■ نقش نماز در مقابله با جنگ نرم
نقش نماز در مقابله با جنگ نرم
جنگ نرم چیست؟
جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح استفاده میشود.
گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می برد.
اهداف جنگ نرم!
- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.
بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور
مابقی مقاله در ادامه مطالب مشاهده کنید
ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور
تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و...
تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند
وتلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز
**آثار روانشناختی نماز در مقابله با جنگ نرم
یکی از مشکلات عصر جدید،احساس روزمرگی و بیهودگی انسان است به این صورت که از درون عمیقا احساس پوچی و بیمحتوایی میکند و راههای شناخته شده مطمئنی فرا روی خویش نمییابد و یا آنها را نمیشناسد. فردریک مایریکی از دانشمندان تربیتی معتقد است:
این دوران،دوران سرخوردگی است. خوشبینی که از ویژگیهای مهم انسان بوده در اثر جنگها بحرانها و بورز خودکامگیها تضعیف شده و یا از بین رفته است و در عین حال بسیاری از اما احساس میکنیم که میان تهی هستیم.
از عوامل موثر در پیدایش این حالت روحی،فاصله گرفتن بشر از مذهب و رویکرد عجولانه و شتابنده او به علم پس از تجدید حیات علم در اروپاست. او به تصور جایگزینی علم و به جای مذهب کوشید تا پیوندهای دینی خود را بگسلد ولی در این راه ناکام شد و علم از عهده تامین خواستههای او برنیامده و دیگر جایگزینی برای آن وجود نداشت لذا از درون احساس خلاء،بیهودگی و پوچی نمود.
نماز پیوند میان آدمی و بینهایت است.رشتههای چنین ارتباطی از زمین به آسمان برقرار میشود و علاوه بر اتصال روح به مطلق وجود، انسان احساس پرمحتوی و معنا و سرشار و امتناع میکند.زیرا هر نوع ارتباطی بر انسان تأثیر معینی بر جای میگذارد و به همان میزان و متناسب با همان«تصویر فرد از خویشتن»نیز تغییر مییابد.
هراندازه کیفیت نماز متعالی باشد سرمایههایی که عاید جان آدمی میشود گرانسنگتر خواهد بود.تا جائی که اولیای خدا،با نماز و یاد خدا،خود را نیازمند به چیز دیگری نمییافتند.
یکی از عواملی که زندگی را از حالت روزمرگی و پوچی خارجی نموده و به آن شادابی،تنوع و تحول خاصی میبخشد وجود برنامهای منجسم منظم برای ارتباط انسان و خدا در پنج نوبت شبانه روز است.پنج وعده ای که در حقیقت پنج میعادگاه ملاقات محب و محبوب میباشد هر نماز تا نماز بعد به انسان بهانهای برای زیستن دلیلی برای بودن می بخشد.گفتگوهای روزانه عاشق و معشوق،در آدمی این احساس را زنده میکند که تا زمانی که کسی را برای گفتگو و ارتباط حاضر میبیند زندگی قابل زیستن است به ویژه آنکه طرف گفتگو،محبوب دلها و هستی آفرین باشد از سوی دیگر چنین ارتباطی به نمازگزار تفهیم میکند که:
-عالم هستی چون مخلوق خدای تعالی است،دوستداشتنی میباشد.
-عالم هستی،بیهوده و بیمعنا خلق نشده است.قرآن کریم نیز براین معنا تکیه دارد که
«افحسبتم انّما خلقناکم عبثا و انّکم الینا لا ترجعون»
-انسان نیز به عنوان زیرمجموعه عالم هستی،بیهوده و بیمعنا آفریده نشده است بلکه در خلقت او منظوری اساسی و مهم نهفته است.
-عبادت پروردگار به معنای وسیع آن که منتج به رشد و بالندگی و آدمی میشود از منظورهای و مقاصد اصلی خلقت انسان تلقی شده است به مصداق آیه شریفه«
و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون
*********نتیجه گیری کلی در مورد نقش نماز در جنگ نرم****************
از وظایف انسان در پیشگاه خداوند، انجام فرائض الهی به ویژه نماز است. نماز در میان همه اعمال عبادی جایگاه خاصی دارد و از آن به«ستون دین»تعبیر شده است.در برخی روایات آمده است که:«اگر نماز قبول شد،سایر اعمال نیز مقبول میشود و کلمات به قبل و نتایج حسنه آن ذکر مینمایند.پس از آنکه دل را برای ذکر خدا و قرآن شریف مهیا نمود، آیات توحید و اذکار شریفه توحید و تغذیه را با حضور قلب و حال طهارت، تلقین قلب کند.به این معنی که قلب را چون طفلی فرض کند که زبان ندارد و میخواهد او را به زبان آورد. چنانچه آنها یک کلمه را تکرار کند و به دهان طفل گذارد و تا او یاد گیرد همینطور کلمه توحید را با طمأنینه و حضور قلب،باید انسان تلقین قلب کند و به دل بخواند تا زبان قلب باز شود و اگر وقتی چون آخر شب یا بین الطلوعین،بعد از فریضه صبح برای این کار اختصاص دهد خیلی بهتر است(خمینی روح اللّه ره،چهل حدیث)
اگز نماز،پذیرفته نشد سایر اعمال همه پذیرفته نخواهد شد.(لواسانی، سید علی،شکوفههای سخن،ص 94). شناخت دقیق وظیفه و چگونگی انجام آن،زمینه موفقیت آدمی را در این فراهم میکند و در پارهای از عبادات و اعمال،به لحاظ اهمیت والایی که برای برخی از آنها ذکر شده است،حق خاصی را متوجه انسان میکند و نماز از این جمله است.
حضرت امام سجاد(ع)در رساله حقوق خویش،دهمین حق را به نماز اختصاص داده و میفرماید:«در مورد حق نماز،باید بدانی که این عمل به منزله آماده شدن برای دیدار و سخن گفتن به خدای آفریننده است و تو در آن حال در برابر خداوند ایستادهای اگر توجه به این مطلب داشته باشی رعایت کمال ادب را خواهی کرد و قلب خود را بابیم و امید و اظهار محبت در برابر کمال مطلق متوجه او خواهی کرد.
با آرامش و مراقبت و توجه کامل،با او به راز و نیاز و گفتگو میپردازی به وسیله نماز و درخواست عفو و آمرزش و اصلاح خویش از غبار غفلت و تقصیر و گناهانی که ممکن است تو را به هلاکت و بدبختی بکشاند پاکیزه خواهی شد و برای حسن انجام تکالیف،جز خدا پناهگاهی نیست. (لواسانی،سیدعلی،شکوفههای سخن،ص 98)رابطه ایفای مسئولیت الهی و روان آدمی،اینگونه قابل تبیین است که هر نوع علل یا رفتاری که بیانگر موفقیت در انجام وظیفه باشد، تأثیری در روح و روان او دارد و این تأثیر جنبه مثبت داشته و مجموع اینگونه تأثیرات به مرور زمان،موجب رضایت خاطر وی میشود به ویژه اگر انجام وظیفه در قبال ذات اقدس الهی باشد.