■ امام جماعتی که در تمام عمرش به تعلیم و تربیت مردم پرداخت
عالم عارف، آیت اللّه آقا شیخ مرتضی زاهد, از روحانیون مخلص و پرهیزکار، در سال 1247 شمسی در تهران (محله حمام گلشن) دیده به جهان گشود. پدرش آخوند ملا آقا بزرگ، مردی روحانی و از واعظان بلند آوازه تهران و ملقب به مجدالذاکرین بود.
شیخ مرتضی، درس های مقدماتی را نزد پدرش فراگرفت. سپس به صورت رسمی به جمع طلاب مدرسه مروی پیوست و سطوح را در نزد اساتید معروفی چون میرزا مسیح طالقانی ادامه داد. ایشان هم چنین از محضر مجاهد شهید آیت اللّه حاج شیخ فضل اللّه نوری استفاده کرد و به این استاد شهیدش ارادتی خاص داشت. شهادت مظلومانه حاج شیخ فضل اللّه به قدری بر دوش ایشان سنگینی می کرد که تا وقتی زنده بود، حاضر نمی شد از آن میدانی که شیخ شهید را به دار زدند، عبور کند.
وی با هدف تعلیم و تربیت مردم و احیای دین خدا قدم در راه گذاشته بود و پس از کسب مدارج علمی برای رسیدن به هدفش ره سپار کوچه و بازار شد و به نشست و برخاست با مردم می پرداخت و سالها یکی دوساعت بعد از اذن ظهر به شبستان چهل ستون مسجد جامع بازار تهران می رفت و به اقامه نماز جماعت می پرداخت تا کسانی که از فیض حضور در نماز جماعت محروم گشته اند، بتوانند نمازشان را به جماعت بخوانند.
زندگی اش وقف مردم شده بود، کمتر روزی بود که جلسه خانگی نداشت و به ارشاد و موعظه و گره گشایی از خلق خدا مشغول نبود. جلسات شیخ مرتضی زاهد بیشتر به صورت هفتگی در شب های شنبه در خانه پدریشان از نماز مغرب و عشا برگزار می شد. در جلسات ابتدا دوستان و رفقایش نمازهای مغرب و عشا را به امامت او به جماعت می خواندند. نمازهای وی طولانی بود و سپس از روی رساله مراجع تفلید زمان مساله می فرمود و بعد سخنان و موعظه های ایشان از روی کتب حدیثی شروع می شد و معارفی را که برای مردم می گفت خودش هم دارای همان معارف بود
در جلسات اخلاقی وی قشرهای مختلفی چون علما و مجتهدین و تجار و بازاریان و اداره ای ها و اقشار مختلف حضور داشتند و افرادی که در پای موعظه های ایشان می نشستند حداقل تا مجلس هفته بعد نیروی وعظ و نصحیت مشفقانه ایشان آنان را از ارتکاب گناه و مکروهات باز می داشت و به کرامات نفسانی سوق می داد.
زاهد در زندگی عملی خویش، سادگی و قناعت را پیشه خود می ساخت و از تنعم تجمل و لذت گرایی پرهیز می کرد، می گفت، زهاد جهان، آنهایی هستند که به حداقل تمتع و بهرگیری از مادیات اکتفا کرده اند و بی حساب نبود که وی را لقب مرتضای زاهد داده بودند.
وی سرانجام پس از سالها مجاهده و تعلیم و تربیت عمومی و تاثیرگذاری شگفت انگیز خود بر انفاس مردم در روز جمعه دوم خرداد سال 1331 هجری شمسی دعوت حق را لبیک گفت و جنازه این عبد صالح و پرهیزگار به کربلای معلی حمل و در صحن حضرت ابوالفضل(ع) دفن می شود.
استاد محمدعلی جاودان درباره درگذشت شیخ مرتضی زاهد نقل می کند که در آن روزها حدودا هفت سالش بود و مادرش او را برای خرید چیزی مامور کرده بود، ایشان به یاد می آورد که به جلوی اتاق شیخ مرتضی زاهد رفتم و نگاهی به داخل اتاق انداختم. اقای سعیدیان و پدرش به طور عادی در حال گفت وگو با پدر بزرگم شیخ مرتضی زاهد بودند، من برای خرید بیرون رفتم و وقتی برگشتم دیدم سر شیخ مرتضی زاهد بر روی پاهای اقای سعیدیان است و او در حال ریختن تربت سیدالشهدا(ع) در دهان مرتضی زاهد و لحظاتی بعد غم و ماتم خانه را گرفت و به همین آسانی در حالی که دوست داشت خودش را برای انجام وظیفه و رفتن به یکی از جلسات آماده کند، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
برگرفته از کتاب زهدالعلما(زندگی نامه آیت الله مرتضی زاهد)
منبع:شبستان