■ آثار اخروی و دنیوی نماز 1
آثار دنیوی نماز
1.نماز وسیله شستشوى گناهان
قرآن می فرماید : وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرینَ [1]. در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار چرا كه حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مىبرند این تذكّرى است براى كسانى كه اهل تذكّرند! در این آیه یکی از مصادیق روشن حسنات و اعمال نیک نماز ذکر شده است. حضرت علی این آیه را امید وارکننده ترین آیه قرآن شمردند[2].
چه امیدى از این بیشتر كه انسان بداند هر گاه پاى او بلغزد و یا هوى و هوس بر او چیره شود (بدون اینكه اصرار بر گناه داشته باشد پایش به گناه كشیده شود) هنگامى كه وقت نماز فرا رسید، وضو گرفت و در پیشگاه معبود به راز و نیاز برخاست احساس شرمسارى كه از لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد گناه او بخشوده مىشود و ظلمت و تاریكیش از قلب او بر مىخیزد.[3]
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوْ كَانَ عَلَى بَابِ دَارِ أَحَدِكُمْ نَهَرٌ فَاغْتَسَلَ فِی كُلِّ یَوْمٍ مِنْهُ خَمْسَ مَرَّاتٍ أَ كَانَ یَبْقَى فِی جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ شَیْءٌ قُلْنَا لَا قَالَ فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلَاةِ كَمَثَلِ النَّهَرِ الْجَارِی كُلَّمَا صَلَّى صَلَاةً كَفَّرَتْ مَا بَیْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ [4]امام باقر فرمود : پیامبر از یاران خود سؤال كرد: " اگر بر در خانه یكى از شما نهرى از آب زلال و پاكیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزى از آلودگى و كثافت در بدن اوباقی مىماند؟". در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود:" نماز درست همانند این آب جارى است، هر زمان كه انسان نمازى مىخواند گناهانى كه در میان دو نماز انجام داده است از میان مىرود".
عَنِ النَّبِیِّ قَالَ: مَثَلُ الصَّلَاةِ وَ أَعْمَالِ بَنِی آدَمَ كَرَجُلٍ أَتَى مَرَاغَةً فَأَثَارَ عَلَیْهِ مِنْهَا حَتَّى امْتَلَأَ تُرَاباً وَ دَنَساً ثُمَّ عَمَدَ إِلَى غَدِیرِ مَاءٍ طَیِّبٍ فَاغْتَسَلَ بِهِ فَیَذْهَبُ عَنْهُ التُّرَابُ وَ الدَّنَسُ كَذَلِكَ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ تَغْسِلُ عَنِ الْعَبْدِ الذُّنُوبَ إِذَا صَلَّى لِلَّهِ مِنْ قَلْبِهِ [5] مثل نماز و کارهای انسان مانند مردی است که در خاک ها بغلتد و بدن و لباس او خاک آلود شود سپس خود را در آبی پاکیزه شستشو دهد.نماز های پنجگانه هم زمانی که با خلوص نیت و حضور قلب خوانده شود تمام گناهان بنده را از بین می برد.
نماز از یك سو سهم فراوانی در نگهبانی از عقیده صحیح دارد و از سوی دیگر تأثیرزیادی در پاکی نمازگزار از رفتاربد؛ هم وجود آن علامت فلاح و رستگاریست « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ×الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ [6] بىتردید مؤمنان رستگار شدند.آنان كه در نمازشان [به ظاهر] فروتن [و به باطن با حضور قلب] اند.» قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى ×وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى [7] بىتردید كسى كه خود را [از زشتىهاى باطن و ظاهر] پاك كرد، رستگار شد.و نام پروردگارش را یاد كرد، پس نماز خواند.» و هم نبود آن نشانه طلاح و سیه روزی .( فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا [8] سپس بعد از آنان نسلى جایگزین [آنان] شد كه نماز را ضایع كردند و از شهوات پیروى نمودند پس به زودى [كیفر] گمراهى خود را [كه عذابى دردناك است] خواهند دید.) یعنی مهمترین عامل هبوط و سقوط از ضایع کردن نماز آغاز میشود.[9]
2.محافظت نماز از انسان
نمازگزار نماز را پاس میدارد و نماز نیز وظیفه حفظ نمازگزار را برعهده دارد، زیرا كاربرد باب «مفاعله» در آیه 238 بقره (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ....)برای فرمان به حفظ نماز(حافِظُوا به جای فعل ثلاثی مجرّد احفظوا )، گذشته از افاده استمرار، نشانِ حفظ متقابل است، پس نماز انسان را از بدیها برحذر میدارد: (اِنَّ الصَّلوةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنكَر).[10] مراقبت و استمرار حفظ ، سبب پیدایش ملكهای نفسانی در جان نمازگزار است و ملكات نفسانی ارزشمند نیز مراقب صاحب خود هستند. [11]
قَالَ الصَّادِقُ... إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ یَدْفَعُ الشَّیْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ یُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِی تِلْكَ الْحَالَةِ الْعَظِیمَةِ [12] امام صادق فرمودند : ملک الموت (در زمان گرفتن جان مومن ) شیطان را از کسی که بر نماز محافظت بورزد دور می کند و در آن حالت سخت شهادتین رابه او تلقین می کند» هنگام قبض روح و انتقال از دنیا به برزخ كه حالت بسیار دشواری است، شاید انسان طاقت نیاورد و دین خود را با دسیسه و وسوسه شیطان از دست دهد، مگر آنكه از نماز محافظت كرده باشد، كه طبق روایت فوق، فرشته مرگْ كه مسئول قبض روح است، شیطان را از او دور میكند و شهادتین را در آن حالت سخت به او تلقین میكند.[13] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیْهِ فَأَدْخَلَهُ فِی الْعَظَائِم[14]
پیامبرفرمودند : مادامی که بنده مومن محافظت بر نمازها دارد شیطان از او دور است اما همین که او نمازها را ضایع کرد شیطان بر او جرات پیدا کرده و او را داخل در گناهان بزرگ می کند. رسول خدا در جای دیگری فرمودند: «چون بنده مؤمن به نماز می ایستد ، خداوند نظر رحمت به او می کند - یا [این که راوى] گفت پیامبر فرمود : خداوند به نمازگزار روى مىكند- تا زمانی که از نماز منصرف شود و رحمت [الهى] از بالاى سرش تا افق آسمان بر او سایه افکنده ، و فرشتگان از اطرافش تا افق آسمان او را در بر می گیرند و خداوند فرشتهاى بر او مىگمارد كه در حالی که بر بالاى سرش ایستاده است به او مىگوید: اى نمازگزار اگر بدانى چه كسى به تو مىنگرد و با چه كسى راز مىگویى، روى بر نمىتابى و هرگز از جایت تكان نمىخورى» [15]
چه حفاظی برای انسان بهتر از رحمت الهی و چه محافظی مطمئنتر از اینكه انسان خود را در سایه عنایت و نگاه خاص خدای منّان ببیند! از جلوههای رحمت الهی، احاطه همه جانبه فرشتگان رحمت است كه از درون و بیرونْ نمازگزار را دربر گرفتهاند تا نفسِ امّاره از درون و شیطان از برون به او آسیب نرسانند و از این جانفزاتر، ندای دلنشین فرشتهای است كه به نمازگزار میگوید: اگر میدانستی چه كسی به تو نگاه میكند و با چه كسی در نجوایی و از نماز چهها نصیب تو میشود، هرگز نماز را به پایان نمیبردی و جز به او به هیچ توجّه نمیكردی.[16]
3.آتشهای برافروخته و كوثر نماز
قَالَ النَّبِیُّ (ص ) مَا مِنْ صَلَاةٍ یَحْضُرُ وَقْتُهَا إِلَّا نَادَى مَلَكٌ بَیْنَ یَدَیِ النَّاسِ أَیُّهَا النَّاسُ قُومُوا إِلَى نِیرَانِكُمُ الَّتِی أَوْقَدْتُمُوهَا عَلَى ظُهُورِكُمْ فَأَطْفِئُوهَا بِصَلَاتِكُم[17] پیامبر اکرم ص فرمود : وقت هر نمازی كه فرا میرسد فرشتهای در بین مردم ندا می کند: ای مردم، برخیزید آن آتشهایی بر پشت خود افروخته اید (گناهانی که مرتکب شده اید ) با نماز خاموش كنید.»از آن جهت كه نماز كوثر و چشمهای است كه در مدخل ورودی منزل نمازگزار روان است و او شبانه روز پنج بار در آن شستشو میكند، نمازگزار یا آلوده نمیشود یا اگر آلوده شد زود طاهر میشود[18]
ناروایی را كه مرتكب شدیم، سخن بدی را كه گفتیم، بیراههای را كه رفتیم، از ما جدا و دور نیست، همه اینها آتشهایی است كه با دست خود روشن كردهایم و بر دوش حمل میكنیم و نمیدانیم كه خروارها آتش بر دوش ماست! حتی خود انسان آتش و هیزم افروخته میشود: (وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا؛ و امّا ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند)[19]
نماز، نهر روان و چشمه كوثری است كه هم آتشهای گذشته را خاموش میكند و هم نمیگذارد انسان بعدها گرفتار آتش شود. هم جلو بدیها را میگیرد و هم بدیهای گذشته را از بین میبرد. این خاصیت نماز است كه در قرآن كریم بدان اشاره شده: «َ..أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ». نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمىدارد، و یاد خدا بزرگتر است و خداوند مىداند شما چه كارهایى انجام مىدهید![20]
ابو عثمان مىگوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد تا تمام برگهایش فرو رفت، سپس رو به من كرد و گفت سؤال نكردى چرا این كار را كردم. گفتم: بگو ببینم منظورت چه بود؟ گفت: این همان كارى بود كه پیامبر ص انجام داد هنگامى كه خدمتش زیر درختى نشسته بودم، سپس پیامبر این سؤال را از من كرد و گفت سلمان نمىپرسى چرا چنین كردم؟ بعد فرمود: اِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّى الصَّلَاةَ الْخَمْسَ تَحَاتَّتْ خَطَایَاهُ كَمَا تَحَاتَّتْ هَذِهِ الْوَرَقُ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ؛ هنگامى كه مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مىریزد، همانگونه كه برگهاى این شاخه فرو ریخت، سپس همین آیه (اقم الصلاة ...) را تلاوت فرمود [21]
در حدیث دیگرى از یكى از یاران پیامبر ص بنام" ابى امامه" مىخوانیم كه مىگوید: روزى در مسجد خدمت پیامبر ص نشسته بودیم كه مردى آمد و عرض كرد یا رسول اللَّه من گناهى كردهام كه حد بر آن لازم مىشود، آن حد را بر من اجرا فرما، فرمود: آیا نماز با ما خواندى؟ عرض كرد آرى، اى رسول خدا، فرمود: خداوند گناه تو- یا حد تو- را بخشید. [22]
و نیز از حضرت على ع نقل شده كه مىفرماید: با رسول خدا در مسجد در انتظار نماز بودیم كه مردى برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا من گناهى كردهام پیامبر ص روى از او برگرداند، هنگامى كه نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تكرار كرد، پیامبر ص فرمود: آیا با ما این نماز را انجام ندادى؟ و براى آن بخوبى وضو نگرفتى؟ عرض كرد: آرى، فرمود این كفاره گناه تو است. [23]*
و حضرت علی نقل می کند که از پیامبر شنیدم كه فرمود: « سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ لِأُمَّتِی كَنَهْرٍ جَارٍ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ فَمَا ظَنُّ أَحَدِكُمْ لَوْ كَانَ فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغْتَسَلَ فِی ذَلِكَ النَّهْرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِی الْیَوْمِ أَ كَانَ یَبْقَى فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ فَكَذَلِكَ وَ اللَّهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ لِأُمَّتِی» [24] نمازهاى پنجگانه براى امت من همچون یك نهر آب جارى است كه بر در خانه یكى از شما باشد، آیا گمان مىكنید اگر كثافتى در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل كند آیا چیزى از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلما نه) همچنین است بخدا سوگند نمازهاى پنجگانه براى امت من.
4.نماز سدى در برابر گناهان آینده
قرآن می فرماید : .. أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ [25] نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمىدارد، و یاد خدا بزرگتر است و خداوند مىداند شما چه كارهایى انجام مىدهید! طبیعت نماز از آنجا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدء و معاد مىاندازد داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منكر است.
انسانى كه به نماز مىایستد، تكبیر مىگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر مىشمرد، به یاد نعمتهاى او مىافتد، حمد و سپاس او مىگوید، او را به رحمانیت و رحیمیت مىستاید، به یاد روز جزاى او مىافتد، اعتراف به بندگى او مىكند، از او یارى مىجوید صراط مستقیم از او مىطلبد، و از راه كسانى كه غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مىبرد (مضمون سوره حمد).
بدون شك در قلب و روح چنین انسانى جنبشى به سوى حق و حركتى به سوى پاكى و جهشى به سوى تقوا پیدا مىشود. براى خدا" ركوع" مىكند، و در پیشگاه او پیشانى بر خاك مىنهد، غرق در عظمت او مىشود و خودخواهىها و خود برتربینىها را فراموش مىكند. شهادت به یگانگى او مىدهد گواهى به رسالت پیامبر ص مىدهد. بر پیامبرش درود مىفرستد و دست به درگاه خداى بر مىدارد كه در زمره بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام).
همه این امور موجى از معنویت در وجود او ایجاد مىكند، موجى كه سد نیرومندى در برابر گناه محسوب مىشود. این عمل چند بار در شبانه روز تكرار مىگردد، هنگامى كه صبح از خواب برمىخیزد در یاد او غرق مىشود. در وسط روز هنگامى كه غرق زندگى مادى شده ناگهان صداى تكبیر مؤذن را مىشنود، برنامه خود را قطع كرده، به درگاه او مىشتابد، و حتى در پایان روز و آغاز شب پیش از آنكه به بستر استراحت رود با او راز و نیاز مىكند و دل را مركز انوار او مىسازد.همه این امور تاثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منكرات دارد.[26]
البته نهى از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى به نسبت رعایت شرایط داراى بعضى از این درجات است. نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول، یا به تعبیر دیگر شرائط كمال دارد كه رعایت آنها نیز یك عامل مؤثر دیگر براى ترك بسیارى از گناهان است. در كتب فقهى و منابع حدیث، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است از جمله مساله شرب خمر است كه در روایات آمده: لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوب[27] " نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اینكه توبه كند".
و در روایات متعددى مىخوانیم: از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد پیشواى ستمگر است[28] و در بعضى از روایات دیگر تصریح شده است كه نماز كسى كه زكات نمىپردازد قبول نخواهد شد، و همچنین روایات دیگرى كه مىگوید: خوردن غذاى حرام یا عجب و خود بینى از موانع قبول نماز است، پیدا است كه فراهم كردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است؟[29] پس اگر کسی خواهان قبولی نمازش است باید ازگناهان کوچک و بزرگ پرهیز کند.
5.نماز وسیله بیدارى روح و جان
بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است كه هدف آفرینش خود را فراموش كنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر كردند، اما نماز به حكم اینكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مىشود، مرتبا به انسان اخطار مىكند، هشدار مىدهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مىسازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد مىكند و این نعمت بزرگى است كه انسان وسیلهاى در اختیار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.[30]
انسان در زندگى این جهان با توجه به" عوامل غافل كننده" نیاز به تذكر و یادآورى دارد، با وسیلهاى كه در فاصلههاى مختلف زمانى، خدا و رستاخیز و دعوت پیامبران و هدف آفرینش را به یاد او آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بیخبرى حفظ كند، نماز این وظیفه مهم را بر عهده دارد. انسان صبحگاهان از خواب برمىخیزد، خوابى كه او را از همه چیز این جهان بیگانه كرده، مىخواهد برنامه زندگى را شروع كند، قبل از هر چیز به سراغ نماز مىرود، قلب و جان خود را با یاد خدا صفا مىدهد، از او نیرو و مدد مىگیرد، و آماده سعى و تلاش توأم با پاكى و صداقت مىگردد.
باز هنگامى كه غرق كارهاى روزانه شد و چند ساعتى گذشت و چه بسا میان او و یاد خدا جدایى افتاد، ناگاه ظهر مىشود و صداى مؤذن را مىشنود اللَّه اكبر خدا از همه چیز برتر است، برتر از آنست كه توصیف شود ... . حى على الصلاة!:" بشتاب به سوى نماز" به سراغ نماز مىرود در برابر معبود خود به راز و نیاز مىایستد، و اگر گرد و غبار غفلتى بر قلب او نشسته، آن را شستشو مىدهد از این روخداوند در نخستین دستورات در آغاز وحى به حضرت موسى (ع) دستور می دهد: إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی [31]) من اللَّه هستم، معبودى جز من نیست، مرا پرستش كن و نماز را براى یاد من به پا دار.
جالب اینكه این آیه مىگوید: نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى، اما در آیه 28 سوره رعد مىگوید: یاد خدا مایه اطمینان و آرامش دلها است (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و در آیه 27 تا 30 سوره فجر مىفرماید: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی:" اى نفس مطمئنه به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود، در زمره بندگانم درآى، و در بهشتم گام بگذار"! از قرار دادن این سه آیه در كنار هم به خوبى مىفهمیم نماز انسان را به یاد خدا مىدارد، یاد خدا نفس مطمئنه به او مىدهد، و نفس مطمئنه او را به مقام بندگان خاص و بهشت جاویدان مى رساند.[32]
6.نماز خود بینى و كبر را در هم مى شكند
نماز خود بینى و كبر را در هم مىشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پیشانى بر خاك در برابر خدا مىگذارد، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مىبیند، بلكه صفرى در برابر بى نهایت. پردههاى غرور و خود خواهى را كنار مىزند، تكبر و برترى جویى را در هم مى كوبد. به همین دلیل حضرت على در آن حدیث معروفى كه فلسفههاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را كه نماز است با همین هدف تبیین مىكند مى فرماید: فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْكِبْر...[33] " خداوند ایمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براى پاكسازى از كبر". [34]
پی نوشت ها
[1] . هود آیه 114
[2] . مستدركالوسائل ج 3 ص39 (إِنَّ عَلِیّاً ع أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ فَقَالَ أَیَّةُ آیَةٍ فِی كِتَابِ اللَّهِ أَرْجَى عِنْدَكُم...)
[3] . تفسیر نمونه ج 9 ص 271 با تخلیص
[4] . تهذیبالأحكام ج2 ص237،باب12 فضل الصلاة و المفروض منها
[5] . مستدركالوسائل ج3 ص91 ،باب 29
[6] . مومنون 1و2
[7] . .اعلی :14و15
[8] . مریم :59
[9] . تسنیم ج 4 ص 113 -114ذیل آیه 43 بقره با تصرف و اضافه
[10] - نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمىدارد،«عنكبوت:45»
[11] - تسنیم ج 11 صفحه 471 تا 474با تلخیص
[12] - من لا یحضره الفقیه، ج1، ص137؛ وسائل الشیعه، ج4، ص29.
[13] - تسنیم ج 11 ص 484
[14] - الكافی، ج3، ص269.
[15] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِی صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ أَوْ قَالَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ حَتَّى یَنْصَرِفَ وَ أَظَلَّتْهُ الرَّحْمَةُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ الْمَلَائِكَةُ تَحُفُّهُ مِنْ حَوْلِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً قَائِماً عَلَى رَأْسِهِ یَقُولُ لَهُ أَیُّهَا الْمُصَلِّی لَوْ تَعْلَمُ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْكَ وَ مَنْ تُنَاجِی مَا الْتَفَتَّ وَ لَا زِلْتَ مِنْ مَوْضِعِكَ أَبَداً «الكافی، ج3، ص265»
[16] - تسنیم ج 11 ص 485
[17] . الفقیه ج1ص 208 باب فضل الصلاة
[18] - نهجالبلاغه، خطبه 199، از رسول اكرمصلی الله علیه و آله و سلم
[19] - سوره جن، آیه 15. حكمت عبادات صفحه 113
[20] -سوره عنکبوت آیه 45 ،حکمت عبادات ،آیت الله جوادی آملی ص 112و113
[21] . بحار الانوار ، علامه مجلسی ،موسسه الوفاء بیروت سال 1404 ق ، ج 79 ص 319 باب 5
[22] . عن أبی أمامة قال بینما رسول الله ص فی المسجد و نحن قعود معه إذ جاءه رجل فقال یا رسول الله إنی أصبت حدا فأقمه علی فقال هل شهدت الصلاة معنا قال نعم یا رسول الله قال فإن الله قد غفر لك حدك أو قال ذنبك مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص: 307ذیل آیه 114 هود.
[23] - عن الحرث عن علی بن أبی طالب (ع) قال كنا مع رسول الله ص فی المسجد ننتظر الصلاة فقام رجل فقال یا رسول الله إنی أصبت ذنبا فأعرض عنه فلما قضى النبی ص الصلاة قام الرجل فأعاد القول فقال النبی ص أ لیس قد صلیت معنا هذه الصلاة و أحسنت لها الطهور قال بلى قال فإنها كفارة ذنبك( مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص: 307 ذیل آیه 114 سوره هود انتشارات ناصر خسرو،مكان چاپ: تهران،سال چاپ: 1372 ش،نوبت چاپ: سوم،تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى)
* تفسیر نمونه آیت الله مکارم ، دارالکتب الاسلامیه تهران 1374 ش ، ج 9 ص 268)
[24] . مسترک الوسائل ج3 ص 12
[25] . عنکبوت آیه 45
[26] . تفسیر نمونه ج 16 ص 284
[27] . مستدرک الوسائل ج 17 ص 57
[28] . بحار الانوار ج 84ص 318
[29] . تفسیر نمونه ج 16 ص 293
[30] . تفسیر نمونه ج 16 ص 290و 291
[31] . طه آیه 14
[32] . تفسیر نمونه، ج13، ص: 175
[33] .نهج البلاغه کلمات قصار 252
[34] . تفسیر نمونه ج 16ص 291
استاد دیانت