■ تاثير نماز استسقا
در سال 1363 هجري قمري رحمت حق تعالي از شهر قم و حومه آن قطع شده و از آغاز بهار تا اوايل خرداد حتي قطره اي باران از آسمان نازل نشده بود. دشت و هامون خشك و مزارع در اثر بي آبي پژمرده شده بود و آخرين مراحل حيات خود را طي مي كرد. ابرهاي اندوه و وحشت بر سراسر منطقه سايه افكنده بود و خرمن اميد مردم را بر باد مي داد. در چنين موقعيت خطرناك و ساعات وحشتناكي كه اميد افراد رفته رفته به نااميدي مبدّل مي شد و بيم قحطي و غلا اين سامان را تهديد مي كرد، نسيم صبح رحمت وزيدن گرفت : يگانه مرد ايمان و خداپرستي كه در كانون معرفت ، اسرار حقيقت آموخته بود و آن گوهر گرانبهايي كه در گنجينه تقوا و فضيلت براي چنين موقعي اندوخته شده بود، با عزمي متين و ايماني راسخ دامان همّت به كمر زد و تصميم گرفت به وسيله نماز استسقاء و دعا، از منبع رحمت الهيّه طلب باران نمايد و روي عجز و نياز به درگاه خداوند رحيم بي نياز آورد. پس ، اراده خود را به عموم طبقات اعلام كرد و در روز جمعه يك ساعت بعد از طلوع آفتاب عازم گرديد تا با رعايت دستور مقدس اسلام مشغول نماز شود. مردمي كه بر اثر سستي ايمان به خداوند، خوش گمان نبودند، به رغم فساد دروني خود، از راه خيرخواهي ، به حضرتش معروض داشتند: ممكن است اين نماز، بي اثر بماند و به مقام شامخ شما لطمه بخورد. ولي آن رادمرد، با حسن ظنّي كه به خداي خود داشت و جز خداي خود هيچ كس را نمي ديد و جز سخن حق سخني نمي شنيد، بدين سخنان وقعي نگذارد و فرمود: من به دستوري كه از شارع اسلام رسيده است عمل مي كنم و وظيفه خود را انجام مي دهم و بيمي از گفته اين و آن ندارم . آنچه صلاح باشد، واقع خواهد شد. آنگاه طبق مقررّات ديني خود با جمعي از مردان با ايمان و با داشتن روزه ، چنانكه دستور رسيده است ، رداي مبارك را از راست به چپ و برعكس انداخت و با پاي برهنه ، مانند عموي بزرگوارش حضرت ثامن الائمّه علي بن موسي الرّضا عليه السّلام كه در مرو خراسان براي استسقاء به بيابان رفت ، استغفار كنان رهسپار سمت خارج خاك فرج گرديد و به اميد فتح و فرج رو به بيابان نهاد. اين حادثه مصادف با زماني بود كه متّفقين ايران را اشغال كرده و واحدهايي از سربازان انگليسي و امريكايي در حدود خاك فرج استقرار يافته بودند. در اين ميان چند نفر از دشمنان قرآن از فرقه ضالّه و مضلّه بهائيّه ، به آنها خبر داده بودند كه عده زيادي از اهالي در نظر دارند به اين محدوده بيايند و چاه آبي را كه مورد استفاده شماست پر كنند و بعد براي نابود كردنتان به شما حمله بياروند. نيروهاي متّفقين كه اين خبر را شنيدند، چون از جريانات و قضايا هيچ اطّلاعي نداشتند و از طرفي هم هياهوي مردم اين گفته ها را تاييد مي كرد، كاملا براي دفاع آماده شدند و حتي تيربارها را به سوي جمعيت قرار دادند تا هنگام حمله مردم از خود دفاع كنند. مرحوم آية اللّه فقيد كه تنها متوجه خدا بود و هدفي خاص داشت ، با نهايت رشادت و متانت به راه خود ادامه داد و با حضور و متجاوز از بيست هزار تن از همراهان ، در حال تضرع و خشوع به ذات مقدس ربوبي ، نماز استسقاء را به جاي آورد و آن را با خطبه و دعا پايان مي داد. دل ها پرتپش و رنگ از رخ افراد پريده بود. هر كس با خود زمزمه مي كرد كه آيا دعا به هدف اجابت خواهد رسيد يا خير؟ متخصّصان اروپايي كه در لشكر متّفقين بودند، اوضاع جوّي را به دقّت مورد بررسي قرار داده و اظهار داشتند كه علائمي از نزول باران به چشم نمي خورد. روز ديگر، باز مرحوم آية اللّه فقيد - اعلي اللّه مقامه الشّريف - با جمعي از خوّاص اهل علم با خضوع و خشوع بيشتري به خارج محدوده رفتند و به حكم من لجّ بابا ولجّ بر اصرار و استغاثه افزودند و با چشم گريان و دل بريان چنين با خداي تو راز و نياز كردند: خدايا، اگر بندگان تو مخالفت و معصيت تو را مي كنند، تو آنان را به غضب خود و قطع رحمتت ، مؤ اخذه مفرما و بر آنان رحم كن ، كه تو ارحم الرّاحميني . آنگاه از قبيل ادعيه ماثوره و غير ماثوره خواندند و به سجده افتادند و با تضرع و زاري تقاضاي نزول رحمت كردند. ناگهان آثار رحمت حق تعالي در آسمان ظاهر گرديد و ابرهاي متراكم ، آسمان قم را پوشانيد. مردم به سوي خانه ها روانه شدند، ولي هنوز به مقصد نرسيده بودند كه باران سيل آسيايي شروع به باريد كرد و شهر و حومه را سيراب ساخت ، بطوريكه سيل در رودخانه قم به راه افتاد. روح تازه اي در سراسر باغات و مزارع و بيابانهاي سوزان دميده شد و زمين كه بر اثر بي آبي خشك و تفته شده بود، خلد برين گرديد. ظهور اين كرامت بزرگ و دعاي سريع الاجابه ، در جهان اثر عجيبي بخشيد، بطوريكه ژنرالها و فرماندهان لشكر متّفقين نيز تسليم مقامات ديني شدند و از آن بزرگوار خواستند براي رفع غائله جنك جهاني دعا فرمايند و مقامات رسمي لندن و واشنگتن وقوع اين حادثه شگفت انگيز را از طريق راديو، در تمام دنيا پخش كردند. در نتيجه ، حقّانيت دين مبين اسلام و ارزش حوزه علميّه قم عملا بر جهانيان آشكار گشت و بر آن مردم عادي و عناصر ناپاكي كه به ديانت اسلام و حوزه علميّه قم به نظر منفي و حقارت مي گريستند، ثابت شد كه مردان پاك و بافضيلتي در عالم هستند كه بي واسطه با عالم غيب پيوستگي پيدا مي كنند و مي توانند با نيروي ايمان جهاني را تكان دهند و طبيعت را با اذن خداوند در زير فرمان آورند.
منبع: چهل داستان درباره نماز و نمازگزار
منبع:راسخون