■ چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم (2)
باید توجه داشت که کسب حضور قلب مانند کسب یک مهارت، نیاز به تلاش دارد، نه اینکه ممکن باشد که با ذکر و وردی انجام شود؛ لذا توقع حصول دفعی [و ناگهانی] آن در هر شرایطی، دور از واقعیت است. در ادامه، به برخی از راههای تحصیل حضور قلب، اشاره میکنیم:
1. مهمترین راه، درخواست از خداوند متعال است؛ "ربّ اجْعلنی مقیم الصلوة"؛[1] ای پروردگار من، مرا برپادارندۀ نماز گردان.
2. افزایش معرفت؛ فهم اهمیت نماز و توجه به آنچه در باب اهمیت نماز گفته شده، میتواند موجب حضور قلب بیشتر شود؛ چون کاری که برای انسان مهم باشد، انسان آن را با توجه بیشتر انجام میدهد؛ بلکه در هنگام کارهای دیگر هم حواسش به آن است. بنابراین اگر اهمیت نماز روشن شود، انسان در کارهای دیگر هم، متوجه نماز خواهد بود: "خوشا آنانکه دائم در نمازند!". شاهدش همان است که در نماز، کارهایی که برای ما مهم است، ما را به خود مشغول میکند.
3. ترک گناه؛ گناه، ترک مسیر بندگی است. بنابراین کسی که از گناه پرهیز کند، همیشه در مسیر بندگی در حرکت است. در نتیجه، نماز هم ادامة سیر معمولی او خواهد بود و برای ورود به آن، نیاز به زحمت چندانی ندارد.
4. برطرف کردن موجبات حواسپرتی، مثل بینظمی؛ اگر کارهای انسان منظم باشد، هنگام نماز میداند که فعلاً تنها کارش نماز است. ولی وقتی نامنظم باشد، اگر روحانی است، موقع نماز به فکر تهیه مطلب برای منبر خویش است، و اگر خانهدار است، به فکر تهیه غذا و نوع آن است. اگر دانشآموز است، فکر تکلیف و امتحان را میکند. یعنی بینظمی انسان، راه را برای ورود شیطان باز میکند. ازاینرو در روایتی از پیامبر اعظم6 میخوانیم: "هرگاه بنده مشغول نماز شود، شیطان نزد او میآید و به وی میگوید: فلان چیز را به یاد بیاور، آن دیگری را به یاد بیاور، تا جایی که فرد یادش میرود چند رکعت خوانده است".[2]
5. پرهیز از آشفته کردن ذهن؛ از دیگر موجبات حواسپرتی، صحبتکردن با دیگران، بازیهای رایانهای، مشاهدة تلویزیون، خواندن روزنامه و مجله و نظیر اینها، چند لحظه قبل از نماز است؛ چون اگر نفس آدمی تا قبل از گفتن "تکبیرةالاحرام" مشغول این امور باشد، مشکل میتواند هنگام نماز متوجه خدا گردد.
6. مراقبت مستمر در شبانهروز؛ یعنی مراقب باشیم کارهایی را که ممکن است مشغولیت فکری برایمان درستکند، انجام ندهیم و بهطور کلی از امور بیهوده و لغو رویگردان باشیم. آیات آغازین سورة مبارکة مؤمنون را از یاد نبریم که خداوند متعال فرموده است: "قد أفلح المؤمنون* الّذین هم فی صلاتهم خاشعون* والّذین هم عن اللّغو معرضون"[3]. مشاهده بسیاری از برنامههای تلویزیون میتواند از نمونههای امور بیهوده و لغو شمرده شود.
7. مقدمات نماز مانند وضو را با توجه انجام دادن.
8. توسل همیشگی و هنگام شروع نماز به امام زمان7؛ "بِکُم تُقبَلُ الطاعَةُ المُفتَرَضَة".
9. انصراف قلب از غیر خدا بهمجرد التفات. یعنی پرهیز از انصراف اختیاری. در مواردی که ذهن بهصورت ناخودآگاه متوجه مطلبی میشود و به فکر و اندیشه در مورد آن مشغول میشود، بهمجرد توجه و التفات، انسان اندیشة مذبور را قطع کند و به نماز برگردد.
10. عمل به ظاهر نماز مهمترین راه عملی برای تحصیل حضور قلب است. چه آنکه بزرگان فرموده اند: راه تحصیل حضور قلب و خشوع آن، خضوع قالب یعنی مؤدّب بودن به آداب نماز است. چون رسیدن به باطن نماز، راهی جز ظاهر آن ندارد. این آداب گاهی واجب است و گاهی مستحب، گاهی در حوزة نماز و داخل آن است، یعنی آداب مقدمات، مقارنات و تعقیبات آن است و گاهی آداب خارجی است، به این معنا که نمازگزار موظف است در طول روز عامل به اوامر الهی و تارک نواهی او باشد (چه این اوامر از واجبات باشد و چه مستحبات یا ترک حرام باشد و یا دوری از مکروهات) اینجاست که این امر سبب میشود قلب او در مقابل خدا خاشع گشته به غایت اصلی نماز دست مییابد.