■ نماز در محیط اداری
اهداف مقاله:
1. آشنایی با شیوههای ترویج فرهنگ نماز در محیط اداری.
مقدمه
فرهنگسازي نماز در ادارات منوط به استفاده از راهکارهاي معقول و منطقي است. راهکارهايي که از نظر دين و هم از منظر مشاهدات ميداني تأييد شده باشد. مدير اداره و مسئولان فرهنگي آن ميتوانند مقدمات اعطاي بينش به كارمندان را فراهم سازند. روش اعطاي بينش ميتواند آسيبهایي را برطرف نمايد كه مانع تقيد به نماز است. بينش، اساس و بنيان اعمال و رفتار انسان است. افراد آنگونه که ميانديشند، عمل ميکنند. به نظر کارشناسان، جامعه اسلامي از ضعف و فقدان انگيزه و علاقة مخاطبين در آموزشها و عملکردهاي مذهبي رنج ميبرد.[1] مسئلهاي که بيش از مسائل شناختي و بينشي در ضعف يا سست رونقي نماز در محيط اداري تاثير گذار بوده است.[2] براساس مطالعات انتقادي روانشناسان تنها با معرفت بخشي نميتوان افراد را به رفتار مناسب واداشت، بلکه انگيزهزايي و ايجاد اشتياق نيز لازم است.
در هر صورت، شرايط و زمينههاي گرايش به نماز در کارمندان ادارات را بررسی خواهیم کرد.
1. فضاسازي معنوي
فراهم ساختن جو معنوي و ايجاد فضاي معنوي در اداره در ساعات و ايام خاص است؛ مانند پخش برنامههاي زيباي سرود و مدح اولياي معصوم:، صوت زيباي قرآن، شنيدن داستانهايي از احوالات علما، شهدا، اهل دل و تقوا، و در ايام عزاداري با نوحههاي دلنشين، در ماه رمضان و اوقات ويژه عبادت با سرودهاي معنوي و ... مذكور بهتر است به گونهاي باشد كه كارمندان متساهل در نماز احساس نكنند براي تأثير خاص بر آنها انجام ميشود. آنچه مهم است، فراهمسازي بستر بيداري معنوي در كارمندان در قطعات كوتاه زماني است. اين امر به نحو تدريجي و غير مستقيم ميتواند حاصل ميشود. فراهمسازي سفرهاي معنوي مانند عمره يا زيارت عتبات عاليات حضرات معصومين:يا امام زادگان بلافصل و برنامهريزيهاي ويژه براي بهرهبرداري حداكثري از اين سفرها در فضاسازي معنوي براي كارمندان موثر است. در اين سفرها لازم است با استفاده از ابزارهاي هنري لازم، راهكارهاي تقويت معرفتي و انگيزشي براي التزام به نماز بكار گرفته شود. اينگونه سفرها تا حدي مزه ارتباط معنوي با خدا را به كارمندان ميچشاند و و اين امر ميتواند انان را بعد از سفر، به نماز مقيد سازد.
2. آراستگي محل برگزاري نماز
دين مبين اسلام در تمام آيينهاي مذهبي به آراستگي، تنظيف و زيباسازي توصيه کرده است. در اين ميان در نماز نظافت و بهداشت و آراستگي به صورت پر رنگتري حضور دارد. از منظر اسلام هر فردي که بناي خواندن نماز دارد بايد دستورالعملهاي بهداشتي خاصي را مراعات نمايد. همچنان که در حديث آمده است: "نماز بدون پاکيزگي نماز نيست"،[3] قبل از نماز بر وضو،[4] مسواک زدن،[5] لباس تميز پوشيدن[6] و عطر زدن[7] توصيه شده است. بنا بر دستورهای اسلامي نهتنها "خود آراستگي" نمازگزاران مطلوب و منظور است بلکه تطهير، تزئين و آراستگي محل برگزاري نماز نيز مطلوب و منظور است. در آيه 125 سوره مبارکه بقره و آيه 26 سوره مبارکه حج تصريح شده است که حضرت ابراهيم از طرف خداوند مأمور بود تا کعبه را که بيت خداوند درزمين است براي نمازگزاران پاک نگهدارد. در سوره بقره اشاره شده است:
"آنگاه که کعبه را براى مردم محل اجتماع و جاي امني قرار داديم [و فرموديم:] در مقام ابراهيم، نمازگاهى براى خود اختيار كنيد، و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه: خانه مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه نگهداريد".[8] دستور صريح خداوند به حضرت ابراهيم و اسماعيل راجع به پاک نگهداشتن محل نماز براي طوافکنندگان و معتکفان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان از مطلوبيت اين کار در هرجايي حکايت دارد.
در احاديث به خاکروبي (جاروکردن) مساجد، نوراني کردن آن و خوشبو کردن مساجد به عنوان يک وظيفه مقدس نگاه شده است. پيامبر گرامي اسلام براي افرادي که مسجد را نوراني ميکند پاداش وعده داده[9] و ثواب جارو کردن مسجد را برابر با آزاد کردن بنده بر شمردهاند.[10] حضرت علي(علیه السلام)نيز از مؤمنين خواستهاند که دست کم هرهفته مساجد را معطر و خوشبو نمايند.[11] چه بسا افرادي که به علت کثيف بودن فرشهاي مساجد، بوي نامطبوع پاهاي نمازگزاران و به هم ريختگي نمازخانه انگيزهاش براي حضور در نماز جماعت از دست ميدهد. بنابراين با رعايت نکات بهداشتي و تطهير و تنظيف مساجد و نمازخانهها ميتوانيم بخشي از کارمندان را به نماز ترغيب کنیم.
3. همجهت کردن محيط برگزاري نماز با نيازهاي محيطي و معيشتي نمازگزاران
در قرآن هرگاه از نماز به عنوان يک رفتار معنوي سخن به ميان آمده، از رفتارها و عملکردهاي دنيوي و اجتماعي نيز سخن رانده شده است. مقارنت "نماز" با "مشورت" (نماز و همانديشي)،[12] "زکات" (نماز و همياري)،[13] "قرض الحسنه" (نماز و قرض الحسنه)،[14] "کمک به نيازمندان" (نماز و انفاق)،[15] "قرباني کردن" (نماز و قرباني)،[16] "تزکيه" (نماز و برنامههاي اخلاقي)،[17] "امر به معروف و نهي از منکر" (نماز و ارشاد)،[18] "کارخير" (نماز و خدمات اجتماعي)،[19] "بشارت" (نماز و اميدبخشي)[20] و "برادري" (نماز و همدلي)[21] گوياي اين امر است که نماز با برخي کارها و رفتارها همسويي بيشتري دارد.
از مجموع آيات و مقارنت و همسويي نماز با عملکردهاي فوق به دست ميآيد که در برنامهريزي مديريت نماز موارد پيشگفته لحاظ و از آنها کمک گرفته شود. بدون ترديد، مدنظر قرار دادن آنها در رونق و بهبودي وضعيت نماز اثر ميگذارد و بالعکس؛ استفاده از ظرفيتهاي نماز براي تحکيم و تثبیت اعمال و ارزشهاي ذکرشده حايز اهميت ميباشد. بنابراين، براي رونق بخشيدن به نماز در محيط اداري و ترغيب و تشويق کارمندان و مديران به نماز، سزاوار است در مديريت فضاي فرهنگي ادارات نيازمنديهاي معنوي و جسماني نمازگزاران مورد توجه قرار بگيرد. ازاينرو به نظر ميرسد موارد ذيل براي ترغيب کارمندان و مديران به نماز مؤثر واقع شود:
1. قرار دادن ايستگاههاي مشاوره و راهنمايي در نمازخانهها و مساجد ادارات؛ راهنمايي در زمينههاي مختلف زندگي و معيشتي نظير مسائل مذهبي، فرهنگي، اقتصادي، حقوقي، سياسي و اجتماعي. ايستگاه مشاوره به معناي وجود دفتر و اتاق خاصي براي اين کار نيست بلکه مراد معرفي کردن متصديان خاص براي امر مشاوره است.
2. اجراي برنامههاي همياري و همکاري در نمازخانهها و مساجد ادارات. بدين معنا که کمک به همکاران، افراد بيرون از محيط اداري و افراد نيازمند به اجرا درآيد.
3. تدارک ديدن کرسيهاي اخلاق و تزکيه در کنار نماز؛ در اين راهبرد سعي ميشود مربيان خبره اخلاق و تربيت دعوت و از نظر و دانش آنها براي بهبود وضع ادارات و خانوادهها و جامعه بهره برده شود. حتي برگزاري جلسات اخلاق خانواده براي کارکنان ادارات در فواصل زماني خاصي در طول سال دور از دسترس نيست.
4. تأسيس انجمن ارشاد و امر به معروف و نهي از منکر مساجد محور با همکاري خود نمازگزاران؛ اين انجمن نظارت بر محيط اداراي و برنامهريزي کردن بهبود وضعيت سلامت اداري بر عهده اين انجمن خواهد بود.
5. فعال کردن گروههاي خدمات اجتماعي نظير بسيج، هلال احمر و... در ميان نمازگزاران.
6. بنيان گذاري صندوق قرض الحسنه مساجد مخصوص کارمندان؛ صندوقي که به عنوان چتر حمايتي موقت کارکنان عمل ميکند و به تناسب نياز کارمندان وامهاي سبک و کوتاه مدت در اختيار مأمومين قرار ميدهد.
7. برگزاري جلسات اداري در نمازخانه قبل از ساعات نماز يا بعد از ساعات نماز.
8. برگزاري جلسات مشاوره يا اخلاق خانواده به صورت گروهي يا عمومي در محل اداره. اگر در سازمان يا مؤسسه ديگري برنامه فرهنگي تأثيرگذاري در باب نماز و... هست، ميتوان كارمندان را هفتهاي يكبار به عنوان كار فرهنگي در آن جلسه شركت داد. و ...
4. تشویق و پاداش
تشويق، يکي از الگوهاي دروني سازي رفتار در نگاه اسلامي است. آيههاي مربوط به پاداش، وعدهها و بشارتها جلوههايي از تشويق در قرآن کريم هستند. خداوند سبحان در قرآن مجيد مکرراً انسانها را به دادن پاداش در مقابل نيکيها بشارت ميدهد. روش تشويق و پاداش دهي در روانشناسي نيز بسيار رايج است. روانشناسان يکي از راههاي اصلاح و تغيير در رفتار را پاسخ دادن مثبت به رفتار بر ميشمارند. تشويق به عنوان يک راهکار تحول رفتار، مورد تأييد ميان علماي اسلامي و فقهاي مذهبي نيز ميباشد. شهيد ثاني در باره اهميت تشويق ميگويد: "فايده تشويق و تقدير اين است که موجب نشاط و شادابي در امر يادگيري ميشود و باعث ميگردد که هر چه بيشتر از پيش در انجام وظايف خويش کوشا باشد".[22] از اين رو تشويق و تقدير افراد را به انجام وظايف ديني و مذهبي علاقهمند ميکند. در سوره مبارکه کوثر، پاداشدهي به عنوان يک راهکار وادار کردن به نماز مطرح گرديده است. چنان که از سياق آيه اول و دوم سوره مبارکه کوثر برميآيد، پاداشدهي، زمينه را براي تحقق مطالبات متوليان امور مذهبي فراهم ميکند. در آيه فوق خداوند به پيامبر يادآوري ميکند که به او کوثر (به عنوان يک پاداش) داده است و سپس از او ميخواهد که نماز بگزارد و قرباني کند.[23]
بنابراين، از راهبرد پاداشدهي ميتوان در فرهنگسازي نماز در محيط اداري بهره برد. ميتوان هر ازچندگاهي با يک خوردني سبک نظير شيريني و شکلات بعد از نماز، اردوهاي تفريحي کوتاه مدت نمازگزاران، بستههاي فرهنگي، فرصت آشنايي با مديران ارشد و شخصيتهاي مياني کشوري، برگزاري مسابقه پرسش و پاسخ و در نظر گرفتن جايزه براي پاسخگويان، برگزاري نمايشگاههاي کتاب و محصولات فرهنگي با تخفيف قابل اعتنا در نمازخانههاي ادارات و... انگيزه حضور در نماز جماعت را در ميان کارکنان ادارات تحريک و تقويت کرد.
5. دعوت از پيشنماز شايسته
از عواملي که ميتواند در رغبت و بيميلي نمازگزاران نقش داشته باشد، پيش نماز است. اينکه پيش نماز شخص عادل، وارسته و خود ساخته باشد، سبب انگيزه و ترغيب افراد به نماز و در غير صورت سبب دلسردي آنها ميگردد. رسول گرامي اسلام امام جماعت را نماينده مردم نزد خداوند ميدانند و توصيه مينمايند که مؤمنين سعي کنند بهترينها را براي پيشنمازي برگزينند[24] و اگر چنانچه در قومي فردي به پيشنمازي انتخاب گرديد و افراد بهتر از آن وجود داشت، وضعيت مردم آن قوم تا قيامت به سستي و ضعف خواهد گراييد.[25] هر دو حديث فوق نشان ميدهد که هر کسي صلاحيت پيش نماز شدن را ندارد و سزاوار است مسئوليت پيش نمازي به کسي سپرده شود که به لحاظ علمي و اخلاقي اعلم و افضل باشد.
افضليت و اعلميت امام جماعت به اين خاطر برجسته و داراي اولويت ميباشد که امام جماعت هم منبع اطلاعات و معارف مذهبي مأمومين و هم الگوي رفتاري براي آنان به شمار ميرود. حضرت سيد الساجدين در رساله حقوق حق امام جماعت را بيان فرموده و وساطت و نقش او را در فيض معنوي آشکار ساخته است. ايشان فرموده اند: "حق امام جماعت اين است كه بدانى او سفير و واسطه ميان تو و خداست و از تو در پيش خداوند نمايندگي ميکند. او از جانب تو سخن ميگويد (بدون اينکه تو از ناحيه او سخن بگويي) و براي تو دعا ميکند (بدون اينکه برايش دعا کني) و از خداوند براي تو فيض و رحمت ميطلبد (بدون اينکه براي فيض بطلبي) و تو را از بيم و هراس ايستادن در برابر خداوند كفايت مىكند. لذا اگر در نمازت كاستى باشد به عهده اوست و اگر تمام باشد تو با او شريكى و او را نسبت به تو برترى نيست. او جان تو را با جان خويش و نماز تو را با نماز خويش حفظ كرده پس به همان اندازه از او سپاسگزار باش".[26]
6. مختصر برگزار کردن نمازهاي جماعت
نماز در محيط اداري شرايطي مخصوص به خود را ميطلبد جمعيتي که خسته و بخشي از روز را اربابان رجوع مختلف و با اخلاق و برخوردهاي متفاوت سپري کرده و در فواصل کار يا در پايان ساعات کار در نماز حضور مييابند و بعد از نماز قرار است. مراجعين ديگري را پاسخگو باشند. وضعيت تداخل نماز و فعاليتهاي روزمره در منابع ديني پيشبيني و راهبرد تلخيص و تخفيف براي حل آن پيشنهاد گرديده است. حضرت اميرمؤمنان به عنوان امام و رياست عام بلاد اسلامي به يکي از مديران ارشدش (مالک اشتر نخعي) دستور ميدهد که: "هنگامى كه برخاستى و خودت را مهيا ساختى تا با مردم نماز گزارى، نماز را چندان طولانى مخوان كه مردم را پراكنده سازى، و سريع و تند هم مخوان كه آن را تباه كنى؛ زيرا در ميان مردمى كه با تو نماز مىگزارند، كسانى هستند كه عليل و بيمار و ناتوانند، يا گرفتارى و كار دارند. من از رسول خدا6هنگامى كه مرا براى تبليغ اسلام به يمن مى فرستاد پرسيدم: چگونه با مردم نماز بگزارم؟ حضرت فرمود: با آنها مانند ناتوانترين آنان نمازگزار، و بر حال مؤمنين ترحم كن".[27]
7. تكريم اهل نماز و خادمين آن
يکي از شيوههاي نهادينه ساختن نماز، تكريم و تجليل از كساني كه در مسير فرهنگسازي نماز در اداره تلاش ميكنند و نيز تكريم برخي نمازگزاران جوان به ويژه كساني كه از روند بينمازي يا سبك شماري تغيير مسير دادهاند. در قرآن الگوي تجليل به کارگرفته شده است. در سوره مبارکه معارج نمازگزاران مورد تکريم قرار گرفته و با صفات شايسته تجليل شده است. در آن آيات شريفه، نمازگزاران، تحت عناوين افراد حساس به زندگي نيازمندان،[28] پاکدامنان،[29] امانتداران و وفاکنندگان به عهد[30] و مدافع حقوق مؤمنين[31] ياد شده است. نسبت "مقام محمود"[32] به نماز گزاران در همين راستا قابل تحليل است. بنا به فرموده امام باقر(علیه السلام): "هنگاميکه نمازگزاران به نماز مي ايستند، در مقابل خداوند متعال قرار ميگيرند".[33] در محيط اداري نيز با تکريم و تجليل از خادمين فرهنگ نماز و نيز افرادي که با تلاش فراوان، اهتمام به نماز را در زندگي خود ارتقا دادهاند زمينه تشويق و علاقهمندي سايرين به نماز را فراهم ميگردد. مسئولين و مديران ارشد، با در نظر گرفتن تدابيري مفيد متعهدترين افراد در تحت مديريت خود را شناسايي نموده و در مراسم و جشنوارههاي تدارک ديده به منظور بزرگداشت نماز تقدير و تجليل نمايد. به همين مناسب شايسته است روزي به نام "روز نماز" يا "روز نمازگزار" اختصاص داده شود و در همين روز در سطوح مختلف اداري و کشوري مديران و کارمندان مقيد به نماز مورد تقدير قرار گرفته و تجليل شوند.
چكيده
آنچه به نظر ميرسد به عنوان شرايط و زمينههاي گرايش به نماز در کارمندان مؤثر است به شرح زير است.
1. فضاسازي معنوي: فراهم ساختن جو معنوي و ايجاد فضاي معنوي در اداره در ساعات و ايام خاص است مانند پخش برنامههاي زيباي سرود و مدح اولياي معصوم:، صوت زيباي قرآن، شنيدن داستانهايي از احوالات علما، شهدا، اهل دل و تقوي، و در ايام عزاداري با نوحههاي دلنشين، در ماه رمضان و اوقات ويژه عبادت با سرودهاي معنوي و فراهم سازي سفرهاي معنوي مانند عمره يا زيارت عتبات عاليات و... .
2. آراستگي محل برگزاري نماز: در حديث آمده است "نماز بدون پاکيزگي نماز نيست"،[34] قبل از نماز بر وضو،[35] مسواک زدن،[36] لباس تميز پوشيدن[37] و عطر زدن[38] و ... توصيه شده است. در سوره بقره اشاره شده است: "خانه مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه نگهداريد".[39] مقارنت "نماز" با "مشورت" (نماز و همانديشي)،[40] "زکات" (نماز و همياري)،[41] "قرض الحسنه" (نماز و قرض الحسنه)،[42] "کمک به نيازمندان" (نماز و انفاق)،[43] "قرباني کردن" (نماز و قرباني)،[44] "تزکيه" (نماز و برنامههاي اخلاقي)،[45] "امر به معروف و نهي از منکر" (نماز و ارشاد)،[46] "کار خير" (نماز و خدمات اجتماعي)،[47] "بشارت" (نماز و اميدبخشي)[48] و "برادري" (نماز و همدلي)[49] گوياي اين امر است که نماز با برخي کارها و رفتارها همسويي بيشتري دارد.
3. هم جهت کردن محيط برگزاري نماز با نيازهاي محيطي و معيشتي نمازگزاران: در اين راستا موارد ذيل براي ترغيب کارمندان و مديران به نماز موثر واقع شود:
الف) قرار دادن ايستگاههاي مشاوره و راهنمايي در نمازخانهها و مساجد ادارات؛ راهنمايي در زمينههاي مختلف زندگي و معيشتي.
ب) اجراي برنامههاي همياري و همکاري در نمازخانهها و مساجد ادارات. بدين معنا که کمک به همکاران، افراد بيرون از محيط اداري و افراد نيازمند به اجرا درآيد.
ج) تدارک ديدن کرسيهاي اخلاق و تزکيه در کنار نماز.
د) تأسيس انجمن ارشاد و امر به معروف و نهي از منکر مساجد محور با همکاري خود نمازگزاران.
ه) فعال کردن گروههاي خدمات اجتماعي نظير بسيج و هلال احمر در ميان نمازگزاران.
و) بنيانگذاري صندوق قرض الحسنه مساجد مخصوص کارمندان.
ز) برگزاري جلسات اداري در نمازخانه قبل از ساعات نماز يا بعد از ساعات نماز.
ك) برگزاري جلسات مشاوره يا اخلاق خانواده به صورت گروهي يا عمومي در محل اداره.
4. تشویق و پاداش: فايده تشويق و تقدير اين است که موجب نشاط و شادابي در امر يادگيري ميشود و باعث ميگردد که هر چه بيشتر از پيش در انجام وظايف خويش کوشا باشد.[50]
5. دعوت از پيش نماز شايسته: رسول گرامي اسلام امام جماعت را نماينده مردم در نزد خداوند ميدانند و توصيه مينمايند که مومنين سعي کنند بهترينها را براي پيشنمازي برگزينند.[51]
6. مختصر برگزار کردن نمازهاي جماعت: امير المومنين به عنوان امام و رياست عام بلاد اسلامي به يکي از مديران ارشدش (مالک اشتر نخعي) دستور ميدهد که: "هنگامى كه برخاستى و خودت را مهيا ساختى تا با مردم نماز گزارى، نماز را چندان طولانى مخوان كه مردم را پراكنده سازى، و سريع و تند هم مخوان كه آن را تباه كنى، زيرا در ميان مردمى كه با تو نماز مىگزارند، كسانى هستند كه عليل و بيمار و ناتوانند، يا گرفتارى و كار دارند".[52]
7. تكريم اهل نماز و خادمين آن: در سوره مبارکه معارج نمازگزاران مورد تکريم قرار گرفته و با صفات شايسته تجليل شده است. در آن آيات شريفه، نمازگزاران، تحت عناوين افراد حساس به زندگي نيازمندان،[53] پاکدامنان،[54] امانتداران و وفاکنندگان به عهد[55] و مدافع حقوق مؤمنين[56] يادشده است. نسبت "مقام محمود"[57] به نمازگزاران در همين راستا قابل تحليل است.
[1] ر.ک. ابوالفضل ساجدی، دين گريزی چرا، دين گرايی چهسان؟، قم، موسسه امام خمينی، چاپ چهارم، 1388،ص170.
[2] ر.ک. حسين شرف الدين، مصاحبه در مورد نماز در محيط اداري
[3]. حر عاملی، وسائل الشيعة، ج1، ص365.
[4]. همان، ص366.
[5]. کلینی، اصول كافی، ج6، ص496.
[6]. ر.ک: حكيمى، الحياة، ترجمۀ احمد آرام، ج5، ص89.
[7]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص40.
[8]. بقره: 125.
[9]. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص237.
[10]. همو، أمالی،ص180.
[11]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج18، ص107 و 136. به نقل از: عباس عزيزی، جامع آيات و روايات موضوعی نماز، ح1461.
[12]. شوری: 38.
[13]. مائده: 55؛ توبه: 71؛ نمل: 3؛ لقمان: 4.
[14]. مائده: 12.
[15]. رعد: 22؛ فاطر: 29؛ بقره: 177.
[16]. کوثر: 2.
[17]. فاطر: 18.
[18]. لقمان: 17.
[19]. انبيا: 73.
[20]. يونس: 87.
[21]. توبه: 11.
[22]. محمدباقر حجتی، اسلام و تعليم و تربيت، ص223.
[23]. کوثر: 1ـ2.
[24]. شیخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج1، ص378.
[25]. همان.
[26] همو، الخصال، ج2، ص56.
[27]. نهج البلاغة، ص440.
[28]. معارج: 24ـ25.
[29]. معارج: 29ـ31.
[30]. معارج: 32.
[31]. معارج: 33.
[32]. اسراء: 79.
[33]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص219.
[34]. حر عاملی، وسائل الشيعة، ج1، ص365.
[35]. همان، ص366.
[36]. کلینی، اصول كافی، ج6، ص496.
[37] ر.ک: حكيمى، الحياة، ج5، ص89.
[38]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص40.
[39]. بقره: 125.
[40]. شوری؛ 38.
[41]. مائده: 55؛ توبه: 71؛ نمل: 3؛ لقمان: 4.
[42]. مائده: 12.
[43]. رعد: 22؛ فاطر: 29؛ بقره: 177.
[44]. کوثر: 2.
[45]. فاطر: 18.
[46]. لقمان: 17.
[47]. انبيا: 73.
[48]. يونس: 87.
[49]. توبه: 11.
[50]. محمدباقر حجتی، اسلام و تعليم و تربيت، ص223.
[51]. شیخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج1، ص378.
[52]. نهج البلاغة، ص440.
[53]. معارج: 24ـ25.
[54]. معارج: 29ـ31.
[55]. معارج: 32.
[56]. معارج: 33.
[57]. اسراء: 79.