■ آثار فردی نماز(2)
اهداف مقاله
1. آشنایی با تأثیر نماز در سلامت جسم.
2. آشنایی را نماز و تربیت اخلاقی فرد.
3. شناخت نقش نماز در درمان رذائل اخلاقی.
1. زيست و بهداشت و نماز
نماز براي ايجاد معنويت و رسيدن انسان به کمالات معنوي وضع شده است؛ اما دارای آثار و فواید جسمي نیز است. امام رضا(علیه السلام)، طولانی شدن عمر را از جمله فواید نماز شب برميشمارد.[1]
آثار بهداشتي و درماني نماز و مقدمات بهداشتی آن، همچون غسل، وضو، تيمم و شرط پاک بودن لباس و مکان نماز، نيازمند مطالعات دقيق پزشکي است. محققان اين عرصه، تأثیر اعمال، مقدمات و شرايط نماز در سلامت جسم و روان را تا حدودي مطالعه كرده و از اين طريق، منابع عظيم قرآني و روايي ناظر به نماز را تفسير و تبيين نمودهاند. از جمله اینکه، نمازگزار چند مرتبه در روز وضو ميگيرد و اين نوع شستوشو، آثار بهداشتي به دنبال دارد. مضمضه و استنشاق که در وضو تأکید شده، در سلامت مؤثر است. بر اساس نظر "تومانيانس"، آلودگي بيني، به سردرد و کمي بينايي منجر ميشود. براي دفع اين مشکل، بهترين شيوه، شستوشوي مداوم بيني با آب سرد است. استنشاق، نمازگزار را از مبتلا شدن به امراض چون سل و آسم و امراض ريوي و زکام، مصون داشته و تعادل عصبي، حالت نشاط، تعادل و فرح ايجاد می نمايد.[2] تأثیر نماز در مطالعات پزشکي ـ درماني نيز تأیید شده است. گروهي از ارتوپدها در كشورهاي اسلامي اذعان نمودهاند كه بهبودي زخمهاي ناشي از عمل جراحي و شكستگي استخوانها، در افراد نمازگزار، سريعتر از ديگران حاصل ميشود. دكتر "شفيق الذيات" جراح مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشكي بصره، به بيماران خود 48 ساعت پس از عمل جراحي ديسك كمر اجازه انجام نماز ميدهد و پس از مطالعه چهل بيمار، ثابت كرده است كه نتيجة آن بهتر از فيزيوتراپي معمولي بوده است.[3]
2. اخلاق و رفتار و نماز
الف) نماز، تمرين ادب عبوديت و مبارزه با نفس
بالاترين سطح ادب بايد نسبت به كاملترين موجود در هستي رعايت شود. نماز، تمرين ادبِ عبوديت در برابر خالق و قادر مطلق است و انسان را آمادة تبعيت از خدا در زندگی ميكند. خداوند نماز را تمرين ادبِ عبوديت قرار داده است. اينكه اول صبح بيدار شويد یا كار را ظهر رها كنيد و به نماز بايستيد، شايد خوشایند نفس نباشد؛ اما اين تمرين لازم است تا عبوديت در ما تقويت شود. احکام و آداب نماز همچون قصد قربت و شستن دست و صورت در وضو بهگونهای خاصی، با لباس تمیز رو به قبله ایستادن، به چپ و راست نگاه نکردن، با کسی سخن نگفتن، نخوردن و نیاشامیدن هنگام نماز و موارد دیگر، همه از نوعی مؤدب شدن و مؤدب بودن در پیشگاه الهی حکایت دارد. حضرت رضا(علیه السلام)در حدیثی، ضمن بیان فلسفه وضو و فواید آن در تطهیر، پاک شدن، رفع حالت چرت و خوابآلودگی، به تبعیت از فرمان خدا اشاره دارند. یعنی یکی از حکمتهای وضو، تمرین عبودیت و گوش فرا دادن به دستور الهی است.[4] البته ناگفته نماند که رعایت ادب و خضوع در پیشگاه خدا، اگر با معرفت انجام شود، لذتبخش است؛ چراکه انسان فطرتاً در برابر چنین عظمتی خاشع و مؤدب میشود. اگر انسان معرفت لازم را نداشته باشد، نماز او مقدمة مؤدب شدن است؛ هرچند رعایت ادب برایش لذتبخش نباشد.
ب) ابهت یافتن خدا در دل
نسبت به هر کسی ادب را رعایت کنید، به تدریج ابهت او برای شما حاصل میشود. تقویت ادب الهی نیز سبب میشود که ابهت خدا در دل بنشیند و به تدریج، این احساس ابهت و عظمت خدا، در حالات مختلف فرد خود را نشان میدهد. ابهت پیدا کردن خدا در دل، سبب آمادگی برای پیروی جدی از دستورهای اوست. از دیگر آثار این احساس عظمت الهی، احساس شرم از خدا هنگام خطا و گناه است. تقویت این احساس شرم منجر به تقویت نفس لوّامه برای جلوگیری از خطاست. بخشی از امتحانات الهی، در وضعیت سختیِ زیاد یا رفاهِ فراوان است. اگر ابزار، امکانات و قدرت مانند ثروت، علم، موقعیت و جایگاه اجتماعی، در اختیار فرد باشد و او از قدرت کنترل لازم یا حیای الهی برخوردار نباشد، به سادگی خطا میکند و از طغیان نفس در امان نمیماند.
نماز آموزگار و یادآور خوبیها به نفس است. تقيد به نماز و توجه به معاني و آداب آن، به تدريج ابهت خدا را در دل بالا ميبرد. نماز با "الله اكبر" آغاز ميشود؛ "الله اكبر" برتري عظمت خدا را بر هرچه در عالم است به ما مينماياند. با اين ذكر بايد چنان به عظمت خدا توجه كرد كه از غير او غافل شد. اين ذكر بارها در نماز تكرار ميشود. "سبحان الله"، "سبحان ربي العظيم و بحمده" و "سبحان ربي الاعلي و بحمده" ناتواني ما در فهم عظمت خدا را آشكار ميسازد.
نماز، تربيت ادب بندگي است. ادب كه حاصل شد، خداوند در دل عظیم میشود و چون انسان عظمت را دوست دارد، به مرور عشق به خدا دراو ایجاد ميشود.
ج) پیشگیری از گناه
چنانكه بيان شد، نماز تمرين ادب عبوديت و مبارزه با نفس است و اين امر در مبارزه با گناه مؤثر است. به علاوه نماز سبب ابهت يافتن خدا در دل ميشود. اين احساس ابهت الهي، بركاتي دارد؛ از جمله آنكه آدمي را از گناه باز ميدارد؛ بدین روی کسی که میگوید نمیتوانم گناه را برای خدا ترک کنم، معلوم میشود که خدا در دلش عظیم نیست! کسي كه فكر ميكند نميتوان برای خدا از گناه دست برداشت، معلوم ميشود که عظمت خدا را آنگونه که بايد درک نکرده است. نماز، به تدريج بر ميزان احساس ابهت خدا در دل ميافزايد و به تناسب آن، از گناه جلوگيري ميكند. در روايتي آمده است كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله)عرض کردند: فلان شخص روزها نماز مىخواند و شبها دزدى مىكند. حضرتd فرمودند: "قطعاً نمازش او را از اين كار باز خواهد داشت".[5] همچنين در جاي ديگري به حضرت گفتند كه فلان جوان از انصار که با آن حضرت نماز ميگزارد، مرتکب فواحش نيز ميشود. ايشان در جواب فرمودند: "قطعاً روزي نمازش او را از اين عمل جلوگيري خواهد كرد".[6] در اين روايات از حضرت درخواست ميكنند كه واكنشي به اين نمازگزار گنهكار داشته باشد؛ اما حضرت بر تأثیرگذاری نماز تأکید میکنند. این سخن حضرت، دليلي بر اين مطلب است که اثرات شگرف گناهستيزيِ نماز، بهتدريج آشکار ميشود. از طرفي، اگر نماز ما را از گناه باز نميدارد، بايد نماز خود را بهبود بخشيم.
د) گناهزدايي
نماز علاوه بر پيشگيري از گناهان جديد، گناهان پيشين را نيز ميزدايد. ابهت یافتن خداوند در قلب به سبب تقیّد به نماز و مداومت بر آن و رعايت آداب و شرايط آن، موجب آمرزش گناهان،[7] پالايش انگيزهها و انس با خدا[8] ميگردد. اگر نماز با کمال شرايط و با معرفت تمام انجام شود، قطعاً آلودگيها و گناهان را از زندگي انسان شستوشو ميدهد. امام علي(علیه السلام) ميفرمايند: "كسي كه نماز را بهجا آورد، در حالي كه حقّ آن را بشناسد، آمرزش الهي شامل حال او خواهد شد".[9] در روایات نماز به باد پاييزي تشبيه شده است که گناهان را مانند برگ درخت ميريزاند و گردنها را از ريسمان گناه، آزاد ميسازد.[10]
ه) درمان حرص و طمع
حرص و طمع، يکي از صفات بسيار ناپسند اخلاقي است. حرص، حيا را نابود ميكند[11] و مروّت را از بين ميبرد.[12] هرچه حرص در انسان فزوني يابد، شقاوت انسان بيشتر[13] و زمينه نابودي او خواهد شد.[14] نماز ميتواند آدمي را از آفتهاي اين صفت ناپسند اخلاقي در امان نگه دارد.
چنانکه در فصل آداب نمازگزار بیان شد، بر اساس آيات 19ـ25 سورة معارج، نمازگزاران حقیقی هنگام خير کوتاهي نميکنند و به مال دنيا دلبسته نيستند و از مال و دارايي براي کمک به فقيران و مستمندان و بينوايان استفاده ميکنند.[15] مفهوم آيات فوق اين است که ميان نماز و نداشتنِ تعلق به دنيا و کمک و خيررساني ارتباط معناداری وجود دارد. اينكه در آيات فوق، تعاون و همکاري، صفت نمازگزار حقیقی دانسته شده، حاکي از اين است که نماز در ايجاد، رشد و تثبيت روحية همکاري و همياري و نيز در رفع حرص و طمع و علاقه به دنيا، تأثیر دارد.
و) تربيت روحية حقشناسي
انسان عاقل، حقشناس است. عقل از ما ميخواهد که صاحبان حق را بشناسيم؛ آنها را فراموش نکنيم و حقوقشان را رعايت کنيم. نماز، يادآور برترين حقدار هستي است. او که همه چيز ما از اوست و منشأ همة حقوق است. اگر حق او را شناختيم، تکليف خود را نيز خواهيم شناخت؛ چراکه حق و تکليف، دو مفهوم پيوسته به هم هستند. هر جا سخن از حق است، سخن از نوعي تکليف در میان است. نماز، يادآور حقوق الهي بر ماست. اگر او خالق هستي و رب العالمين است، پس بايد او را سپاسگزار باشم. بنابراین نمازِ با توجه، روحیة حقشناسی را در ما نهادینه و تقویت میکند و به نمازگزار کمک میکند این روحیه را در تمام زندگی جریان دهد.
ز) درمان کبر و غرور
تکبر، يکي از صفات رذيلة اخلاقي است كه مهمترين مانع رسيدن به سعادت و عامل سقوط در درة شقاوت است. شيطان به سبب وجود همین رذیله، از دستور خداوند سرکشي كرد و به حضرت آدم سجده نکرد[16] که سبب دوری او از رحمت خاصه الهی شد. از مهمترين آثار تربيتي نماز، رامكردن نفس سركش و از ميان بردن روح غرور، خودبيني و تكبر انسان است. امر خداوند به نمازگزار برای گذاردن پيشاني بر خاك در هر شبانهروز و در مقابل، نام بردن خداوند به بلند مرتبه بودن، در رکوع و سجده، سبب میشود نمازگزار به تدريج به ضعف خود پي ببرد و خود را ذرهاي كوچك در برابر عظمت او ببيند. این حالت، ازبینبرندة کبر و غرور است. حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)فرمودهاند: "دستور خداوند به انجام نماز، برای پاکسازي از کبر و غرور است".[17] اميرمؤمنان نيز ميان ايمان و نماز مقايسه نموده، نقش ايمان را تطهير باطني و نقش نماز را پاکسازي از کبر و غرور ذکر نمودهاند.[18]
چکیده
1. زيست و بهداشت و نماز
نماز براي ايجاد معنويت و رسيدن انسانها به کمالات معنوي وضع شده است؛ ولی دارای آثار و فواید جسمي نیز است. آثار و مقدمات بهداشتی نماز همچون غسل، وضو، تيمم و شرط پاک بودن لباس و مکان نماز، نيازمند مطالعات دقيق پزشکي است. استنشاق، نمازگزار را از مبتلا شدن به امراضي چون سل و آسم و امراض ريوي و زکام، مصون داشته و تعادل عصبي، حالت نشاط، تعادل و فرح ايجاد می نمايد.[19] گروهي از ارتوپدها در كشورهاي اسلامي اذعان نمودهاند كه بهبودي زخمهاي ناشي از عمل جراحي و شكستگي استخوانها، در افراد نمازگزار، سريعتر از ديگران حاصل ميشود.
2. اخلاق و رفتار و نماز
الف) نماز، تمرين ادب عبوديت و مبارزه با نفس
احکام و آداب بیانشده در نماز، همچون قصد قربت و شستن دست و صورت در وضو بهگونهای خاصی، با لباس تمیز رو به قبله ایستادن، به چپ و راست نگاه نکردن، با کسی سخن نگفتن، نخوردن و نیاشامیدن هنگام نماز و موارد دیگر، همه از نوعی مؤدب شدن و مؤدب بودن در پیشگاه الهی حکایت دارد.
ب) ابهت یافتن خدا در دل
تقویت ادب الهی سبب میشود که ابهت خدا در دل بنشیند و به تدریج، این احساس ابهت و عظمت خدا، در حالات مختلف همراه فرد شود. ابهت پیدا کردن خدا در دل، سبب آمادگی برای پیروی جدی از دستورهای او، احساس شرم از خدا هنگام خطا و گناه میشود.
ج) پیشگیری از گناه
نماز، به تدريج بر ميزان احساس ابهت خدا در دل ميافزايد و به تناسب آن، از گناه جلوگيري ميكند. در روايتي آمده است كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله)عرض کردند: فلان شخص روزها نماز مىخواند و شبها دزدى مىكند. حضرتd فرمودند: "قطعاً نمازش او را از اين كار باز خواهد داشت".[20]
د) گناهزدايي
نماز علاوه بر پيشگيري از گناهان جديد، گناهان پيشين را نيز ميزدايد. در روایات نماز به باد پاييزي تشبيه شده است که گناهان را مانند برگ درخت ميريزاند و گردنها را از ريسمان گناه، آزاد ميسازد.[21]
ه) درمان حرص و طمع
حرص و طمع، يکي از صفات بسيار ناپسند اخلاقي است. حرص، حيا را نابود ميكند[22] و مروّت را از بين ميبرد.[23] بر اساس آيات 19ـ25 سورة معارج، نمازگزاران حقیقی هنگام خير کوتاهي نميکنند و به مال دنيا دلبسته نيستند و از مال و دارايي براي کمک به فقيران و مستمندان و بينوايان استفاده ميکنند.[24]
و) تربيت روحية حقشناسي
انسان عاقل، حقشناس است. عقل از ما ميخواهد که صاحبان حق را بشناسيم؛ آنها را فراموش نکنيم و حقوقشان را رعايت کنيم. نمازِ با توجه، روحیة حقشناسی را در ما نهادینه و تقویت میکند.
ز) درمان کبر و غرور
تکبر، يکي از صفات رذيلة اخلاقي است كه مهمترين مانع رسيدن به سعادت و عامل سقوط در درة شقاوت است. حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)فرمودهاند: "دستور خداوند به انجام نماز، برای پاکسازي از کبر و غرور است".[25]
[1]. محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج87، ص158.
[2]. رحيم کارگر محمدياری، نماز از ديدگاه دانشمندان دنیا، ص53 ـ 54.
[3]. م. ترکمن، نماز و دانشجو، ص128.
[4]. حر عاملى، وسائل الشيعة، ج1، ص367. متن روایت در مباحث پیشین نقل شده است.
[5]. "عَنْ جَابِرٍ قَالَ قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ6إِنَّ فُلَاناً يُصَلِّی بِالنَّهَارِ وَ يَسْرِقُ بِاللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّ صَلَاتَهُ لَتَرْدَعُهُ" (محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج79، ص198).
[6]. "رُوِیَ اَنَّ فَتیً مِنَ الاَنصارَ کانَ یُصَّلیِ الصَّلاةَ مَعَ رَسُولِ اللهِ وَ یَرتَکِبُ الفَواحِشَ، فَوُصِفَ ذالِکَ لِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ: اِنَّ صَلاتَهُ تَنهاهُ یَوماً ما" (محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج79، ص198).
[7]. "من صلی ركعتين لم يحدث فيهما نفسه بشی من الدنيا غفر له ما تقدم من ذنبه"؛ هر كس دو ركعت نماز بهجاى آورد و بداند كه چه مىگويد، نمازش را در حالى به پايان مىبرد كه در ميان او و خداوند بزرگ هيچ گناهى نماند كه آمرزيده نشده باشد (درر الاخبار، ترجمۀ سيدمهدى حجازى، ص586).
[8]. رسول خدا6: فی وصف الصلاة: "هي... مُناجاة الحَبيبِ لِلحَبيبِ"؛ نماز مناجات دوست با دوست است (تاج الدين، جامع الاخبار، ص73).
[9]. "مَنْ أَتَى الصَّلَاةَ عَارِفاً بِحَقِّهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ"؛ كسى كه نماز را با شناسائى حقش بهجا آورد، خدايش بيامرزد (ابن شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول6، ص117).
[10]. ابوعثمان نقل ميکند که من با سلمان فارسى زير درختى نشسته بودم، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد تا تمام برگهايش فرو رفت، سپس رو به من كرد و گفت سؤال نكردى چرا اين كار را كردم گفتم: بگو منظورت چه بود؟ گفت: اين همان كارى بود كه پيامبر6انجام داد هنگامى كه خدمتش زير درختى نشسته بودم، سپس پيامبر اين سؤال را از من كرد و گفت سلمان نمىپرسى چرا چنين كردم؟ من عرض كردم بفرمائيد چرا؟ فرمود: "ان المسلم اذا توضأ فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطاياه كما تحات هذا الورق ثم قرء هذه الآية (و اقم الصلاة...)"؛ هنگامى كه مسلمان وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بهجا آورد، گناهان او فرو مىريزد، همانگونه كه برگهاى اين شاخه فرو ريخت، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: نماز را در دو طرف روز و اوايل شب برپا دار، زيرا نيكيها، گناهان را برطرف ميسازند (هود: 114). (مكارم شيرازى، تفسير نمونه، ج9، ص268).
[11]. "لَا حَيَاءَ لِحَرِيصٍ" (آمدی، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص295).
[12]. "الْحِرْصُ يُزْرِی بِالْمُرُوَّةِ" (همان، ص295).
[13]. "مَنْ كَثُرَ حِرْصُهُ كَثُرَ شَقَاؤُهُ" (همان، ص295).
[14]. "رُبَّ حَرِيصٍ قَتَلَهُ حِرْصُهُ" (همان، ص294).
[15]. "إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً* إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً* وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً* إِلاَّ الْمُصَلِّينَ* َ الَّذِينَ فىِ أَمْوَالهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ*لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ"؛ به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شده است، هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند، و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد)، مگر نمازگزاران، آنها که نمازها را پیوسته بجا میآورند، و آنها که در اموالشان حق معلومی است، برای تقاضاکننده و محروم. (معارج، آيات 19ـ 25).
[16]. "وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ"؛ و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد. (بقره: 34).
[17]. "[ جعل الله] الصلوة تنزيها لكم عن الكبر" (سیدمحسن امین، اعيان الشيعه، ج1، ص316).
[18]. "فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْر" (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص22).
[19]. رحيم کارگر محمدياری، نماز از ديدگاه دانشمندان دنیا، ص53 ـ 54.
[20] "عَنْ جَابِرٍ قَالَ قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ6إِنَّ فُلَاناً يُصَلِّی بِالنَّهَارِ وَ يَسْرِقُ بِاللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّ صَلَاتَهُ لَتَرْدَعُهُ" (محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج79، ص198).
[21]. ابوعثمان نقل میکند که من با سلمان فارسى زير درختى نشسته بودم، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد تا تمام برگهايش فرو رفت، سپس رو به من كرد و گفت: سؤال نكردى چرا اين كار را كردم گفتم: بگو منظورت چه بود؟ گفت: اين همان كارى بود كه پيامبر6انجام داد هنگامى كه خدمتش زير درختى نشسته بودم، سپس پيامبر اين سؤال را از من كرد و گفت سلمان نمىپرسى چرا چنين كردم؟ من عرض كردم بفرمائيد چرا؟ فرمود: "ان المسلم اذا توضأ فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطاياه كما تحات هذا الورق ثم قرء هذه الآية (و اقم الصلاة...)"؛ هنگامى كه مسلمان وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بهجا آورد، گناهان او فرو مىريزد، همانگونه كه برگهاى اين شاخه فرو ريخت، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: نماز را در دو طرف روز و اوايل شب برپا دار، زيرا نيكيها، گناهان را برطرف ميسازند (هود: 114). (مكارم شيرازى، تفسير نمونه، ج9، ص268).
[22]. "لَا حَيَاءَ لِحَرِيصٍ" (آمدی، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص295).
[23]. "الْحِرْصُ يُزْرِی بِالْمُرُوَّةِ" (همان، ص295).
[24]. معارج: 19ـ 25.
[25]. "[جعل الله] الصلوة تنزيها لكم عن الكبر" (سیدمحسن امین، اعيان الشيعه، ج1، ص316).