■ داستان نمازی(سستی در نماز)
پشت خطی داریم
یکی دو ماهی بود که حال و حوصله نداشت. گاهی وقتا اصلاً حرف نمیزد، گاهی وقتا هم از کوره در میرفت و دور و بریها رو از خودش میرنجوند. هر چی فکر میکرد چرا اینجوری شده کمتر به جواب میرسید، امروز هم دست کمی از بقیه روزا نداشت، با تنها چیزی که اجباراً کنار اومده بود ادارهاش بود و انجام کارای عادی و معمولی، قراره برای انجام کاری به یکی از شرکتهای همکار بره،
همینطور که کنار خیابون ایستاده بود یه تاکسی جلوی پاش ترمز زد. آقا کجا؟!
-مستقیم خیابون ....
بیهدف صفحات درون پرونده را زیر و رو میکرد.
صدای گوینده رادیو خیلی ضعیف به گوش میرسید.
مجری: خب اگه اجازه بدید شنونده پشت خط داریم،
-دستاش از روی کاغذها برداشته میشه
پشت خط یه جوون دانشجو از شهرستانه...
سلام آقا، اگه ممکنه کارشناس محترم برنامه به سئوال من پاسخ بدن
-سرش رو جلوتر میاره تا نزدیک صندلی جلو
مدتیه نمازام رو سر وقت نمیخونم، بعضی وقتا هم بیخیال نماز میشم، یه جواریی احساس کسل بودن و بینشاطی دارم، تو خوندن نمازم سستی میکنم! حالم خیلی بده، بعضی وقتا بیخودی با دوستا و پدر و مادرم بد رفتاری میکنم و ....
-حواسش رو متمرکز میکنه، تو یه لحظه فکر میکنه شاید گمشدش را پیدا بکنه
مجری رادیو از شنونده همچین حسابی تشکر میکنه و خلاصه سئوال را تکرار میکنه: خب جناب آقای ... علت سستی در نماز چی میتونه باشه؟
و از کارشناس برنامه جناب حجتالاسلام والمسلمین.... میخواد که به سئوال پاسخ بده
کارشناس مکثی میکنه.
قبل از اینکه وارد پاسخ بشم عرض کنم، رسیدن این جوان عزیز به اینکه ممکنه برخی از این بینشاطیها، بدحالیها، پرخاشها به عدم توجه ایشان به نماز بر میگرده، نشونه بسیار خوبیه که میتونه ایشون رو از آسیبهای جدی پیش رو حفظ بکنه.
-یه چیزایی رو تو ذهنش مرور میکنه
-اِ ! منم که ....
مجری وسط حرف کارشناس میاد
خب و اما چرا بعضیهامون در خوندن نماز و توجه به نماز سستی و تنبلی میکنیم؟
سه عامل مهم ممکنه بر این عدم توجه تأثیر بگذاره
عامل اول اینکه انسان نماز را بیفایده بدونه و یه وظیفه خشک و بیروح، طبیعیه که رغبتی به خوندن نماز نداشته باشه و در انجام آن سهل انگاری بکنه!
پیشنهاد ما در این خصوص اینه که شناخت خودمون رو از نماز افزایش بدیم، آیات و روایاتی که در این زمینه وجود داره رو مطالعه و بررسی کنیم، کتابهایی که درباره کاربردها و کارکردهای نماز و آثار و برکات فردی و اجتماعی آن نوشته شده را بخونیم، به سیره و روش ائمه نگاه کنیم...
-سری تکون داد و زیر لب با خودش حرف میزد
-من که کتاب درباره نماز خوندم پس چرا؟
-آقای راننده، ممکنه صدای رادیو رو یه کمی بلندترش بکنین؟!
کارشناس رفت سر عامل دوم ..ممکنه بعضیامون دچار انگاره و خیال بینیازی به نماز و نیایش و عبادت شده باشیم، در واقع یه نوع غفلت از نیازهای عالی انسانی و غفلت از این که مؤثر اصلی و کامل در رفع نیازهای بشری آفریدگار هستیه.
این جور آدما فکر میکنن که با علل و اسباب و انگیزههای مادی و طبیعی میتونن همه نیازهاشون رو پاسخ بدن و یا همه مشکلات مادی و معنوی رو از سر راهشون بردارن.
در حقیقت این گروه درگیر یه نوع خود فراموشی هستند و برای بیرون اومدن از این غفلت و خود فراموشی خودساخته، به یه سری نکات باید اهمیت بدیم، حتی المقدور روزی چند آیه از قرآن رو هر چند کم با تدبر و اندیشه بخونیم، مقالات و کتابایی که در زمینه انسان شناسی نوشته شده رو مطالعه کنیم، از رفت و آمد و معاشرت با دوستا و افرادی که در رشد و پرورش روحمون تأثیر منفی و مخرب دارند، دوری کنیم.
-حسابی چرتش پریده بود، اصلاً نمیدونست برای چی تو تاکسی نشسته و داره کجا میره؟
-خودش رو مقابل کارشناس برنامه میدید و با شنیدن حرفهاش به علامت تأیید سرش رو به بالا و پایین تکون میداد.
و اما عامل سوم که خیلی خطرناکه و از اون باید به خدا ببریم اینه که سهل انگاری در انجام نماز و یا بدنمازیهامون نتیجه گناهاییه که به خاطرشون توفیق انجام عبادت و لذت بردن از نماز اَزمون گرفته میشه!
خیلی از گناهای ریز و درشت مثل داشتن معاشرت و روابط غیر ضروری با نامحرم، قسمهای بیحساب و کتاب در انجام معاملات و روابط خانوادگی، ظلم و ستمهای کلامی و ارتباطی به خلق الله، لقمههای شبههدار و .... میتونه لذت عبادت را ازمون بگیره و ما رو درگیر خودمون بکنه و حسابی زمین گیرمون کنه!
برای رهایی از زنجیر اسارت شیطان و هوای نفس و آزادی از بند و زندان گناه، باید با یه برنامه حساب شده و البته آهسته پیش رفت.
-راست می گه ها!
-خدایا مگه خودت کمکم کنی،
مجری تشکر میکنه و از کارشناس میخواد اگه نکتهای ناگفته مونده ایشون یادآوری کنن. تا سری به اتاق فرمان بزنند.
و اما جملهای رو که در پایان میخوام یادآور بشم اینه که: برخی از بزرگان خوندن مکرر سوره واقعه و توجه به مفاهیم اون رو توصیه میکنن که در وصف بهشت و دوزخه و بسیار بر روح و جان اثر میذاره!
-آهنگ و موسیقی پایان برنامه او را به مقصد و مقصود بر میگردونه.
-آقای راننده ، همین کنارا یه جایی بیزحمت نگه دارین
ندای دلنشین مؤذنزاده همه جارو پرکرده ....سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر... الله اکبر
-نمی دونه چرا ولی انگاری یه احساس خوبی داره!
-آروم آروم به سمت گلدستهها پیش میره .....
منبع: ستاد اقامه نماز