■ علل تاکید بر حضور در مساجد
علل و عوامل فراوانی سبب شدهاند که اسلام به مؤمنان، بسیار سفارش کند که به مسجد بروند. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
·پایگاه مقابله با دشمن؛
طبیعی است که در هر مبارزهای، دو طرف درگیر دارای سنگرها و پایگاههای مقاومتی هستند؛ سنگر و پایگاه حزب خدا در برابر حزب شیطان نیز مسجد است.
·محل اختصاصی یاد خدا؛
تمام مکانها برای کارهای گوناگونی در نظر گرفته شده است که یکی از آن کارها میتواند یاد خدا باشد؛ همانند اینکه، خانه هم محل عبادت است، هم خواب، هم خوراک و هم مهمانی؛ ولی تنها مکانی که به فرمودۀ خداوند در قرآن کریم برای خداست و نباید غیرخدا را در آن خواندمسجد است؛[1] به همین دلیل از انجام هر کاری در مسجد که غیر از یاد خدا باشد، نهی شده است؛ کارهایی از قبیل سخن دربارۀ دنیا و کار و زندگی و یا خوابیدن در مسجد؛ تا این مکان تنها برای عبادت باقی بماند.
·محل رفع مشکلات مادی و معنوی مسلمانان؛
اگر مساجد وجود نداشت هیچ محل مطمئن دیگری برای ارتباط مؤمنان با یکدیگر و اطلاع از اوضاع یکدیگر و یاری رساندن به هم برای رفع مشکلات مادی و معنویشان سراغ نداشتیم. لذا امروزه نیز میبینیم که آیینهای جدیدی نیز که قد علم میکنند، برای عبادت و ارتباط پیروان خود با هم مکان خاصی را در نظر میگیرند.
قرآن میفرماید: "ای فرزندان آدم هنگامی که به مسجد میروید زینت خود را با خود بر دارید"[2] و در آیهای دیگر، مال و فرزند را زینت دنیا معرفی مینماید؛ کنایه از اینکه پول بردارید تا در صورت وجود مشکلات مادی یا معنوی (همچون عیادت بیمار، تسلیت به بازماندگان و...) بتوانید دستگیری و یاری کنید.
·مسجد محلی برای واکسینه کردن نوجوانان و جوانان؛
رفت و آمد نوجوانان و جوانان به مسجد آنها را در برابر ویروسها فکری و روحی واکسینه میکند. بردن فرزندان به مسجد هم دستور قرآن است و هم مورد تأکید روایات. در جاهایی که پایگاه فکری و روحی جوانان و نوجوانان مسجد است به مراتب آمار بزهکاری از جاهای دیگری که اینگونه نیستند، کمتر است. علت هم پیداست؛ زیرا افراد در مسجد با آموزهها و باید و نبایدهای شریعت مقدس آشنا میگردند و همچنین انگیزۀ آنها برای عمل کردن به آنها و به تعبیر بهتر تقوای آنها بیشتر میشود؛ لذا امام مجتبیj فرمود: "هر کس مدام به مسجد برود علم و حکمتِ استوار میآموزد".[3] و از این راه در برابر تمام میکروبهای جامعه مصونیت پیدا میکند.
·محل دستیابی به علم حقیقی، دوست سودمند؛
باید در اسلام پایگاهی مطمئن وجود داشته باشد تا در آن، مؤمنان علم اصیل اسلامی را کسب نمایند یا دوست خوب و قابل اعتماد پیدا کنند. به آسانی میتوان دید کسانی که اهل مسجد هستند، دچار بزهکاری اجتماعی و مفاسد اخلاقی و دوست ناباب نمیشوند و همیشه کسانی گمراه شدهاند که به جایی غیر از مسجد پناه بردهاند.
·حرام بودن ورود مشرک و کافر به مسجد؛
جایگاه مسجد همانند خانه انسان نیست که هر انسانی حق وارد شدن به آن را داشته باشد؛ بلکه اگر کسی به خدا و روز قیامت ایمان نداشته باشد، حق وارد شدن مسجد را ندارد؛ حتی اگر زیباترین و تمیزترین و خوشبوترین لباسها را هم پوشیده باشد؛ زیرا چنین فردی بر خلاف ظاهر آراستهاش، باطنی آلوده به شرک و کفر دارد.
·محل نشست و برخاست مومن؛
در اسلام، حضور در مسجد، معیار شناخت مؤمن حقیقی از غیر آن دانسته شده است. چنانکه در بعضی روایات، مسجد محل نشست انسان مؤمن یا به تعبیر امروز پاتوق مؤمن معرفی گردیده است. [4]
موارد دیگری نیز در روایات بیان شده است که اندیشیدن دربارۀ آنها اسرار دیگری را از تأکید فراوان اسلام بر حضور پیروان خود در مساجد، آشکار میکند؛ مواردی از قبیل مسجد خانۀ پرهیزكاران،[5]بهترین مكانها بر روی زمین،[6] محل خرید متاع آخرت،[7]مجلس پیامبران الهی[8] و مسجد زیارتگاه خداوند است.[9]