وقتی که حوریان سر این مرد به پیامبر التماس کردند!!!

■ وقتی که حوریان سر این مرد به پیامبر التماس کردند!!!

وقتی که حوریان سر این مرد به پیامبر التماس کردند!!!

روزى كاروان پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) از محلى مى گذشت ، به اصحاب فرمود:

اكنون شخصى از طرف اين بيابان ظاهر مى گردد كه سه روز است شيطان ارتباطى با او ندارد.

طولى نكشيد عربى نمايان گشت كه پوستش به استخوان چسبيده بود، چشمهايش به گودى افتاده و لبهايش از خوردن گياهان سبز شده بود. نزديك آمد، پرسيد: پيغمبر كيست ؟

رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) را به او نشان دادند. خدمت پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) كه رسيد عرض كرد: يا رسول الله ! اسلام را به من ياد بده !

حضرت فرمود: بگو! ((اشهد ان لا اله الله و اشهد ان محمدا رسول الله )).

مرد اقرار كرد.

حضرت : نماز پنچگانه را بايد بخوانى و ماه رمضان را روزه بگيرى ؟

مرد: پذيرفتم .

حضرت : حج خانه خدا را بايد انجام دهى ، زكات بدهى و غسل جنابت را بجاى آورى .

مرد: قبول كردم .

مرد عرب پس از پذيرش اسلام همراه كاروان مسلمانان به راه افتاد. مقدارى راه طى كردند، كم كم شتر عرب از كاروان عقب ماند.

پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) كه متوجه گشت ، ايستاد و از حال وى جويا شد.

عرض كردند: شترش نتوانست همگام با كاروان حركت كند، عقب ماند. مسلمانان براى جستجوى او به عقب برگشتند.

ناگاه ديدند پاى شتر به سوراخ موشى فرو رفته ، مرد از بالاى شتر افتاده است ، گردن وى و گردن شترش شكسته و هر دو همانجا جان داده اند.

پيامبر (صلى الله عليه و آله ) دستور داد خيمه اى زدند و در خيمه غسلش ‍ دادند. سپس رسول خدا خود وارد خيمه شد، او را كفن كرد.

آنگاه از خيمه بيرون آمد در حالى كه از پيشانى مباركش عرق مى ريخت ، فرمود: اين مرد اعرابى ، در حال گرسنه از دنيا رفت و او كسى است كه ايمان آورد و ايمانش آلوده به ظلم نگشت ، با ايمان پاك از دنيا رفت .

از اينرو حوريان با ميوه هاى بهشتى به پيشواز او آمدند، اطرافش را گرفته بودند و هر كدامشان عرض مى كرد:

يا رسول الله ! شما واسطه شويد اين مرد، در بهشت با من ازدواج كند و همسر من باشد.

داستان های بحارالانوار ج4

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : متن ادبی
تعداد کلمات : 353 کلمه
1397/6/31 ساعت 14:26
کد : 2285
دسته : داستان‌های نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
داستان نماز
اقرار به ایمان
حورالعین
مرکز تخصصی نمازnamaz
qunoot
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز