■ پيامبر اسلام (ص) و نماز
پيامبر بزرگوار اسلام (ص) بهحق، بنده حقيقي حضرت حقّ است و به اين معنا هرروز در پنج نوبت شهادت میدهیم «و اشهد ان محمّداً عبده و رسوله»، يعني: گواهي میدهیم كه حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده اوست. حضرتش گوي سبقت را در اين وادي بر همگان و از همگان ربوده و در اين معني و ديگر معاني الگو و اسوه میباشد، كه: «لقد كان لكم في رسولِ اللهِ اسوةٌحسنةٌ. [1]»، يعني: هر آنچه وجود رسول الله (ص) براي شما الگوي نيكويي میباشد. در احوالش چنين نقل کردهاند: «كان النّبي (ص) اذا قام الي الصلوة يربد وجهه خوفاً من الله تعالي و كان لصدره اولجوفه أزيز كأزيز المرجل»، يعني: پيامبر خدا (ص) هرگاه كه به نماز میایستادند چهرهاش به جهت خوف از خداوند تغيير میکرد و صدايي همچون جوشش ديگ از درون حضرت شنيده میشد. [2] عايشه همسر پيامبر (ص) میگوید: شبي حضرت از رختخواب برخاست و مشغول مناجات شد تا نزديك صبح عبادت كرد و پس از آن گریههای سختي سر داد، به حضرت عرض كردم: چرا خودت را بهزحمت میافکنی درحالیکه خداوند، گناهان گذشته و آينده تو را بخشيده است؟ فرمودند: اي عايشه! آيا بهپاس اینهمه نعمت بنده شکر گذاری نباشم. [3] در ابتداي وحي آنقدر بر پنجه پا به عبادت ايستاد تا پاي مباركش ورم كرد و آيه نازل شد: «طه (1) ما انزلنا عليك القرآن لتشقي (2). [4]»، يعني ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را بهسختی بيفكني؛ و نيز روايت شده است: «كان اذا قام الي الصلوة كأنّه ثوب ملقي»، يعني: وجود مبارك پيامبر (ص) هرگاه به نماز میایستاد، گويا جامهای پهن شده به روي زمين بود. [5]
علامه مجلسي در «حيوة القلوب» مینویسد: پيامبر (ص) وقتي شب میخواست بخوابد، آب وضو را نزديك سر خود میگذاشت و سر آب را میپوشاند و مسواك را زير فراش خود قرار میداد و قدري میخوابید و چون بيدار میشد، نظر به اطراف آسمان میکرد و آيات آخر سوره آلعمران را تلاوت میفرمود، سپس مسواك میکرد و وضو میگرفت و چهار ركعت نماز میخواند و ركوع و سجود را بهقدری طول میداد كه گويا سر از ركوع بر نخواهد داشت و همچنين سجود را طول میداد و به رختخواب برمیگشت و قدري میخوابید، سپس بيدار شده و باز نظر به آسمان میکرد و آيات را میخواند و مسواك میکرد و وضو میگرفت و به همان طريق چهار ركعت نماز خوانده و باز به رختخواب برمیگشت و قدري میخوابید و باز برمیخواست و به همان آداب عمل میکرد؛ و نماز وتر و نافله صبح را میخواند و سپس به مسجد براي اداي نماز صبح میرفت. [6]
استمداد از نماز در رفع مشكلات زندگي:
«و عن حذيفة قال: كان رسول الله (ص) اذا حزبه امر فزع الي الصّلاة»، يعني: حذيفه گويد: شيوه رسول خدا (ص) چنان بود كه چون مشكلي براي او پيش میآمد، به نماز پناه میبرد و از آن استعانت میجست. [7] «و عن النبّي (ص) قال: كانوا يعني الانبياء يفزعون اذا فزعوا الي الصّلاة»، از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمودند: پيامبران خدا چنان بودند كه چون دچار نگراني میشدند به نماز پناه میبردند [8]. «و عن الذين الدّرداء قال: كان رسول الله (ص) اذا كانت ليلة ريح كان مفزعه الي المسجد حتّي يسكن و اذا حدث في السّماء حدث من كسوف شمس او قمر كان مفزعه الي الصّلاة»، يعني: ابو درداء گويد: رسم رسول خدا (ص) چنان بود كه چون شبي باد سهمگيني میآمد به مسجد پناه میبرد تا آرام گيرد و چون در آسمان كسوف و خسوفي اتّفاق میافتد به نماز پناه میبرد. [9]
در احوالات اصحاب رسول خدا (ص) و بزرگان نيز مینویسند كه: در سختیها و مشكلات و مصائب به نماز پناه میبردند و از آن استمداد میجستند كه از باب نمونه به اين روايت توجّه كنيد. از ابن عباس روايت شده كه در مسيري میرفت كه خبر مرگ فرزندش را به او دادند [10]. در اين وقت او از مركب پياده شد و به كناري رفت و دو ركعت نماز بهجای آورد و بازگشت و آنگاه گفت: ما همان كاري را كه خدا به ما دستور داده بود انجام داديم كه میفرماید: «و استعينوا بالصبر و الصّلاة ...[11].»
[1]. سوره احزاب (33)/ 21.
[2]. فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج 84/ 248.
[3]. مشكاة الانوار/ 35، بحارالانوار/ ج 84/ 262.
[4]. سوره طه (20)/1 و 2.
[5]. فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج 84/248.
[6]. نقل از كتاب ارزش و اهمّيّت نماز به زبان ساده، 45 و 46.
[7]. تفسير الدّر المنثور/ ج 1/ 67.
[8]. همان مأخذ.
[9]. همان مأخذ.
[10]. در روايت ديگري دارد كه خبر مرگ برادرش «قثّم» را به او دادند.
[11]. تفسير الدّر المنثور/ ج 1/ 67.
منبع: سایت تبارک