■ اهميت دوران جوانی
بر هیچ اهل علمی پوشیده نیست كه در شکلگیری شخصیت هر فرد، مقطع جوانی از جایگاه خاص و اهمیت ویژهای برخوردار است.
شاید بتوان گفت كه ثبات شخصیت هر انسانی در این سنین آغاز و به هر نحوی كه شكل گیرد غالباً به همان صورت قوام یافته و تثبیت میگردد و به همین دلیل در روایات بر اهمیت و برتری این مقطع سنی تأكیدات زیادی رفته و نیز روانشناسان این دوره را حیات مجدد انسان نامیدهاند. صاحب شریعت اسلام، حضرت خیرالأنام كه از سرچشمة وحی الهام میگرفت در تكریم و احترام به جوانان فرمودند:
فضل الشابّ العابد الذی یعبُدُ فی صباه علی الشیخ الذی یعبُد بَعْدَ ما كَبُرَتْ سِنُّهُ كفضلِ المرسلین علی سایر النّاس.
«فضیلت و برتری جوان عابد كه از آغاز جوانی خدا را عبادت كند بر پیری كه وقت پیری مشغول عبادت گردد چون فضیلت پیغمبران است بر سایر مردم». [1] و در جای دیگر با اشاره به ارزش جوانی میفرماید: اغتنم شبابك قبل هرمك. «جوانیتان را قبل از فرا رسیدن پیری غنیمت و قدر بدانید». [2] و خطاب به والدین و مربیان در برخورد با جوانان و نوجوانان میفرمایند: اوصیكم بالشّبان خیراً فانّهم اَرَقُّ افئِدةً انّ الله بعثنی بشیراً و نذیراً فحالفنی الشُّبّانُ و خالفن الشیوخُ ثُمَّ قَرَاَ فطال علیهم الأمَدُ فقستْ قلوبُهُم.
به شماها دربارة نوبالغان و جوانان به نیكی سفارش میكنم كه آنها دلی رقیقتر و قلبی فضیلت پذیرتر دارند. خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم.
جوانان سخنان مرا پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند ولی پیران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.
سپس به آیهای از قرآن اشاره كرد و دربارة مردم كهن سال و پیر كه مدت زندگی آنان به درازا كشیده و دچار قساوت قلب شدهاند سخن گفت. [3] همه این سخنان گوهربار كه در خطاب به مسلمانان تأكید داشتند علاوه بر سیرة عملی و برخورد بزرگوارانه و محترمانه كه با جوانان داشتهاند حاكی از حساسیت عنفوان جوانی است.
بنابراین از منظر علم و دین، در تمام عمر و طول حیات انسانی هیچ برههای مهمتر از دورة نوجوانی و جوانی نیست.
یكی از روانشناسان معروف غربی به نام دكتر «مای لی» در اهمیت این دوره از عمر آدمی چنین میگوید:
«در نوجوانی مسأله شخصیت و هویت با شدّت تمام از نو وارد میدان میشود پس نوجوانی و جوانی یكی از مراحل و مراتب بارور هستی است كه طی آن ساختهای قطعی شخصیت و هویت بزرگسال تثبیت شده یا دوباره مطرح میگردند». [4]
انعطاف پذیری روحیة جوانان
نسل جوان تنها قشر منحصر به فردی است كه بیشترین روحیة تأثیر پذیری را داراست شفافیت روحیة جوانان و حساسیت ایشان، عامل اصلی توجه دستگاههای تبلیغاتی استكبار و بنگاههای فرهنگی غرب، برای سوق دادن آنان به انحرافات اخلاقی و اهداف پلید خویش در طول تاریخ بوده است.
درست از زمانی كه دنیای غرب در اثر تحقیقات و مطالعات خود به این نتیجه رسید كه جوانان آسیب پذیرترین قشر هر جامعهاند با تشكیل بنگاههای فرهنگی تبلیغی همة همت خود را در به دام انداختن آنان به فساد و تباهی تحت عنوان آزادی و عناوین مقدس دیگر به كار گرفت تا این كه به اغراض استكباری و سلطه طلبی خود دست یازد.
اگر چه غرب در القای فرهنگ خود به كشورهای اسلامی از راههای متعدد و در سطوح مختلف وارد عمل شده است ولی تاریخ بهترین شاهد و گواه است كه نفوذشان بیشتر از طریق جوانان تحصیل كرده یا عوام مقلد (جوانانی كه به مبانی دین آشنایی چندانی ندارند) بوده است كه سقوط اسلام در اندلس (اسپانیای فعلی) یا سلطة غرب بر مسلمانان الجزایر بهترین نمونه تاریخی است.
روح ظریف و باقد است، احساسات پاك و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلی شكفته و با طراوت نموده است كه بیشترین تأثیرپذیری را برای پژمرده شدن داراست.
تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در كلمات معصومین، حاكی از همین مطلب است كه او را میتوان به هر جهتی هدایت نمود بر خلاف درخت تنومندی كه كسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.
بنابراین جوانی با نوعی اثر پذیری روحی و حالات انفعالی و تشویشات ذهنی همراه و آمیخته است كه كمتر صبغه و رنگ عقلی و استدلالی دارد.
به همین جهت عوامل خارجی در جهات مثبت یا منفی بیشترین اثر را در او میگذارد.
آنچه كه از دیدگاه اسلام مهم است سوق دادن او به سوی تكامل انسانی و اهداف متعالی است. سنت و سیرة پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اولاد طاهرینش نسبت به جوانان، مبین همین نكته است.
پس صرفاً به كار گرفتن احساسات جوانان و تشویق و تحریص آنان از قدرت احساسی و عاطفی مقصود شارع مقدس نیست بلكه سوق دادن آن در قلمرو دین و عقلانی نمودن اهداف عالیه انسانی، همه همت رهبران دین میباشد و ادعای ما این است كه همة تعالیم دین و احكام الهی خصوصاً نماز در همین راستا بر مسلمین فرض و واجب شده است.
نیازهای غریزی و فطری جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبی كه ذكر شد میتوان گفت كه فلسفه همه عبادات دینی در این نكته معطوف است كه متأثرترین قشر یعنی جوانان را مؤثرترین قشر در اجتماع انسانی قرار دهد.
چون احساس به یك تكیه گاه محكم و امنیت و آرامش در پناه آن تنها عنصری است كه میتواند به جوان اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونی و تشویشات ذهنی رها سازد.
همه مشكلات و معضلات روحی و روانی كه هویت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از كَفَش ربوده و خلاء عظیمی را در او ایجاد كرده ناشی از نداشتن یك ملجاء و عدم دست یابی به یك پناهگاه دائمی و مستحكم است. همة صاحبان مكاتب كوشیدهاند تا به نحوی این آتش احساسات درونی را خاموش و یا حداقل از شعلههای آن بكاهند.
به همین خاطر راهحلهایی چون آزادی بیقید و شرط جوانان در ارضای هواهای نفسانی و غرایز حیوانی و سوق دادن و جهت دهی ایشان به میخانهها و كاهوارهها و صدها طرق دیگر را به عنوان پناهگاه ارائه دادند اما پس از رویكرد جوانان به آن مأمنهای به ظاهر مستحكم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهی و خیالی بودن آنها پی بردهاند.
چون با ارضاء نیازها و دفع هواهای نفسانی، اهداف خود را تأمین شده نمییافتند.
امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقی به اصطلاح پاپ (Pop) و پوشیدن لباسهای نوعاً جدیدی مثل بلوجین كه زبان حال میل به آزادی از قید و بندها و تحرك و تكاپو و اعلام استقلال یك تنه از قید ضوابط و معیارهای اجتماعی است كاملاً واضح است.
بسیاری از جوانان تیز و چابك پا در ركاب سفر میگذارند بدون آن كه بدانند به كجا میروند.
در این مسحور شدگی و حتی تسخیر شدگی در قبال شیوة زندگی جدید كه از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار كثیری از جوانان مسلمان شریك بودهاند
دانستن این نكته برای جوانان مسلمان لازم است كه این پدیدهها با علل ژرفتری ارتباط دارند كه از نظر معنوی بیطرف نیستند. [5]
جوانان در زندگی و حیات جوانی خویش امور زیادی را درحال تجربه كردن میباشند او چون سایر افراد جامعه اما عاطفی و احساسیتر از دیگران در صدد دست یابی به امری است كه قلبش را بدان واسطه تسكین بخشیده و نوعی آرامش را تحصیل نماید و لیكن به هر چیزی كه روی میآورد بعد از مدت كوتاهی در مییابد كه آن عنصر، مطمئن و واقعی نیست.
البته تشخیص این امر در ابتدای سنین نوجوانی و جوانی بسیار دشوار است شور و هیجان جوانی در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشة این كه انسان برای یك زندگی و حیات طولانی و اهداف متعالی خلق شده را از او سلب كرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملی، به پوچی و بیپایگی بسیاری از مأمنهایی كه بدان پناه آورده است پی خواهد برد.
و دشمنان دین خصوصاً غرب به خاطر درك همین نیازهای فطری و غریزی جوانان تلاش زیادی انجام میدهند تا این گرایشها را به جهاتی كه اهداف آنها را تأمین میكند سوق دهند و آنها را از كمالات معنوی و دینی منحرف سازند.
كسی كه خود مدت زیادی از عمرش را در میان غربیها سپری كرده و الآن هم زندگی خود را با آنها در حال تجربه كردن میباشد قضاوت و داوریش چنین است كه گوید:
در شیوة زندگی كنونی غرب كشش و گرایشی هست كه افراد جامعه را به زیستن در لحظة كنونی فارغ از همة تاریخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرافرازیهای لحظهای و لذت حسی آنی وا میدارد.
پرستش قهرمانان ورزشی و میل به ركوردشكنی دایمی و فایق آمدن بیوقفه بر طبیعت نشان دهندة یك وجه از این دل مشغولی به تن است در حالی كه جنبة بسیار ویرانگرتر همین گرایش را میتوان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الكلی، روابط جنسی آزاد و نظایر آن دید كه تماماً از تلاش نفس برای غرق نمودن خود در لذتهای آنی جسمی و غریزی حكایت دارد. بدیهی است كه ورزش مستلزم انضباط و سخت كوشی است و این از جهات مثبت آن است.
اما بزرگداشت بیش از حدّ ورزش و كمابیش پرستیدن قهرمانان ورزشی ناشی از اهمیت گزافی است كه به تن داده شده است.
علاوه بر این كه نقش و اهمیتی كه به ورزش داده میشود ابداً بیارتباط با اشتیاق به لذت جوییهای جسمانی نیست. كه همه این عوامل متضمن از دست رفتن ایمان و اعتقاد جوانان به معیارهای اخلاقی است. [6]
یك جوان مسلمان با تحصیل معرفت و دست یابی به علوم مقدس دینی باید خود را مجهز ساخته و به دامی كه جوانان غربی بدان گرفتار آمدند هویت خود را از دست ندهد.
پینوشت
[1]. نهج الفصاحه، حدیث 2050.
[2]. نهج الفصاحه، حدیث 372.
[3]. سفینة البحار، ج 2، ص 176.
[4]. دكتر مای لی، شخصیت، ترجمه دكتر محمود منصور، ص 120.
[5]. دكتر نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 338.
[6]. دكتر حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 342.
منبع: سایت تبارک