■ این چند نکته را در دعوت فرزندان به نماز فراموش نکنید!
حجج اسلام دکتر داودی و هادی عجمی
اميرالمؤمنين jافراط و تفريط را نشانه جهالت تلقي ميكند و ميفرمايد: "لاتري الجاهل إمّا مُفْرِطاً أو مفرِّطا"؛[1] نادان يا افراط و زيادهروي ميكند يا تفريط و كوتاهي. انسان افراطكار مانند رانندهاي عصباني و عجول است كه وسيلة نقليهاش بر اثر سرعت زياد معيوب ميشود و خود وي نيز به مقصد نميرسد و چه بسا در ميانة راه به واسطة سرعت زياد از جادة راست منحرف شده، خود و وسيلهاش را نابود كند.
در عبادات و بهويژه نماز نيز اسلام همين قاعده را جاري دانسته و پيروان خود را از افراط برحذر داشته است. چرا كه افراط در عبادت، بهخصوص اگر افراطكار در ابتداي مسير عبادت باشد، موجب دلزدگي و در نهايت رويگرداني از عبادت ميشود. پيامبر گرامي اسلامd در سفارشي به اميرالمؤمنينj ميفرمايد: يا علي، ... عبادت پروردگارت را بر خودت ناخوشايند مكن كه افراط كار نه پشتي [سالم براي مركبش] باقي ميگذارد و نه راهي ميپيمايد.[2]
امام صادقj فرمود: در جواني بسيار عبادت ميكردم. پدرمj به من فرمود: پسرم، كمتر از اين كه ميبينم عبادت كن كه خداوند عز و جل هرگاه بندهاي را دوست بدارد، به اندك عمل او هم راضي ميشود.[3]
بدين ترتيب، والدين در دعوت فرزندان به نماز نه زیادهروی کنند و انتظار بیجا از فرزندان خود داشته باشندو نه تفريط و بيتوجهي و اهميت ندادن به آن نیز بازدارند.
انتظار بيش از اندازه دو پيامد منفي دارد: اگر فرزند مطابق انتظار والدين عمل كند، از نماز بيزار و دلزده ميشود و اگر مطابق نظر آنان عمل نكند، موجب ناراحتي والدين و تنش ميان آنها ميشود؛ اين تصور در فرزند به وجود ميآيد كه در عمل به وظايف دينياش كوتاهي ميكند و همين موجب ميشود اعتماد به نفس فرزند ضعيف گردد. از سوي ديگر، والدين نبايد سطح انتظارات خود را بسيار پايين بياورند كه نتيجة آن سهلانگاري و بيتوجهي به نماز يا ترك نماز خواهد بود.
يكي از سنتهاي الهي در جهان هستي اين است كه موجودات زنده هر چند از يك نوع باشند و ويژگيهاي مشتركي با يكديگر داشته باشند، كاملاً شبيه يكديگر نيستند و هر يك از آنها تفاوتهاي خاصي با يكديگر دارند كه آنها را از ديگر موجودات آن نوع متمايز ميكند. انسان هم از اين قاعده استثنا نيست و افراد در كنار شباهتها و اشتراكات فراوان، تفاوتهايي نيز با يكديگر دارند. حتي دو برادر يا خواهر نيز كاملاً شبيه يكديگر نيستند و در خصوصيات بدني و روحي تفاوتهايي با يكديگر دارند. هر انسان، انساني منحصر به فرد است با ويژگيهاي جسمي و روحي خاص خود كه او را از ديگر انسانها جدا ميكند. امام صادق عليه السلام فرمودند: "النَّاسُ مَعَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ"؛[4]مردم معدنهايي همانند معدن طلا و نقرهاند [و با يكديگر متفاوتند]. دعوت فرزندان به نماز این تفاوتها را لحاظ كنيم و براي دعوت هر فرزند از شيوهها و روشها و فنوني استفاده كنيم كه با خصوصيات او سازگارتر است.
يكي از ويژگيهاي انسان، زمانمندي اوست. شكلگيري جنين انسان و كامل شدن آن نيازمند گذشت 9 ماه است. پس از تولد نيز رشد كامل انسان نيازمند طي حدود 14سال است. زمانمند و تدريجي بودن پيدايش و رشد انسان محدود به امور زيستي و تكوين اعضا و جوارح او نيست، بلكه شامل رفتار و گرايش و شناخت او نيز ميشود. يادگيري رفتارها، گرايشها و دانشها نيز در انسان، زمانمند و تدريجي است. نماز نيز از اين قاعده مستثنا نيست و يادگرفتن نماز و پايبند شدن به آن نيز نيازمند زمان است و نميتوان انتظار داشت به يكباره در مدت يك هفته و يك ماه فرزند ما نماز را بياموزد و كاملاً به آن پايبند گردد.
بنابراین باید در راه انس فرزندانمان به نماز مداومت و استقامت داشت. مداومت و استقامت در دعوت و تربیت، سیرة انبیای الهی و نشأت گرفته از سفارشهاي مكرر خداوند به آنهاست که "فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ و من تاب معك".[5] يادگيري نماز و تثبيت و دروني شدن آن در فرزندان نيازمند گذشت زمان است و با يك روز و يك هفته و يك ماه به سرانجام نميرسد. اميرالمؤمنينj در توصيف سيرة پيامبرd ميفرمايد:
"پيامبرd با آنكه بشارتِ رفتن به بهشت را از خداوند دريافت كرده بود، خود را براي نماز به رنج ميافكند؛ چون خداي سبحان به او فرموده بود: "خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شكيبا باش". از اين رو، پيامبرd خانوادة خود را به نماز فرمان ميداد و خود نيز در راه اقامة آن بردباري ميكرد.[6]
بر اساس برخي روايات، هنگامي كه آية 132 سورة طاها "وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها" نازل شد، پيامبرd مدت نه ماه هنگام اوقات نماز، بر در منزل حضرت فاطمهh و علي jميآمد و آنان را به نماز فراميخواند.[7]
نکته مهم این است که یکی از معانی صبر و استقامت بر نماز فرزندان نظارت و مراقبت است. نظارت و مراقبت يكي از اصول هدايت فرزندان به نماز است. یعنی در طی این دوران در کنار آنچه گفته شد، پیوسته باید نظارت و مراقبت داشت.
د رتمام مراحل بیان شده و بر اساس ظرفیت فرزند، تشويق و تنبيه از لوازم ضروري تربيت هستند؛ بهگونهاي كه بدون ياري گرفتن از اين دو نميتوان متربي را به مقصد رشد و كمال رساند. تشويق و تنبيه به منزلة دو بال براي تربيت هستند كه با كمك آنها تربيت به پرواز درآمده و مسير را با موفقيت طي ميكند و به هدف سعادت ميرسد. چنانکه كنار گذاشتن تشويق و تنبيه يا تكيه بر يكي از اين دو به معناي زمينگير شدن و توقف تعليم و تربيت است!
تشويق، موتور محركة تربيت است و تنبيه سامانهاي است كه تربيت را در مسير صحيح نگه ميدارد. ستفاده از تشويق به تنهايي متربي را به حركت در ميآورد؛ اما هيچ تضميني وجود ندارد كه در مسير صحيح به راه خود ادامه دهد. چنانكه استفاده به تنهايي از تنبيه نه تنها كمكي به تربيت نميكند كه مانع حركت و پويايي آن نيز ميشود. در هدايت به نماز نيز ناگزير بايد از تشويق و تنبيه توأمان استفاده كرد.