■ وقت نماز
وقت نماز ظهر و عصر
مسأله 729
اگر چوب يا چيزي مانند آنرا ، راست در زمين هموار فرو برند صبح كه خورشيد بيرون ميآيد ، سايه آن بطرف مغرب ميافتد و هر چه آفتاب بالا ميآيد اين سايه كم مي شود و در شهرهاي ما در اول ظهر شرعي[1] به آخرين درجه كمي ميرسد و ظهر كه گذشت ، سايه آن به طرف مشرق بر ميگردد و هر چه خورشيد رو به مغرب ميرود ، سايه زيادتر ميشود بنابر اين وقتي سايه به آخرين درجه كمي رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشته ، معلوم ميشود ظهر شرعي شده است ولي در بعضي شهرها مثل مكه كه گاهي موقع ظهر سايه به كلي از بين ميرود ، بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد ، معلوم ميشود ظهر شده است .
مسأله 730
چوب يا چيز ديگري را كه براي معين كردن ظهر به زمين فرو ميبرند شاخص گويند.
مسأله 731
نماز ظهر و عصر هر كدام وقت مخصوص و مشتركي دارند : وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتي كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد ، و وقت مخصوص نماز عصر موقعي است كه به اندازه خواندن نماز عصر ، وقت به مغرب مانده باشد ، كه اگر كسي تا اين موقع نماز ظهر را عمدا نخواند ، نماز ظهر او قضا شده وبايد نماز عصر را بخواند، ولي اگر سهوا نماز عصر را جلوتر بخواند نماز ظهر را در وقت اختصاصي عصر به نيت اداء بخواند و ما بين وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر ، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است ، واگر كسي در اين وقت اشتباها نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند و بعد از نماز ملتفت شود ، نمازش صحيح است .
مسأله 732
اگر پيش از خواندن نماز ظهر ، سهوا مشغول نماز عصر شود ، ودر بين نماز بفهمد اشتباه كرده است ، چنانچه در وقت مشترك باشد ، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند يعني نيت كند كه آنچه تا حال خواندهام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد ميخوانم همه نماز ظهر باشد و بعد از آن كه نماز را تمام كرد ، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد ، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند ، و بعد نماز عصر را بخواند و اگر تمام نماز عصر را در وقت اختصاصي ظهر بخواند و از وقت مشترك چيزي درك نكند بنابر احتياط واجب نماز عصر را اعاده كند و بهتر آن است كه هر دو نماز را دوباره بخواند .
مسأله 733
در روز جمعه انسان ميتواند بجاي نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند ، ولي بهتر آن است كه نماز جمعه بخواند و احتياط مستحب آن است كه اگر نماز جمعه خواند نماز ظهر را هم بخواند . و اين احتياط خيلي مطلوب است .
مسأله 734
احتياط واجب آن است كه نماز جمعه را از موقعي كه عرفا اول ظهر مي گويند تأخير نيندازد واگر از اوائل ظهر تأخير افتاد بجاي نماز جمعه نماز ظهر بخواند .
وقت نماز مغرب و عشا
مغرب موقعي است كه سرخي طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا ميشود ، از بين برود .
نماز مغرب و عشا هر كدام وقت مخصوص و مشتركي دارند : وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است ، تا وقتي كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد ، كه اگر كسي مثلا مسافر باشد و تمام نماز عشا را سهوا در اين وقت بخواند احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز مغرب نماز عشا را دوباره بخواند ، و وقت مخصوص نماز عشا موقعي است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده كه اگر كسي تا اين موقع نماز مغرب را عمدا نخواند بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند ولي اگر نماز عشا را سهوا جلوتر بخواند نماز مغرب را به قصد اداء در وقت اختصاصي عشا بخواند و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا وقت مشترك نماز مغرب و عشا است كه اگر كسي در اين وقت اشتباها نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود ، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد .
وقت مخصوص و مشترك كه معني آن در مسأله پيش گفته شد ، براي اشخاص فرق مي كند ، مثلا اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اول ظهر بگذرد ، وقت مخصوص نماز ظهر كسي كه مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترك مي شود ، وبراي كسي كه مسافر نيست ، بايد به اندازه خواندن چهار ركعت نماز بگذرد .
اگر پيش از خواندن نماز مغرب ، سهوا مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد كه اشتباه كرده ، چنانچه تمام آنچه را خوانده يا مقداري از آن را ، در وقت مشترك خوانده و به ركوع ركعت چهارم نرفته است ، بايد نيت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند وبعد نماز عشا را بخواند ، و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته بايد نماز را تمام كند ، بعد نماز مغرب را بخواند . اما اگر تمام آنچه را خوانده ، در وقت مخصوص نماز مغرب خوانده باشد و پيش از ركوع ركعت چهارم يادش بيايد ، بايد نيت را به نماز مغرب برگرداند ونماز را تمام كند و بعد از آن عشا را بخواند ، ولي احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز عشا دوباره نماز مغرب و عشا را بخواند و اين احتياط خيلي خوب است و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته نماز عشاء باطل ميشود و بايد نماز مغرب و سپس نماز عشاء را بخواند و احتياط مستحب آن است كه در ركعت چهارم نماز عشاء را تمام كند وبعد نماز مغرب و عشاء را بخواند .
آخر وقت نماز عشا نصف شب است . و احتياط واجب آن است كه براي نماز مغرب و عشا و مانند اينها شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب كرد ، و براي نماز شب و مانند آن مي تواند تا اول آفتاب حساب نمايد.[2]
اگر از روي معصيت ، يا بواسطه عذري نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند ، بنابر احتياط واجب ، بايد تا قبل از اذان صبح ، بدون اين كه نيت ادا و قضا كند بجا آورد .
وقت نماز صبح
نزديك اذان صبح از طرف مشرق ، سفيدهاي رو به بالا حركت مي كند كه آن را فجر اول گويند . موقعي كه آن سفيده پهن شد ، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است . و آخر وقت نماز صبح موقعي است كه آفتاب بيرون مي آيد .
احكام وقت نماز
موقعي انسان ميتواند مشغول نماز شود ، كه يقين كند وقت داخل شده است ، يا دو مرد عادل بداخل شدن وقت خبر دهند .
نابينا و كسي كه در زندان است و مانند اينها بنابر احتياط واجب بايد تا يقين به داخل شدن وقت نكنند مشغول نماز نشوند ، ولي اگر انسان بواسطه ابر يا غبار و مانند اينها كه براي همه مانع از يقين كردن است ، نتواند در اول وقت نماز ، به داخل شدن وقت يقين كند ، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده ، ميتواند مشغول نماز شود .
اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند ، يا انسان يقين كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است . و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده ولي اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده ، يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده ، نماز او صحيح است .
اگر انسان ملتفت نباشد كه بايد با يقين به داخل شدن وقت مشغول نماز شود ، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحيح است ، واگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده يا بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده است ، نمازش باطل است .
اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه ، نماز او باطل است ، ولي اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت شده ، وشك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه نمازش صحيح است . ولي اگر بداند جزئي از نماز در خارج وقت بوده نماز او باطل است .
اگر وقت نماز به قدري تنگ است كه بواسطه بجا آوردن بعضي از كارهاي مستحب نماز مقداري از آن بعد از وقت خوانده ميشود ، بايد آن مستحب را بجا نياورد . مثلا اگر بواسطه خواندن قنوت ، مقداري از نماز بعد از وقت خوانده ميشود ، بايد قنوت نخواند . و اگر بخواند معصيت كرده ولي نماز او صحيح است .
كسي كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز را به نيت ادا بخواند ولي نبايد عمدا نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد .
كسي كه مسافر نيست ، اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند ، واگر كمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند وبعدا نماز ظهر را قضا كند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند ، واگر كمتر وقت دارد ، بايد فقط عشا را بخواند وبعدا بايد نماز مغرب را بخواند وبه احتياط واجب نيت ادا و قضا ننمايد .
كسيكه مسافر است اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند ، و اگر كمتر وقت دارد ، بايد فقط عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا كند . و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند ، واگر كمتر وقت دارد بايد فقط عشا را بخواند و بعدا مغرب را بدون نيت ادا و قضا بجا آورد ، وچنانچه بعد از خواندن عشا ، معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر وقت به نصف شب مانده است بايد فورا نماز مغرب را به نيت ادا بجا آورد .
ظهر شرعى در بعضى از مواقع سال چند دقيقه پيش از ساعت 12 ( به ساعت ظهر كوك ) و گاهى چند دقيقه بعد از ساعت 12 است .
بنابر اين تقريبا يازده ساعت ويك ربع بعد از ظهر شرعى آخر وقت نماز مغرب و عشا است. @#@
مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند و راجع به آن خيلي سفارش شده است و هر چه به اول وقت نزديكتر باشد بهتر است ، مگر آن كه تأخير آن از جهتي بهتر باشد ، مثلا صبر كند كه نماز را بجماعت بخواند .
هر گاه انسان عذري دارد كه اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند ، ناچار است با تيمم نماز بخواند ، چنانچه بداند يا احتمال دهد كه عذر او تا آخر وقت باقي است ، ميتواند در اول وقت ، نماز بخواند . ولي اگر مثلا لباسش نجس باشد يا عذر ديگري داشته باشد و احتمال دهد كه عذر او از بين ميرود بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا عذرش بر طرف شود و چنانچه عذر او بر طرف نشد ، در آخر وقت نماز بخواند ، ولازم نيست بقدري صبر كند كه فقط بتواند كارهاي واجب نماز را انجام دهد ، بلكه اگر براي مستحبات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد ميتواند با لباس نجس مثلا نماز را با آن مستحبات بجا آورد .
كسيكه مسائل نماز و شكيات و سهويات را نميداند اگر مطمئن است كه در نماز پيش ميآيد واجب است آنها را ياد بگيرد بلكه بنا به احتياط واجب مسائلي را كه احتمال ميدهد در نماز پيش آيد بايد ياد بگيرد ولي اگر اطمينان دارد كه نماز را بطور صحيح تمام ميكند ، ميتواند در اول وقت مشغول نماز شود ، پس اگر در نماز مسألهاي كه حكم آن را نميداند پيش نيايد نماز او صحيح است و اگر مسألهاي كه حكم آن را نميداند پيش آيد ، ميتواند به يكي از دو طرفي كه احتمال ميدهد ، عمل نمايد و نماز را تمام كند . ولي بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده ، دوباره بخواند .
اگر وقت نماز وسعت دارد وطلبكار هم طلب خود را مطالبه ميكند در صورتي كه ممكن است بايد اول قرض خود را بدهد ، بعد نماز بخواند ، و همچنين است اگر كار واجب ديگري كه بايد فورا آنرا بجا آورد پيش آمد كند ، مثلا ببيند مسجد نجس است كه بايد اول مسجد را تطهير كند ، بعد نماز بخواند . و چنانچه اول نماز بخواند ، معصيت كرده ولي نماز او صحيح است.