جغرافیای نماز

■ جغرافیای نماز

جغرافیای نماز

جغرافیای نماز

نماز

 هنگامه هجران از آنجا آغاز گشت كه رقیب با وسوسه او را از نعمت (قرب) محروم كرد و ابوالبشر در خراب آباد هجر از درد فراق نالید و ... تا این كه پیك رأفتی از محبوب بر او بال رحمت فكند و نیایش را به او آموخت تا با آن دل را از این غربت خاكی به ملكوت گره زند و افلاكی شود. آدم با نیایش، فرصت وصل و لیاقت قرب یافت و با پرستش از «غربت» به «قرب» رسید.

 نماز بهترین حدیث شیدایی است و تنها زمانی حلاوت آن را می‌توان با تمام وجود احساس كرد كه اهل سعادت آباد دلدادگی و از ساكنان سرزمین سبز نماز و اهل محله ركوع و ساكن قصر سجود و یا ملیت بندگی باشی و با لهجه خشوع سخن بگویی!

 جغرافیای نماز

 نماز مملكتی است به وسعت دل های دریایی و پهناور چون اندیشه های آسمانی با آب و هوایی همیشه بهار كه ترنم دلباختگی، روحی دل نواز به آن می‌بخشد. در قسمتی از آن رشته كوه های ذكر تا افق ملكوت سر كشیده‌اند و دریایی نیلگون و زلال در پای آن كوه ها موج می‌زند و آبی صداقتش دیده می‌نوازد. ماهیان رنگارنگ توفیقی را می‌بینی كه تو را به سوی خود می‌كشانند. اگر آنها را صید كنی، دوست، صیادت می‌شود. نسیمی ملكوتی جانت را طراوت می‌دهد و تو سرمست از این همه زیبایی، مصمم می‌شوی همه شهر را بگردی تا منظره های دل ربا را با چشم جان تماشا كنی.

چشمه‌ای  از نور

اول شهر به چشمه‌ای آراسته است كه از ملكوت می‌آید. نباید از آن بگذری كه بدون آن سفر تو بی لطف است. به! چه خنكای دلنوازی دارد! جسم و جانت را با آن می‌شویی، آب كه به صورتت می‌پاشی یك آسمان نور به چهره‌ات می‌تابد و آلودگی از جانت چون برگ پاییزی بر زمین می‌ریزد و تو از چشمه نور وضو می‌گیری. شستن دستها و صورت و مسح سر و پا همه حكمتی دارد كه پاك و پاكیزه به دیدار او بروی و با او هم كلام شوی. اكنون شاداب و با طراوت به سیر خود ادامه بدهید.

 لباس و مكان نمازگزار

 به لباست بنگر، چگونه آن را تهیه كرده‌ای؟ با چه سرمایه‌ای ، آیا صاحبش كس دیگری است كه در این صورت او راضی است كه لباسش را بر تن داری؟ مبادا با ضایع كردن حقی صاحب آن لباس شده باشی؟ یعنی غصب كرده باشی؟ اكنون ببین بر تن پوشت اثری از آلودگی و پلیدی نباشد چرا كه پرواز به سوی پاكی ها نتوان كرد. حال به جایگاهت كه می‌خواهی از آن جا تا خدا عروج كنی خوب بنگر! مبادا كه غصبی باشد یا نجس و چه بهتر كه پروازت را از مسجد آغاز كنی و از خانه خدا دوست و رو به سوی محبوب بروی و در حلقه نمازگزاران حدیث عشق زمزمه كنی.

نماز

اذان و اقامه

 بانگی از دوست تو را صدا می‌زند، برایت آشناست. از اولین روز تولد آن را شنیده‌ای كه كسی برایت می‌خواند و تو با سكوت معصومانه‌ات دل به آن هنگ آسمانی داده بودی! می‌شنوی؟

وقت نماز

 صبحگاهان ستاره‌ای ترین رنگهای زمان، صاحبدلان، پرده‌های غفلت را كنار می‌زنند به ندای یار لبیك می‌گویند و قامتی به عبادت می‌بندند و قیامتی از شنیدن بر پا می‌كنند و نماز صبح می‌گزارند و خود را از هر وسوسه ابلیس بیمه می‌كنند. نماز، تكراری خجسته و نشاط آور است كه عامل پویایی و رشد انسان است به گاه روز از صبحدم به هنگام ظهر اگر به هوش نباشی، اگر از حیله دشمن غافل بمانی به ریل غفلت خواهی افتاد و بر دره سقوط خواهی كرد. نماز ظهر و عصر هشداری است برای تو كه به یاد دوست باشی و به یاد زمانی كه قرار است در برابر او پاسخ كارهایت را بیان كنی. اكنون كه نورانی شده‌ای و به نماز متبرك، بقیه روز را هم از گزند وسوسه شیطان و نفس در امان خواهی بود.

 اگر نماز به حق نماز باشد شامگاهان هم كه خسته از كار روزانه به كانون استراحت پناه می‌بری عاكف كوی نیاز می‌شوی و درخلوت سجاده دلباختگی‌ات را محاسبه می‌كنی و بر دلدادگی ات می‌افزایی، نماز مغرب و عشا را كه گزاری، سبك بال و سبك دل جان را به ضریح تمنا گره زن و بخواه تا شور عاشقی‌ات را افزون سازد.

تكبیره الاحرام

اكنون هنگام نماز است در انتهای جاده زیر درختی كه از حس تمنا پربار است سجاده ای به آبی اخلاص روبه خانه دوست گسترده است، به نیت پاك كه معطر شدی، احرام بند، تكبیره الاحرام بگو و به عشق محرم شو. نماز میقات صاحبدل است بر جرأت خودخواهی، سنگ بی توجهی بزن و دل را رنگ خدایی ده كه بهترین رنگ هاست.

قرائت

ای محبوب! ما خاكیان افتخار بندگی تو را داریم و دست طلب به سوی تو، به سوی آن آستان بی نیازت می‌گشاییم. راه هدایت را نشانمان ده، همان جاده مستقیمی كه به تو می‌رسد همان مسیری كه سعادتمندان آن را پیمودند و تو را یافتند، آن راهی كه به كهكشان های شوق منتهی می‌شود. دوباره زبان به نام او زینت می‌دهی و سوره توحید تلاوت می‌كنی. به نام او ... بگو اوست معبود یگانه، بی نیاز از هر چیز و هركس، مولود كسی نیست و خود فرزندی ندارد. همانند او هیچ تصور و هیچ موقعیتی و هیچ كس نیست. اكنون كه از صهبای تلاوت سرمستی، به محله ركوع می‌رسی.

محله ركوع

 چه جایگاه با عظمتی است. باید قامت خود را به نشانه تعظیم خم كنی و خوشه چین خرمن تسبیح شوی. در محله ركوع شرط ادب را به جای می‌آوری و در جرگه كمین قرار می‌گیری. حال كه خود را به زیور تسبیح آراسته‌ای و عجز خود را در پیشگاه او دریافته‌ای برمی‌خیزی تا مهیای رفتن به قصر بلورین سجود شوی و بر خوان فیض از مائده عبودیت بهره‌مند شوی، به بركت اجازه خاكساری یافته‌ای، دیده‌ای با حقیقتی دلربا آشنا می‌شود از ركوع برمی‌خیزی كه به خاك بیفتی.

نماز

قصر سجود

                   سر ارادت ما و آستان حضرت دوست                              كه هرچه بر سرما می‌رود از ارادت اوست

آنگاه كه احساس تقصیر كردی خود را در مقابل درجه اعلای حق، بسیار خرد و ناچیز دیدی و پیشانی بر نماز گزاردی، به قصر بلورین سجده راه یافته‌ای. باید آرام باشی و در حال طمأنینه با دل همنوا گردی كه «سبحان ربی الاعلی و بحمده» به وجد می‌آیی.

 ذكر كه تمام شد، هنوز اثری از نفس درخود می‌بینی و هنوز سایه ای از «انانیت» را در آینه دل مشاهده می‌كنی و باز هم به سجده پناه می‌بری و باید به گونه‌ای زمزمه كنی كه خود را در دوست فانی ببینی و اینكه هنگامه قنوت است.

باغچه قنوت

 قنوت باغچه‌ای است پر از اقاقی های نیاز، یك سبد بنفشه خواهش، قنوت اجابت را میهمان دستانت می‌كند. دست كه به آسمان می‌گشایی با بهشت می‌پیوندی. هرچه می‌خواهی از او بطلب، مگر دوست میهمانش را بی نصیب از لطف باز می‌گرداند؟ تو كه از غیر دست شسته ای و روبه سوی او برگ های نیازت را گسترده ای، حتما ستاره باران رحمت خواهی شد و از خوان توكل بهره مند.

ساحل تشهد

 به رسم ادب، اینكه به پیشگاه او زانو می‌زنی و شهادت بر یكتایی او و رسالت رسولش را تكرار می‌كنی. همراه با رسول و جانشینان بر حق او، می‌شود این راه پرخطر را طی كرد. اگر چراغ هدایتی نباشد آدمی در ظلمت وسوسه به ویرانه‌های انحطاط روی خواهد برد. اگر اولیای الهی دست آدمی را نگیرند او فقط به ظاهر نماز می‌پردازد و از روح او غافل می‌ماند.

 

                                    نماز بی ولایت بی نمازی است                    تعبد نیست نوعی حقه بازی است

تسبیحات اربعه

 باز می‌ایستی و حمد و تسبیح و تهلیل و تكبیر را چون دانه های تسبیح در كنار هم می‌آوری تا رنگ‌های باقی مانده از جلوه های فریبنده دنیا از آینه وجودت پاك شود و عكس رخ یار را در جام دل نظاره كنی، پس به میمنت این مرحمت، بازافتان و خیزان می‌شوی، الله گویان می‌شوی و از این حال خوش به وجد می‌آیی، باز ركوع و تشهد.

نماز

 سرای سلام

 اكنون هنگام وداع است. اگر به سلامت این سفر را گذرانده ای، اگر موهومات از راه بیرونت نبرده اند، اگر حال توجهت زخمی القائات نشده، وقت آن است كه سلامی كه می‌دهی پاسخ بشنوی. از سلام بر رسول نور، آغاز می‌كنی و سلام بر ما و بندگان شایسته خدا، شاید عبارت «سلام بر ما» دعایی باشد كه؛ خداوندا! سلامت و بركت ایمان را در زندگی معنوی ما بیفزای و ما را از سلامت اندیشه و كردار خوب برخوردار ساز.

منبع:تبیان

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1554 کلمه
1398/8/11 ساعت 09:53
کد : 2653
دسته : آداب ظاهری نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
جغرافیای نماز
رکوع
سجده
لباس نمازگزار
مکان نماز گزار
اذان و اقامه
نماز اول وقت
qunoot
namaz
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز