■ آخرین درخواست "ابوثمامه" از امام حسین(ع)
یمن سرزمین مبارکی است که در این سالیان اخیر مورد تاخت و تاز دشمنان اسلام مخصوصاً دشمنان شیعیان قرار گرفته است و اکنون هر نقطه از آن تبدیل به قتلگاهی خونین شده است. این کشور در همسایگی عربستان از زمانهای قدیم دارای موقعیت خاص بوده است. از روزگاران کهن این کشور منطقهای آباد، خرم و با کوهستانها صعبالعبور و نیز جنگ بوده است. در یمن نخلستانها و باغهای انواع میوهها وجود دارد. در دوران کهن از این کشور به نام «عربستان خوشبخت» یاد میشده است.
سرزمین یمن به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد، در هر دوره مورد توجه انبیاء و اولیای الهی و نیز مورد تاخت و تاز دشمنان قرار گرفته است؛ لذا این منطقه به عنوان یکی از مهمترین مناطق استراتژیک و مؤثر در تشکیل تمدن اسلامی و عامل تهدید برای پروژه جهانیسازی یهودیان صهیونیست شناخته میشود. از این رو سپاه کفر همچون سایر پروژههای خود در راستای جلوگیری از تشکیل تمدن اسلامی، مدتهاست که لشکر خود را به سوی یمن سوق داده است، اما غافل از آنند که اهل یمن ید طولایی در یاری پیامبران و اوصیای پیامبران و نیز مبارزه با کفر و استبداد داشتهاند. در روایتی در جلد 4 اصول کافی از امام محمد باقر یا امام صادق(ع) نقل شده است: «ابراهیم علیهالسلام مردم را به حج دعوت کرد و فرمود: ای مردم من ابراهیم خلیل الله هستم. خداوند به شما فرمان میدهد که حج این خانه (کعبه) را به جا آورید... اولین کسانی که دعوت ابراهیم را اجابت کردند گروهی از یمنیها بودند؛ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ أَذَّنَ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَحُجُّوا هَذَا الْبَیْتَ ...وَ کَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ الْیَمَن».
همچنین ابن عباس روایت میکند که هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی یمنی برخورد میکرد، میفرمود: مَرحَبا بِرَهط شُعَیب و أحبارِ مُوسى؛ آفرین بر خویشاوندان شعیب و دانشمندان شایسته موسی. (الأصول الستة عشر ص 251 / بحار الأنوار، ج57، ص222) بنابراین اهالی یمن در تمام دورانها یار و یاور اهلبیت پیامبر(ص) بودند تا جایی که در واقعه کربلا به یاری امام حسین(ع) نیز شتافتند و در این راه به درجه رفیع شهادت دست یافتند؛ یکی از این یاران باوفا، ابوثمامه صائدی نام دارد.
ابوثمامه صائدی جزوی از قبیله هَمْدان، از اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) بود و در تمام جنگهای دوران حکومت آن حضرت شرکت کرد، پس از آن حضرت، از یاران امام حسن مجتبى(ع) شد. پس از مرگ معاویه، ابوثمامه در ماجرای دعوت امام حسین(ع) شرکت داشت و در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی در کوفه حضور یافت و چون امام حسین(ع) به مکه رفت، نامهای خطاب به آن حضرت به مکه فرستاد. وی هنگام مأموریت مسلم بن عقیل از سوی امام حسین(ع) در کوفه، کمکهای مالی مردم را دریافت میکرد و تهیه اسلحه را بر عهده گرفت. مسلم بن عقیل پس از قیام در کوفه، فرماندهی قبیلههای تمیم و هَمْدان را به او واگذار کرد. هنگامى که ابن زیاد، هانى بن عروه را دستگیر کرد، او با سپاه تحت فرمانش، دارالاماره را محاصره کرد. پس از تسلط ابن زیادبر اوضاع و شهادت مسلم بن عقیل علیهالسلام وى مدتى مخفى شد و سرانجام به اتفاق «نافع بن هلال» در اثناى راه به امام حسین علیه السلام ملحق شد.
ابوثمامه در ظهر روز عاشورابه محضر امام(ع) آمد و عرض کرد: اى اباعبدالله! جانم به فدایت، مى بینم این گروه به تو نزدیک شدهاند. به خداسوگند پیش از تو، من باید کشته شوم، ولى دوست دارم چون خداوند را ملاقات مىکنم، این آخرین نماز را ـ که وقتش رسیده است ـ با تو خوانده باشم. امام(ع) سر به سوى آسمان برداشت و فرمود: «ذَکَّرْتَ الصَّلاهَ، جَعَلَکَ اللّهُ مِنَ الْمُصَلِّینَ الذّاکِرینَ! نَعَمْ، هذا اَوَّلُ وَقْتِها؛ نماز را به یادآوردى، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. آرى، اکنون وقت فضیلت نمازاست». ابوثمامه صائدى آخرین نمازش را پشت سر امام شهیدان به جا آورد، به آن حضرت عرض کرد: «یا اباعبدالله! من تصمیم گرفتهام که به یارانم ملحق شوم و خوش ندارم که زنده باشم و شما را تنها و کشته ببینم». امام اجازه داد و فرمود: «ما نیز به زودى به شما ملحق خواهیم شد».
طبری میگوید که وی، پسرعموی خود را که در لشکر عمر سعد بود به هلاکت رساند، پس از مالک بن دودان رهسپار میدان شد و چنین رجز میخواند:
عزاء لآل المصطفى و بناته *** على حبس خیر الناس سبط محمد
عزاء لزهراء النبی و زوجها *** خزانة علم الله من بعد أحمد
عزاء لأهل الشرق و الغرب کلهم *** و حزنا على حبس الحسین المسدد
فمن مبلغ عنی النبی و بنته *** بأن ابنکم فی مجهد أی مجهد
ترجمه:«تعزیت میگویم به آل پیامبر و دخترانش به خاطر گرفتاری نوادگان پیامبر که بهترین انسانها هستند. تعزیت بر حضرت زهرا و همسرش که خزانه علم الهی بود پس از پیامبر. تعزیت بر همه مردمان مشرق و مغرب زمین و اندوه برای گرفتاری حسین راستگو و درست کردار.کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی». ابوثمامه در نهایت با ضربت دشمنان به لقای خداوند پیوست.