■ انس دادن نوجوان با نماز
حجت الاسلام دکتر داودی
الف. ويژگيهاي روانشناختي دورة نوجواني (12 تا 18سال)
نوجوانی عبور از مرحلة كودكي به بزرگسالي است. اين به آن معنا است که نوجوانان بايد جنبههاي کودکانه را کنار بگذارند و الگوهاي رفتاري و نگرشي جديدي را بياموزند. در اين مرحلة انتقالي، وضع و جايگاه او مبهم بوده، نوعي سرگرداني و گمگشتگي درباره نقشهايي وجود دارد که انتظار ميرود نوجوان آنها را ايفا کند. نوجوان در اين زمان نه کودک است، نه بزرگسال. اگر مانند کودکان رفتار کنند، به آنها گفته ميشود که متناسب با سن خودشان عمل کنند و اگر سعي کنند نظير بزرگسالان عمل کنند، اغلب مورد سرزنش واقع مي شوند.
دوران نوجواني حسّاسترين و مهمترين دوره زندگي است. در اين سنين تغيير و تحوّلات بسياري هم از نظر جسمي و هم از جهت عاطفي و رواني براي نوجوان ايجاد ميشود. نوجوان به سرعت رشد کرده، شاهد تکامل جسماني و نيرومندي بدني خويش است و همزمان عواطف و احساسات او دچار تحول اساسي ميشود و افکار و آرزوها و نگرش او درباره افراد و محيط اطراف را تحت تأثير قرار ميدهد. در اين دورانِ گذار، تمايلات و خواهشهاي متضادي در او خودنمايي ميکند؛ خودخواهي کودکانه با نوعپرستي خيرخواهانه درميآميزد و او را در برزخي ميان کودکي و بزرگسالي رها ميسازد و دچار نوعي بي ثباتي عاطفي و رواني و فکري ميشود که از آن به "بحران بلوغ" ياد ميکنند. اين بحران، نوجوان را در وضعيت مبهم و پيچيدهاي قرار ميدهد که نميداند چه بايد بكند و همين عدم اطمينان نسبت به نقش خود، موجب پيدايش مشکلات زيادي براي نوجوان ميشود و او را زودرنج و دو دل و بيثبات ميسازد.
در اين دوره كه مصادف با دورة رشد و بلوغ جسمي كودك است، ديگر ابعاد او نيز رشد ميكند. در اين دوره توانايي تفكر كودك رشد كرده، توانايي استدلال كردن، منظم كردن عقايد و فرضيهپردازي را به دست ميآورند و ميتوانند فرضيههاي خود را به روش منطقي آزمايش و متغيرهاي متعدد را بررسي كنند. در اين دوره تفاوت ميان واقعيت و احتمالات براي نوجوان روشن ميشود و به همين جهت، آرمانگرايي و در نتيجة آن، نارضايتي از وضع موجود و سعي در تغيير وضع موجود در نوجوانان بسيار برجسته ميشود. [1]
در اين دوره الگوهاي پاسخهاي هيجاني به رويدادها و اشخاص[2] و نيز خودپنداره و عزت نفس در نوجوانان تثبيت ميشود.[3] نوجوان دوست دارد ديگران بهويژه پدر و مادر او را به چشم بزرگسالي مستقل ببينند و به او اعتماد كرده، آزادي بدهند.[4] در متون ديني نيز اين دوره را دورة وزارت ناميدهاند. پيامبرd ميفرمايد: "الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ"؛ فرزند هفت سال آقا و رئيس، هفت سال بنده و مطيع و هفت سال وزير است. براي نوجوانان دوستي و داشتن دوست بسيار اساسي است و به تدريج روابط با دوستان جايگزين بخشي از رابطة آنها با والدينشان ميشود. همچنين ديدگاهها، تأييدها و راهنماييهاي دوستان براي نوجوانان اهميت مييابد. افزون بر اين، نوجوان دوست دارد ديگران او را بپذيرند و مورد توجه واقع دهند.[5]
بر اساس ويژگيهاي پيش گفته، اين دوره دورة بازنگري، تثبيت و تعميق نماز در روح و روان نوجوان است. در اين دوره نماز خواندن بايد برايش كاملاً ملكه و با احكام، فلسفه، آثار و بركات و آداب نماز به صورت كامل آشنا شود. همچنين در اين دوره بايد با شبهاتي كه دربارة نماز مطرح است آشنا شود و بيپايه بودن آنها را درك كند. بنابراين، اين دوره دورة تعميق و تثبيت نماز و شكلگيري هويت ديني در فرزند است.
1. تحكيم و تعميق بنيانهاي اعتقادي
با توجه به تحولاتي كه در اين دوره در توانايي فكري و زباني نوجوان بهوجود ميآيد، او در این سن آمادگی لازم برای ادراکات انتزاعی را پیدا میکنند. از لحاظ تفکر و استدلال انعطافپذیرتر و ماهرتر میشود و میتواند موضوعات را از دیدگاهها و نظرات مختلف ببیند؛ علاوه بر مسائل واقعی درباره مسائل فرضی میتواند استدلال کند؛ در نتيجه، به موضوعات انتزاعی و نظری مختلف از جمله موضوعات فلسفی و سیاسی مانند عدالت و آزادی فردی، زیبایی و زیباشناسی، مذهب و ایدئولوژیهای اخلاقی علاقهمند ميگردد. غالب نوجوانان همه چیز از جمله دانش، افکار و عقاید خود را میآزمایند و ارزیابی میکنند؛ در تمامیت، نگرشها و عقاید خود تردید میکنند و در جستجوی ثبات و ارزشها و فلسفههای جدیدی برای زندگی برميآيند؛ سخت در برابر آرمانهای دروغین نگران ميشوند و دربارة آينده به فکر فروميروند".[6]
بنابراين، بازنگري و بازسازي و تعميق اعتقادات يكي از ضروريات اين دوره است. والدين و معلمان بايد در اين دوره به نوجوان كمك كنند تا بتواند به سلامت اين مسير را طي كند.
در اين راستا توجه به اين نكات ضروري است:
نکته اول. گسترش دادن ميزان اطلاعات و آگاهي او دربارة موضوعات اعتقادي؛
دوم. ارائه مطالب بهصورت مستدل، همراه با تبيينهاي روشن و قوي و پرهيز از ارائه مطالب ضعيف و بيپايه؛
سوم. توجه به شبهات و پاسخ به موقع و مناسب به شبهات او؛
چهارم. سیر و سفر و مشاهده آیات خداوند[7] در درون و بیرون خودش.[8]
اهداف تحكيم و تعميق بنيانهاي اعتقادي
چنانكه پيش از اين گفتيم، با توجه به ويژگيهاي روانشناختي نوجوان اين دوره، دورة بازنگري و تعميق و تثبيت است.
اهداف تثبيت، تعميق و تحكيم نماز، اين است که:
اول. آگاهي و شناخت فرزند ما از آداب و احكام نماز گسترش و عمق پيدا كند؛
دوم. آگاهي و شناخت وي از فلسفه و آثار و فوايد نماز گسترده و عميق شود؛
سوم. با شبهات و موانع نماز برخورد كرده و راه حل آنها را پيدا كرده باشد؛
چهارم. اقامة نماز براي او كاملاً دروني و بخشي از هويت ديني او شده باشد.
روشهای تحكيم و تعميق بنيانهاي اعتقادي فرزندان نسبت به نماز
براي تحقق اين اهداف، استفاده از اين روشها مؤثر است:
روش اول. تشكيل جلسات بحث و گفتگو
در اين مرحله بايد دانش گستردهاي دربارة احكام مورد نياز نماز و آداب نماز مانند خضوع و خشوع، نماز در اول وقت، و آراستگي در اختيار فرزند قرار گيرد. همچنين بايد دربارة حكمت نماز، آثار و فوايد و بركات نماز نيز بينشي كاملاً عميق در او ايجاد شود. در اين مرحله آموزشها بايد از حالت تلقيني و خطابي خارج شده و متقن و محكم و مستدل باشد. تشكيل جلسات بحث و گفتگو دربارة نماز روش بسيار خوبي براي تحقق اين اهداف است. در اين جلسات والدين يا معلمان ميتوانند دربارة ابعاد مختلف نماز بحث و موجب رشد فرزندان خود شوند.
يكي ديگر از روشهاي تعميق و تثبيت دانش مربوط به نماز تدوين برنامة مطالعاتي است كه در طي آن نوجوان با مطالعة منظم كتابهاي مربوط ميتواند بينش و دانش خود را در اين زمينه تكميل كند. اگر بعد از مطالعة هر كتاب دربارة آن بحث نيز بشود تأثيرش پايدارتر خواهد بود.ترغيب و ترهيب، انذار و تبشير، تشويق و تنبيه
اين روشها در ايجاد انگيزه و تثبيت نماز در نوجوان مؤثر است؛ اما بايد توجه داشت كه در اين دوره محور ترغيب و تبشير و تشويق، امور معنوي و تأثير نماز در رشد و كمال انسانيِ انسان باشد.
الگوهايي كه در اين دوره معرفي ميشوند، بايد متناسب با دورة نوجواني الگوهايي باشند كه نماز در آنها تثبيت شده و با معارف نماز به صورت كامل آشنا هستند. بنابراين، در معرفي الگوها بايد به خضوع و خشوع آنها در نماز، رعايت آداب نماز، لذت بردن آنان از نماز و نماز شب و نوافل آنها بيشتر توجه شود.
چنانكه پيش از اين گفتيم، دوستگرایی و گروهگرایی يكي از ویژگیهای دوران نوجوانی به شمار میرود. وفاداری به خانواده جای خود را به وفاداری به دوست میدهد. تأثیر خانواده در کنش و منش نوجوان کمرنگ میشود و تأثیر دوست پررنگ. به همين جهت در این دوران همراهی با دوستان نمازگذار و فاصلهگیری از دوستان بینماز بسیار مهم است. بنابراین خانواده باید سعی کند، همراهی و صمیمیت بیشتری را با فرزند داشته باشد و در عین حال نوجوان خودشان را در دوستیابی و نحوه تعامل با دوست، راهنمایی و کمک نمایند.
- شركت در اجتماعات مذهبي و متعهد
استفاده از ویژگی گروهگرایی نوجوان در دعوت به نماز نیز فرصت خوبی است در نهادینه سازی نماز در فرزندان است. شرکت در هیئتهای مذهبی، تشکلهای انقلابی همچون بسیج و کانونهای فرهنگی دینی و یا گروههای ورزشی سالم و فاصلهگرفتن از گروهها و احزاب ناسالم نیز باید مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد.
والدين و معلمان در اين دوره بايد به اين نكات توجه كنند:
نکته اول. گسترش دادن ميزان اطلاعات و آگاهيهاي فرزند؛
دوم. به رسميت شناختن قدرت استدلال و درك و فهم فرزند؛
سوم. ارائه مطالب به صورت مستدل، همراه با تبيينهاي روشن و قوي و پرهيز از ارائه مطالب ضعيف و بيپايه؛
چهارم. برنياشفتن در مقابل انتقادها و اشكالات او و ارائة پاسخهاي مستدل و متقن؛
پنجم. توجه به شبهات و دادن پاسخ به موقع و مناسب به شبهات او؛
ششم. پرورش روحية مطالعه و تحقيق؛ چرا که خودیابی بهتر از پاسخهاي ديگران او را قانع میکند؛
هفتم. گفتگوهای صمیمانه والدین و مربیان با نوجوان نقش مهمي در ارتقا و تعميق ايمان نوجوان دارد.
[1]. رايس، رشد انسان، ص 330 و 331.
[2]. همان، ص 356.
[3]. همان، ص 365.
[4]. همان، ص 382ـ383.
[5]. همان، ص 389 و 391.
[6]. ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ص 276و277.
[7]. "قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير" (العنكبوت: 20).
[8]. "سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيد" (فصلت: 53).