■ نقش نماز در تأمین «امنیت اجتماعی»
در نخستین بخش از مقاله حاضر اهمیت امنیت اجتماعی در قرآن و آیات مربوط به آن مورد بررسی قرار گرفت. در بخش حاضر راهکارهای ایجاد امنیت اجتماعی از نگاه قرآن واکاوی میشود.
***
راهکارهای ایجاد امنیت اجتماعی از منظر قرآن کریم
یکی از مهمترین دغدغههای جوامع بشری در جهت تامین «امنیت»، همواره این بوده که چگونه و از چه طریقی «امنیت» را برقرار کرده و به اصطلاح امروزی به «امنیت پایدار» برسند. به عبارت دیگر چگونه میتوان ایجاد امنیت را از مرحله تئوری و نظری به مرحله عمل رساند و آن را در حیطه فعالیتهای فردی و اجتماعی محقق کرد و جامعهای به وجود آورد که در آن، افراد هم از لحاظ زندگی شخصی و خصوصی و هم از لحاظ زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران احساس امنیت کنند.
برای پاسخگویی به این پرسش از دیرباز و از سوی علمای علمالاجتماع و نیز نظریهپردازان امر حکومت و سیاست، اظهارنظرهای فراوانی صورت گرفته است و هر یک به فراخور اندیشه و طرز تفکر و نیز میزان علم و دانش خود، پاسخهایی ارائه دادهاند که البته هر یک از آن پاسخها میتواند درصدی از امنیت را در سطح جوامع تامین کند، ولی آنچه مسلم است چون اغلب این راهکارها نشأت گرفته از معلومات و تجارب بشری بوده و معلومات و تجارب بشری هم از سوی دو عنصر زمان و مکان دچار محدودیت است، نتوانسته است آنگونه که شایسته و بایسته است در جهت تامین امنیت، گامهای موثری بردارد. کما اینکه در جهان کنونی، علیرغم پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژی و وفور تئوریهای امنیتی ارائه شده از سوی دانشمندان، بدون اغراق باید اعتراف کنیم که «امنیت» مهمترین گمشده انسان امروزی است که برای یافتن آن چشم امید به هر سوی میدواند و افزایش آمار قتلها و جنایتها، دزدیها و تجاوز به عنف و هزاران نوع جرم و خطای فردی و اجتماعی دیگر بهترین و روشنترین دلیل این مدعاست. فلذا انسان امروزی برای دستیابی به «امنیت پایدار و همهجانبه» چارهای جز این ندارد که دست یاری به سوی مکاتب آسمانی دراز کند و در میان آنها از خالصترین و نابترینشان یعنی اسلام عزیز و نسخه شفابخش آن یعنی قرآن کریم مدد جوید، زیرا قوانین این کتاب آسمانی ریشه در وحی و علم خداوندی دارد. و هیچگونه تردیدی در صحت و اصالت آن راه ندارد.
قرآن کریم در جهت برقراری و تامین امنیت اجتماعی، راه حلها و راهکارهای متعددی ارائه کرده که ذکر تمامی آنها در این مقاله مقدور نیست و ما بهطور اختصار به دو مورد از آنها اشاره میکنیم:
الف) توجه به عبادت و یاد خدا
انسان امروزی، علیرغم پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژی، بیش از گذشته در معرض نا امنی قرار دارد. چرا که گسترش زندگی صنعتی و ماشینی اگرچه توانسته است جسم او را اندکی به راحتی رساند و زحمت جسمی او را کم کند، ولی این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که «روح و روان» او را به بند کشیده و در مقابل آن آسایش جسمانی، انواع و اقسام اضطراب، دغدغهها و نگرانیهای روحی را به او هدیه کرده است و این نیز نبوده مگر به خاطر اینکه دلبستگی به ظواهر تمدن امروزی او را از یاد خدا غافل کرده و در نتیجه این فراموشی یاد خدا، هم «امنیت فردی» و هم «امنیت اجتماعی» او به خطر افتاده است و از همینرو قرآن کریم همواره انسانها را متذکر این حقیقت میکند که اگر طالب آسایش و آرامش هستید راهی جز
روی آوردن به یاد خدا فرا روی شما نیست که: «الا بذکرالله تطمئن القلوب: آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد.» (رعد، آیه 28) هنگامی که دل و جان انسان در اثر یاد خدا به ساحل آرامش رسید بهطور طبیعی جامعه بشری نیز از امنیت اجتماعی مطلوب برخوردار خواهد شد.
قرآن کریم به منظور ایجاد روحیه به یاد خدا بودن، آدمیان را امر به اقامه نماز فرموده است، چرا که نماز مهمترین و زیباترین جلوه یاد خداست، همانطور که در سوره مبارکه طه
آیه 14 به این مطلب اشاره شده که:
«اقم الصلوهًْ لذکری: نماز را برای یاد من بپادار.»
نقش نماز در تأمین «امنیت اجتماعی»
بدون شک امنیت اجتماعی، معمولا از جانب کسانی تهدید شده و مختل گردیده است که شخصیت فردی آنها بنا به علل گوناگون در بستری سالم رشد نکرده و درخود کمبودهایی حس میکنند. و عزت و کرامتی برای خود قائل نیستند، اینگونه افراد ناسالم و آلوده و دارای شخصیت غیرعادی از دستزدن به انواع و اقسام بزهکاریها و جرم و جنایتهای اجتماعی ابایی نداشته و احساس شرمساری نمیکنند و به همین دلیل جامعه از شر آنها ایمن نخواهد بود، همچنان که در سخن حکیمانهای که از پیشوای دهم شیعیان امام هادی(ع) نقل شده میخوانیم: «من طانت علیه نفسه فلا تامن شره: کسی که خود را خفیف و خوار میداند و در باطن، احساس پستی و حقارت میکند از شر او ایمنی نداشته باش.» (10)
و اما نقطه مقابل این مسئله یعنی «ذلت نفس»، «کرامت نفس» و احساس عزت کردن است که آدمی را از هرگونه گناه فردی و اجتماعی مصون میدارد، همانگونه که علی(ع) میفرماید: «من کرمت علیه نفسه لم یهنها با لمعصیهًْ : آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پلیدی گناه، پست و موهونش نمیکند.» (11)
با توجه به آنچه آمد، این نتیجه حاصل میشودکه برای برقراری امنیت اجتماعی یکی از راهکارهای اساسی و مهم آن است که عوامل عزتآفرین و کرامتبخش را شناسایی و تقویت کرد تا افراد جامعه با تمسک به آنها از چنان کرامت نفسی برخوردار شوند که ارتکاب گناه حتی در خلوت و پنهانی برای آنها امری دشوار و هراسناک جلوه کند و بدینترتیب انسانی که از چنین تربیت الهی برخوردار شد هرگز نه در عرصه زندگی فردی و نه در عرصه زندگی اجتماعی تهدیدی برای امنیت و آسایش خود و جامعه نخواهد بود و در این راه یعنی مسیر «کرامتبخشی» به نفوس انسانها، بدون شک، یکی از مهمترین عوامل و راهکارهای قابل توجه که در عین حال هیچگونه هزینهای در بر ندارد، امر مقدس و عظیم «نماز» است، چرا که نماز در واقع حلقه اتصال انسان با وجودی عظیمالشأن و بینهایت بهنام خداست که یکی از مهمترین اسامی و صفات او «کریم» است به معنی بزرگوار، و کسی است که به مصداق آیه شریفه «فان العزهًْ لله جمیعا: پس همانا تمامی عزت از آن خداست» دارنده تمامی مراتب عزت خواهد بود. یقینا چنین انسانی رنگ و بوی خدایی به خود میگیرد و «کریم» و عزیز میشود و چون چنین شد هرگز نفس کریم و عزیز خود را با گناه نمیآلاید و جامعه از جانب او در امن و آسایش قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر خداوند عزیز، در سوره عنکبوت آیه 45 یکی از مهمترین آثار نماز را دور کردن نمازگزار از فساد و فحشا معرفی میکند، آنجا که میفرماید: «براستی نماز انسان را از زشتی و پلیدی باز میدارد.»
در نتیجه انسان نمازگزار فردی است که گرد گناه نمیگردد، چرا که صبح و شام با خدای خود در راز و نیازی عاشقانه است و حضور او را مستمرا درک میکند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق دیگران پیش آید پا پس میکشد و مرتکب گناه نمیشود چرا که خداوند را حاضر و ناظر میداند و بالمال جامعه از ناحیه او در امن و امان خواهد بود. نگاهی هرچند گذرا به تاریخچه زندگی بزهکاران اجتماعی و آنان که «امنیت اجتماعی» را به نحوی از انحاء مختل کردهاند، بهخوبی این نکته را به اثبات میرساند که اکثر قریب به اتفاق آنان، کسانی بودهاند که با نماز و مسجد ارتباطی نداشته و به این دو عنصر انسانساز علقهای نشان ندادهاند و بدینترتیب خود را در عرصه حیات یله و آزاد شمرده و دست به گناهان عظیمی همچون قتل، دزدی، تجاوز به عنف و... آلودهاند و جوامع بشری را با ناامنی مواجه کردهاند حال آنکه در میان کسانی که در طول حیات خود بیشترین تعهد و مسئولیت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس دیگران داشتهاند، همواره نام نمازگزاران و مقیدین به نماز از درخشندگی ویژهای برخوردار بوده است، زیرا نمازگزار میداند که «اقامه نماز» با تجاوز به حقوق دیگران سازگاری ندارد و اصولا نمازی که در کنار آن به نوعی «تجاوز» به حقوق انسانها باشد، نماز نخواهد بود. جایی که بودن حتی یک تار نخ غصبی در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز شود، مسلم است که نمازگزار خود را مقید به رعایت حقوق دیگران میکند و
از دست یازیدن به گناهی بزرگتر خودداری میکند. مطالعه زندگی نمازگزاران حقیقی در طول تاریخ اثباتکننده این حقیقت مسلم است که برای برقراری «امنیت اجتماعی» هیچ عاملی برتر و بالاتر از نماز نیست، چرا که خاصان درگاه الهی، چنان تقیدی به رعایت حقوق دیگران داشتهاند که گاه تا مرز رسوایی پیش رفتهاند! اگر سلسلهجنبان عرفان و تقوا، مولای متقیان علی(ع) در آن کلام نورانی خود میفرماید که:
«والله لو اعطیت الا قالیم السبعهًْ بما تحت افلاکها علی ان اعصی الله فی نملهًْ اسلبها جلب شعیرهًْ ما فعلته: به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدای را نافرمانی کنم که پوست جوی را از مورچهای ناروا و به ستم بگیرم، چنین نخواهم کرد...» (نهجالبلاغه خطبه 224)
بدون تردید این همه تقید به رعایت حقوق دیگران و حتی حیوانات از سوی آن حضرت(ع) از تاثیرات «نمازهای حقیقی» آن یگانه عالم خلقت است و بدینگونه است که نماز «نفس سرکش» را مودب به آداب الهی و رعایت حقوق فردی و اجتماعی دیگران کرده و در نتیجه «امنیت اجتماعی» را در بالاترین سطح برای جوامع بشری به ارمغان میآورد.
آری، نماز بنا به تصریح آيه شریفه «ان الصلوهًْ تنهی عن الفحشاء و المنکر» انسان را از غیبت، سرقت، قتل نفس، تجاوز به حریم خصوصی دیگران، رباخواری، زنا، چشمچرانی، تهمت، حرامخواری، قمار، شرب خمر و هر عملی که منجر به تجاوز به دیگران و در نتیجه ایجاد اختلال در «امنیت اجتماعی» میشود بر حذر میدارد و مگر فقدان امنیت اجتماعی در جوامع بشری به غیر از این امور و امثالهم، سرچشمهای دیگر دارد؟! و مگر تمام هم و غم متولیان ایجاد «امنیت» و تئوریپردازان اجتماعی، دست یافتن به راهحلی عملی و کارا برای از بین بردن ناامنی و ریشهکن کردن عوامل آن نیست؟ پس چرا باید از سهلترین و در دسترسترین و فیالواقع ارزانترین راهحل این امر یعنی «نماز» غافل باشیم؟ و درست به همینخاطر است که ما معتقدیم برای برقراری امنیت اجتماعی، بهترین و مهمترین راه، اصلاح و بهینهسازی رابطه بین «انسان» و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا کردن «انسانها» با «خالق خویش» است و این امر نیز ممکن نخواهد بود الا از طریق «اقامه نماز»، البته با توجه به تمامی شرایط صحت و قبول آن، نظیر اخلاص، حضور قلب و...
ب) اجرای حدود اسلامی و قرآن
اسلام به منظور فراهم کردن فضای امن و خالی از هرگونه ناامنی و نگرانی،در کنار فاکتورهای تشویقی که برای دور کردن انسانها از عوامل مخل به امنیت اجتماعی در نظر گرفته، برخی قوانین و مقررات تنبیهی نیز معین کرده است. زیرا این به تجربه ثابت شده است که برخی انسانها تنها هنگامیکه با مجازات سخت و کیفری شدید مواجه میشوند، دست از گناه کشیده و خود را آلوده به معصیت نمیکنند و از آنجا که گناهی که از آدمی سر میزند اغلب به حیطه فردی خودش محدود نشده و عواقب و ثمرات آن دامنگیر اجتماع نیز شده و در نتیجه، «امنیت اجتماعی» را به مخاطره میافکند، اجرای این قوانین و مقررات باید از سوی مجریان حکومت اسلامی با جدیت هرچه بیشتر دنبال شود.
به عنوان نمونه دو گناه بزرگ قتل و دزدی، از جمله عوامی هستند که اگر نسبت به آنها هرگونه سهلانگاری و مسامحهای صورت گیرد، بسیار زودتر از آنچه تصور کنیم در جامعه حالت شیوع و گسترش به خود گرفته و در نتیجه «امنیت اجتماعی» را به طور جدی تهدید میکند، از همین رو و درست به همین دلیل است که در آیات بسیاری از قرآن کریم نسبت به این دو گناه هشدارهای لازم داده شده تا مردمان از ارتکاب آنها خودداری کنند و چنانچه کسی پا را از این حدود الهی فراتر نهد و علیرغم تحذیرات الهی مرتکب یکی از این گناهان شود باید مطابق دستورات قرآن کریم و شرع مقدس با مرتکبین آنها برخورد شود. (بقره، آیات 178 و 179 یا مائده آیه 38)
در پایان این نوشتار بسیار ضروری است که به یکی از آيات قرآن کریم که به روشنی، فرمان مبارزه با عوامل ایجاد ناامنی در جامعه را صادر فرموده اشاره کنیم تا هر چه بیشتر به اهتمام قرآن کریم در مبارزه با اخلال در امنیت اجتماعی واقف شویم خداوند متعال در آیه 33 از سوره مبارکه مائده میفرماید: «کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ برمیخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند (و با تهدید به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند) این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از)دست راست و پای چپ آنها بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت مجازات بزرگی دارند.»
با نگاهی به متن آیه شریفه استفاده میشود که برای آنان که امنیت عمومی را برهم زده و موجبات ناامنی جامعه را فراهم میآورند خداوند متعال چهار نوع کیفر معین کرده است که بنا به نوع جرم، حاکم اسلامی یکی از آنها را برای مجازات در نظر میگیرد عبارتند از: کشته شدن، به دار آویخته شدن، بریدن دست و پای آنها به طور مخالف(دست راست با پای چپ) و تبعید از محل زندگی.
مضمون آیه شریفه به خوبی بیانگر اهمیت والای امنیت اجتماعی در آئین اسلام است، چرا که آنان را که به این امر مهم لطمه وارد میکنند را با عنوان «محارب با خدا و رسول» یاد کرده است، یعنی «امنیت اجتماعی» امری است که به طور مستقیم وابسته به خدا و رسول(ص) است و جزو حدود الهی محسوب میشود که هر کس به این حدود تجاوز کند در واقع حد و مرز الهی را مورد سوء قصد قرار داده است.
پینوشتها:
10- الحدیث(روایات تربیتی) مرتضی فرید، ج 2 ص 373
11- همان، ج 3، ص 316
منبع:کیهان