■ راه کارهای ایجاد خشوع در نماز-2
راه کارهای ایجاد خشوع در نماز-2
3ـ ترس از مقام خداوند
یکی از راههای خشوع در نماز، رسیدن به حالت خوف از خداست؛ البته خوف افراد از خداوند، برحسب مراتب ایمان و معرفت آنها بسیار متفاوت است..
بالاترین مرتبۀ خوف، خوف از فراق الهیست. کسانی که مرتبهای از محبت الهی را چشیده باشند، هیچچیز دیگری برای آنها ارزش ندارد، میخواهند به وصال محبوب برسند و در مقابل بالاترین ترسشان نیز، این است که به فراقش مبتلا شوند. خوف از اینکه به آرزوی دیرینۀ خود نرسند که مراتبی از آن را در دنیا تحصیل کردهاند؛ اما مرتبۀ کاملش در آخرت حاصل میشود. برای همین مولا امیرالمؤمنین7، در دعای کمیل میفرمایند: «صَبَرْتُ عَلَى عَذابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِراقِكَ؛ گیرم که بر عذاب تو صبر کنم، چگونه بر فراقت صبر نمایم؟»
نوع دیگر خوف این است که فرد، میترسد از نعمتهای الهی و آخرت موعود مؤمنین محروم شود.
پایینترین مرتبۀ خوف نیز، آن است که فرد از عواقب کارهای خود و گناهانش بترسد و در دل، خوف از عذاب الهی داشته باشد. توجه به آیات و روایات در مرحلۀ اول، تأثیر بسزایی خواهد داشت. سالک باید در آیات و روایات بهشت و جهنم و ثواب و عقاب تدبر نماید و آنها را صادق دانسته و خطاب آنها را بر خود بعید نداند..
کمکم با توجهات بیشتر و حصول مقدمات دیگر، انسان به مراحل بالاتر نیز دست مییابد و روز به روز بر خشوع نمازگزار اضافه میشود.
4 ـ افزایش محبت
بهترین راه برای عموم مؤمنان که ابتدای راه تحصیل خشوع هستند و مایلاند به محبت الهی دست پیدا کنند، همان راهیست که خداوند متعال آموزش داده است. در حدیث قدسی، خداوند خطاب به موسی(ع) میفرماید: «حَبِّبْني إلَى خَلْقي وَ حَبِّبْ خَلْقي إلَیَّ؛[17] ای موسی، مرا پیش خلقم محبوب ساز و خلقم را نزد من محبوب نما.» گفت: «چگونه؟» خداوند فرمود: «ذَكِّرْهُمْ آلائي وَ نَعْمائي؛ مواهب و نعمتهای مرا به یادشان بیاور».
توجه به نعمتهای الهی و بزرگترین آنها که همان هدایت انسان به سبیل بندگیست، باعث میشود که انسان در عبادت الهی شاکر خداوند متعال گردد تا او را در درگاه خود راه داده و به او اجازۀ سخنگفتن در برابر مقام کبریایی خویش را عنایت کرده است و این شکرگزاری با شوق و عشق آمیخته شده، نمازگزار را خاشع میگرداند.
5 ـ پرهیز از گناه و امور لغو
دستیافتن به حضور قلب و خشوع برای انسان گناهکاری که توبه نمیکند، چیزی نزدیک به محال است؛ چراکه ظرف آلودۀ وجود، با نورانیت و انکسار، هماهنگی و نسبتی ندارد. هرچه انسان در ترک معاصی موفقتر گردد، جلوۀ رحمت پروردگار در دلش بیشتر، قلبش صافتر و خشوعش بیشتر خواهد شد.
«آیتالله بهجت;»، معتقد بودند یکی از امور مؤثر در تحصیل خشوع، اجتناب از لغو است و در این باره، به آیات سورۀ مؤمنون استناد میکردند که بعد از بیان صفت خشوع در نماز میفرماید: «وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛[18] همان کسانی که از (کار و سخن) بیهوده رویگردان هستند.» ایشان معتقد بودند که ممکن است راز آمدن «خشوع در نماز» در کنار «اجتناب از لغو» در این آیه، نقش اجتناب از لغو در تحصیل خشوع باشد؛ بدین معنا که تا انسان از لغو (بیهودهگویی و بیهوده کاری) اجتناب نکند، نمیتواند در نمازش خاشع باشد.[19]
عوامل دیگری همچون خواندن دعاهای پیش از نماز، توجه به معانی الفاظ نماز، کمکردن مشغلهها و دلمشغولیها، پرهیز از وسواس، توسل به حضرات معصومین: و...، در ازدیاد خشوع نقش دارند که ما برای رعایت اختصار به آن نپرداختهایم؛ انشاءالله خداوند متعال ما را از خاشعان قرار دهد!
6 ـ آخرین نماز
توجه به این نکته که شاید این آخرین نماز ما باشد، برای ایجاد خشوع در نماز نقش بسزایی دارد. در این باره امام صادق(ع) میفرماید: «إذا صَلَّيْتَ صَلاةً فَريضَةً فَصَلِّها لِوَقْتِها صَلاةَ مُوَدِّعٍ يَخافُ أَنْ لايَعُودَ إلَيْها أَبَداً؛[20] اگر نماز واجبی خواندی، آن را در وقتش بخوان و آنگونه بخوان که گویا نماز آخر توست و هرگز به آن برنمیگردی. یعنی مانند کسی باش که بعد از این نماز، میمیرد. پس گویا لازم است تا نهایت تلاش خود را برای تقرب به خداوند متعال بنماید که این، آخرین توشۀ او از این دنیا خواهد بود.»
نویسنده: زهره سادات یاسینی
[1]. سوره مؤمنون، آیۀ 3.
[2]. سوره بقره، آیۀ 45 و ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 1، ص 216.
[3]. سوره بقره، آیۀ 3.
[4]. سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 15، ص 8.
[5]. سوره مؤمنون، آیۀ 1 و 2.
[6]. مغربی، دعائم الإسلام، ج 1، ص 158.
[7]. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 628.
[8]. مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 273.
[9]. سوره طه، آیۀ 55.
[10]. مرتضی مطهری، مجموعۀ آثار، ج 23، ص 529.
[11]. کلینی، الکافی، ج 2، ص 123.
[12]. روحالله خمینی، رسالۀ توضیح المسائل، ص 143.
[13]. سوره نساء، آیۀ 43.
[14]. مجلسی، بحارالانوار، ج 69، ص 280.
[15]. کلینی، الکافی، ج 8، ص 155.
[16]. سوره طلاق، آیۀ 12.
[17]. مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 4.
[18]. سوره مؤمنون، آیۀ 3.
[19]. محمد محمدی ریشهری، زمزم عرفان، ص 87.
[20]. شیخ صدوق، أمالی، ص 256