■ نماز و وقت شناسي
فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون.
و له الحمد في السّموات و الارض و عشيّاً و حين تظهرون.
منزه است خداوند به هنگامي كه شام ميكنيد و صبح ميكنيد.
و حمد و ستايش مخصوص اوست در آسمان و زمين، و تسبيح و تنزيه براي اوست به هنگام عصر و هنگامي كه ظهر ميكنيد.
«روم ، 17»
از اين كه خداوند براي تسبيح اوقات مذكور را مخصوصاً ياد نموده براي آن است كه اوقات تجديد نعمت پروردگار بوده و نعمتي چون روز تمام گشته و با غروب آفتاب شب كه زمان آسايش است سر رسيده و بر اساس وقتي كه مؤمنين از دنيا فارق شده و در آخرت وارد بهشت پروردگار ميشوند به هنگام اين انتقال حمد پروردگار و تسبيح او مينمايند (و آخر دعواهم ان الحمد لله ربّ العالمين).
و بعضي گويند آيه مذكور دلالت بر اوقات نمازهاي پنجگانه دارد زيرا (حين تمسون) بر نماز مغرب و عشاء (حين تصبحون) بر نماز صبح و عشاء بر نماز عصر و (حين تظهرون) بر نماز ظهر دلالت مينمايد.
و البتّه اين تفسير بهتر و با اوقات نماز كه وقت ذكر است مناسبتر به نظر ميرسد.[1]
و حمد و ستايش مخصوص ذات پاك او است در آسمان و زمين، و منزّه است به هنگام عصر، و هنگامي كه وارد ظهر ميشويد (و له الحمد في السموات و الارض و عشياًَ و حين تظهرون).
به اين ترتيب در اين دو آيه چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده: آغاز شب (حين تمسون).
طلوع صبح «و حين تصبحون».
عصرگاهان (و عشيا).
و به هنگام زوال ظهر (و حين تظهرون).[2]
امّا حمد از نظر مكان تعميم يافته و پهنه آسمان و زمين را شامل شده است.
ذكر اين چهار وقت در آيات فوق ممكن است كنايه از دوام و هميشگي تسبيح باشد، چنان كه در فارسي ميگوييم هر صبح و شام از فلان كس مراقبت كن (يعني هميشه و در هر زمان).
اين احتمال نيز از ناحيه بعضي از مفسران اظهار شده است كه اوقات چهارگانه فوق اشاره به وقتهاي نماز است، ولي اين سؤال را پاسخ نگفتهاند كه چرا به جاي پنج وقت تنها از چهار وقت سخن گفته است (و از وقت عشا سخني به ميان نيامده).
ولي ممكن است پاسخ داده شود كه چون وقت نماز مغرب و عشاء نسبتاً به هم نزديك است، و فاصله ميان آن دو در حدود يك الي يكساعت و نيم ميباشد هر دو يكجا آمده است، در حالي كه فاصله وقت فضيلت ظهر و عصر نسبتاً زياد و چند ساعت است.
امّا اگر تسبيح و حمد را به معني وسيع كلمه در آيات فوق بگيريم محدود به نمازهاي پنجگانه نخواهد شد، هر چند اين نمازها از مصداقهاي روشن آن است.[3]
در تفسير الميزان آمده:
از اين حمد و تسبيح چند نكته به دست ميآيد: اوّل اين كه تسبيح و تحميد در آيه شريفه انشائي، و از ناحيه خود خداي تعالي است، نه اين كه بخواهد خبر دهد از تسبيح تحميد ديگران، و يا براي ديگران انشاء كرده باشد، تا معنا (قولوا سبحان الله، و قولوا الحمد الله) (خدا را تسبيح و تحميد كنيد) باشد.
ـ و اين اوّلين بار نيست كه خدا خود را تسبيح و تحميد گفته، بلكه در كلام مجيدش مكرر آمده.
ـ نكته دوم اين كه مراد به تسبيح و تحميد معناي مطلق آن است، نه نمازهاي واجب روزانه، كه بيشتر مفسرين كه كلمه (بگوييم) را در تقدير گرفتهاند پنداشتهاند و گفتهاند معناي آيه اين است كه بگوييد «سبحان الله و الحمد لله».
ـ صبح و عصر مخصوص تسبيح و سماوات و ارض و ظهر و شب مخصوص حمد شود. بلكه همه اين اوقات مخصوص تسبيح، و همه مكانهاي مخصوص حمد است.[4]
[1] . مجمع البيان، ج 8، ص 465.
[2] . توجّه داشته باشيد كه «عشياً» و «حين تظهرون» عطف بر «حين تمسون» است و به موضوع تسبيح باز ميگردد.
[3] . تفسير نمونه، ج 16، ص 383.
[4] . تفسير الميزان، ج 16، ص 255.