■ راهکارهای دعوت به نماز1
اعطاي بينش در دعوت به نماز
حجت الاسلام دکتر محمد داودی، هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مرکز تخصصی نماز
رفتار آدمي، به ويژه در سنين بالاتر، تا حدود زيادي تحت تأثير آگاهي و شناخت او قرار دارد. اگر آدمي بداند فلان غذا براي سلامتي بدن مفيد است، خود به خود نسبت به آن گرايش پيدا ميكند و حاضر ميشود براي تهية آن اقدام كرده و بهاي آن را بپردازد. در حالي كه اگر شناختي نداشته باشد، براي آن ارزشي قائل نميشود و براي تهية آن تلاشي نميكند و اگر در اختيار او هم باشد، ممكن است آن را دور بيندازد. به همين جهت گفته شده است: "الناس اعداء ماجهلوا".[1]
شناخت و آگاهي در صورتي در رفتار آدمي مؤثر است كه به اندازه باشد. شناخت اندك چندان تأثيري بر رفتار انسان ندارد. به علاوه، شناخت به اندازه نيز در صورتي آدمي را به رفتار و واكنش درست هدايت ميكند كه درست و مطابق با واقع باشد. پس اگر شناخت آدمي از جهان پيرامون خود به اندازه و درست باشد، رفتارهاي صادر شده از او نيز تا حدود زيادي درست خواهد بود؛ ولي اگر شناخت وي نادرست و ناقص باشد، رفتارهاي وي نيز نادرست و ناكامكننده خواهد بود.
شناخت و آگاهي از نماز نقش مهمي در رويآوردن یا رويبرگرداندن از نماز دارد. بسياري از مردم به اين دليل به نماز پشت يا به آن بيتوجهي ميكنند كه آگاهي و معرفت درست و كافي از نماز ندارند. برخي نيز به دليل شناخت نادرستي كه از نماز دارند به آن بيتوجهي ميكنند. بنابراين، يكي از روشهاي دعوت به نماز ايجاد معرفت و تقويت و تعميق آن است. اگر فرزند ما بداند كه نماز پاسخ كاملي است به نياز فطري پرستيدن كمال مطلق؛ اگر بداند نماز برنامة جامع و راهنماي سلامتي روحي و اخلاقي انسان، آرامبخش دل، همكلامي با خالق هستي، همنوايي با كل جهان هستي در ستايش ربالعالمين و ياد خداست، خود به خود به نماز علاقهمند ميشود و اين انگيزه در او به وجود ميآيد كه به نماز روي كند و خود را متعهد به انجام آن نمايد.
تحقيقاتي كه دربارة نماز انجام شده نشان ميدهد كه ناآگاهي از حكمت و نقش نماز يكي از دلايل ترك نماز يا بيتوجهي به آن توسط دانشآموزان است.[2] بنابراين، والدين براي دعوت فرزند به نماز بايد فرزند خود را بهخوبي با نماز و حكمت و فلسفة آن آشنا كنند و با استدلال و منطق براي آنان توضيح دهند كه چرا بايد نماز بخوانيم؟ و نماز چه نقشي در زندگي ما دارد؟
در اينجا اندكي دربارة چرايي و فلسفة نماز بحث ميكنيم.
مقام معظم رهبري در يكي از آثار خود حكمت و چرايي نماز را به زباني شيوا بيان كردهاند كه حاصل آن به اين شرح است:
"انسان براي هدفي آفريده شده و آن، تعالي و تكامل بيپايان انسان و بازگشت به خدا و بروز خصلتهاي نيك و استعدادهاي نهاني انسان است. رسيدن به اين هدف جز با شناخت خدا و راهي كه او براي تعالي انسان ارائه كرده و حركت در اين مسير امكان ندارد. بنابراين، انسان بايد هر كاري كه او را به هدف نزديك ميكند، انجام دهد و از هر كاري كه او را از اين مقصد دور ميكند، بپرهيزد. البته، حركت در اين مسير نياز به زاد و توشه دارد كه اسلام آنها را در اختيار پويندگان اين راه قرار داده است. مهمترين توشهاي كه راهيان اين راه در كولهبار خود دارند همانا ياد خداست. ياد خدا از طرفي هدف و مقصد را كه خداست به او يادآوري ميكند و بدين وسيله مانع انحراف از مسير ميشود و از سوي ديگر به او قوت قلب و نشاط و اطمينان ميبخشد و از سرخوردگي و فريفتة دنيا شدن بازميدارد. نماز عبادتي سرشار از ياد خداست كه هر مسلماني در شبانهروز پنج بار آن را بهجا ميآورد و غرق در ياد خدا ميشود و يكي از حكمتهاي نماز همين است: "وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي".[3] همچنين نمازگزار از نماز انرژي و انگيزه براي ادامة مسير دريافت ميكند و اين نيز يكي ديگر از حكمتهاي نماز است؛ "وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ".[4]
نماز زنگ هشدارباش است كه مؤمن را از انحراف يا توقف در مسير بازميدارد. نماز برنامة زندگي را به مسلمان يادآوري ميكند و از او ميخواهد كه به اين برنامه پايبند باشد. نماز خلاصهاي از اسلام است كه در آن اصول اساسي اسلام و برنامة زندگي اسلامي گنجانده شده است و در هر شبانهروز پنج بار اين اصول و برنامه و وظايف و تكاليف مسلمان را به او يادآوري ميكند و به او نيرو و انگيزه براي انجام آن ميدهد و به اين صورت، مؤمن را قدم به قدم و پله پله به خداوند متعال نزديك ميكند و از آلودگيها و گناهان باز ميدارد؛ "وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ" [5]
دل به عشق خداي يكتا ده قطرهاي را رهي به دريا ده
كندة تن ز پاي جان وا كن مست و شوريده سر به صحرا ده
تا كي از هر هوي بتي سازي دل به عشق خداي يكتا ده
روشن است كه والدين در بيان اين مطالب بايد ميزان درك و فهم فرزند را در نظر داشته باشند و مطالب را با واژگان و ادبياتي مطرح كنند كه براي او قابل فهم باشد.
شبهاتي كه دربارة نماز در ذهن و جان فرزند وارد ميشود به منزلة ويروسي است كه از درون توش و توان و انگيزة او براي نماز را به تحليل ميبرد و اگر معالجه و درمان نشود، التزام و پايبندي او به نماز را از ميان ميبرد. شبهه، دقيقاً در مقابل اعطاي بينش عمل ميكند. به همان اندازه كه اعطاي بينش در سوق دادن فرزند به نماز مؤثر است و در او انگيزه و علاقه به نماز ايجاد ميكند، شبهه نيز در بيانگيزه و بيعلاقه كردن او به نماز مؤثر است. بنابراين، مراقبت فکری از فرزند و پاسخ دادن به شبهات او يكي از روشهاي مؤثر در دعوت و ترغيب او به نماز است.
در اينجا برخي از مهمترين شبهات را برای نمونه مطرح و پاسخ آن را بيان ميكنيم.
يكي از پيامدهاي رنسانس و پيشرفتهاي علمي بشر اين عقيده بود كه انسان براي رشد و تعالي خود نيازي به راهنماييهاي دين ندارد و با اتكا به عقل و دانش خود ميتواند راه سعادت را بيابد و به سعادت برسد. بر اين اساس، دين و آموزههاي ديني متعلق به تاريخ و خرافه تلقي شدند و پايبندي به دين معادل تحجر و عقبماندگي شد.
اما تحولات بعد از رنسانس نشان داد كه ادعاهاي بشر غربي در دوران رنسانس ادعاهايي گزاف و باطل بوده و انسان نميتواند با اتكا به عقل خود راه سعادت و خوشبختي را پيدا كند. از سوي ديگر، روشن شد ادعاهايي كه در غرب دربارة دين و آموزههاي ديني شده در مورد مسيحيت كه ديني تحريف شده است، صادق میباشد نه در مورد اسلام. دستورات و آموزههاي اسلامي، اعم از اعتقادات و مناسك و اخلاقيات، همگي معقول و مبتني بر مباني معرفتي مستحكم و قوي بوده با هيچ يك از دستاوردهاي علمي و فكري بشر تعارضي ندارد. به همين جهت، امروزه اقبال به دين در ميان مردم بهويژه كشورهاي اروپايي و امريكايي كه مهد رنسانس بودند رواج يافته و حتي دانشمندان و تحصيلكردگان آنها به اسلام رو ميآورند و آن را از جان و دل ميپذيرند و پايبندي به آموزههاي آن از جمله نماز را نشان عقبماندگي و تحجر خود نميدانند.[6]
نماز براي انسان گناهكار بيفايده است
برخي از افراد گناهكار معتقدند آنقدر در گناهان فرو رفتهاند كه نماز هيچ سودي به حال آنان ندارد. چنانكه برخي با استناد به رواياتي كه در مورد تأثير برخي گناهان بر قبول نشدن نماز دارد، نماز را بيفايده ميدانند و آن را ترك ميكنند. اين مطلب بهويژه در مورد نوجوانان و جوانان، يكي از علتهاي مهم ترك نماز است. نوجوان و جوان پس از ارتكاب يك گناه، از خود متنفر شده و معتقد ميشود كه نمازخوانِ واقعي نيست و به همين سبب، نماز را ترك ميكند.[7]
دربارة شبهة اول بايد به اين مطلب توجه داشت كه خداوند متعال درياي رحمت و مغفرت و بخشش است و هر گناهي غير از شرك[8] را ميبخشد. خداوند بيش از بندگان گناهكارش به توبه و بازگشت آنان علاقهمند است و همة اسباب و زمينهها را براي آمرزش گناهان بنده و بازگشت او به سوي خدا فراهم ميكند. پس انسان به هر اندازه هم گناهكار باشد، نبايد از رحمت الهي نااميد شود كه نااميدي از خداوند متعال خود گناهي بزرگ است؛ "قل يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم".[9]
اكنون كه براي انسان گناهكار، هر اندازه گناهانش انبوه و بزرگ باشد، امكان نجات وجود دارد، نبايد بار گناهانش را ، سنگينتر كند، به اين بهانه كه آب چو از سر گذشت، چه يك وجب چه صد وجب! بلكه از آنجا كه براي او هر آن احتمال نجات يافتن وجود دارد، بايد تا آنجا كه ميتواند بار گناهان خود را سبك كند. ترك نماز خود گناهی دیگر است؛ اما از طرفی نماز يكي از اسباب آمرزش گناه و نجات پيدا كردن است.
از پيامبرd روايت شده است:
"إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ تَحَاتَّتْ عَنْهُ خَطَايَاهُ، كَمَا تَحَاتُّ وَرَقُ هَذهِ الشَّجَرَةِ"؛[10] هرگاه بندة مسلمان به نماز برخيزد گناهانش ميريزد چنانكه برگ اين درخت ميريزد. علاوه بر اين، خودِ نماز وسيلهاي است كه انسان را از گناه باز ميدارد.
در روايت آمده است:
"أَنَّ فَتًى مِنَ الْأَنْصَارِ كَانَ يُصَلِّي الصَّلَاةَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ يَرْتَكِبُ الْفَوَاحِشَ فَوُصِفَ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً مَا فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ تَابَ؛"[11] جواني از انصار با پيامبرd نماز ميخواند و در عين حال كارهاي زشت مرتكب ميشد. حالِ او را براي پيامبر توضيح دادند، حضرت فرمود: نمازش روزي او را از اين كار باز ميدارد و طولي نكشيد كه توبه كرد.
دربارة شبهة دوم بايد گفت رواياتي كه ميگويند برخي گناهان مانع قبولي نماز ميشود به اين معنا نيست كه بايد نماز را ترك كرد. اين روايات با بيان آثار گناهان ميخواهند انسان مؤمن و نمازگزار را از ارتكاب گناه و از ميان بردن تأثير نماز باز بدارند؛ تا مؤمن از بركات نماز بهصورت كامل بهرهمند شود.
کلیدواژه: دعوت فرزندان به نماز، آموزش نماز، بینش دهی، پاسخ به شبهات نماز، والدین
[1]. "مردم، دشمن آنچه نمیدانند هستند" (آمدي، غرر الحكم، ص 28).
[2]. داودي، نقش معلم در تربيت ديني، ص 196.
[3]. طه: 14.
[4]. بقره: 45.
[5] . عنكبوت: 45.
[6] . محمد داودی، خانه بهشتی، ص؟؟؟
[7]. گلزاري، تربيت نسلی نمازگزار، نماز و تربيت، ص 81.
[8]. "إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيماً" (نساء: 48).
[9]. زمر: 53.
[10]. مجلسي، بحارالأنوار، ج 79، ص 208.
[11] . همان، ج 79، ص 198.