■ ماجرای نماز شکر شهید صیاد شیرازی در شب عملیات مرصاد
شهید علی صیاد شیرازی در تیرماه ۱۳۶۵ با پیشنهاد آیتالله العظمی خامنهای به فرمان امام خمینی (ره) به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی ارتقا یافت. عمده شهرت سرتیپ صیاد شیرازی در دنیا به واسطه حضور در عملیات مرصاد به عنوان فرمانده است. در سال ۶۷ که مجاهدین خلق (منافقین) با حمایت نیروهای عراقی مرزهای غرب ایران را مورد هجوم قرار گرفته داده بودند، صیاد شیرازی آنها را در عملیاتی تحت عنوان مرصاد شکست داد و ضربهای سخت به آنان وارد کرد. تمام رزمندگانی که در این عملیات حضور داشتند، حضور موثر صیاد را عاملی اصلی در پیروزی ایران در عملیات مرصاد میدانند. دلیل اصلی ترور این فرمانده در سال ۷۸ توسط منافقین نیز توسط خود آنها حضور فعال شهید صیاد در عملیات مرصاد که نتیجه آن کشته شدن بسیاری از منافقین بود برشمردند.
امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از دوستان و همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در بیان خاطراتی از شهید به نقل از امیر آراسته خاطرهای را از عملیات مرصاد چنین روایت کرد:
چند روز بیشتر از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اعلام آتش بس نمیگذشت که خبر دادند منافقین آمدهاند و منطقه زیادی را گرفته و تا نزدیک کرمانشاه رسیدهاند. تا به صیاد وضعیت را خبر دادیم و گفتیم که اوضاع اینگونه است، اول بلند شد و دو رکعت نماز خواند. من با تعجب به او گفتم: “الان که موقع نماز نیست. این چه نمازی بود که خواندید؟” شهید صیاد شیرازی گفت: “نماز شکر بود.” تعجبم بیشتر شد. گفتم: “چرا نماز شکر؟ من میگویم دشمن بخشی از کشور را گرفته. عده زیادی از این دشمنی که حمله کردهاند منافقین هستند که دارند بخشی از کرمانشاه را هم میگیرند. آنوقت شما نماز شکر میخوانید؟”
او با همان آرامش گفت: “وقتی منافقی می آید و یک نفر را ترور میکند باید دستگاههای امنیتی، سپاه، ناجا و .. دنبالش باشند تا ببینند آیا میتوانند او را بگیرند یا نه؛بعد هم اگر بتوانند او را دستگیر کنند تازه باید تحویل قاضی و دستگاه قضا بدهند. اما خداوند متعال لطفش را شامل حال ما کرده و این منافقین را گروه گروه و دسته دسته در دام ما انداخته تا آنها را به هلاکت رسانده و به درک واصل کنیم. این شکر دارد.”
شهید صیاد همان موقع شبانه به سمت کرمانشاه حرکت کرد و برای یک عملیات برق آسا برنامه ریزی کرده و آماده شد.خلبانان هلی کوپتر را سازماندهی کرد؛ ارتش، سپاه و بسیج را همگی جمع کرد وصبح فردای همان روز با یک حرکت سریع، طومار زندگی منافقین را در هم پیچید. شهید صیاد همیشه همینطور بود. سر و جان خودش را برای انقلاب میداد. چنانچه احساس میکرد که انقلاب و جمهوری اسلامی در خطر است، بلافاصله وارد میدان میشد.