماز شب را بر امتم واجب ميكردم. [51]
4ـ دو ركعت نماز در دل شب را از دنيا و هر آنچه در آن است، بيشتر دوست ميدارم [52]
5ـ بهترين و بابركتترين وقتي كه بتوانيد خداوند را بخوانيد، اوقات سحري است. يعقوب (عليهالسلام) كه به فرزندانش گفته بود: «به زودي از پروردگارم برايتان استغفار ميطلبم [53]» درخواست آنان را تا سحر وانهاد.
6ـ بر شما باد به سحرخيزي، زيرا اين عمل دأب صالحان پيش از شما بوده است. در حقيقت، سحرخيزي نزديك شدن به خداوند و دور بودن از گناه است. [54]
7ـ فرد نبايد بخوابد در حالي كه نماز وتر بر اوست. [55]
امام باقر(عليهالسلام) ميفرمايد: هر كس خدا و روز واپسين را باور داشت، شب را خواب يا بيدار به صبح نميرساند جز آن كه نماز وتر را بخواند. [56]
از يكي از صالحان نقل است كه: شبي، از نماز شب باز ماندم، در خواب شنيدم كه هاتفي فرياد كرد:
آيا بندگان حق تعالي به خوابند؛در حالي كه جنت رضوان در ميان آنان قسمت ميشود؟ پس هر كه افزون بخوابد شب را با خواب، كوتاه نكند و به خردي از بهشت، رضا ندهد. [57]
از امام صادق(عليهالسلام) روايت است كه: سحرخيزي را از دست مده؛ چه مغبون (فريب خورده و زيان ديده) كسي است كه از آن بازمانده محروم شود. [58]
8ـ جبرئيل پيوسته مرا به شب زندهداري سفارش ميكرد؛ چونان كه من گمان بردم بهترينهاي امتم شب را جز اندكي نميخوابند. [59]
امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: جبرئيل(عليهالسلام) نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) آمد، آن حضرت فرمود: اي جبرئيل، مرا موعظه كن. جبرئيل عرض كرد:
اي محمد! هرگونه كه ميخواهي زندگي كن، ولي بدان كه ميميري، هر گونه كه ميخواهي دوست بدار، ولي بدان پايان آن جدايي است و هر گونه كه ميخواهي عمل كن، ولي بدان براي كردارهايت جزايي است، ولي بدان و به خاطر بسپار كه شرف هر كس به سحرخيزي و بينيازي او از مردم است. [60]
9ـ سه چيز فخر مؤمن و زيور او در دنيا و آخرت است؛ اقامه نماز در پايان شب؛ نا اميدي از آنچه در دست مردم است و پذيرش ولايت امام از آل محمد(صلي الله عليه و آله). [61]
10ـ شرف مؤمن، نماز شب و عزت او خودداري از تعرض به آبرو (و آزار رساندن به) مردم است. [62]
امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد:
خداي عزوجل فرمود: «مال و فرزندان، زينت زندگي دنيا هستند»، (اما) بيگمان هشت ركعت نمازي كه بنده در پايان شب به جا ميآورد زينت آخرت است. [63]
11. جابر بن عبدالله از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) روايت ميكند كه آن حضرت در خطبهاي پس از سفارش اكيد به نمازهاي واجب روزانه و اثر مداومت بر آن در پاكشدن انسان از گناهان فرمود:
اي مردم، چنين نيست كه دست و پاي شما آزاد باشد. هيچ بندهاي نيست جز آن كه ريسماني چند بر ـ اعضاي ـ او گره خورده و محكم بسته است و آزاد نيست، [هر علاقهاي كه انسان به غير خدا پيدا ميكند گرهاي است كه بر خويشتن خويش ميزند و حزام [64] تنگ اسب است]. هر شب در ثلث آخر شب فرشتهاي به بالين انسان ميآيد و ميگويد: برخيز به ياد خدا باش كه [وقت] نماز شب [و صبح] نزديك است، پس اگر از جاي خود حركت كرده برخيزد و خدا را ياد كند يك گره از گرهها باز ميشود و اگر به پا خيزد و وضو بگيرد به نماز بايستد همه گرهها گشوده ميشود تا اين كه با چشمي شاد و روشن پاي به عرصه صبح مينهد. [65]
12ـ هر كه (در راه سفر از خطر) بترسد، تمام شب را در حركت خواهد بود و آنكه همه شب را پيش رود به منزل ميرسد. آگاه باشيد كه كالاي تجارتي خداوند گرانبها، خوش بو و آرامبخش دلهاست؛ آگاه باشيد كه كالاي تجارتي او بهشت است. [66]
اگر شب كاروان در ره شتابد *** سحر سر منزل مقصود يابد
گويند كسي از مردان خدا با همراهانش در يكي از منزلهاي ميان راه مكه و نزديك مني، اتراق كرده بود، چون پاسي از شب گذشت براي نماز سحري از خواب برخاست، ديد همه خوابند، آنان را آواز داد: اي راهگذاران كه براي آسودن كوتاه، درنگ كرده و دم گرفتهايد، آيا برآنيد كه همه شب را در خواب بمانيد؟ پس چگونه كوچ ميكنيد و از اين منزل ميگذريد؟
تا شب نروي روز به جايي نرسي
از بانگ او همه از خواب بيدار شدند، وضو گرفته در دامن سحر به نماز ايستادند و بر رحمت خدايي دست رساندند.
و چون سپيده سر برآ ورد گفت: «عند الصباح يحمد القوم السري؛ صبح هنگام، شبروان ستايش ميشوند». [67]
امام حسن عسگري(ع) ميفرمايد:
ان الوصل الي الله سفر لا يدرك الا بامتطاء الليل، من لم يحسن ان يمنع لم يحسن ان يعطي؛ [68] سير الي الله و وصول به خداي سبحان سفري است كه مركوب راهوار آن، شب زنده داري است، براي كسي كه مشتاق لقاي حق است بهترين وسيله، شب زندهداري است. [69]
13ـ پيامبر اكرم(ص) به امام علي(عليهالسلام) وصيت فرمود كه: يا علي، چند چيز را به تو سفارش ميكنم، آنها را از من به خاطر بسپار. سپس فرمود: بار خدايا، علي را ياري رسان ـ تا آنجا كه فرمود: بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو به نماز شب. [70]
و در برخي از نقلهاست كه چهار بار تكرار فرمود. [71]
14ـ [يا علي] سه شادماني ويژه مؤمنان است: 1ـ ديدار با برادر ديني؛ 2ـ روزه دار را ميهمان كردن؛ 3ـ سحرخيزي. [72]
امام علي(عليهالسلام) اين آموخته مكتب و تربيت يافته دامان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نيز ميفرمايد:
1ـ برترين عبادت، شبزندهداري براي ذكر خداي سبحان است. [73]
2ـ شبزندهداري بهشت و گلزار آرزومندان است. [74]
3ـ بيداري شبانه و شبزندهداري به خاطر ذكر و فرمانبري و بندگي خداوند، زماني مناسب براي سعادتمندان و پاكيزگي و خرمي [75] و بهار دوستان خدا و گلستان افراد خوشبخت، [76] نشان خودنگهداران خوي و عادت آرزومندان [77] و دوست ويژهاي براي عارفان و مژدگاني مقربان درگاه خداوند است. [78]
از امام زينالعابدين(عليهالسلام) روايت است كه: همانا بين شب و روز باغ و گلستاني است كه نيكان در شكوفههاي آن ميگردند و خودنگهداران در آن بهرهمندند. [79]
مقصود از باغ و گلستان، بين طلوعين و هنگامه سحر است.
4ـ چشمانتان را (براي نماز شب بيدار كنيد) و شكمهايتان را گرسنه نگاه داريد و از كالبدتان بستانيد و به جانهايتان ببخشيد. [80]
5ـ از (عذاب) خداوند چونان خردمندي بترسيد كه دل را به انديشيدن مشغول داشته و هراس (از عقاب رنجآور) خدا، بدنش را فراگرفته و شبزندهداري خواب را از چشمانش ربوده است. [81]
6ـ اي بندگان خدا، همانا تقواي خدايي، دوستان خدا را از انجام محرمات باز ميدارد و قلبهايشان را از ترس خدا پر ميسازد. تا آن كه شبهاي آنان با بيخوابي و روزهايشان با تحمل تشنگي و روزهداري سپري ميگردد. [82]
7ـ همانا خداي عزوجل هر گاه بخواهد اهل زمين را به عذابي دچار كند، ميفرمايد: اگر نميبودند كساني كه با جلالم دوستي دارند و مساجدم را آباد ميسازند و سحرگاهان استغفار ميطلبند، بيشك عذابم را فرو ميفرستادم. [83]
8ـ سحرخيزي صحت بخش بدن و چنگ زدن به اخلاق پيامبران است و رضاي پروردگار عالميان را در پي دارد. [84]
9ـ «نبه بالتفكر قلبك، و جاف عن النوم [85] جنبك و اتق الله ربك؛ با تفكر دلت را بيدار كن و شبهنگام براي نماز برخيز و از خداي خويش بهراس». [86]
انـتـبـه قـبـل الـسـحـر يـا ذالـمـنام *** نـوبـت عـشرت بزن پيش آر جام
تـا سـوار عــقــل بــر دارد دمــي *** طبع شورانگيز را دست از لگام
دوري از بط [87] در قدح كن پيش از آنك *** در خروش آيـد خروس صبح بام [88]
سـالهـا مـر خـواب را گـشتي اسير *** يـك شـبـي بـيدار شو دولت بگير [89]
10ـ شخصي خدمت آن حضرت رسيده و از فضيلت برپايي نماز و تلاوت قرآن در شب پرسيده، آن حضرت فرمود:
مژده باد تو را كه هر كس يك دهم شب را يك دله و با اخلاص براي خدا نماز گزارد و تنها خشنودي او را قصد كند، حق تعالي به فرشتگان خود ميفرمايد تا به عدد دانهها، برگها، درختان، ريشهها و شاخههايي كه از رود نيل بر زمين ميرويد براي او پاداش بنويسند.
و هر كس يك نهم شب را به نماز بايستد، حق تعالي ده دعاي او را به اجابت رساند و در روز واپسين نامه اعمالش را در دست راستش قرار ميدهد. [90]
و چنان چه كسي يك هشتم شب را نماز گزارد، خداوند عالم پاداش كسي را كه در جهاد ثابت قدم مانده و با نيتي راستين جنگ كرده و شهيد شده است به او مرحمت ميفرمايد؛ و شفاعت او از كسان و يارانش را پذيرا ميشود.
و اگر كسي يك هفتم شب را به نمااز بايستد، چون از قبرش برانگيخته شود چهرهاش مانند ماه شب چهارده ميدرخشد و بيخطر از پل صراط بگذرد.
و هر كه يك ششم شب را نماز بخواند، حق تعالي نام او را در زمره توبه كنندگان مينويسد و گناهانش را ميآمرزد.
و آنكه يك پنجم شب را نماز بگزارد، خداوند او را در بهشت، زير قبه و سايه ابراهيم خليل الرحمان بنشاند.
و هر كه يك چهارم شب را نماز بپادارد، حق تعالي او را در روز واپسين از رستگاران قرار دهد و چونان تندباد از صراط بگذرد و بيحساب وارد بهشت شود.
و هر كه يك سوم شب را به نماز بايستد، هيچ فرشتهاي نماند جز آنكه ارج و جايگاهش در نزد خداوند را آرزو كند و در روز رستاخيز به او خواهند گفت: از هر در بهشت كه ميخواهي وارد شو.
و اگر كسي نيمي از شب را نماز بخواند، چنانكه هفتاد بار زمين را از طلا و جواهر پر سازند و به او بدهند هرگز با پاداش نماز برابري نميكند و اين عملش نزد خداوند از آزادسازي هفتاد بنده از فرزندان اسماعيل پيامبر(عليهالسلام) بهتر است.
و هر كس دو سوم شب با نماز بپا دارد، حق تعالي به او حسنهاي به عدد ريگهاي بيابان عالج كه كمترين آن از كوه احد ده برابر سنگينتر است كرامت ميفرمايد.
و هر كه يك شب تمام را نماز بگزارد و قرآن تلاوت كند و به ركوع و سجده و ذكر خدا مشغول باشد، مانند روزي كه از مادر به دنيا آمده از گناهان پاك شود و (فرشتگان) به عدد آفريدههاي خداوند در نامه عملش حسنات بنويسند و بر همين اساس او را درجات دهند و بلند آوازه سازند، حق تعالي قبر او را نوراني سازد و گناه و حسادت را از دل و جانش بردارد و او را از عذاب قبر ايمني دهد و دوري از آتش دوزخ را براي او بنويسد و در روز رستاخيز با كساني كه از دهشتهاي آن در امانند محشور شود و حق تعالي به فرشتگان خود ميفرمايد: اي فرشتگان من، بندهام را بنگريد كه براي خشنودي من يك شب را با عبادتم زنده نگاه داشته است، او را (به دقت) در بهشت ويژه جاي دهيد و در آن به او صد هزار شهر و در هر شهر هر آنچه دل خواهش كند و ديده از آن لذت برد و به خاطر كسي خطور نكرده است، بدهيد و براي او جز آنچه من براي او از كرامتها و الطاف فراوان و قرب مقدس خود مهيا كردهام، مقرر كنيد.
- پى نوشتها -
[1] - سوره مزمل، آيات 1 و 2.
[2] - سوره مزمل، آيه 6.
[3] - وسائل الشيعه: ج 5، باب 39 از ابواب بقية الصلوات المندرية و ميزان الحكمة: ج 5، باب 2311، ص 417، حديث 10448.
[4] - همان، ح 10447.
[5] - مجمع البيان: ج 10، ص 378.
[6] - مراحل اخلاق در قرآن: فصل هفتم.
[7] - سوره اسراء، آيه 79.
[8] - تفسير الميزان: ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 13، ص 241.
[9] - همان.
[10] - همان.
[11] - تهذيب: ج 2، ص 242، ط نجف، ح 959.
[12] - سوره آل عمران، آيه 17.
[13] - عدة الداعي و نجاح الساعي: احمد بن فهداالحلي، صححه و علق احمد الموحدي القمي، ص 251.
[14] - المصلين وقت السحر.» ميزان الحكمة: ج 7، باب 3084، ص 249، ح 14806 و مجمع البيان: ط تهران، 1373، ج 2.
[15] - وسائل الشيعه: ج 4، ح 7 و 9، باب 10 از ابواب قنوت.
[16] - ميزان الحكمة: پيشين، ح 14807.
[17] - همان: ح 14808.
[18] - عدة الداعي و نجاح الساعي: پيشين، ص 251.
[19] - ميزان الحكمة: حديث 14810
[20] - . همان: حديث 14812.
[21] - همان: حديث 14818.
[22] - همان، حديث 14819.
[23] - سوره سجده، آيات 16 و 17.
[24] - مجمع البيان: پيشين، ج 8، ص 331.
[25] - سوره زمر، آيه 9.
[26] - وسائل الشيعه: ج 3، باب 17، از ابواب اعداد فرائض و نوافلها، حديث 7.
[27] - سوره طه، آيه 13.
[28] - سوره طور، آيه 48.
[29] - تفسير قمي: ج 2، ص 333.
[30] - سوره طور، آيه 49.
[31] - تفسير قمي: ج 2، ص 333.
[32] - سوره ق، آيه 40.
[33] - مجمع اليبان: ج 9، ص 150.
[34] - سوره دهر، آيه 26.
[35] - مجمع اليبان: ج 10، ص 413 و ميزان الحكمة: ج 5، باب 2311، ص 417، حديث 10449.
[36] - سوره فرقان: آيات 63 و 64.
[37] - صلاة الليل: ص 29.
[38] - سوره هود، آيه 114.
[39] - ميزان الحكمة: ج 5، باب 2314، ص 421، حديث 10462.
[40] - سوره آل عمران، آيه 113.
[41] - تفسير اثني عشري: ج 2، ص 216.
[42] - عدة الداعي و نجاح الساعي: پيشين، ص 161.
[43] - مجمع البيان: ج 2، ص 409.
[44] - سوره حديد: آيه 27.
[45] - وسائل الشيعه: ج 5، باب 39 از ابواب بقية الصلوات المندوية:، ح 9.
[46] - صلاة اليل: ص 28.
[47] - نك: مفاتيح الفلاح: ص 355.
[48] - حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، اسرار الصلوة: ص 456.
[49] - نك: كنزالعمال: ج 7، ص 788، حديث 21411.
[50] - همان: ص 780، ش 21379.
[51] - مجمع البيان: ج 2، ص 409.
[52] - علل الشرايع: ص 138.
[53] - سوره يوسف، آيه 98.
[54] - كافي: ج 2، ص 346 ـ ميزان الحكمة: ج 7، باب 3084، ص 249 . در روايتي از امام صادق(عليهالسلام) آمده است كه: خواستهشان را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت.(نك: همان).
[55] - همان: ج 3.
[56] - التهذيب: ج 2، ص 341 ـ علل الشرايع: ج 2، باب 26.
[57] - ارشاد القلوب: ج 2، باب 22، ص 21 و 22.
[58] - وسائل الشيعه: ج 5، باب 40 ـ ميزان الحكمة: ج 5، باب 2311، ص 417.
[59] - ميزان الحكمة: پيشين.
[60] - من لا يحضره الفقيه: ج 1، ص 471-484 ـ بحارالانوار: ج 84، ص 1368ـ امالي صدوق: ص 24 ـ وسائل الشيعه: ح 27 و 33.
[61] - بحارالانوار: ج 87، ص 120 و روضة الكافي: ح 311.
[62] - همان و ميزان الحكمه: ح 10439.
[63] - همان: ح 10442.
[64] - حزام چيزي را گويند كه محكم به كمر ميبندند؛ حازم فردي را گويند كه با احتياط مثل كسي كه كمرش را بسته است حركت ميكند؛ حزم يعني انسان محكم خود را ببندد و تلرزد و از هر آسيبي در اثر اين محكم بستن مصون بماند.» نك: اسرار عبادت: عبدالله جوادي: ص 300.
[65]- نك: حكمت عبادات، عبدالله جوادي آملي: ص 116 ـ اسرار عبادات: ص 209، ح 16.
[66] - ميزان الحكمة: ج 4، ص 573، ح 8963.
[67]- نك: شب مردان خدا، سيد محمد ضياءآبادي: ص 52 و 53.
[68]- بحارالانوار: ج 75، ص 379.
[69]- نك: حكمت عبادات: ص 116 و اسرار عبادات.
[70]- الوافي: ج 14، ص 46 ـ وسائل الشيعه: ج 5، باب 39 و ج 3، ح 5.
[71]- وسائل الشيعه: ج 40، 35، 21، 17 و 10 ـ ميزان الحكمه: ج 5، ص 417، ح 10434.
[72]- همان ـ ميزان الحكمه: ج 5، ص 417، ح 10434 ـ تفسير نمونه: ج 12، ص 221-231.
[73] - ميزان الحكمه: ج 4، باب 1919، ص 573، ح 8960.
[74] - همان: ح 8951.
[75] - ميزان الحكمه: ج 4، باب 1919، ص 572، ح 8955.
[76] - همان: ح 8956.
[77] - همان: ح 8953.
[78] - همان: ح 8954.
[79] - ارشاد القلوب، ديلمي: باب بيست و يكم.
[80] - ميزان الحكمه: ح 8958.
[81] - نهج البلاغه: خطبه 83.
[82] - همان: خطبه 114.
[83] - ميزان الحكمه: ج 7، باب 3084، ص 249.
[84] - ميزان الحكمه: ج 5، باب 2314، ص 421.
[85] - «جاف عن الليل» نيز نقل شده است. نك: اصول كافي: ج 3، ص 191.
[86] - نك: حكمت عبادات: پيشين: ص 116 و 117 ـ اسرار عبادات: پيشين، ص 300
[87] - صراحي شراب كه به شكل مرغابي ساخته باشد.
[88] - سعدي.
[89] - مثنوي مولوي.
[90] - چنان كه در آيه 17 سوره سجده آمده است.
[91] - بحارالانوار: ج 84، ص 170، برگرفته از ثواب الاعمال: ص 39 و 40 و امالي صدوق: ص 175.
[92] - علامه حسن زاده آملي.
منبع:
نيايشهای سحرگاه/ مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام