■ راهکارهای دعوت به نماز2
ترغيب و ترهيب در دعوت به نماز
حجت الاسلام دکتر محمد داودی، هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مرکز تخصصی نماز
"ترغيب" از "رَُغْبه" به معناي ميل و اشتياق است. واژة متضاد آن ترهيب است. ترهيب از "رهبه" به معناي خوف و ترس است؛ بنابراين "ترغيب" عبارت است از ايجاد ميل و رغبت نسبت به چيزي و "ترهيب" عبارت است از ايجاد خوف وترس نسبت به چيزي.[1] ترغيب يكي از روشهاي دعوت به نماز و ترهيب يكي از روشهاي بازداشتن از ترك نماز است.
انسان به صورت طبيعي به كارها و چيزهايي گرايش دارد كه براي او سودمند بوده و ماية لذت، آسايش و رفاه هستند، و از اموري كه مايه درد، ناراحتي، سختي و مشقت است روي گردان و متنفّر است. لذتها و دردها، خوشيها و ناخوشيها، و خوشبختيها و بدبختيها را به صورت كلي ميتوان به دو دسته جسماني و غيرجسماني تقسيم كرد. لذتها و دردها و خوشيها و ناخوشيهايي كه ريشه در ارضا يا عدم ارضاي نيازهاي جسماني انسان دارند از دسته اول و آنهايي كه ريشه در ابعاد معنوي و روحي انسان دارند از دسته دوم محسوب ميشوند. انسان به هر دو نوع لذتها و سودها گرايش دارد و از هر دو نوع درد و مشقت گريزان است.
درست است كه در ابتدا انسان به لذتها و دردهاي جسماني توجه ميكند؛ اما به موازات رشد فكري و فرهنگي به لذتها و دردهاي معنوي نيز توجه پيدا ميكند. انساني كه در كودكي تنها به خوردنيها و آشاميدنيها و پوشيدنيها تمايل داشت، به تدريج به لذتهای معنوی همچون پيشرفت علمي، مورد توجه ديگران واقع شدن و ارزشهاي اخلاقي نيز حساس ميشود. چنانكه در ارضاي نيازهاي خود و در فراهم آوردن لذتها و خوشيها، از ميزان توجه وي به آثار و عواقب آني عمل كاسته ميشود و توجه وي به آينده و عواقب دور اعمال افزوده ميگردد و با توجه به تمام جوانب يك امر، درباره آن تصميم ميگيرد. از اين رو چه بسا از يك لذت و منفعت آني، براي رسيدن به منفعت و لذتي آتي كه داراي دوام يا كيفيت برتري است چشم بپوشد.
راز تأثيرگذاري ترغيب و ترهيب در اين است كه متربي را با پيامدهاي يك عمل، يعني لذتها و دردهاي ناشي از آن، آشنا ميكند. هنگامي كه مخاطب بداند نماز خواندن روح او را از آلودگيهاي گناهان روزمره پاك كرده، به آن صفا و جلا ميدهد؛ هنگامي كه بداند نماز موجب رشد و كمال او شده و او را به خدا كه سرچشمة همة كمالات است، نزديك ميكند، به آن علاقهمند ميشود و انگيزه براي انجام آن پيدا ميكند.
از امام باقر jنقل شده است:
"پيامبر dبر مردي گذشت كه در مزرعهاش درخت ميكاشت. ايستاد و به او فرمود: آيا ميخواهي تو را به اصلههايي راهنمايي كنم كه بادوامتر، زود باردهتر، و ميوههايشان گواراتر و پايدارتر است؟ مرد گفت: آري، راهنماييام كن. پيامبرd فرمودند: صبح و شام بگو: "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أكبر". اگر اين ذكر را بگويي در قبال هر تسبيح، ده اصله از انواع درختان ميوه كه دائمي هستند، در بهشت به تو داده ميشود. مرد گفت: اي رسول خدا! تو را شاهد ميگيرم كه اين مزرعه را وقف فقرا كردم.[2]
براي ترغيب به نماز از دو شيوه ميتوان استفاده كرد:
انذار به معناي اعلام خطر و تبشير به معناي مژده دادن است. رساندن هر نوع خبر ناگواري انذار نيست؛ بلكه انذار، چنانكه طريحي در مجمعالبحرين به صراحت گفته است "عبارت است از ابلاغ پيام، همراه با ترساندن".[3] به همين دليل هر انذاري مستلزم اِخبار و آگاه كردن از عواقب ناخوشايند آن است؛ اما هر آگاه كردن و خبر دادن از عواقب ناخوشايندي انذار نيست. چنانكه ارائه هر نوع اطلاع و خبر خوشحال كنندهاي بشارت و مژده دادن نيست؛ بلكه ارائه خبر خوشحالكننده به قصد خوشحالكردن، مژده دادن است. برای مثال، اين دو خبر را در نظر بگيريد: "مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا"[4] و "إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنكَرِ"،[5] با اينكه هر دو اطلاع و آگاهي خوشحالكننده و مسرّتبخش ميباشند، تنها خبر اول بشارت و مژده است؛ زيرا در آيه مذكور، قصد بشارت دادن وجود دارد؛ در حالي كه در آيه دوم چنين قصدي در كار نيست و تنها آثار نماز بيان شده است. نظير اين آيه، آيات و رواياتي است كه بهشت، احوال بهشتيان و مانند آن را توصيف ميكند. گرچه انذار و تبشير با بيان پيامدهاي مثبت و منفي تفاوت دارد، باوجود اين، انذار و تبشير با بيان پيامدهاي عمل تحقق مييابد. بنابراين، انذار و تبشير به عنوان شيوة ترغيب و دعوت به نماز عبارت است از بيان آثار و بركات نماز و بيان عواقب ترك نماز و بيتوجهي به آن.
از آنچه گفتيم روشن شد كه يكي از شيوههاي ترغيب فرزندان به نماز استفاده از انذار و تبشير است. والدين ميتوانند با انذار و تبشير، فرزندان خود را به نماز دعوت و ترغيب كنند. در سخنان معصومانb نمونههاي بسياري از انذار و تبشير به نماز وجود دارد كه والدين ميتوانند به تناسب از آنها استفاده كنند.
در اينجا چند نمونه را ميآوريم:
"طوبي للذين يتهجّدون في الليل؛ اُولئك الذين يرثون النور الدائم؛ من أجل أنّهم قاموا في ظلمة الليل عن أرجلهم في مساجدهم، يتضرّعون إلي ربّهم، رجاءً أن ينجّيهم في الشدّة غداً"؛[6] خوشا به حال آنان كه نماز شب ميخوانند! آنانند كه از نور هميشگي برخوردار ميشوند؛ بدان سبب كه در تاريكي شب برميخيزند و به اميد آنكه خداوند در قيامت آنان را از سختيها نجات دهد، به درگاه او تضرّع و زاري ميكنند.
"من ترك صلاته متعمّداً، فقد هدم دينه؛ و من ترك أوقاتها يدخل الويل، و الويل واد في جهنم..."؛[7] كسي كه به عمد نماز نخواند، بناي دينش را ويران كرده و كسي كه وقت نماز را رعايت نكند، در ويل كه بياباني در جهنم است وارد ميشود.
"لاتتهاون بصلاتك؛ فإنّ النبي dقال عند موته: ليس منّي من استخفّ بصلاته"؛[8] در نمازت سستي نكن كه پيامبرd هنگام مرگش فرمود: از من نيست آنكه نمازش را سبك شمارد.
"الصلاة حصن من سطوات الشيطان"؛[9] نماز دژي در برابر حملات شيطان است.
"الصلاة تنزل الرحمة"؛[10] نماز رحمت الهي را نازل مي كند.
"الصلاة قربان كلّ تقي"؛[11] نماز وسيله تقرب هر متقي به خداوند است.
"لايزال الشيطان يرعب من بني آدم ما حافظ علي الصلوات الخمس؛ فإذا ضيّعهنّ تجرأ عليه و واقعه في العظائم"؛[12] شيطان پيوسته از آدمي تا زماني كه نمازهاي پنجگانه را بهجا ميآورد ميترسد؛ هرگاه آنها را بهجا نياورد، شيطان بر او گستاخ ميشود و او را در گناهان بزرگ مياندازد.
يكي ديگر از شيوههاي ترغيب به نماز روشن كردن جايگاه نماز در ميان ديگر آموزههاست. والدين ميتوانند با بيان جايگاه نماز، انگيزه مناسب را در فرزندان به وجود آورند. در اينجا چند نمونه از رواياتي را كه جايگاه نماز را ترسيم ميكنند ذكر ميكنيم:
- "لكلّ شيء وجه، و وجه دينكم الصلاة"؛[13] هر چيزي سيمايي دارد؛ سيماي دين شما نماز است.
- "أحبّ الأعمال إلي اللّه ـ عزّوجلّ ـ الصلاة، و هي آخر وصايا الأنبياء"؛[14] نماز محبوبترين اعمال نزد خدا و آخرين وصيت انبيا است.
- "جعل اللّه ـ جلّ ثناؤه ـ قرّة عيني في الصلاة، و حبّب إليّ الصلاة كما حبّب الي الجائع الطعام و إلي الظمآن الماء"؛[15] خداوند متعال نماز را مايه روشني چشم من قرار داده و نماز را محبوب من كرده، چنانكه غذا و آب را محبوب گرسنه و تشنه كرده است.
کلیدواژه: دعوت فرزندان به نماز، آموزش نماز، ترغیب به نماز، ترهیب به نماز، والدین
[1]. انيس ابراهيم و غيرهم، المعجم الوسيط، ذيل ماده رغب.
[2]. عن أبی جعفرj: مرّ رسول اللّهd برجل يغرس غرساً فى حائط له، فوقف له و قال: ألا أدلّك على غرس أثبت أصلاً و أسرع ايناعاً و أطيب ثمراً و أبقى؟ قال: بلى، فدلّنى يا رسول اللّه. فقال: إذا أصبحت و أمسيت فقل: "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلاّ اللّه و اللّه أكبر" فإنّ لك إن قلته بكلّ تسبيحة، عشر شجرات فی الجنّة من أنواع الفاكهة، و هنّ من الباقيات الصالحات. قال: فقال الرجل: فإنّی اشهدك يا رسول اللّه انّ حائطی هذا صدقة مقبوضة على فقراء المسلمين(کلینی، كافى، ج2، ص 367).
[3]. طريحى، مجمع البحرين، ذيل ماده نذر.
[4]. انعام: 160.
[5]. عنكبوت: 47.
[6]. مجلسی، بحارالأنوار، ج14، ص 314.
[7]. محمدی ریشهری، ميزان الحكمة، ج 5، ص 402.
[8]. همان، ص 404.
[9]. همان، ج 5، ص 367.
[10]. همان، ج 5، ص368
[11]. همان.
[12]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 79، ص 202.
[13]. محمدی ریشهری، ميزان الحكمة، ج 5، ص 366.
[14]. همان، ص 367.
[15]. همان، ص 367.