■ انس با نماز(6)
رضا اخوی، مرکز تخصصی نماز
اشاره
تاکنون به چهار راهکار مهم و کاربردی برای انس با نماز و لذت بردن از ثانیه های خلوت با پروردگار اشاره کردیم که با رعایت آنها، آثار و برکات بیشتری از این فریضه لذت بخش و تحول آفرین نصیب انسان می گردد. اینک دو راهکار دیگر در این بحث را به صورت گذرا مرور می کنیم.
رفع موانع
یکی از راهکارهای مهم انس با نماز، برطرف نمودن موانعی است که بر سر راه اقامه نماز وجود دارد که این موانع به چند صورت قابل تصور است:
الف: موانع ظاهری و فردی؛ مانند محیط خانواده یا بی توجهی و مقابله والدین، سستى و تنبلی، مجالست و همنشينى با دوستان ناباب، مزاحم دانستن نماز براى كارهاى شخصی، تكبر و غرور، تسويف (واگذارى امور به آينده)، ضعف اعتقادی، رفتار نامناسب برخی دینداران، حجب و حیای بی موقع، آشنا نبودن با کیفیت اقامه نماز و دیگر موارد مشابه آن.
ب: موانع معنوی؛ ارتکاب گناه و رفتارها و اعال ناشایستی مانند شرب خمر، چشم ناپاکی، مال حرام و... که نافرمانی خدا را در پی دارد، باعث عدم گرایش انسان به نماز شود که لازم است با تدبیر لازم و نیز مشاوره با صاحب نظران این حوزه، نسبت به رفع موانع اقدام نمود.
شهید سید مجتبی علمدار
یکبار یکی از بچه های هیأت آمد و به سید گفت: تو مراسمها و روضه اهل بیت(ع) اصلاً گریه ام نمی گیرد و نمی توانم گریه کنم! سید گفت: اینجا هم که من خواندم گریه ات نگرفت؟! گفت: نه! سید گفت: مشکل از من است! من چشمم آلوده است. من دهنم آلوده است که تو گریه ات نمی گیرد! این شخص با تعجب می گفت: عجب حرفی! من به هر کس گفتم، گفت: تو مشکل داری برو مشکلت را حل کن،گریه ات می گیرد! اما این سید می گوید مشکل از من است! بعدها می دیدم که او جزء اولین گریه کنندگان مصائب ائمه اطهار علیهم السلام بود.
توجه دادن به آثار ترک نماز
به فرموده قرآن، نماز فریضه ای واجب بر عهده انسان است که بدل پذیر نبوده و هر مسلمانی به حکم الهی، موظف به اقامه آن می باشد[1] و ترک و بی توجهی نبست به آن پیامدهای دنیوی و اخروی فراوانی برای فرد به دنبال خواهد داشت که به برخی از این پیامدها اشاره می کنیم.
باعث انهدام دین: رسول خدا(ص) فرمود: كسى كه عملا نمازش را ترك كند، به تحقیق كه دینش را منهدم كرده است.[2] و فرمود: فاصله كفر و بندگى ترك نماز است.[3] همو فرمود: دینى كه در او نماز نباشد، فایده و خیرى ندارد.[4] و فرمود: كسى كه نماز را ترك كند، باكى نیست كه یهودى بمیرد، یا نصرانى، یا مجوسى.[5]
قطع رابطه با اهلبیت(ع): امیر المؤمنین(ع)در یك بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند: آنكس كه نماز را تضییع نماید از من نیست.[6]
و امام صادق(ع)در بیان معیاری برای شناسایی افرادی كه با آن حضرت پیوند مكتبی دارند، چنین میفرمایند: شیعیان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسایی كنید.[7]
باعث غضب خداوند: قرآن كریم با نكوهش افرادی كه نماز را ضایع میكنند[8] یا نسبت به آن بیاعتنا هستند[9] مسلمانان را از این عمل بر حذر میدارد و امام صادق علیه السلام میفرمایند: وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را كوتاه میكند خدا به ملائكه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را كوتاه میكند گویا میپندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (كه اینگونه عجله میكند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است.[10]
کمبودهای دنیوی: پیامبر اعظم(ص) می فرماید:استخفاف و سبك شمردن نماز موجب فقر و تهیدستی میشود.[11] امام صادق(ع) فرمود: خداوند بركت را از عمر و روزی كسانی كه نماز را كوچك میشمردند بر میدارد.[12]
مشمول لعن و نفرین: در برخی روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نمودهاند كه بر حسب آن، نماز بصورت ملكی با انسان به گفتگو مینشیند گاه تشكر میكند و گاه گلهمند میشود. در روایتی امام صادق(ع)میفرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریك به سوی انسان باز میگردد. میگوید: مرا ضایع كردی خدا تو را ضایع كند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا میكند و میگوید: همان گونه كه مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ كند.[13]
سختی احوال قبر و قیامت: امام صادق(ع) فرمود: نماز گزاری كه نمازش را سبك بشمارد وقتی از قبرش خارج شود خداوند ملكی را بر وی موّكل میگرداند كه او را بر عرصهی قیامت وارونه بر زمین میكشد و مردم به او نگاه میكنند و با شدت و سختگیری مورد محاسبه قرار میگیرد.[14]
ترك نماز و عواقب اخروى: قرآن كريم راه تاركین را به «سَقَر» منتهی میداند در اينباره مىفرمايد: (مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ * وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ* وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضينَ* وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ)؛[15] چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مىگويند: ما از نمازگزاران نبوديم و اطعام مستمند نمىكرديم! و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم و همواره روز جزا را انكار مىكرديم.
اين آيه به خوبى نشان مىدهد كه تا چه حدّ ترك اين فريضه الهى خطرناك است كه مىتواند سبب سقوط در دوزخ شود. به جا آوردن نماز آن قدر از نظر اسلام مهم است كه طبق بعضى از روايات معروف، به نخستين چيزى كه در نامه اعمال نگاه مىشود نماز است، كه اگر در نامه اعمال وجود داشت به ساير اعمال نيك نگريسته خواهد شد وگرنه به بقيه نگاه نمىشود و چنين كسى روانه دوزخ مىگردد.[16]
در روایت مشهور پیامبر اكرم (ص) که در پاسخ سؤال حضرت زهرا(س) نقل شده نیز، این پیامدها به طور جامع نقل شده است:
ای فاطمه! هر كس از مردان یا زنان به نماز بیاعتنایی كند خداوند او را به پانزده عقوبت مبتلا میگرداند كه 6 عقوبت در آنها در دنیاست، 3 عقوبت به هنگام مرگ به سراغ او میآید، 3 عقوبت در قبر و 3 خصلت در قیامت و آنگاه كه از قبر بر انگیخته میشوند دامنگیرشان میشود. اما آنچه در دنیا متوجه چنین افرادی میشود عبارت است از: برداشتن بركت از عمر، رفتن بركت از روزی، محو سیمای صالحین از چهره و رخسار، بی اجر ماندن اعمال، عدم قبولی دعا و عدم مشمولیت دعای نیكان و به هنگام مرگ، علیل، تشنه و گرسنه خواهد مرد و اگر از نهرهای دنیا بیاشامد عطش او فرو نخواهد نشست و در قبر ملكی او را شكنجه مینماید، قبر بر او تنگ و تاریك میگردد. و در قیامت او را وارونه بر زمین خواهند كشید، سخت مورد محاسبه قرار میگیرد، خدا به او نظر رحمت نخواهد داشت و به عذابی دردناك گرفتار میگردد.[17]
نتیجه گیری
بی تردید طبع انسان با دانستن به ساحل آرامش قدم می گذارد و انگیزه حرکت و پویایی و عمل می یابد. در همین راستا، پاسخگویی به خواسته درونی دفع خطر و دوری از آفات و عواقب رفتارها نیز، می تواند عامل مناسب دیگری برای جلب به نماز و انس گرفتن با آن به شمار آید که در این شماره بدانها اشاره شده است.
[1] . ان الصلوة كانت على المؤ منين كتابا موقوتا؛ نساء:103.
[2] . بحارالانوار، ج 82، ص 202. مستدرك الوسائل، ج3، ص45.
[3] .همان
[4] . سیره ابن هشام، ج 4، ص 967.
[5] . بحارالانوار، ج 82، ص 203.
[6] . مستدرك الوسائل،ج3،ص98.
[7] . وسائل الشیعه ،ج4ص114.
[8] . فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاه (مریم/56).
[9] . ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون (ماعون/5).
[10] . كافی ج3ص269.
[11] . بحار الانوار،ج73،ص315.
[12] . همان،ج83، ص202.
[13] . همان، ج80، ص9.
[14] . همان، ص22.
[15] . مدثر،آيه42ـ46.
[16] . وسائل الشيعه، ج3، ص22، ج10، ص19.
[17] . بحار الانوار، ج 80، ص 21.مستدرك الوسائل، ج 3،ص 24.