انسان‌سازیِ نماز

■ انسان‌سازیِ نماز

انسان‌سازیِ نماز

هنر نماز این است که زمینه‌های انسان‌سازی را در انسان پرورش می‌دهد. خلاصۀ آن زمینه‌ها، حاکم کردن و تقویت روحیه و مقام بندگی و عبودیت است. ادب، ابهت یافتن پروردگار و... عبودیت را در انسان پرورش می‌دهد. آثارِ زمینه‌سازِ بندگی در انسان را در ادامه بیان می‌کنیم و اعتقاد داریم که اصلی‌ترین اثر نماز همین است.

1. تمرين ادب و مبارزه با نفس

راه انسان‌سازی از عبودیت مي‌گذرد. خداوند نماز را براي تمرين ادب عبوديت قرار داده است. وجوب نماز تابع حال شما نیست. اگر حال هم نداشته باشيد بايد انجام دهيد. حداقلی از نماز که نمازِ واجب تلقی می­شود، تابع حال شما نیست؛ هرچند بيشتر از آن، یعنی نمازهای مستحبی را مي­توانيد تابع آمادگي روحي انجام دهید. اينكه اول صبح بيدار شويد و وضو بگيريد، چه‌بسا براي نفس خوشايند نباشد. اينكه سرِ ظهر كار را رها كنيد و به‌­جاي استراحت به نماز بايستيد، شايد خوشتان نيايد؛ اما اين تمرين لازم است تا عبوديت در شما تقويت شود.

رعايت ادب در برابر انسان­ها، به­ويژه والدين، اساتيد، سال‌خوردگان يا كساني كه حقوقي بر ما دارند، و در مرتبه بالاتري از علم و تقوي هستند، امري لازم و عقل‌پسند است. بالاترين سطح ادب بايد نسبت به كامل­ترين موجود در هستي رعايت شود. نماز تمرين ادب عبوديت در برابر خالق و قادر مطلق است و انسان را آماده تبعيت از خدا در غير نماز مي‌كند. اینکه گفته شده است که به قصد قربت و به‌شکلی خاصی دست و صورت را در وضو بشویید، با لباسی تمیز رو به قبله بایستید و هنگام نماز به چپ و راست ننگیرید، با کسی سخن نگویید و مؤدبانه بایستید، همه حکایت از نوعی مؤدب شدن و مؤدب بودن در پیشگاه الهی دارد.

ممکن است کسی بگوید: من به­­جای اینکه وضو بگیرم، به حمام می­روم و تمام بدن را بدون نیت غسل واجب، شست‌وشو می­دهم و به نماز می‌ایستم؛ اما این کفایت نمی‌کند. امام رضا7 در پاسخ به این سؤال و ضمن بیان آثار فواید وضو چنین می­فرمایند:

اگر كسى بپرسد به چه علت مأموریم براى عبادت وضو بگيرند و با آن نماز آغاز می‌شود، در جواب گويند: براى اينكه هنگامى كه بنده در برابر خداى خود مى‏ايستد، پاک باشد. از آلودگى معاصى و گناهان به‌سبب آن وضو پاك و طاهر گشته باشد و در وقت مناجات با پروردگار خود مطيع او باشد...[1].

بنابراین مقدمات نماز نیز سبب تقویت روحیۀ اطاعت و مطیع بودن در برابر خداست. البته ناگفته نماند که رعایت ادب و خضوع در پیشگاه خدا، اگر با معرفت انجام شود، لذت­بخش است؛ زیرا که انسان فطرتاً در برابر چنین عظمتی خاشع و مؤدب می­شود و اگر بی­ادبی کند برای او رنج­آور است. اگر هم انسان معرفت لازم را نداشته باشد، نمازِ او مقدمۀ مؤدب شدن است؛ هرچند رعایت ادب برایش لذت­­بخش نباشد. بنابراين نماز، تربيت ادب بندگي است. ادب كه حاصل شد عشق به خدا هم می­آید.

ابهت یافتن خدا در دل

نسبت به هرکسی ادب را رعایت کنید به­تدریج ابهت او برایتان حاصل می­شود. تقویت ادب الهی سبب می­شود که ابهت خدا در دلتان بنشیند. به­تدریج این احساس ابهت و عظمت خدا در حالات مختلف همراه فرد می­شود. ابهت یافتن خدا در دل سبب آمادگی برای "چشم گفتن" در برابر خدا و پیروی جدی از دستورهای او می­شود. از دیگر آثار این احساس عظمت الهی، احساس شرم از خدا هنگام ارتکاب خطا و گناه است. تقویت این احساس شرم منجر به تقویت نفس لوامه برای جلوگیری از انجام خطا مي‌شود. آزاد گذاشتن میدان برای نفس اماره، پشیمانی­های زیادی به­دنبال دارد. انسان در امتحان­های الهی تحت تأثیر اوامر نفسانی دچار لغزش می­شود. بخشی از امتحانات الهی در شرایط سختی زیاد یا رفاه فراوان است. اگر ابزار، امکانات و قدرت مانند ثروت، علم، موقعیت و جایگاه اجتماعی، در اختیار فرد باشد و او از قدرت کنترل لازم یا حیای الهی برخوردار نباشد، به­سادگی خطا می­کند و از طغیان نفس در امان نمی­ماند. نماز آموزگار و یادآور خوبی‌ها به نفس است.

چرا در ارتش­های جهان دستورهای خاصی را باید همه رعایت کنند؛ آداب نظامی­گری را بیاموزند و تمرین کنند؛ اما در دیگر مراکز و شغل­ها چنین دستورهایی الزام نشده است؟ علت اين است كه در ارتش اهدافي مهم­تر از ساير مشاغل مطرح است. تحقق اين اهداف در گرو تبعيت سريع و به‌موقع از فرمانده است. یک سربازِ ارتشي بايد در برابر مقامات ارشد خود پاي بر زمين بكوبد و دستش را به‌سرعت به‌احترام بلند كند، تا با رعایت این نظم آهنین ابهت فرمانده در دل سربازان جاگیر شود تا سخت­ترین فرمان­ها را به‌سرعت اجرا کنند؛ هرچند سببِ به­خطر انداختن جان خود یا دیگری باشد! تقيد به رعايت این قوانين نظامي سبب می­شود كه ابهت فرماندهي فراموش نشود؛ درنتيجه در زمان لازم سربازان و افراد درجۀ پايين­تر به‌سرعت فرمان‌های نيروهاي ارشد خود را اجرا کنند و به اهداف نظامي مورد نظر دست یابند.

حال سؤال این است که عظمت و ابهت پیدا کردن خدا در دل مهم‌تر است، يا يك فرمانده در ارتش؟ تفاوت مقام ارشد ارتشي با درجات پايين­تر تفاوتی قراردادي است، نه حقيقي؛ به همین دلیل با يك كودتا يا دستور جديد، معادلات عوض مي­شود. همچنين اين تفاوت، امري موقتي است؛ اما تفاوت درجۀ ميان ما و خدا، حقيقي،‌ دائمي و بي­نهايت است. ازطرفي ما به شدت نيازمند ايجاد عظمت الهي در دل خود هستيم.

بدين‌ترتيب تقید به نماز مي­تواند به­تدريج ابهت خدا را در دل ما جاي دهد و ما را به چنين هدف مقدس و كارسازي نزديك كند. بدین‌روی نزدیکی ما به خدا نبايد سبب شود جايگاه او را فراموش كنيم.

اذکار نماز هم در تحقق اين عظمت نقش دارند. نماز با "الله اكبر" آغاز مي­شود. با گفتن اين ذكر بايد چنان به عظمت خدا توجه كنیم كه از غير او غافل شویم! اين ذكر بارها در نماز تكرار مي­شود. "الله اكبر" برتري عظمت خدا را بر هر چه در عالم است، به ما مي­نماياند و "سبحان الله"، "سبحان ربي العظيم وبحمده" و "سبحان ربي الاعلي وبحمده" ناتواني ما در فهم عظمت خدا را آشكار مي­سازد. زیبایی نماز به این است که با تكبير آغاز و تمام می‌شود.

2. تمرينِ چشم گفتن به خداوند

ما عادت كرده­ايم به نفس خود "چشم" بگوييم و از آن تبعيت محض كنيم! هرچند خواسته­هایش با عقل ناسازگار باشد. در برابر اين عادت،‌ نماز نوعي تمرين چشم گفتن به برترين موجود عالم است. ما به تمرين چشم گفتن به غير نفس نیاز داريم، تا بتوانیم خود را از چشم گفتن­های کورکورانه به نفس، حفظ کنیم. ازطرفی می­دانیم که شايسته نيست پيرو محض کسی بود، مگر خدا و فرستادگان او. هرچند قبولِ بی­چون‌وچرای فرمان‌های خالق هستي و كامل­ترين موجود، كاري عقل‌پسند است؛ اما براي نفس ما خوشايند نيست. در سايۀ اين تبعيت از خداست كه ما نفس را ادب مي­كنيم، و‌ قدرت مبارزه با نفس در ما تقويت مي­شود. بدین‌­روی ایستادگی ارادة ما در برابر خواهش­هاي نفساني تقویت مي­شود.

در مقابل فرهنگ اسلامی، امروزه فرهنگ انسان‌گرای غربی، بر طبل خودپرستی و خودخواهی می‌کوبد. در این فرهنگ چشم‌ گفتن به تمام شیطان‌ها و تمایلات شیطانی، آزادی محسوب می‌شود؛ اما چشم گفتن به خدایی که دستورهایش اوج‌دهندۀ ماست، عقب‌ماندگی است!

3. تربيت روحيۀ حق‌شناسي

انسان عاقل، حق‌شناس است. عقل از ما مي­خواهد که صاحبان حق را بشناسيم؛ آنها را فراموش نکنيم و حقوقشان را رعايت کنيم. نماز يادآور برترين حق‌دار هستي است. او که همه چيز ما از اوست. او که منشأ همۀ حقوق است. اگر حق او را شناختيم تکليف خود را نيز خواهيم شناخت؛ چراکه حق و تکليف دو مفهوم به‌هم پيوسته هستند. هرجا سخن از حق است، سخن از نوعي تکليف هم هست. اگر استاد بر شاگرد حق دارد، شاگرد نیز نسبت به او تکليف دارد. اگر خدا منشأ همۀ حقوق است، پس او نيز منشأ همۀ تکاليف است. هرچه حقوق او بر ما بيشتر باشد، تکليف ما در برابر او سنگين­تر است. هراندازه درک ما از حق خدا افزون­تر شود فهم ما از تکليف نسبت به او بايد فزونی یابد. نماز يادآور حقوق الهي بر ماست. اگر او رب­العالمين و خالق هستي است، پس بايد سپاسگزار او باشیم (الحمد لله رب العالمين). اگر او رحمان و رحيم است (الرّحمن الرّحيم)، اگر او نه‌تنها در اين جهان بلکه در آخرت نيز مالک و قادر مطلق است (مالک يوم الدّين)، پس بايد به­درستي از او پيروي کنم و او را پشتوانۀ اصلي همۀ مددها بدانیم (إيّاک نعبد وإيّاک نستعين).

این روحیه باید در تعاملات ما با بندگان خدا نیز خود را نشان دهد. نمازگزار حقیقی، مقیدترین فرد به حقوق دیگران است. اثر اقامۀ حقیقی نماز در جامعه مقید شدن افراد نسبت به حقوق یکدیگر است.

4. تقويت روحيۀ شکرگزاری

انسانِ عاقل، شاکر است. عقل از ما می­خواهد که از نعمت‌دهندگان شکرگزاری کنیم. ما در طول شبانه­روز به دلیل توجه به واسطه­ها و امور محسوس و مادی، در معرض غفلت شدید از منشأ اصلی نعمت­ها هستیم. نماز ما را به منبع اولیۀ نعمت­ها و بلکه مهم‌ترین و برترین عطاکننده­ها متوجه می­سازد و به شكرگزاري تشويق مي­كند.

5. بسترِ يافتن دوستان شايسته

رفیق راه، بهترین یار برای سعود به‌سوی خداست. از آثار اقامۀ نماز ایجاد ظرفیت برای ارتباط با صالحان و یافتن دوست خوب از میان آنهاست. هر انساني نياز دارد که در مسیر زندگي، دوستان خوب، قابل اعتماد و شايسته داشته باشد. امروزه بسياري از گرفتاري‌ها و نابهنجاري‌هاي افراد به‌ویژه جوانان و نوجوان از تعاملشان با دوستان ناصالح ناشي مي‌شود. دوستي‌ها و مراوده‌هايی که بدون ارتباط و شناخت حقیقی و تنها از راه شنيدن صدا و ديدن تصوير افراد در اينترنت حاصل شده­، در فضاي بیرونی نيز دامن گسترانده و چالش‌هاي زيادي به­وجود آورده است. حضرت امیر مؤمنان علی7، دوستي بدون مطالعۀ دقيق و شناخت کامل را متزلزل و ناپايدار می‌دانند. در مقابل، کساني ‌که با مطالعه و شناخت کامل علقة دوستي مي‌بندند، دوستي‌شان استوار و پايدار خواهد بود. بي­توجهي به اين اصل معاشرتي موجب مي‌شود که نوجوان به دوستي اشرار و انسان‌هاي ناپاک تن دردهند.[2]

يکي از راه‌هاي يافتن دوستان سالم و هدايت‌يافته، شرکت در نماز جماعت و ارتباط با مساجد است. حضرت امير مؤمنان علي7 يکي از کارکردهاي مسجد را يافتن دوست مناسب و به‌­دردبخور بیان مي‌کنند.[3] روشن است که مسجد محل اقامۀ نماز و پاتوق انسان‌هاي خود ساخته است.

 

[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج‏1، ص367.

.[2] عبد الواحد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص416.

[3]. شیخ صدوق، الأمالی، ص389.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1797 کلمه
مولف : هادی عجمی
ناشر : مرکز تخصصی نماز
1396/8/13 ساعت 14:19
کد : 2024
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز,آثار تربیتی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
آثار نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز