■ وسواس در نماز به چه معناست؟! + راهکارهایی برای درمان وسواس در نماز
وسواس و شک دو واژه ای است که خبر از یک اختلال روانی می دهد البته در برخی موارد به آن شدت و حدتی که در ذهنتان مجسم می شود نیست و در برخی موارد نیز متاسفانه آنقدر آزار دهنده می شود که نمی توان آن را تحمل کرد.
یکی از وسواس هایی که شاید در بین بچه مسلمان ها و افرادی که نماز می خوانند پیش آید، وسواس در نماز است، شک کردن در این موضوع که رکعت چندم نماز بودم، کلمه ای را اشتباه بیان کردم، مرحله ای از نماز را بجا نیاوردم و ....
اما همه این موارد و بطور کلی وسواس و شک را به راحتی می توان درمان کرد البته تا قبل از آن که به اوج نرسیده باشد .
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد شما را با وسواس نماز و راه هایی برای درمان آن آشنا نماید، تا شاید بتوانیم این شک و تردید سیاه شیطانی را منهدم نماییم، پس بسم الله....
وسواس در نماز به چه معناست؟! + راهکارهایی برای درمان وسواس در نماز
وسواس
وسواس یک نوع اختلال روانی است که دارای اشکال مختلف است، مانند وسواس در تمیز کردن و ترس از آلودگی، وسواس در وارسی و ترسهای مربوط به سلامتی، وسواس در طهارت و نجاست، وسواس در تکرار و اجبارهای شمارشی، وسواس ها و اجبارهای خرافی، وسواس در صرفه جویی و ... .
با توجه به گستردگی انواع وسواس و تخصصی بودن روش درمان آن، بخصوص که در مواردی علاوه بر راهنمائی و مشاوره احتیاج به روانکاوی و یا درمان داروئی دارد، بهترین راه برای درمان، مراجعه به یک روانپزشک است.
به هر حال اگر مراد شما از وسواس، وسواس در انجام مسائل شرعی اعم از طهارت و نجاست و یا وسواس در انجام عبادت و غیر آن باشد، یکی از راههایی که شرع مقدس برای برداشته شدن فشار اضطراب از روی فردی که دچار وسواس گردیده و به منظور عدم تشدید وسواس و ایجاد آرامش و در نهایت رهایی او، تعیین نموده است، تجویز بی اعتنائی کردن به وسوسه ها و شک ها و نخواستن تکلیف از شخص وسواس در عمل به تکالیف خاص شک است.
به این معنی که یک شخص معمولی وقتی در اصل انجام و یا صحت یک وظیفه در حال انجام و ... دچار شک می شود باید طبق دستورات شرعی مربوط به آن شک عمل کند تا وظیفه خود را انجام داده باشد؛ اما مسئولیت اعتنا و توجه به شک در شخص مبتلا به وسواس، علاوه بر مشقت داشتن موجب ایجاد نگرانی و اضطراب و تشدید حالت وسواس در شخص شده و به تدریج موجب پایداری و نیز گسترش دامنه وسواس می گردد، به همین دلیل عدم توجه به شک و ادامه عمل، به خصوص در مراحل اولیه ابتلاء به وسواس، در جلوگیری از مزمن شدن آن و رهایی از وسوسه بسیار موثر است.
وسواس نماز چیست ؟
وسوسه و شک از القائات شیطان است، همان طور که طمانینه و خلوص و ثبات از الطاف خداوند رحمان می باشد تفصیل این اجمال آن است که قلب انسان دو وجه دارد:
وجهی به دنیا مربوط است و وجهی به آخرت، لذا به تعمیر و آبادانی هر دو عالم همت دارد، هر گاه وجه دنیایی در قلب، نیرومند شد و یکسره به آبادانی دنیا پرداخت و به لذت های دنیایی مشغول گردید، القائاتی شیطانی در آن پیدا می شود که همه منشأ خیال ها و گمان های باطل خواهند بود، دراین حالت اراده نیز تابع این القائات می شود و در ادامه، اعمال انسان نیز شیطانی می شوند و طبعاً وسوسه ، شک ، تردید و خیال های باطل در بدن موثر واقع می شوند.
متقابلاً هر گاه انسان متوجه آبادانی امور آخرت گردد و به عالم غیب و ملکوت توجه نماید، حالت استغاثه ، اطمینان و طمأنینه در قلب ایجاد می شود و در نتیجه اعمال ظاهر و باطن بر موازین حکمت و عقل صورت خواهند گرفت.
متناسب این مقوله روایتی از امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا (ص) است:
" نیست مومنی مگر این که برای قلبش دو گوش است، گوشی که در آن فرشته می دمد و گوشی که در آن شیطان وسوسه کن می دمد، خداوند مومن را به فرشته تایید می کند."
یکی از موانع حضور قلب در نماز، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد.
یکی از این موانع، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، ولیکن شرط صوری است و باید در حد تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر، باید پرهیز کرد. بازیابی و تشخیص روح و حقیقت نماز از ظاهر و صورت آن، در درمان این مرض کمک مینماید. باید بداند که رعایت قرائت و امثال آن، از احکام ظاهریه نماز و عبادت هستند و باید در حد اعتدال و تکلیف به آنها توجه کرد و حضور قلب و تخلیه قلب از اغیار از شرایط باطنیه نماز است و حقیقت نماز با وجود آن معنا پیدا میکند که هر چه توجه به این معنا زیادتر باشد، نماز کاملتر خواهد شد، چرا که باطن نماز بر خلاف ظاهر آن، محدود به حدی نیست. باید دانسته شود که فرق نماز امیرالمؤمنین علیه السلام با نماز ما در حضور قلب به خدا است نه به مد و لا الضالین و قرائت کاملتر آن حضرت.
راه درمان وسواس
مهم ترین و مؤثّرترین راه درمان وسواس، بی توجّهی به پیام های آن و بی اعتنایی به آن است.
اگر مدّتی این روش عملی شود، به طور قطع از شدّت آن کاسته خواهد شد.
برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشأ اضطراب و وسواس در آنها شده است، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران، از راه های درمان و رفع حساسیت به این امر است. اگر این روش با تکرار تحمّل شود به طور قطع مؤثّر خواهد بود.
البته بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت هورمونی بدن نیز در ارتباط است، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.
در برخی روایات از وسواس به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان یاد شده است. نزد امام صادق علیه السلام شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد، حضرت فرمود چگونه عاقل است که شیطان را اطاعت می کند؟
از همین رو به خدا توکل نموده و به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.
مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول اللّه به شما از بلای وسوسه که در نماز بدان گرفتار گشته ام شکایت می کنم تا آنجاست که بیشتر اوقات نمی فهمم چند رکعت خوانده ام، زیاد خوانده ام یا کم. حضرت فرمود:
هر گاه خواستی وارد نماز شوی بگو:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَکلْتُ عَلَی اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»؛
«از خداوند و از نام او یاری می جویم، و به خداوند توکل می کنم و پناه می برم به خدایی که شنوا و دانا است از شرّ شیطان (رانده شده درگاه الهی) پس (چون این کلمات را بگویی) شیطان را می کشی و زجرش می کنی و از خود میرانی».
در روایت دیگری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای در امان ماندن از وسواس به حضرت علی علیه السلام خواندن این آیات را توصیه فرمودند:
«إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَینَک وَ بَینَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً وَ جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکنَّةً أَنْ یفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَکرْتَ رَبَّک فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلی أَدْبارِهِمْ نُفُوراً».
البته به عنوان مثال در احکام شرعی آمده است:
شخصی که دچار کثرت شک در نماز است حتی اگر به حد وسواس نرسیده باشد.
وسواس در نماز به چه معناست؟! + راهکارهایی برای درمان وسواس در نماز
اگر بعد از عمل است باید بنا بگذارد که عمل او صحیح بوده و به این صورت به شک خود بیاعتنائی کند و اگر از عمل خارج نشده و شک کند که چیزی را به جا آورده چنانچه بجا آوردن آن عمل را باطل میکند باید بنا بگذارد که آنرا بجا نیاورده و اگر بجا نیاوردن آن موجب بطلان عمل می شود باید بنا بگذارد که بجا آورده و از ائمه اهلبیت علیهم السلام نقل شده که فرموده اند: کسانی که زیاد شک میکنند نباید به شک خود اعتنا نمایند.
البته این روایت در مورد شک در تعداد رکعات نماز مورد استفاده قرار گرفته است ولی می توان آن را به عنوان یک راه حل در تمام زمینه ها سرایت داد و جاری ساخت.
امروزه روانپزشکان به این راه درمان پی بردهاند و از آن به عنوان «شیوه مواجهه و جلوگیری از پاسخ» تعبیر می کنند که دارای اصولی است از جمله اینکه:
1- تا آنجا که می توانید با چیزهایی که باعث ترس تان میشود روبرو شوید.
2- اگر احساس اجبار میکنید که از چیزی اجتناب کنید این کار را انجام ندهید.
3- اگر احساس اجبار میکنید که به آدابی بپردازید که احساس بهتری را در شما بر می انگیزد از آن اجتناب کنید.
4- گامهای 1 و 2 و 3 را تا هر زمانی که برایتان امکان داشت ادامه دهید.
فقهاء و علمای اخلاق اسلامی هم به مبتلایان به وسوسه در انجام دستورات شرعی، دستور می دهند که به وسوسه ها و شک ها هیچگونه اعتنایی نکنند، بلکه گاه در مواردی اجازه دادهاند که برای آسان شدن بیاعتناعی به شک خود، بعد از مواجه شدن با وسوسه به خود بگوید که من میخواهم عمل باطل انجام دهم مثلاً کسی که جهت رعایت پاک بودن بدن در نماز دچار وسواس میشود و علی رغم رعایتهای معمول باز دچار شک در نجاست بدن و به دنبال آن شک در صحت نماز میشود به خود بگوید من می خواهم با بدن نجس نماز بخوانم و یا می خواهم با وضوی باطل نماز بخوانم (در مورد کسی که وسواس در مورد صحت وضوی خود دارد) و... . تا کم کم بعد از مدتی این حالت وسواس او برطرف شود.