■ عبادت در روايات
عبادت
1ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : قال اللّه تبارك و تعالي: يا عبادي الصدّيقين، تنعّموا بعبادتي في الدّنيا، فانّكم تتنعّمون بها في الآخرة[1].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : خداي تبارك و تعالي فرموده است: اي بندگان راستين من! در دنيا به عبادت من متنعّم شويد; زيرا كه در آخرت به وسيله آن متنّعم ميگرديد.
2ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : أفضل النّاس من عشق العبادة فعانقها، و أحبّها بقلبه، و با شرها بجسده، و تفرّغ لها، فهو لايبالي علي ما أصبح من الدّنيا علي عسر أم علي يسر[2].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : برترين مردم كسي است كه عاشق عبادت شود; پس، دست در گردن آن آويزد و از صميم دل دوستش بدارد و با پيكر خود با آن در آميزد و خويشتن را وقف آن گرداند; و او را باكي نباشد كه دنيايش به سختي گذرد يا به آساني.
3ـ قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : كفي بالعبادة شغلا[3].
بهترين كار و سر گرمي عبادت است.
4ـ قال الامام عليـ عليه السّلام ـ : فاتّقوا اللّه الّذي نفعكم بموعظته، و وعظكم برسالته، و امتنّ عليكم بنعمته، فعبّدوا أنفسكم لعبادته، و اخرجوا اليه من حقّ طاعته[4]
امام علي ـ عليه السّلام ـ : پس بترسيد از خدايي كه با پند خويش به شما سود رسانده و با رسالتش (كه از طريق پيامبران به شما ابلاغ كرده) شما را اندرز داده و با نعمت هايش بر شما منت نهاده است. بنابراين، جانهاي خود را براي عبادت او رام سازيد و حقّ طاعتش را به جاي آوريد.
5ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : العبادة فوز[5].
عبادت، رستگاري است.
6ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : فضيلة السّادة حسن العبادة[6].
برتري بزرگان (به) نيكويي عبادت است.
7ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : اذا أحبّ اللّه عبداً ألهمه حسن العبادة[7].
هرگاه خداوند بندهاي را دوست بدارد، نيكويي عبادت را در دل او ميافكند.
8ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : دوام العبادة برهان الظّفر بالسّعادة[8].
استمرار عبادت، دليل دستيابي به سعادت است.
9ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : في الانفراد لعبادة اللّه كنوز الأرباح[9].
در خلوتِ عبادت خدا، گنجهاي سود است.
10ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : ما تقرّب متقرّب بمثل عبادة اللّه[10].
هيچ تقرّب جوينده اي، به چيزي چون عبادت خدا، به او نزديك نشد.
حكمت عبادت
11ـ قال الامام الرضا ـ عليه السّلام ـ (في بيان علّة العبادة): لئلاّ يكونوا ناسين لذكره، و لا تاركين لأدبه، و لا لاهين عن أمره و نهيه، اذا كان فيه صلاحهم و قوامهم. فلو تركوا بغير تعبّد لطال عليهم الأمد فقست قلوبهم[11].
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : در توضيح علت عبادت، ميفرمايد: تا اين كه مردم ياد خدا را فراموش نكنند و آداب او را وا نگذارند و از اوامر و نواهي او غافل نشوند; زيرا درستي و قوام آنان در دين است. اگر بدون تعبّد به حال خود رها ميشدند پس از مدّتي دل هايشان سخت ميشد.
خود را وقف عبادت كردن
12ـ قال رسول اللّه صلي اللّه عليه و آله: يقول ربّكم: يا بن آدم! تفرّغ لعبادتي أملأ قلبك غِنيً و أملأ يديك رزقا. يا بن آدم! لا تباعد منّي فأملأ قلبك فقرا و أملأ يديك شغلا[12].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : پروردگارتان ميفرمايد: اي فرزند آدم! خود را براي عبادت من فارغ گردان تا دلت را پر از بي نيازي كنم و دستانت را آكنده از روزي سازم. اي فرزند آدم! از من دوري مكن، كه دلت را از فقر انباشته ميكنم و دستانت را از گرفتاري ميآكنم.
13ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : في التّوراة مكتوب: يا بن آدم! تفرّغ لعبادتي أملأ قلبك خوفاً، و ان لا تفرّغ لعبادتي أملأ قلبك شغلا بالدّنيا ثمّ لا أَسُدُّ فاقتك. و أكلك الي طلبها[13].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : در تورات نوشته شده است: اي آدم! خود را براي عبادت من فارغ گردان تا دلت را از ترس (از خودم) پر كنم; اگر خود را براي عبادت من فارغ نسازي، دلت را از اشتغال به دنيا انباشته ميكنم و آن گاه درِ نياز را به رويت نبندم و تو را به آنچه در طلب آن هستي وا گذارم.
14ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : في التّوراة مكتوب: يا بن آدم! تفرّغ لعبادتي أملأ قلبك غِنيً، و لا أكلك الي طلبك. و عَلَيَّ أن أَسُدَّ فاقتك و أملأ قلبك خوفا منّي. و ان لا تفرّغ لعبادتي أملأ قلبك شغلا بالدّنيا ثُمَّ لا أسد فاقتك، و أكِلكَ الي طلبك[14].
در تورات نوشته شده است: اي پسر آدم! خودت را وقف عبادت من كن تا دلت را از بي نيازي آكنده سازم و تو را به خواسته ات وا نگذارم; و بر من است كه درِ نيازمندي را به روي تو ببندم و دلت را از ترس پر كنم. اگر خود را وقف عبادت من نسازي، دلت را از گرفتاري به دنيا پر كنم، سپس در نياز را به رويت نبندم و تو را به خواسته ات وا گذارم.
15ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : تفرّغوا لطاعة اللّه و عبادته قبل أن ينزل بكم من البلاء ما يشغلكم عن العبادة[15].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : خود را براي طاعت خدا و عبادت او فارغ سازيد، پيش از آن كه گرفتاري و بلايي به شما رسد كه از عبادت بازتان دارد.
تفسير عبادت
16ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ ـ لمّا سئل عن العبادة ـ حسن النّية بالطاعة من الوجوه الّتي يطاع اللّه منها[16].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه عبادت چيست، فرمود: داشتن حسن نيّت در طاعت از چهرههايي كه از طريق آنها خداوند اطاعت ميشود (مقصود امام معصوم است).
17ـ في حديث المعراج: يا أحمد، هل تدري متي يكون لي العبد عابدا؟ قال: لا يا ربّ، قال: اذا اجتمع فيه سبع خصال: ورع يحجزه عن المحارم. و صَمتٌ يكفّه عمّا لا يعينه، و خوف يزداد كلّ يوم من بكائه، و حياء يستحي منّي في الخلاء، و أكل ما لابدّ منه، و يبغض الدّنيا لبغضي لها، و يحبّ الأخيار لحبّي ايّاهم[17].
در حديث معراج آمده است: اي احمد! آيا ميداني كه بنده چه وقت مرا بندگي ميكند؟ عرض كرد: نه، اي پروردگار.
فرمود: هر گاه هفت خصلت در او فراهم آيد: پارسايي و ورعي كه مانع او از حرامها شود و سكوتي كه او را از سخنان بيهوده باز دارد و ترسي كه هر روز بر گريه او بيفزايد و شرمي كه در خلوت و تنهايي از من داشته باشد و به اندازهي ضرورت بخورد و دنيا را ناخوش دارد چون من آن را ناخوش دارم و نيكان را دوست بدارد چون من آنان را دوست ميدارم.
قال الامام الرضا ـ عليه السّلام ـ : أول عبادة الله تعالي معرفته، و أصل معرفة الله توحيده.[18]
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : سر آغاز عبادت خداي تعالي، شناخت اوست و ريشهي شناخت خدا يگانه دانستن او.
حقيقت بندگي
18ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ لمّا سئل عن حقيقة العبوديّة: ثلاثة أشياء: أن لا يري العبد لنفسه فيما خَوَّلَهُ اليه مٌلكاً، لأنّ العبيد لا يكون لهم مُلكٌ. يرون المال مال اللّه يضعونه حيث أمرهم اللّه تعالي به، ولا يدّبر العبد لنفسه تدبيراً و جملة اشتغاله فيما أمره اللّه تعالي به ونهاه عنه... فهذا أوّل درجة المتّقين[19].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در پاسخ به پرسش دربارهي حقيقت بندگي، فرمود: حقيقت بندگي سه چيز است: اين كه بنده در آن چه خداوند به او عطا فرموده است براي خود مالكيتي قائل نباشد; زيرا بندگان مالك چيزي نيستند، مال را متعلّق به خدا ميدانند و آن را هر جا كه خداي تعالي فرمان داده است به مصرف ميرسانند. بنده براي خود تدبير و چاره انديشي نميكند و تمام اشتغالش به چيزهايي است كه خداي تعالي او را به انجام آنها فرمان داده يا از آنها بازداشته است... اين نخستين درجهي پرهيزگاران است.
19ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ العبودية خمسة اشياء: خلاء البطن، و قرائة القرآن، و قيام الليل، و التضرّع عند الصبح و البكاء من خشية الله.[20]
امام علي ـ عليه السّلام ـ : بندگي در پنچ چيز است: اندرون از طعام تهي داشتن، قرآن خواندن، شب را به عبادت گذراندن و زاري كردن (به درگاه خداوند) هنگام صبح و گريستن از ترس خدا.
نقش عبادت در تكامل
20ـ مصباح الشريعة: قال الصادق ـ عليه السّلام ـ : العبوديّة جوهرة كنهها الرّبوبيّة، فما فقد في العبودية وجد في الربوبيّة، و ما خفي عن الرّبوبية اصيب في العبودية[21].
مصباح الشريعة: امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: عبوديّت گوهري است كه باطن آن ربوبيّت است; پس، آن چه در عبوديت نيست سود در ربوبيّت يافت گردد و آن چه در ربوبيت مخفي بماند در عبوديّت به دست آيد.
21ـ روي أنّ اللّه تعالي يقول في بعض كتبه: يا بن آدم! أنا حيٌّ لا أموت، أطعني فيما أمرتك حتّي أجعلك حيّا لا تموت. يا بن آدم! أنا أقول للشّيء: كن فيكون، أطعني فيما أمرتك أجعلك تقول للشّيء: كن فيكون[22].
روايت شده كه خداي تعالي در يكي از كتابهاي خود ميفرمايد: اي فرزند آدم! من زندهاي هستم كه هرگز نميميرم; از فرمانهاي من اطاعت كن تا تو را زندهاي قرار دهم كه هرگز نميري. اي فرزند آدم! من به هر چه بگويم هست شو، هست ميشود. از فرمانهاي من اطاعت كن تا تو را چنان قرار دهم كه به هر چه بگويي هست شو، هست شود.
[1]. الكافي: 2 / 83 / 2 و ح 3.
[2]. الكافي: 2 / 83 / 2 و ح 3.
[3]. تحف العقول: 35.
[4]. نهج البلاغه، الخطبة 198.
[5]. غرر الحكم: 65، 6559، 4066، 5147، 6504، 9490.
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. عيون أخبار الرضا عليه السلام: 2 / 103 / 1، علل الشرائع: 256: 9.
[12]. كنز العمّال: 43614.
[13]. قصص الأنبياء: 166 / 193.
[14]. الكافي 2 / 83 / 1.
[15]. تنبيه الخواطر: 2 / 120.
[16]. الكافي: 2 / 83 / 4.
[17]. ارشاد القلوب: 205.
[18] . عيون أخبار الرضا ـ عليه السّلام ـ :1/150/51.
[19]. مشكاة الأنوار: 327.
[20] . مستدرك الوسائل: 11/244/12875.
[21]. مصباح الشريعة: 536.
[22]. مستدرك الوسائل: 11 / 258 / 12928.
@#@
22ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : من قام بشرائط العبوديّة اهّل للعتق[1].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : هر كه شرايط بندگي را به جاي آورد، سزاوار آزادي شود.
نقش شناخت در عبادت
23ـ قال الامام الرّضا ـ عليه السّلام ـ : أوّل عبادة اللّه معرفته[2].
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : آغاز بندگي خدا، شناخت اوست.
24ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : سكّنوا في أنفسكم معرفة ما تعبدون; حتّي ينفعكم ما تحرّكون من الجوارح بعبادة من تعرفون[3]
امام علي ـ عليه السّلام ـ : شناخت خدايي را كه ميپرستيد در جانهاي خود جاي دهيد تا خم و راست شدن هايتان براي عبادت كسي كه ميشناسيدش، شما را سود دهد.
25ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : لا خير في عبادة ليس فيها تفقّه[4].
در عبادتي كه با شناخت توأم نباشد، خيري نهفته نيست.