■ راه¬های تکمیل نماز2
حجت الاسلام ابراهیم کفیل، مرکز تخصصی نماز
5. نماز اول وقت
یکی دیگر از راهکارهای کمال بخشی به نماز، اقامه آن در اول وقت است.
"فویلٌ للمصلّین الذین هم عن صلوتهم ساهون":[1] پس وای بر نمازگزاران که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهلانگارند.
عَنْ عَلِیٍّa فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ لَیْسَ عَمَلٌ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلَاةِ فَلَا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ أَوْقَاتِهَا شَیْءٌ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذَمَّ أَقْوَاماً فَقَالَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ یَعْنِی أَنَّهُمْ غَافِلُونَ اسْتَهَانُوا بِأَوْقَاتِهَا.[2]
امام علیa: هیچ کاری نزد خداوند عزوجل محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز دارد؛ زیرا خداوند عزوجل مردمانی را نکوهیده و فرموده است: "آنان که از نمازشان غافلند"؛ یعنی از اوقات نماز غافلاند و به آن اهمّیتی نمیدهند.
وعَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِa قَالَ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَی الْآخِرِ کَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَی الدُّنْیَا[3].
امام صادقa فرمودند: فضیلت اول وقت [نماز] بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت بر دنیاست.
وَ قَالَa أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّهِ وَ الْعَفْوُ لَا یَکُونُ إِلَّا مِنْ ذَنْب.[4]
همچنین حضرتa فرمودند: اول وقت [مایه] خشنودی خداست و آخر وقت [باعث] آمرزش خدا. یعنی آنکه نمازش را به تأخیر انداخته است، تاثیر نمازش را کم کرده است.
اهمیت نماز جماعت
حَمَّادٌ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ قَالَا قُلْنَا لَهُ الصَّلَوَاتُ فِی جَمَاعَةٍ فَرِیضَةٌ هِیَ فَقَالَ الصَّلَوَاتُ فَرِیضَةٌ وَ لَیْسَ الِاجْتِمَاعُ بِمَفْرُوضٍ فِی الصَّلَاةِ کُلِّهَا وَ لَکِنَّهَا سُنَّةٌ وَ مَنْ تَرَکَهَا رَغْبَةً عَنْهَا وَ عَنْ جَمَاعَةِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.[5]
زراره و فضیل که از شخصیتهای بسیار نزدیک به امام صادقa هستند، میگویند: به حضرت عرضه داشتیم که آیا نماز را به جماعت گزاردن واجب است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: اصل نماز واجب است ولی به جماعت گزاردنش واجب نیست؛ ولیکن مستحب است و چنان این مستحب مورد تأکید است که اگر کسی از روی بیاعتنایی به جماعت و اجتماع مؤمنان و بدونعذر آن را ترک کند، گویی اصلاً نماز نخوانده است.
(اینکه شبهه وجوبِ جماعت برای شخصیتهایی چون زراره فضیل مطرح بوده، حاکی از کمال اهمیت جماعت است).
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍa: قَالَ ... وَ فَضْلُ صَلَاةِ الْجَمَاعَةِ عَلَی صَلَاةِ الرَّجُلِ فَذّاً (فردا) خَمْسٌ وَ عِشْرُونَ دَرَجَةً فِی الْجَنَّة.[6]
جابر از امام باقرa نقل کرده که حضرت فرموده اند: نماز جماعت در بهشت، بیستوپنج درجه بالاتر از نماز فرادا است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهs: وَ مَنْ مَشَی إِلَی مَسْجِدٍ یَطْلُبُ فِیهِ الْجَمَاعَةَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَی ذَلِکَ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فِی قَبْرِهِ وَ یُبَشِّرُونَهُ وَ یُؤْنِسُونَهُ فِی وَحْدَتِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّی یُبْعَث.[7]
پیامبر خداs فرموند: هر که برای شرکت در نماز جماعت به مسجدی رود، برای هر قدمی که برمیدارد، هفتاد هزار حسنه منظور شود و به همان اندازه درجاتش بالا میرود و اگر در آن حال بمیرد، خداوند هفتاد هزار فرشته میگمارد که در قبرش به عیادت او روند و انیس تنهایی او باشند و تا زمانی که برانگیخته شود، برایش آمرزش طلبند.
1. همسایة مسجد و کسی که صدای اذان را میشنود، باید نسبت به نماز جماعت عنایت بیشتری داشته باشد؛
2. اهتمام به جماعت، در نماز صبح و مغرب و عشاء بیشتر مورد توصیه است؛ مستحب مؤکد است؛
قَالَ الصَّادِقُa مَنْ صَلَّی الْغَدَاةَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ فِی جَمَاعَةٍ فَهُوَ فِی ذِمَّةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ ظَلَمَهُ فَإِنَّمَا یَظْلِمُ اللَّهَ وَ مَنْ حَقَّرَهُ فَإِنَّمَا یُحَقِّرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل[8]: کسی که نماز صبح و نماز عشا را به جماعت بگزارد، در پناه خدای عزوجل خواهد بود و اگر کسی به او ستم نماید، به خدا ستم نموده است و هر کس او را کوچک بشمارد، خدای عزوجل را کوچک شمرده اس؛
قَالَ رَسُولُ اللَّهs: فَمَنْ صَلَّی الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِی الْمَسْجِدِ فِی جَمَاعَةٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّه.[9]
پیامبرs فرمودند: هر کس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد به جماعت به جای آوَرَد، مثل این است که تمام شب را به عبادت گزرانده باشد.
3. در نماز جماعت، نزدیک به امام ایستادن، در صف اول ایستادن و در سمت راست صفوف ایستادن، مورد توصیه است؛
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍa قال: وَ أَفْضَلُ الصُّفُوفِ أَوَّلُهَا وَ أَفْضَلُ أَوَّلِهَا مَا دَنَا مِنَ الْإِمَامِ.[10]
جابر از امام بار a نقل کرده که فرمودند: صفهای نخست جماعت از بقیه صفوف برترند و در صفهای نخست، هرچه مأموم به امام نزدیکتر باشد از فضیلت بیشتری برخوردار است.
قَالَ أَبُوالْحَسَنِ مُوسَی بْنُجَعْفَرٍa: إِنَّ الصَّلَاةَ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَالْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.[11]
نماز در اول وقت قطعاً همچون جهاد در راه خدای عزوجل است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِs وَ مَنْ حَافَظَ عَلَی الصَّفِّ الْأَوَّلِ وَ التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی لَا یُؤْذِی مُسْلِماً أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مَا یُعْطَی الْمُؤَذِّنُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.[12]
رسول خداs فرمودند: آنکه پیوسته در صف اول میایستد و از آغار نماز و هنگام تکبیرةالاحرام با جماعت همراه میشود، بدون آنکه به مسلمانی آسیب برساند، خداوند پاداش اذانگویان در دنیا و آخرت را به او عطا فرماید.
عَنْ سَهْلِ بْنِزِیَادٍ بِإِسْنَادِهِ قَالَ: قَالَ فَضْلُ مَیَامِنِ الصُّفُوفِ عَلَی مَیَاسِرِهَا کَفَضْلِ الْجَمَاعَةِ عَلَی صَلَاةِ الْفَرْدِ.[13]
سهل بنزیاد از امام صادقa نقل میکند که فرمودند: برتری طرف راست صفوف بر طرف چپ آنها همچون برتری نماز جماعت بر فرادا است.
4. در نماز جماعت خوب است کسانی که شایستگی امامت دارند، درصف اول نزدیک امام بایستند.
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍa: قَالَ قَالَ لِیَکُنِ الَّذِینَ یَلُونَ الْإِمَامَ أُولِی الْأَحْلَامِ مِنْکُمْ وَ النُّهَی فَإِنْ نَسِیَ الْإِمَامُ أَوْ تَعَایَا قَوَّمُوهُ.[14]
جابر از امام باقرa نقل میکند که فرمودند: در کنار امام جماعت و نزدیک به او باید انسانهای بالغ و برخوردار از عقل و درایت بایستند که اگر امام جماعت دچار نسیان و اشتباه شد او را متذکر سازند.
7. اهتمام به نوافل
یکی دیگر از راههای کامل کردن نماز بلکه مهمترین و مؤثرترین آنها، اهتمام به نوافل است. و این کار حاصل نمیشود مگر آنکه با اهمیت نافلهها بیشتر آشنا شویم.
اهمیت نوافل
امام خمینی ره در تحریرالوسیله مینویسد: یستحبّ قضاء النوافل الرواتب و یکره أکیداً ترکه إذا شغله عنها جمع الدنیا؛ و من عجز عن قضائها، استحبّ له التصدق بقدر طوله؛ و أدنی ذلک التصدق عن کلّ رکعتین بمدّ و إن لم یتمکّن، فعن کلّ اربع رکعات بمد و ان لم یتمکّن فمدّ لصلاة اللیل و مدّ صلاة النهار[15].
عن الفضیل قال: سألت أباجعفرa عن قول اللّه عزّ و جلّ: “الذین هم علی صلاتهم یحافظون”، قال: هی الفریضة. قلت: “الذین هم علی صلواتهم دائمون”، قال: هی النافلة. شاید وجه اینکه کسانی که نوافل را به جا میآورند، "دائم الصلاة" خوانده شدهاند، این باشد که نماز نافله متمّم نماز واجب است و کسی که نافله میخواند، هر روز نمازش بهطور کامل بالا میرود.
در روایات زیادی، "نوافل" متمّم فریضه تلقی شده و گفته شده که خداوند نقصان نماز واجب را با نافله جبران میکند.
عن أبیبصیر عن أبیعبداللّهa فی حدیث قال: یا أبامحمد! إن العبد یرفع له ثلث صلاته و نصفها و ثلاثة ارباعها و اقلّ و اکثر علی قدر سهوه فیها، لکنّه یتمّ له من النوافل. قال: فقال له ابوبصیر: ما أری النوافل ینبغی أنتترک علی حالة. فقال a: اجل، لا[16].
کل سهو فی الصلوة یطرح منها غیر أنّ اللّه یتمّ بالنوافل[17]: سهو در نماز موجب از بین رفتن بخشی از آن میشود. البته خداوند این نواقص را با نافله جبران میکند.
در اینجا باید گفت: اگر قبولی نمازهای واجب به طور کامل منوط به نافله است و اگر پذیرش همة اعمال منوط به پذیرفتهشدن نماز است، پس چرا سهلانگاری در نافله؟
گفتنی است در روایات بسیاری[18]، قضای نوافل، مطلوب و مورد سفارش واقع شده است. یکی از آن روایات را ذکر میکنیم.
و عن أبیعبداللّهaقال: إن العبد یقوم فیصلّی النافلة فیعجب الربّ ملائکته منه فیقول: یا ملائکتی! عبدی یقضی ما لمافترض علیه[19].
امام صادقaفرمودند: وقتی بندهای مشغول نماز نافله میشود، خداوند در پیشگاه ملائکه، اظهار شگفتی و مباحات میکند و میگوید: بندهام مشغول کاری است که بر او واجب نکردهام.
[1]. ماعون: 4-5.
[2]. شيخ حر عاملي؛ وسائل الشيعة؛ ج4، ص113.
[3]. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص274.
[4]. شيخ صدوق؛ من لايحضره الفقيه؛ ج1، ص217.
1. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص372.
[6]. همان.
[7]. شيخ حر عاملي؛ وسائل الشيعة؛ ج8، ص287.
[8]. همان، ص295.
[9]. علامه مجلسي؛ بحارالأنوار؛ ج66، ص369.
[10]. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص372.
[11]. شيخ حر عاملي؛ وسائلالشيعة؛ ج8، ص307.
[12]. همان.
[13]. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص373.
[14]. همان، ص372.قوله ع : تعایا می العی و هو العجز و عدم الاهتداء لوجه المراد او منه بمعنی الجهل و عدم البیان و قال مخقق الشعرانی فی هامش الوافی: قوله تعایا قوّموه ای: اذا لم یستطع او منی بعض کلمات القرآن فی القرائة ذکّروه.(راجع الی الکافی-دارالحدیث-ج6 ث322).
[15] .امام خمینی؛ تحریر الوسیله؛ ج1، ص225، مسئله7.
[16] .شیخ کلینی؛ کافی؛ ج3، ص 363.
[17] .همان، ص268.
[18] .شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج4، ص75، باب18.
[19] .شیخ کلینی؛ کافی؛ ج3، ص488.