چه کنیم نماز برای ما مهم باشد؟ (3)

■ چه کنیم نماز برای ما مهم باشد؟ (3)

چه کنیم نماز برای ما مهم باشد؟ (3)

حجت الاسلام ابراهیم کفیل، مرکز تخصصی نماز

5. توجه به مذمت­های سبک شمردن نماز

در ادامه دو مقاله قبلی، یکی دیگر از عواملی که اهمیت نماز را برای نمازگزار بیشتر می­کند، توجه به مذمت­هایی است که دربارۀ سبک شمردن نماز آمده است.

عَنْ حَمَّادِ بْنِ­عِیسَی قَالَ: قَالَ لِی أَبُوعَبْدِ­اللَّهِ یَوْماً: تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّیَ یَا حَمَّادُ؛ قَالَ: فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی أَنَا أَحْفَظُ کِتَابَ حَرِیزٍ فِی الصَّلَاةِ. قَالَ فَقَالَ: لَا عَلَیْکَ، قُمْ صَلِّ قَالَ فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَوَجِّهاً إِلَی الْقِبْلَةِ فَاسْتَفْتَحْتُ الصَّلَاةَ وَ رَکَعْتُ وَ سَجَدْتُ فَقَالَ یَا حَمَّادُ لَا تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّیَ مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ أَنْ یَأْتِیَ عَلَیْهِ سِتُّونَ سَنَةً أَوْ سَبْعُونَ سَنَةً فَمَا یُقِیمُ صَلَاةً وَاحِدَةً بِحُدُودِهَا تَامَّة... .[1]

حماد بن­عیسی گوید: روزی امام ششم به­ من فرمود: می­توانی خوب نماز بخوانی؟ عرض­کردم یا سیدی من کتاب نماز حریز را حفظ هستم. فرمود: بر تو باکی نیست. برخیز نماز بخوان. گوید: برابر آن حضرت رو به­قبله ایستادم و تکبیر نماز گفتم و رکوع و سجود نمودم. فرمود: ای حماد خوب نماز نمی­خوانی و چه اندازه بر مرد زشت است که شصت سالش شود و یک نماز کامل و تمام بر پا ندارد...[2]

قَالَ النَّبِیُّs: إِنَّ الرَّجُلَیْنِ مِنْ أُمَّتِی یَقُومَانِ فِی الصَّلَاةِ وَ رُکُوعُهُمَا وَ سُجُودُهُمَا وَاحِدٌ وَ إِنَّ مَا بَیْنَ صَلَاتَیْهِمَا مِثْلُ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ. [3]

  پیامبرsفرمودند: ممکن است دو نفر از امت من مشغول نماز شوند و [در ظاهر] رکوع و سجده­ای یکسان به­جا آورند و حال آنکه فاصله بین نمازشان همچون فاصله بین آسمان و زمین است.

عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِa قَالَ إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمَلَائِکَتِهِ: أَ مَا تَرَوْنَ إِلَی عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَی أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی.[4]

امام صادقa فرمود: هنگامی که بنده به نماز بایستد، و نمازش را مختصر بخواند و سبک شمارد، خداوند تبارک و تعالی [به فرشتگان] می‌فرماید: آیا به بنده من نمی‌نگرید، گویا خیال می‌کند که برآورده­شدن حوایجش به دست غیر من است. آیا نمی‌داند که برآورده شدن خواسته‌هایش به دست من است؟

عَنْ أَبِی­عَبْدِ­اللَّهِa: قَالَ أَبْصَرَ عَلِیُّ بْنُ­أَبِی­طَالِبٍ Dرَجُلًا یَنْقُرُ صَلَاتَهُ فَقَالَ مُنْذُ کَمْ صَلَّیْتَ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مُنْذُ کَذَا وَ کَذَا فَقَالَ مَثَلُکَ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ الْغُرَابِ إِذَا نَقَرَ لَوْ مِتَّ مِتَّ عَلَی غَیْرِ مِلَّةِ أَبِی­الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ قَالَ عَلِیٌّ a: إِنَّ أَسْرَقَ النَّاسِ مَنْ سَرَقَ صَلَاتَهُ.

امام صادقa فرموده‌اند: امیر­المؤمنین علیa مردی را دیدند که شتابان و بدون رعایت طمأنینه نماز می‌گزارد. حضرت از او پرسیدند چند وقت است که چنین نماز می‌گزاری. گفت: مدتی است. فرمودند: مَثَل تو در پیشگاه خداوند، مَثَل کلاغ است که نوک به زمین می‌زند، اگر با این حال بمیری به آیین ابو­القاسمs نخواهی مرد. سپس امیر­المؤمنینa فرمود: همانا دزدترین مردم کسی است که از نماز خود می‌دزدد.

عَنْ أَبِی­بَصِیرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی أُمِّ­حَمِیدَةَ أُعَزِّیهَا بِأَبِی­عَبْدِ­اللَّهِa فَبَکَتْ وَ بَکَیْتُ لِبُکَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ یَا أَبَا­مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَیْتَ أَبَا­عَبْدِ­اللَّهِa عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَیْتَ عَجَباً فَتَحَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا کُلَّ مَنْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ ‌قَرَابَةٌ قَالَتْ فَمَا تَرَکْنَا أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاة.[5]

ابو­بصیر می‌گوید: پیش ام­حمیده رفتم که به او رحلت امام صادق a را تسلیت بگویم، گریست و از گریه او من هم گریستم. سپس گفت: ای ابو­محمد اگر امام صادقa را هنگام رحلت ایشان دیده بودی، چیز عجیبی می‌دیدی؛ چشمهایش را گشود و فرمود: همه کسانی را که نزدیکان من هستند و میان من و ایشان خویشاوندی است، جمع کنید.  همگان را جمع کردیم، امام a به آنان نگریست و فرمود: همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمرد، نخواهد رسید.

عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی­عَبْدِ­اللَّهِ a قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِs: لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَی الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیْهِ فَأَدْخَلَهُ فِی الْعَظَائِمِ[6].

پیامبرs فرموده‌اند: تا وقتی که آدمی نمازهای پنجگانه خویش را به وقت خود بگزارد شیطان از او ترسان و گریزان است و چون نمازها را تباه کند، شیطان بر او دست می‌یابد و او را به گناهان بزرگ می‌کشاند.

فَلَاحُ السَّائِلِ، أَرْوِی بِحَذْفِ الْإِسْنَادِ عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ عَلَی بَعْلِهَا وَ عَلَی أَبْنَائِهَا الْأَوْصِیَاءِ أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداًs فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَالْأُولَی یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ ‌وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یَرْوَ عَطَشُهُ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنْ یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَی وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ الثَّانِیَةُ یُحَاسَبُ حِسَاباً شَدِیداً وَ الثَّالِثَةُ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیم.[7]

سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پیامبران که درودهای خداوند بر او و پدر و شوی و پسران اوصیای او باد، از پدر بزرگوارش حضرت محمّدs پرسید: ای پدر جان! سزای مردان و زنانی که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ فرمود: ای فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار می‌نماید: شش گرفتاری در سرای دنیا، و سه گرفتاری هنگام مرگ، و سه گرفتاری در قبرش، و سه گرفتاری در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

مصیبت‌هایی که در دنیا بدان مبتلا می‌گردد عبارت­اند از:

1. خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمی‌دارد.

2. خداوند، خیر و برکت را از روزی‌اش برمی‌دارد.

3. خداوند عزّوجلّ نشانه صالحان را از چهره او محو می‌فرماید.

4. در برابر اعمالی که انجام داده پاداش داده نمی‌شود.

5. دعای او به سوی آسمان بالا نمی‌رود و مستجاب نمی‌گردد.

6. هیچ بهره‌ای در دعای بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعای آنان نخواهد بود.

و مصائبی که هنگام مرگ به او می‌رسد بدین ترتیب است:

1. با حالت خواری و زبونی جان می‌دهد.

2. گرسنه می‌میرد.

3. تشنه جان می‌سپارد، به گونه‌ای که اگر آب تمام رودخانه‌های دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد.

و مصیبت­هایی که در قبرش بدان گرفتار می‌گردد، بدین قرار می‌باشد:

1. خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.

2. خداوند گور را بر او تنگ می‌گرداند.

3. قبرش تاریک می‌شود.

و مصائبی که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا می‌شود، عبارت است از:

1. خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا در حالی که مردم به او می‌نگرند، او را به رو بر زمین بکشد.

2. سخت از او حساب می‌کشند.

3. خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده، از بدی­ها پاکیزه‌اش نمی‌گرداند، و برای او عذاب دردناکی خواهد بود.

عَنِ ابْنِ­عَبَّاسٍ أُهْدِیَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِs نَاقَتَانِ عَظِیمَتَانِ فَجَعَلَ إِحْدَاهُمَا لِمَنْ یُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ لَا یَهُمُّ فِیهِمَا بِشَیْ‌ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ لَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ سِوَی عَلِیٍّa فَأَعْطَاهُ کِلْتَیْهِمَا.[8]

روزی دو شتر بزرگ به رسول اللَّهs هدیه شد. آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود آیا در بین شما کسی هست که دو رکعت نماز را خالصانه برای خدای عز­و­جل به جای آورد و قلبش فقط متوجه اللَّه باشد و از کار دنیا چیزی در قلبش خطور نکند و در ذهنش راه نیابد، تا یکی از دو شتر را به او بدهم. علی a برخاست و به نماز ایستاد. وقتی نماز را به پایان رسانید... ، رسول اللَّهs هر دو شتر را به علیa عطا فرمود.[9]

6.توجه به عنایت خداوند به نمازگزار

از دیگر مواردی که اهمیت نماز را برای نمازگزار بیش از پیش جلوه­گر می­کند، توجه به عنایات پروردگار به نمازگزار است.

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ­مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ عَلِیٌّa: لِلْمُصَلِّی ثَلَاثُ خِصَالٍ مَلَائِکَةٌ حَافِّینَ مِنْ قَدَمَیْهِ إِلَی أَعْنَانِ السَّمَاءِ وَ الْبِرُّ یَنْتَثِرُ عَلَیْهِ مِنْ رَأْسِهِ إِلَی قَدَمِهِ وَ مَلَکٌ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ یَسَارِهِ فَإِنِ الْتَفَتَ قَالَ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِلَی خَیْرٍ مِنِّی تَلْتَفِتُ یَا ابْن­آدَمَ لَوْ یَعْلَمُ الْمُصَلِّی مَنْ یُنَاجِی مَا انْفَتَل.[10]

حضرت علیa می­فرمایند: چون نمازگزار به نماز می‌ایستد، برای او سه خصلت است: فرشتگانی او را از جای پاهایش تا آسمان احاطه می‌کنند، و از آسمان بر فرق سرش رحمت و نیکی فرو می‌ریزد و فرشته ای از سمت راست و چپ بر او گماشته می‌شود. در این حال اگر نماز­گزار توجه خود را از دست بدهد خدای تبارک و تعالی ندا می‌دهد: بهتر از من کسی را یافته­ای که به او توجه می­کنی؟ اگر نمازگزار می­دانست با چه کسی مشغول مناجات است خسته و آزرده نمی‌شد.

عَنْ أَبِی­ذَرٍّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِs فِی وَصِیَّتِهِ لَهُ قَالَ بَعْدَ مَا ذَکَرَ فَضْلَ الصَّلَاةِ فِی الْمَسْجِدِ­الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ النَّبِیِّ وَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا کُلِّهِ صَلَاةٌ یُصَلِّیهَا الرَّجُلُ فِی بَیْتِهِ حَیْثُ لَا یَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَطْلُبُ بِهَا وَجْهَ اللَّهِ تَعَالَی یَا أَبَا­ذَرٍّ مَا دُمْتَ فِی صَلَاةٍ فَإِنَّکَ تَقْرَعُ بَابَ الْمَلِکِ وَ مَنْ یُکْثِرْ قَرْعَ بَابِ الْمَلِکِ یُفْتَحْ لَهُ یَا أَبَا­ذَرٍّ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَقُومُ إِلَی الصَّلَاةِ إِلَّا تَنَاثَرَ عَلَیْهِ الْبِرُّ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَرْشِ وَ وُکِّلَ بِهِ مَلَکٌ یُنَادِی یَا ابْنَ آدَمَ لَوْ تَعْلَمُ مَا لَکَ فِی صَلَاتِکَ وَ مَنْ تُنَاجِی مَا سَئِمْتَ وَ لَا الْتَفَت.[11]

رسول خداs در سفارشاتشان به ابوذر پس از آنکه فضیلت نماز­گزاردن در مسجد الحرام و مسجد النبیs را بیان کردند فرمودند: از همه این­ها بهتر نماز مستحبی است که انسان در خانه خود، آنجا که جز خدا کسی او را نمی­بیند، خالصانه به جای می­آورد. ابوذر! مادامی که در نمازی، درِ خانۀ پادشاه عالم را می­کوبی و آن که درِ خانه پادشاه را بسیار بکوبد، در بر او گشوده می­شود. ابوذر! هیچ مؤمنی به نماز نمی­ایستد مگر این­که ما بین عرش تا سرش، نیکی ریزش می­کند و فرشته­ای بر او گمارده می­شود که بانگ برآورد: ای فرزند آدم اگر می­دانستی چه بهره­ای از نماز داری و با چه کسی مشغول مناجات هستی خسته و آزرده نمی‌شدی.

وَ قَالَ علیa: إِذَا قَامَ الرَّجُلُ إِلَی الصَّلَاةِ أَقْبَلَ إِلَیْهِ إِبْلِیسُ یَنْظُرُ إِلَیْهِ حَسَداً لِمَا یَرَی مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ الَّتِی تَغْشَاه.[12]

حضرت امام علیa فرمودند: هنگامی که شخصی به نماز می­ایستد، چنان رحمت خداوند سر تا پای وجودش را می­گیرد که حسادت شیطان برانگیخته می شود وشیطان با حسادت به او می­نگرد.

 عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ­عَلِیٍّa قَالَ: إِذَا اسْتَقْبَلَ الْمُصَلِّی الْقِبْلَةَ اسْتَقْبَلَ الرَّحْمَنَ بِوَجْهِهِ لَا إِلَهَ غَیْرُه.[13]

امام باقرa می­فرمایند: چون نماز­گزار رو به قبله کند، به سوی خداوند رحمان که جز او معبودی نیست، روی نموده است.

7. توجه به حالات پیغمبرs و ائمهD و اهتمام ایشان به نماز

از دیگر مواردی که اهمیت نماز را برای ما آشکار می­کند، توجه به اهتمام ویژۀ پیامبرs و ائمهD به نماز است.

یک. پیامبرs

وَ قَالَتْ عَائِشَةُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ sیُحَدِّثُنَا وَ نُحَدِّثُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَکَأَنَّهُ لَمْ یَعْرِفْنَا وَ لَمْ نَعْرِفْهُ.[14]

عایشه گوید: رسول خداs با ما مشغول سخن گفتن بود، و ما با او سخن می‌گفتیم. همین که موقع نماز می‌شد، او را حالتی دست می‌داد که گویی نه او ما را می‌شناسد، و نه ما او را می‌شناسیم.

دو. امیرالمؤمنینa

ذَکَرَ مُصَنِّفُ کِتَابِ اللُّؤْلُؤِیَّاتِ فِی بَابِ الْخُشُوعِ قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْن­أَبِی­طَالِبٍs إِذَا حَضَرَ وَقْتُ الصَّلَاةِ یَتَزَلْزَلُ وَ یَتَلَوَّن فَیُقَالُ لَهُ مَا لَکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَیَقُولُ جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةِ اللَّهِ الَّتِی عَرَضَهَا عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ فَلَا أَدْرِی أُحْسِنُ أَدَاءَ مَا حُمِّلْتُ أَمْ لَا.[15]

نویسندۀ کتاب لؤلؤیات در باب خشوع نوشته است: علی بن­ابی­طالبsهر گاه وقت نماز می‌رسید، بر خود می‌لرزید و رنگ به رنگ می‌شد. از آن حضرت پرسیدند: ای امیر­المؤمنین! شما را چه می‌شود؟ می‌فرمود: وقت [ادای] امانت خدا فرا رسیده است؛ همان امانتی که خداوند به آسمان­ها و زمین عرضه کرد و آنها از برداشتن آن امتناع کرده، ترسیدند ولی انسان آن را برداشت. و من نمی‌دانم آیا امانتی را که به عهده دارم نیکو، ادا خواهم کرد یا نه؟

سه. فاطمهh

قال النبیs: وَ أَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ مَتَی قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدِی رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَی أَمَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدِیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَی عِبَادَتِی أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ.[16]

رسول خداs فرمود: فاطمه دختر من برترینِ زنان از اوّلین تا آخرین آنهاست. فاطمه پاره تن من است. فاطمه نور دو چشم من است. فاطمه میوه قلب من است. فاطمه روح و جان من است. فاطمه حوریه‌ای است که به قیافه انسان در آمده است. هنگامی که فاطمه در مقابل پروردگار خود در میان محراب عبادت می‌ایستد، نور او برای ملائکۀ آسمان نظیر نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد. خداوند به ملائکۀ خود می‌فرماید: ای ملائکه من! به فاطمه که برترینِ کنیزان من است، نظر کنید که چگونه در مقابل من قرار گرفته است. اعضا و جوارح او از خوف من می‌لرزد. فاطمه با توجه قلبی مشغول عبادت من شده است. من شما را شاهد می‌گیرم که شیعیان وی را از آتش ایمن می­دارم.

چهار. امام‌حسنa

قَالَ الصَّادِقُa حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِa أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ­عَلِیِّ بْنِ­أَبِی­طَالِبٍa کَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِی زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُم و... وَ کَانَ إِذَا قَامَ فِی صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَانَ إِذَا ذَکَرَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ اضْطَرَبَ اضْطِرَابَ السَّلِیمِ وَ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ تَعَوَّذَ بِهِ مِنَ النَّار.[17]

امام صادقa از پدر و ایشان از پدرانشان­a نقل می­کنند: امام حسن بن­علیa عابدترین و زاهدترین و فاضل‌ترین مردم در روزگار خود بود. اگر به حج می‌رفت با پای پیاده و چه بسا با پای برهنه می‌رفت. هر گاه به یاد مرگ می‌افتاد،گریه می‌کرد. وقتی برانگیخته­شدن در قیامت را به یاد می‌آورد، گریه می‌کرد. به یاد گذشتن از صراط که می‌افتاد، گریه می‌کرد و آنگاه که به یاد عرضه اعمال در برابر ذات اقدس الهی می‌افتاد، نعره‌ای می‌زد و خاموش می‌شد. وقتی در برابر پروردگار عزیز و جلیلش به نماز می‌ایستاد، گوشت­های دو پهلویش می‌لرزید و هر وقت بهشت و جهنم را یاد می‌کرد مانند انسان مارگزیده، به اضطراب می‌آمد. از خدا آرزوی بهشت می‌کرد و از جهنم به او پناه می‌برد.

پنج. امام زین‌العابدینa

وَ رَوَی الْکُلَیْنِیُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی­عَبْدِ­­اللَّهِa قَالَ کَانَ أَبِی یَقُولُ کَانَ عَلِیُّ بْنُ­الْحُسَیْنa إِذَا قَامَ فِی الصَّلَاةِ کَأَنَّهُ سَاقُ شَجَرَةٍ لَا یَتَحَرَّکُ مِنْهُ شَیْ‌ءٌ إِلَّا مَا حَرَّکَتِ الرِّیحُ مِنْه.[18]

امام صادقa: پدرم می­فرمود: علی بن­الحسینa هرگاه به نماز می ایستاد، به ساقه درختی می ماند که اصلاً تکان نمی­خورد مگر قسمت­هایی از آن که باد تکان می­دهد.

شش. امام باقر و امام صادقa

عَنْ أَبِی­أَیُّوبَ قَالَ: کَانَ أَبُو­جَعْفَرٍ وَ أَبُو­عَبْدِ­اللَّهِa إِذَا قَامَا إِلَی الصَّلَاةِ تَغَیَّرَتْ أَلْوَانُهُمَا حُمْرَةً وَ مَرَّةً صُفْرَةً کَأَنَّمَا یُنَاجِیَانِ شَیْئاً یَرَیَانِه.[19]

از ابو­ایّوب نقل شده است: امام باقرa و امام صادقa هر گاه به نماز بر می‌خاستند، رنگشان تغییر می‌کرد؛ گاهی سرخ و گاهی زرد می‌شدند، گویی با کسی مناجات می‌کنند که او را می‌بینند.

8.تقویت اعتقاد به قیامت

عامل دیگری که اهمیت نماز را در نگاه نمازگزار بیشتر می­کند، اعتقاد به معاد و تقویت این اعتقاد است.

قال اللّه تعالی: و استعینوا بالصبر و الصلوة و انّها (أی الصلوة) لکبیرة (عظیمة ثقیلة) إلا علی الخاشعین، الذین یظنّون أنّهم ملاقوا ربّهم و أنهم إلیه راجعون.[20]

خداوند تبارک و تعالی می­فرماید: از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ و به راستی این [کار] گران است، مگر بر فروتنان. همان کسانی که می‌دانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد؛ و به سوی او باز خواهند گشت.

 

[1]. شيخ صدوق؛ أمالي؛ ص414، مجلس جهل و ششم.

[2] . ... ‏ادامه حدیث: حماد گويد پيش خود خوار شدم و عرض كردم قربانت نماز را به من بياموز. امام صادقa رو بقبله ايستاد، تمام قد و دو دست را تا ران پایين انداخت كه انگشتانش به­هم چسبيده بود و دو گام را به هم نزديك كرد تا فاصله آنها سه انگشت گشاده شد و انگشتان پايش همه را برابر قبله نمود و منحرف نساخت. در حال خشوع و استكانت گفت: اللَّه اكبر. حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ‏ را آرام خواند و به اندازه نفسي درنگ كرد و ايستاده گفت: اللَّه اكبر. سپس به ركوع رفت و دو كف خود را كه انگشتانش باز بود از دو سر زانو پر كرد و زانو را عقب داد تا پشت او هموار شد كه اگر قطره آبي يا روغني بر آن مي‌چكيد، نمي‌لغزيد؛ از بس پشتش هموار بود، و گردن كشيد و چشم‌ها خوابانيد. سه بار به آرامي فرمود: سبحان اللَّه ربى العظيم و بحمده. ‏و به ايستادن برخاست و چون بر جا شد، گفت: سمع اللَّه لمن حمده. و همان ايستاده تكبير گفت و دو دست را تا برابر رو بلند كرد و به سجده رفت و دو كف را كه انگشتانش به هم چسبيده بود، ميانه دو سر زانو برابر روي نهاد و سه بار گفت:‏ سبحان ربى الاعلی و بحمده. و چيزي از اعضاي بدن را بر هم نگذاشت و بر هشت عضو سجده كرد: پيشاني، دو كف، دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پاها كه اين هفت واجب است و سر بيني را بر زمين نهاد و اين سنت (مستحب) است و همان ارغام ­است. سپس سر از سجده برداشت و چون بر جا نشست گفت: اللَّه اكبر و بر طرف چپ نشست و روي پاي راستش را بر پشت پاي چپش نهاد و گفت: أستغفر اللّه ربى و اتوب اليه‏. و همان نشسته باز تكبير گفت و به سجده دوم رفت و همان گفت كه در سجده اول گفته بود و در ركوع و سجود هيچ عضو تنش از هم كمك نگرفتند و دست‌ها را از زير تن بيرون داده بود مانند پر، و دو ذراع(از آرنج تا مچ دست)را بر زمين نگذاشته بود. به همين روش دو ركعت نماز خواند و فرمود: اي حماد چنين نماز بخوان و رو بر مگردان و با دست و انگشت بازي مكن و به سوي راست و چپ آب دهن مينداز و نه پيش روي خود.

[3]. علامه مجلسي؛ بحارالأنوار؛ ج81، ص249.

[4]. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص269.

[5]. شيخ حر عاملي؛ وسائل الشيعة؛ ج4، ص27.

[6]. شيخ كليني؛ كافي؛ ج3، ص269.

[7]. علامه مجلسي؛ بحارالأنوار؛ ج80، ص22.

[8]. علامه مجلسي؛ بحارالأنوار ج41، ص18.

[9]. مشروح روایت در کتاب البرهان فی تفسیرالقرآن؛بحرانی؛ سیدهاشم ­بن­سلیمان؛ ج5 ص 149، ملاحظه شود.

[10]. شيخ حر عاملي؛ وسائل الشيعة؛ ج7، ص289.

[11]. همان؛ ج5، ص296.

[12]. علامه مجلسي؛ بحارالأنوار؛ ج79، ص207.

[13]. علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج79 ص219.

[14]. همان؛ ج81، ص258.

[15]. علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج79، ص248.

[16]. همان، ج28، ص37.

[17]. علامه مجلسی؛ بحارالانوار، ج43، ص331.

[18]. همان، ج81، ص248.

[19]. همان، 248، ص226.

[20]. بقره: 45-46.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3285 کلمه
1394/1/29 ساعت 11:54
کد : 196
دسته : اهمیت و جایگاه نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
راه تکمیل نماز
سبک شمردن نماز
عنایت خدا
قیامت
حالات پیامبر
معصومین و نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز